به اولین سایت تخصصی هواداران بارسلونا در ایران خوش آمدید. برای استفاده از تمامی امکانات سایت، ثبت نام کنید و یا با نام کاربری خود وارد شوید!

شناسه کاربری:
کلمه عبور:
ورود خودکار

نحوه فعالیت در انجمن‌های سایت
دوستان عزیز توجه کنید که تا زمانی که با نام کاربری خود وارد نشده باشید، تنها می‌توانید به مشاهده مطالب انجمن‌ها بپردازید و امکان ارسال پیام را نخواهید داشت. در صورتی که تمایل دارید در مباحث انجمن‌های سایت شرکت نمایید، در سایت عضو شده و با نام کاربری خود وارد شوید.

پیشنهاد می‌کنیم که قبل از هر چیز، با مراجعه به انجمن قوانین و شرح وظایف ضمن مطالعه قوانین سایت، با نحوه اداره و گروه‌های فعال در سایت و همچنین شرح وظایف و اختیارات آنها آشنا شوید. به علاوه دوستان عزیز بهتر است قبل از آغاز فعالیت در انجمن‌ها، ابتدا خود را در تاپیک برای آشنایی (معرفی اعضاء) معرفی نمایند تا عزیزان حاضر در انجمن بیشتر با یکدیگر آشنا شوند.

همچنین در صورتی که تمایل دارید در یکی از گروه‌های کاربری جهت مشارکت در فعالیت‌های سایت عضو شوید و ما را در تهیه مطالب مورد نیاز سایت یاری نمایید، به تاپیک اعلام آمادگی برای مشارکت در فعالیت‌های سایت مراجعه نموده و علائق و توانایی های خود را مطرح نمایید.
تاپیک‌های مهم انجمن
در حال دیدن این عنوان: ۱ کاربر مهمان
برای ارسال پیام باید ابتدا ثبت نام کنید!
     
پاسخ به: بيداري انديشه
نام کاربری: L.A-Messi
پیام: ۴,۶۳۲
عضویت از: ۲۱ شهریور ۱۳۹۰
از: دامغان
طرفدار:
- مسی
- کرایف،دی استفانو
- گواردیولا،گاس هیدینگ
- کلا قیدشو زدم
گروه:
- کاربران عضو
از بانک به کجا رسیدیم!!
بحث چیه؟




نمایش امضا ...
مخفی کردن امضا ...
۲ اردیبهشت ۱۳۹۱
پاسخ به: بيداري انديشه
نام کاربری: Dark_Rider
پیام: ۸,۸۵۸
عضویت از: ۶ دی ۱۳۸۸
از: كنار دريا
طرفدار:
- کارلس پویول & لیو مسی
- کرایوف
- برزیل و اسپانیا
- :D
- پپ عزیز
- پروین
گروه:
- کاربران عضو
نقل قول
امی نوشته:

نقل قول
راه فرار وجود داره همون 4 درصد كه علما تايين كردن يعني شما اگه وام ميگيري همون 4 درصد سود رو قبول كني نه بيشتر


همین 4 درصد رو بر چه اساسی تعیین کردن؟
بعدشم چرا یه عده میگن هر نوع سود از پیش تعیین شده ای مشکل شرعی داره و یه عده روی 4 درصد تاکید دارن؟


اين چهار درصد رو علما بر اساس ريشه يابي تعيين كردن
بالاخره بانك هم هزينه هايي داره كه بايد تامين بشه
در قبال خدمات الكترونيكي و كل خدماتي كه ميده و نگه داشتن سپرده و غيره بانك هم بايد يه درامدي براي خودش و كاركنانش داشته باشه


سود بر روي پول عامل اصلي فساد توي جامعس
وقتي پول وارد عرصه ميشه كار به جايي ميرسه كه اقتصاد نابود ميشه
اقتصاد سرمايه داري و ربوي بانكهاي امريكا رو ببينيد
عامل اصلي فروپاپشي كلوني وال استيريت همين ربا بود
چون جامعه رو فلج كرد
مردم مجبور به گرفتن اين ربا بودن و بعد از دريافت توانايي پرداختشو نداشتن
خيلي از مردمشون خونه و ماشين و داراييشون توسط بانك مصادره شد و اواره شدن

اين باعث ميشه چرخه توليد و اقتصاد بخوابه و از بين بره
سود پول باعث از بين رفتن مشاغل ميشه و گرايش به اون باعث ميشه كه ثروت نزد يه عده جمع بشه و يه عده فقير
فساد ربا بسيار وحشتناكه

نقل قول
پشتوانه ی پول رو چه کسایی و بر چه اساسی تعیین میکنن؟

تا جايي كه من خبر دارم بانك مركزي اينو اعلام ميكنه و با پشتوانه طلا اون رو اعلام ميكنن
يعني روي پولها ريس بانك مركزي امضا ميزنه كه به مقدار پولي كه چاپ ميكنيم ما در صندوق هاي بانك مركزي ذخيره طلا داريم

اگه پشتوانه طلا وجود نداشته باشه و الكي پول چاپ بشه چيزي به اسم تورم وحشتناك رخ ميده
اينو توي علم اقتصاد سوم دبيرستان داشتيم كه تزريق پول باعث تورم ميشه
از همين رو بود كه امريكا اومد و به قول يكي از اين ريس هاي شوروي(امريكا مثل زالو به اقتصاد جهان چسبيده)
ميدونيد چرا؟؟چون اونا با كاغذ دارن خريد و فروش ميكنن و از منو شما جنس ميخرن
اونا كاغذ چاپ ميكنن و عشق ميكنن روي اون كاغذ چهار تا صفر اضافه كنن و با اون كاغذ از منو شما نفت ميخرن
ميرن كشور هاي افريقايي با اون كاغذ طلا ميرخن و ذخيرشون رو پر ميكنن
اسلحه ميدن مبادله كالا به كالا از اين افريقايي ها طلا ميگيرن
يعني در اصل اونها با كاغذهايي به اسم پول از منو شما چيزاي واقعي مثل نفت و طلا ميخرن و منو شما با اون كاغذ زياد نميتونيم پيشرفت كنيم چون اندازه اونا ذخيره طلا نداريم

نقل قول
مثلا چی شد که تصمیم گرفتن برن به سمت اقتصاد دانش بنیان یا همین که پشتوانه پول اطلاعات موجود در اینترنت و ... باشه ؟ چی شد که برآوردشون درست از آب در نیومد؟ چی شده که الان دلار هیچ پشتوانه ای نداره؟

اينو ديگه نميدونم خيلي تخصيصه


نقل قول
گه این فروپاشی اقتصادی از قبل برنامه ریزی نشده بوده، پس این داستان انتقال قدرت اقتصادی به چین چیه؟

قطعا برنامه ريزي شده هستش
اينم بخشي از امور مربوط به سال 2012 هستش كه بايد جهان غرب دچار ركود اقتصادي بشه و يهوديا دارن كوچ ميكنن سمت چين
يعني دارن همه سرمايشون رو ميبرن اونجا چون نيروي كار ارزون و بازار جهاني رو در دست بگيرن
يهوديا از دير باز با استفاده از اقتصاد و شم اقتصادي كه داشتن جهان رو كنترل كردن واسه همينه كه 50 ميليون يهودي در برابر 8 ميليار غير يهودي هستند و اونا رو كنترل ميكنن
تمامي صندوق هاي مالي و اعتباري جهاني زير نظرشون هستش و قوانيني كه تصويب ميكنن باعث ميشه تمامي كشور ها مجبور بشن ازشون وام بگيرن و بعد هم هميشه بدهكار بشن و بدهي سرسپردگي مياره
الان بدهي امريكا يه عدد فوق العاده وحشتناكه
يونان ايتاليا هلند انگليس و خيلي از كشور هاي تاپ اروپايي زير بار اين كوچ يهوديان دارن نابود ميشن

از اينور يهوديا به يه بازار بهتر دستيافتن
يه كشور قانع با جمعيت چند ميلياردي كه بسياريشون در طول ماه تنها 30 دلار درامد دارن
در عوض بازار جهاني كه الان دست چينه
به هيچ عنوان يهوديان طماع نميان اين فرصت رو از دست بدن

البته نظريه درموردش زياده ولي اينقدر سند درمورد اين حققت هست كه ميشه ساعات هاي زيادي درموردش بحث كرد


نقل قول
یه سوال دیگه: میشه یکم در مورد «سیستم اشلون» توضیح بدین؟

اشلون نام رمز يك سيستم جاسوسي جهاني است كه آژانس امنيت ملي آمريكا (NSA) آن را طراحي كرده است و علاوه بر آمريكا، كشورهاي انگليس، كانادا، استراليا و نيوزيلند در آن شركت دارند.
طبق آخرين گزارشها، سيستم جاسوسي اشلون از 120 ماهواره ارتباطاتي، اكتشافي و نظارتي تشكيل شده كه در مدارهاي ثابتي دور زمين مي گردند. علاوه بر اين ماهواره ها، تعداد بسيار زيادي گيرنده هاي زميني، در نقاط مختلف دنيا نصب شده است تا نقاط كور ماهواره ها را پوشش دهند.

اين ماهواره ها و گيرنده ها وظيفه دارند روزانه حدود سه ميليارد تماس تلفني، فاكس و ايميل را ذخيره كرده، به رايانه هاي مادري كه در اين پنج كشور وجود دارند، انتقال دهند. اين اطلاعات پس از ترجمه خودكار به زبان انگليسي، تحت يك پردازش محتوايي دقيق قرار مي گيرد. نرم افزارهاي قدرتمند اشلون به فهرستي از واژه هاي كليدي مجهزند كه در صورت يافت شدن هريك از آن واژه ها در متن گفتگوهاي تلفني يا فاكس و ايميل، پرونده ويژه اي براي آن اطلاعات تشكيل مي شود و با تحليل محتواي بقيه مطالب آن پرونده، ميزان اهميت خبر ذخيره شده مشخص مي شود و به آژانس اطلاعات امنيت ملي آمريكا ارسال مي گردد تا اقدامات جاسوسي بعدي درباره آن صورت گيرد.

بيشترين توجه سيستم اشلون به كشورهاي اروپايي است. شكل ابتداي اين سيستم جاسوسي، در سال 1948 ميلادي شكل گرفته است.در آن سال، پنج كشور آمريكا، انگليس، كانادا، استراليا و نيوزيلند تصميم مي گيرند براي مبارزه با نفوذ شوروي، پيمان جاسوسي «اوكوسا» (UKUSA) را به امضا برسانند. سيستم جاسوسي جهاني اشلون فرزند اين پيمان محرمانه شصت ساله است.
هيچيك از مقامات آمريكايي حاضر نشدند با فرستادگان ويژه پارلمان اروپا ديدار كنند و درباره سيستم اشلون، توضيحات بيشتري بدهند.

نكته جالبتر اينجاست كه يكي از اهداف مهم اين سيستم بسيار پيچيده جاسوسي، يافتن اسامه بن لادن بوده است. پروژه اي كه بيش از چهار سال است، به شكست انجاميده است.



اشلون چگونه عمل میکند ؟
سيستم كار اشلون بدين صورت است كه يك مجموعه كليد واژه كلي دارد و پس از آنكه موردي نزديك به اين كليد واژه مبادله شد بلافاصله سيستم اصلي فعال شده و اقدامات بعدي را انجام مي دهد. اين كليد واژه از كد ها و كلمات رمز خاصي پيرويي مي كند.
اتحاديه اروپا بر اساس گزارش هاي منتشر شده بواسطه وجود اشلون ضررهاي مالي بسياري را متحمل شده است. با اين حال بسياري از كشور ها از اطلاعات اشلون به نفع خود استفاده مي نمايند. حوزه فعاليت اشلون بسيار گسترده است. اين شبكه تار گونه در مسايل سياسي ، اقتصادي ، فرهنگي و ... مهارت داشته ولي نقطه توجه و تمركز آن بيشتر بر روي مسايل صنعتي و تجاري در حوزه اقتصاد مي باشد.
امروزه فعاليت سيستم جمع آوري اكترونيك اشلون براي همه آشكار گرديده است و اكثر كشورها در جهت مقابله با آن دست به اقداماتي زده اند . شايد بتوان يكي از راه هاي مقابله با آن را دقت در برقراري ارتباطات دانست. اما فرهنگ سازي و دادن اطلاعات كامل تر در خصوص اشلون خود باعث افزايش آگاهي هاي جامعه جهاني مي تواند شود.
براي اولين بار اطلاعات درباره سيستم “اشلون” اواخر سال‎هاي 1990 پخش شد. يكي از نشريات آمريكايي مطلبي درج كرده بود كه ايالات متحده در چارچوب همكاري با بريتانيا، كانادا، استراليا و نیوزلند به ايجاد شبكه جهاني استراق سمع و تحليل اطلاعات و داده‌هاي همه وسايل الكترونيكي اعم از انواع تلفن، فكس، اينترنت و ايميل، پرداخته است. سيستم هاي ارتباطات كابلي كه بر روي بستر دريا بين قاره‌ها ساخته شده‌اند، مورد توجه اين سيستم قرار گرفت. بعد از انتشار اين اطلاعات، كاخ سفيد و شركاي آن در زمينه جاسوسي الكترونيكي جهاني رسماً به وجود سيستم “اشلون” اعتراف كردند.


اين سيستم كه در سال‎هاي جنگ سرد ايجاد شده بود، مخصوص نظارت بر اتحاد شوروي، كشورهاي عضو پيمان ورشو و دولتهايي كه به اردوگاه سوسياليستي گرايش داشتند، بود. اما امكانات آن براي كسب اطلاعات نه فقط نظامي بلكه اقتصادي و جاسوسي-سياسي و ديپلماتيك- صنعتي و نيز نظارت بر سازمانها و اشخاص كافي بود.
“اشلون” شامل حدود 120 ماهواره ارتباطات، اكتشافي و نظارتي مستقر در مدارهاي ثابت دور زمين است. طبق اطلاعاتي كه به مجمع پارلماني اروپا ارائه شد، بسياري از ماهواره‌هاي تجسسي مشغول استراق داده‌ها از كانالهاي ارتباطي نه تنها روسيه بلكه اتحاديه اروپا هستند.
جمع‌آوري اطلاعات الكترونيكي در سراسر كره زمين صورت مي‎گيرد. ايالات متحده، آمريكاي لاتين، آسياي مركزي و چين شمالي را كنترل مي‌ كند. اروپا، قسمت غربي روسيه تا اورال و آفريقا در عرصه مسئوليت انگليس قرار دارد. استراليا مشغول استراق سمع مكالمات از منطقه جنوب شرق آسيا و چين جنوبي است. زلند نو در منطقه اقيانوسيه فعاليت مي ‌كند.
اطلاعات به دست آمده به حافظه مدرنترين رايانه هاي موجود در مركز بررسي اشلون ارسال و پياده مي شود. اين اطلاعات از “ديكشنريهاي اشلون” رد مي شود كه شامل پايگاههاي كلمات كليدي كه اين پايگاهها هر ماه در حال نوسازي مرتب است. اين پايگاه واژه ها شامل اسامي افراد، ناوها، سازمانها و كشورها و يك سري اصطلاحات ويژه است. شماره تلفن و فكس، آدرس ايميل در اينترنت كه به اشخاص، تجار، سازمانها يا سرويسهاي دولتي تعلق دارند، حكم كليد رمز را دارند. با استفاده از مجموعه معين كليدها مي توان اطلاعات ارزنده را كشف كرده و اطلاعات بي ارزش را بيرون انداخت. تجهيزات ويژه “اشلون” قادر است به طور اتوماتيك موضوع اطلاعات دريافت شده را طبقه بندي كند. دور كامل پردازش گزارشها از پياده كردن ماشيني سخن شفاهي تا ترجمه اتوماتيك از بيش از 100 زبان، استخراج مي شود.
سيستم “اشلون” همچنين دربرگيرنده ناوهاي تجسسي و ايستگاههاي گيرنده‎اي است كه به سازمانهاي عضو پروژه )اداره ارتباطات وزارت دفاع استراليا، دفتر ملي امنيت زلاند نو و اداره ارتباطات بسته كانادا) تعلق دارند. از اين طريق پذيرش و انتقال اطلاعات پردازش شده صورت ميگيرد (رجوع كنيد به نقشه پيوست)
به گزارش خبرگزاري‎هاي خارجي، با كمك “اشلون” نظارت بر بيش از 10 خط تلفن متعلق به خالد شيخ محمد، بالاترين مقام‎هم رده با بن لادن، صورت گرفت. اطلاعات به دست آمده همراه با اطلاعات به دست آمده از مأموران اجازه داد كه اين شخص را دستگير كنند.

كشورها و سازمانهاي مختلف مدافع حقوق بشر مكرراً آمريكايي‎ها و شركاي آنها را به استفاده غير تخصصي از اين وسايل نيرومند متهم كرده اند. آنها مدعي هستند كه اين ابزار در جهت جاسوسي اقتصادي، صنعتي، سياسي و ديپلماتيك، استراق سمع مكالمات خصوصي و نظارت بر مكاتبات الكترونيكي خصوصي مردم فعاليت مي كند. ولي اين اتهامات داراي مدرك و سند قابل توجه و محكمه پسندي نيست. در پارلمان اروپا حتي جلسه ويژه اي در اين مورد تشكيل شد. كميسيوني كه مخصوصاً تشكيل شد، خاطرنشان كرد كه در اتحاديه اروپا قوانيني وجود ندارد كه فعاليت اين گونه سيستمها را مقرر كند. اين كميسيون پا را فراتر از حدود بحث درباره كاربرد مشروع اين سيستم نگذاشت.
آمريكايي‎ها به استفاده گسترده از سيستم استراق جهاني داده ها ادامه مي دهند تا طيف وسيع مسايل و از جمله مبارزه با گسترش مواد مخدر را حل كنند. در حال حاضر يكي از جهات اساسي فعاليت اين سيستم، مقابله با تروريسم جهاني و جستجوي رهبران و فعالان القاعده و سازمانهاي تروريستي ديگر است.
احتمال دارد كه عمليات تروريستي در مادريد كشورهاي اتحاديه اروپا را به شركت در سيستم اكتشافي الكترونيكي جهاني سوق دهد. زمان نشان خواهد داد اين سيستم تا چه اندازه‎اي به برطرف كردن تروريسم كمك خواهد كرد. اما ادامه انفجارها نشان داد كه سيستمهاي عظيم الكترونيكي هنوز نتوانسته است جايگزين مطمئني براي شيوه هاي قديمي مبارزه با چريكها يعني استفاده از مأموران نفوذي باشد.

+منابع:

-تردید راهی به دانایی

-وبلاگ یادداشت های یک راهبردنویس


نقل قول
بحث چیه؟

اخر بانك هستيم





۲ اردیبهشت ۱۳۹۱
پاسخ به: بيداري انديشه
نام کاربری: بارررسا
پیام: ۱,۰۸۰
عضویت از: ۷ اردیبهشت ۱۳۸۹
از: تهران
طرفدار:
- عشقم آنری بود که رفت
- آنری-رونالدینیو
- استقلال
- اسپانیا
- خسرو حیدری
- فرگوسن
- قلعه نوعی
گروه:
- کاربران عضو
سود پولی که در کشور های دیگه برای پول اونها داده میشه خیلی کمه و در حدود 2 الی 4 درصده نه 20 درصد اینجا
اون درصد کم هم جبران تورم موجود در اون جامعه است
ولی در کشور ما چون تورم بالایی داره و مردم هم طبیعتا پولشون رو با اون درصد کم سود در بانک نگه نمیدارن بانک ها مجبورا سود رو بالا نگه دارن




آنری همیشه در قلب منی
۲ اردیبهشت ۱۳۹۱
پاسخ به: نقد فیلم ها و سریال های هالیوود: فیلم سینمایی «Inception»
نام کاربری: Dark_Rider
پیام: ۸,۸۵۸
عضویت از: ۶ دی ۱۳۸۸
از: كنار دريا
طرفدار:
- کارلس پویول & لیو مسی
- کرایوف
- برزیل و اسپانیا
- :D
- پپ عزیز
- پروین
گروه:
- کاربران عضو
نقدی فلسفی بر فیلم اینسپشن




رضا خامکی


مسائلي حل نشده در فلسفه كه در اين فيلم، بدون داوري و القاي نظر به مخاطب بيان گرديد

1- چگونگي نحوه ي تمايز همبستگي تصادفي از قانون و علت و معلول
از مسائل حل نشده ي بشر در قلمرو فلسفه در حوزه ي معرفت شناسي و عليت شناسي اين است كه چگونه ميتوان به اين نكته پي برد كه آيا تكرار پذيري مسائلي كه همبستگي آن با چيزي بنا بر استقرا و تجربه نشان داده مي شود مصداق نظم، قانون و عليتي در پشت آن است و يا تنها حاصل همبستگي تصادفي فاقد معنا و قانون ميباشد. يراي تفهيم اين موضوع به مثال زير توجه نماييد:
فرض كنيد كه شما دانش آموزي هستيد كه هر گاه كه كتابتان را جا ميگذاريد، در شب قبل از آن روز ماهي خورده ايد. حال آيا ميتوانيد از همبستگي جا گذاشتن كتاب با خوردن ماهي استنباط كنيد كه جا گذاشتن كتاب معلول خوردن ماهي توسط شماست؟ حال با اين اوصاف چگونه ميتوان مطمئن شد كه چون هرگاه آب تا 100 درجه گرم شد و به تعاقب آن جوشيد، اين جوشيدن آب معلول دماي 100درجه سانتي گراد است نه چيز ديگر كه ممكن است با دماي 100 درجه تنها همبستگي اي تصادفي داشته است؟
مصداق اين سؤال در فيلم اينسپشن اين است كه با چه معياري، افراد اين داستان ميتوانستند اين را درك كنند كه اينكه فرفره بعنوان توتم هرگاه چرخشش پايان ميافته، در درون واقعيت اتفاق مي افتاده و هر گاه چرخشش قطع نميشده، اين اتفاق در عالم رويا اتفاق مي افتاده، تنها ناشي از تصادف بوده و هيچ قانوني را نشان نميداده كه افراد خودشان را با آن وفق دهند كه نقيض اين استنباط اشتباه افراد داستان يعني استنباط قانون از همبستگي تصادفي، توسط نمونه نقيض آن همبستگي نشان داده شد؟
2- كدام معرفت انسان صادق است؟
اين پرسش به معرفت شناسي تعلق دارد كه تاكنون پاسخي قطعي براي آن يافت نشده است و تئوري هاي بسياري براي آن توسط فلاسفه ارائه شده است: همچون مطابقت با واقعيت عيني، كاربردي بودن معرفت، دور بودن اين پرسش و… . اما نكته اي كه اكثريت اين پاسخها در آن مشترك است اين ميباشد كه معرفتي صادق است كه اولا مطابق واقعيت باشد و ثانيا به آن باورمندي باشد كه اشكال اين پاسخ آن است كه اولا اين پاسخ نوعي همانگويي و دور را در خود دارد چرا كه صادق بودن يعني واقعيت داشتن و اينكه ميپرسيم چه معرفتي صادق است يعني چه معرفتي واقعي است كه منطقا نميتوان پاسخ داد كه معرفتي واقعي است كه واقعي باشد و ثانيا باورمندي به چيزي دال بر صدق آن نمي شود و ميتوان به چيزي يقين محض داشت درحاليكه آنطور نباشد.
مصداق اين موضوع در فيلم آن بود كه شخصيت كاب در برخي از روياهايش باور به واقعيت محض داشتن آنها داشته و حال با چه ملاكي ميتوان امر واقعي(صادق) را از امر ناواقعي(كاذب) تشخيص داد؟
3- جهان پيرامون ما چه نسبتي با آنچه تصور ميكنيم دارد؟
اين مسئله نيز بحث زيادي در معرفت شناسي دارد. اين فيلم نظريه واقعگرايي عرفي كه معمولا نظر افراد فلسفه نخوانده است و معتقد است كه ما جهان مادي اطرافمان را بيواسطه و با حواس به همان شكلي كه هست، ادراك ميكنيم، به چالش كشيده و سؤالات بسياري را براي مخاطب مبني بر نسبت تصورات ما با واقعيت بيان ميكند.
ممكن است كل داستان خواب كاب باشد. شايد عده اي مانند نورمن ملكم فيلسوف معاصر ادعا نمايند كه امكان ندارد كه فرد در حال خواب چنين پرسشي را كند، همانطور كه بارها كاب درصدد فهم آن است چرا كه پرسش كردن دال بر هشياري پرسشگر است اما خواب نوعي ناهشياري است، در حاليكه امروزه تحقيقات اين نوع خواب ها را به عنوان خواب هاي هشيار ميپذيرد كه در آن رؤيابين متوجه خواب بودن و خواب ديدن اش ميگرد. امكان دارد كه طبق عقيده اصحاب ايده آليسم، تصورات حاصل عمل شخصي ذهن و نفس شخصي خودمان باشد كه در هركسي متفاوت است و هر كس با توجه به تجارب حسي و ذهني پيشينش واقعيت را گونه اي ميبيند كه هيچيك بيانگر واقعيت اصلي نميباشد. در اين فيلم امكان داشته كه كل ماجراهاي كاب چيزي غير از واقعيت و حاصل تجارب ناخودآگاه ضمير او بوده كه طبق اين تعبير ميتوان گفت كه هميشه در رويا بوده و تشخيص واقعيت نيز نوعي توهم براي وي بوده است. ميتوان اين فيلم را با نظريه واقعگرايي علي نيز توصيف نمود كه علل تجربه حسي ما اشياي مادي جهان خارج است ولي طريقي كه باورهاي ادراكي را حاصل ميكنيم نيز خيلي مهم است. طبق اين نظريه وقتي من گيتارم را ميبينم، علت اين ديدن، شعاعهاي بازتابيده بر شبكيه چشم و تاثير من است. بطور مثال اگر تحت تاثير مواد مخدر باشم، در اين حالت علت باورم مواد مخدر بوده نه گيتار. درواقع ميتوان گفت كه شايد كاب ميتوانسته جهان خارج واقعي مادي را درك كند اما به دليل شرايطي، علت ادراك واقعيت براي او فراهم نشده بوده است.
4- آب اين كره و آب كره اي ديگر
اين موضوع، بياني استعاري براي تبيين يكي از سؤالات اساسي فلسفه تحليلي ميباشد. در اين پرسش، بايد تصور شود كه در كره اي ديگر ماده اي وجود دارد كه مانند آب، بيرنگ، بي بو، شفاف، مايع، پاك كننده، رفع تشنگي كننده و… است و تمام خواص ظاهري آن عينا با آب يكي است و تعريف آن همان تعريف آب است اما اين ماده با فرمول و عناصري ديگر تشكيل شده است و حال در اين حالت چگونه ميتوان از طريق تعريف و خواص يكسان اين 2، پي به تفاوت ماهوي آنها برد؟
در اينسپشن، ميتوان گفت كه شايد آن فرفره اي كه نايستاد اما ظاهرا در عالم واقعيت عمل ميكرد، همان فرفره پيشين نبوده است، درحاليكه خواص و تعريف ظاهري اين دو عينا يكي بوده ولي بدليل تفاوت ماهوي فرفره اي كه نايستاد با فرفره پيشين، به گونه اي ديگر عمل نمود اما با چه ميزاني ميتوان تفاوت ماهوي اين دو فرفره داراي خواص ظاهري و تعريف كاملا مشترك را از هم تمييز داد.

منبع






۱۸ اردیبهشت ۱۳۹۱
پاسخ به: نقد فیلم ها و سریال های هالیوود: فیلم سینمایی «Inception»
نام کاربری: Dark_Rider
پیام: ۸,۸۵۸
عضویت از: ۶ دی ۱۳۸۸
از: كنار دريا
طرفدار:
- کارلس پویول & لیو مسی
- کرایوف
- برزیل و اسپانیا
- :D
- پپ عزیز
- پروین
گروه:
- کاربران عضو

نقدی بر تلقین/ inception ساخته‌ی کریستوفر نولان

ابن نوشته پیش‌تر در مجله‌ی فیلم منتشر شده است

روزی روزگاری، آمریکا




نبرد با خاطره

تلقین آخرین ساخته‌ی کریستوفر نولان در دو ساحت متناظر و هم‌جنس خواب و ناخوداگاه روایت می‌شود. از نگاه روان‌کاوان خواب محل تجلی فانتزی‌ها و خواسته‌های بروز نیافته، فروخفته، سرکوب شده و یا فراموش شده‌‌ای است که در ناخودآگاه ته‌نشین شده‌اند.

نولان در یادگاری روایت‌گر تلاش بی‌فرجام لئونارد برای زنده نگه‌داشتن حافظه و خاطره‌ی کوتاه مدت برای بازیابی خاطره‌ای دور بود و در تلقین، کاب (دی کاپریو) برای پالایش روانی (کاتارسیس) و رهایی، به فراخوانی رخدادهای گذشته از لایه‌های زیرین خاطره و ناخودآگاه متوسل می‌شود. تلقین در کنار خط روایی به ظاهر اصلی‌اش که جاگذاری یک ایده در ذهن فرزند یک سرمایه‌دار بزرگ است، دغدغه‌های درونی سرپرست گروه (با بازی دی کاپریو) را به عنوان زیرساخت اساسی قصه دنبال می کند و مخمصه‌ی ذهنی کاب و تلاشش برای رهایی از آن، بستر و بنیان روایت را شکل می‌دهد. به گمان من بن‌مایه و انگیزه‌ی شکل‌گیری این روایت پیچاپیچ و لایه در لایه‌ی نولان را در ناخودآگاه همین کاراکتر باید جست‌وجو کرد.

به این گزاره‌ها توجه کنید: «در ناخودآگاه عناصر منفعلی درکارند که تا بخواهیم به درون بنگریم به جنب و جوش می‌افتند. این عناصر اگر خوب شناخته و مهار نشوند روان‌نژندی و حتی جنون به بار می‌آورند…سرکوب ناخودآگاه نیز خطرناک است زیرا ناخودآگاه، زندگی است و اگر سرکوب شود این بار، زندگی خود به صورت روان‌نژندی علیه ما قیام می‌کند» (یونگ، خدایان و انسان مدرن / آنتونیو مورنو). شاید توصیفی بهتر از این برای وصف حال و روز کاراکتر کاب در فیلم تلقین نتوان یافت. او برای خلاص شدن از بار گناه و رسیدن به آرامش باید از سرکوب خاطره دست بردارد، به عمیق‌ترین لایه‌های ذهنش سر بزند و با حقیقت روبرو شود. فیلم برخلاف بقیه‌ی مراحل قصه، نشان‌مان نمی‌دهد که کاب چه‌گونه از منزلگاه وداع واپسین با همسر درگذشته‌اش و با چه ساز و کاری سر از ساحل در می‌آورد و به ملاقات سایتوی پیر می‌رود و نیز برخلاف همه‌ی مراحل قبلی ترفندی برای عقب‌گرد از این مرحله و بیدار شدن او طراحی و پیش‌بینی نشده است. ـ ترفندی مثل یک ضربه یا شنیدن آهنگ ـ بر این اساس، سکانس نهایی فیلم را می‌توان با ابهام کمتری تفسیر کرد. از این گذشته در سکانس پایانی و در هنگام رویارویی کاب با دو فرزندش آن‌ها دقیقاً در همان سن و سالی هستند که همواره در ذهنیت پدر باقی مانده بودند. حالا دیگر حتی مهم نیست که آن قرقره(توتِم کاب) از چرخیدن خسته نمی‌شود. آرامشی برای کاب مقدر نیست، از قرار، او در برزخ ذهن خود ماندگار شده است.

معماری تلقین

کدهای متعددی در ساحت ناخودآگاه کاراکترهای قصه وجود دارد که فیلم را از ماجراجویی، خیالپردازی و فانتزی صرف فراتر می‌برد. تلقین از دل دغدغه‌ها و وسوسه‌های همین روزگار ریشه و جان گرفته است، روزگاری که ابهت و تابوی سلطه‌ی ابرقدرت و جهان تک قطبی در حال فروریختن است و بزرگترین دغدغه‌ی این ابرقدرت که در یک دهه‌ی اخیر به بحران‌های پیش‌بینی‌نشده‌ی فاجعه‌آمیز در ابعاد امنیتی، سیاسی و اقتصادی گرفتار آمده و اقتدارش به طرز چشمگیری خدشه‌دار و متزلزل شده، معطوف ساختن ذهنیت انسان‌ها و رسانه‌ها روی قضیه‌ی تروریسم است. پس جای شگفتی نیست که در دورنمای شهر نیمه ویرانی که ساخته و پرداخته‌ی ذهن کاب است کلونی برج‌های دوقلو را ببینیم، نمادی سرراست و همه‌فهم برای القاء و تلقین(!) نوستالژی آرامش و امنیتی که روزی روزگاری وجود داشت و حالا جزیی از خاطره‌هاست. نیز نگاه کنید به شورش و ناآرامی خیابانی در سرزمین خیالی معماری شده توسط یکی از همراهان کاب و یا توجه کنید به حضور شاخص و بامعنی دو شرقی در تیم کاب و شکل‌گیری عملیات اصلی فیلم بر پایه‌ی فرمول تخدیرگر و افیونی یوسف، یک عرب تبار به احتمال قریب به یقین مسلمان. ـ و کیست که نداند مشهورترین ویژگی کاراکتر یوسف در روایات کتب مقدس چیست؟ تعبیر خواب ـ . ورود نهایی این تیم خرابکار به آمریکا که مأموریتش در زمینه‌چینی برای انحلال یک کمپانی بزرگ را با موفقیت به پایان رسانده و نگاه‌هایی که میان‌شان رد و بدل می‌شود شما را به یاد تصاویر بارها پخش شده‌ی خبری دوربین‌های مدار بسته‌ی فرودگاه‌های آمریکا و ورود ترویست‌ها نمی‌اندازد؟ و آیا تا به حال به این فکر کرده‌اید که چرا تصویر شرق در سینمای غرب و از جمله هالیوود اغلب معادل تخدیر و افیون و گاه حتی طاعون است؟ نگاه کنید به سور عریان دیوید کراننبرگ، آسمان سرپناه برتولوچی و یا حتی نقش افیون در روزی روزگاری در آمریکا در یک لوکیشن چینی که کارکردش تخدیر و فراموشی قهرمان فیلم است و ده‌ها نمونه‌ی دیگر. جالب است بدانید کراننبرگ فیلم سور عریان را با جمله‌ای از مقتدای حشاشین، حسن صباح آغاز می‌کند و شالوده‌ی فیلم بر نشئه‌ی افیونی که است کاراکتر نویسنده‌ی فیلم را به سفری ذهنی در شرق می‌برد، شرقی پر از پلشتی و نکبت. و حالا چه ارتباطی می‌بینید میان این افیون و بازآفرینی حسرت‌خوارانه‌ی برج‌های دوقلوی منهتن در ذهن کاب، آسمانخراش‌هایی که به دست شرقی‌هایی که از بن لادن، در آن زمان مستقر در دیار افیون کوکنار، فرمان گرفته بودند دود شدند و به هوا رفتند؟

به روی دیگر سکه نگاه کنیم. سایتو یک چشم بادامی است. او سفارش‌دهنده‌ی این عملیات است. سیمای او نماینده‌ی تصویر دیگری از شرق است؛ موجودیتی که پیکارش با نظام تک قطبی نه از راه جنگ عریان که تلاش برای به دست گرفتن دانش و یا بدیل‌سازی نمونه‌های اریژینال است( به ترتیب بخوانید: ژاپن/کره جنوبی و چین). هنوز تمام نشده. بگذارید به آغاز فیلم نگاهی بیندازیم: تصویر یک آمریکایی بر ساحل خلیج یا دریای یک کشور با مردمان چشم بادامی تداعی کننده‌ی کدام رخداد و کدام برهه‌ی تاریخی است و معادل تصویری‌اش را در کدام فیلم‌های جنگی تاریخ سینما دیده‌اید؟ بی‌تردید شما پاسخ پرسش‌ها‌ی من در سطر‌های بالا را می‌دانید ولی شاید در هنگام تماشای فیلم در لایه‌های فیلم گرفتار شده‌اید و اساساً این پرسش‌ها به ذهن‌تان خطور نکرده است.

توتم؛ بازتاب گناه


نولان با احضار ناخودآگاه کاراکترهایش تصویری از واهمه‌های انسان معاصر به دست می‌دهد. جدا از کدهایی که ریشه‌های جهان‌بینی حاکم بر اثر را در جنبه‌های سیاسی آشکار می‌کنند این فیلم تاییدی دیگر بر شکل‌گیری یا تحکیم یک گرایش اخلاقی در اندیشه‌ی امروز غرب است، غربی که تمامیت خود را در خطر دست‌اندازی و هجوم بیگانه می‌بیند و این هراس و تمایل مفرط برای ساختن فیلم‌های مربوط به آخرالزمان را در سال‌های اخیر بارها شاهد بوده‌ایم. شاید یک حسن همزمانی صِرف و شاید هم جزیی از بازی حکمت روزگار است که لئونارد دی کاپریو در یک فاصله‌ی کوتاه زمانی در دو فیلم از مارتین اسکورسیزی و کریستوفر نولان در قالب دو کاراکتر با ویژگی و پرداختی متناظر ـ و نه همسان ـ نقش آفرینی کرده است. در هر دو فیلم کاراکتر اصلی قصه ـ با بازی دی کاپریو ـ متأثر از رخداد فاجعه‌آمیزی در گذشته است که در هر دو مورد، آسیب اصلی معطوف به کانون خانواده بوده است و منجر به فقدان یک یا چند عضو خانواده شده است و این غیاب و فقدان در قالب روان‌نژندی کاراکتر بازمانده بروز می‌یابد. حتی در مقایسه با برون‌دادِ محصولات خود هالیوود هم پرداخت‌های پررنگ و غلیظ اخیر درباره‌ی پیوندهای انسانی و عاطفی خانواده نو و عجیب به نظر می‌رسد. شاید این رویکرد که نشان دهنده‌ی پیوندهای عمیق عاطفی در پایگاه اجتماعی خانواده در جامعه امریکاست یک واکنش جبرانی به تصویر نابهنجاری است که از مناسبات آن سرزمین در باور مردم نقاط دیگر ـ به ویژه شرق ـ وجود دارد و یا تلقین شده است. در این‌جا مایلم توجه‌تان را به عنصر توتِم جلب کنم که در فیلم بارها به آن اشاره می‌شود و در خرده‌ریزهایی هم‌چون قرقره و تاس تجسد می‌یابد و کارکردش در فیلم، افتراق واقعیت و خواب است. توتم مفهومی است که فروید در کتابی به نام «توتم و تابو: همانندی زندگی انسان‌های بدوی‌ و انسان‌های نژند» به آن پرداخته است. از نگاه او توتم‌پرستی نشانه‌ای برای ابراز ندامت از گناه نخستین ـ قتل پدر به دست پسران و درآمیختن آن‌ها با همسران او ـ است. امیل دورکیم جامعه‌شناس سرشناس فرانسوی نیز از کسانی بود که به مطالعه‌ی توتم در قبایل بدوی پرداخت و نتیجه گرفت که تمایل انسان‌ها به تعیین حریم خویشاوندی و حفاظت از آن و دوری از زنای با محارم، امری سرشتی و نه آموختنی است و نتیجه‌ی مهمتر مطالعات او این بود که همه‌ی باورهای مذهبی برپایه‌ی نسبت خویشاوندی شکل گرفته‌اند. با این پیش‌زمینه‌ی مختصر، گمان نمی‌کنم نولان در تلقین، معنای گسترده، فراگیر و فراروایی از توتم در ذهن داشته و به نظر می‌رسد آن را در رویکردی نزدیک به نگاه فروید همچون نماد و بازتابی از حضور گناه در ناخودآگاه به کار گرفته است. فیلم دست کم در مورد کاب این گمان را تایید می‌کند ـ توتم او باعث مرگ همسرش شده است ـ و درباره‌ی بقیه‌ی کاراکترها اساسا پیشینه و گذشته‌ای مطرح نمی‌شود.

مهندسی خواب

تلقین همچون یادگاری ساختار مهندسی شده‌ای دارد. ساختار اپیزودیک یادگاری بر پایه‌ی الگوی حافظه‌ی اخیر (Recent memory) شکل گرفته بود. نولان در تلقین برای توضیح دادن ساختار روایی‌اش اطلاعات علمی لازم را از طریق دیالوگ‌ها دراختیار بیننده می‌گذارد. با این حال بد نیست روی برخی از جنبه‌های ساختاری فیلم که مُلهم از ساختار خواب و ناخودآگاه هستند متمرکر شویم. در فیلم دست‌کم یک ‌بار به اصطلاح (Rapid Eye Movement) REM اشاره می‌شود که جزیی از تقسیم‌بندی فیزیولوژیک خواب است. در واقع خواب از لحاظ فیزیولوژیک به دو مرحله‌ی REM و Non-REM تقسیم می‌شود و این دو مرحله به صورت یک چرخه تکرار می‌شوند. مرحله‌ی REM به طور متوسط بین یک ساعت و نیم تا دوساعت طول می‌کشد و در یک خواب معمولی چهار یا پنج بار تکرار می‌شود وقتی به فردی که در مرحله‌ی «حرکت سریع چشم» از خواب قرار دارد نگاه کنید متوجه می‌شوید که چشم‌های او زیر پلک‌هایش در حال حرکت و چرخش‌اند و جالب است که این موضوع درباره‌ی افراد نابینا هم صادق است. در همین مرحله است که فرد خواب می‌بیند. بررسی‌ها نشان داده که در مرحله‌ی REM فرد قادر به تجسم سه بعدی خواب است و واکنش‌های بیوشیمیایی این مرحله از خواب در نئوکورتکس(قشری‌ترین لایه‌ی مغز) در پرورش قوه‌ی آفرینشگری/ خلاقیت (creativity) انسان بسیار مؤثر است. شاید حالا برای‌تان بیشتر قابل درک باشد که چرا کسانی که هرگز خواب نمی‌بینند نسبت به آن‌ها که همیشه رویا و کابوس می‌بینند قوه‌ی تخیل و خلاقیت کمتری دارند.

تلقین درباره‌ی همین توان آفرینشگری و معماری ذهن است. کاب به دنبال کسی است که توانایی زیادی برای معماری پس‌زمینه و متن خواب داشته باشد. ذهن‌‌ها با استفاده از قوه‌ی تخیل بستر و زمینه‌ای برای وقوع رخدادها می‌سازند ولی از کنترل ناخودآگاه که برآمده از بخش غیرارادی ذهن‌شان است ناتوان‌اند. در واقع ناخودآگاه و مکانیسم‌های دفاعی ذهن فیشر جوان است که نقشه‌ی اولیه‌ی گروه را به هم می‌زند و همین جاست که سر و کله‌ی هالیوود با ویژگی‌های آشنا و آزاردهنده‌ی اکشن و انواع و اقسام ژانگولر پیدا می‌شود. این حجم از تنش و زد و خورد احتمالا موجب خشنودی گروه بزرگی از تماشاگران فیلم شده است ولی به شکلی غیر قابل انکار بر وقار و معماگونگی فیلم سایه می‌اندازد. به گمان نگارنده، چشم اسفندیار فیلم، همین افراط و اطاله در سکانس‌های اکشن و زد و خورد است. فضای زمستانی برآمده از ذهنیت فیشر و توجیه منطقی روایت درباره‌ی آن لشکر مهاجم اسکی‌سوار با پرداختی به شدت جیمز باندی‌، در برداشتی هجوگونه یادآور اپیزود نهایی فیلم هر آن‌چه می‌خواستی درباره‌ی جنسیت بدانی… وودی آلن است که به ساز و کار اسپرماتوژنیک بدن مرد تجسمی فانتزی و هجوآمیز بخشیده بود. پس از غرق شدن در مناسبات هالیوود و بازآفرینی بتمن، التزام و یا علاقه‌ی آقای نولان به خلق این همه آتش‌بازی و ریخت و پاش در فیلمی که بازگوینده‌ی حرف‌های خیلی جدی درباره‌ی وجدان و اخلاق و مخاطرات بشر در این روزگار است چندان جای شگفتی ندارد. این هفت‌تیربازی‌های توی ذوق‌زننده را مقایسه کنید با اجرای دشوار و چشمگیر واپاشی در و دیوار در سکانس اولین خواب آریادنی ـ دختر جوان همراه گروه ـ که چه شکوه و غیرمترقبگی هولناکی دارد. امیدوارم مقایسه‌ی همین نمونه با همه‌ی آن تعقیب و گریزهای آزاردهنده و طولانی و آرتیست بازی‌های کلیشه‌ای هالیوودی، نگارنده را از اتهام مخالفت با نفس بیگ پروداکشن تبرئه کند.

به گمان من در نگاهی به سیر کار این فیلمساز توانا و صاحب اندیشه ـ بخوانید مؤلف ـ از پیچیدگی ماهوی فیلم‌هایی مثل تعقیب و یادگاری در فضایی کمینه‌گرا ـ مینی‌مال ـ و محدود، به یک پیچیدگی و بزرگ‌نمایی صوری و زورچپان می‌رسیم. جز این، نویسنده‌ی فیلمنامه ناچار بوده برای جلوگیری از سردرگم نشدن مخاطب دیالوگ‌ها را از شرح و توضیح ساختار خواب و ناخودآگاه لبریز کند و هرچند اطلاع‌رسانی یک جزء ضروری در هر فیلمنامه ‌است ولی این امر در فیلمنامه‌ی تلقین به دلیل فرض گرفتن ناآگاه‌ترین مخاطب به عنوان متر و معیار، حالتی افراطی و کودکانه به خود گرفته است، از این‌رو ناچاریم یک نفس و بی وقفه توضیحاتی درباره‌ی ساختار خواب، ناخودآگاه، پارادوکس‌های حجمی و فضایی و … بشنویم در حالی که معادل بهتر آن‌ها را در قاب تصویر پیش چشم داریم. با این همه، این کاستی‌ها نمی‌تواند ایده و روایت جسورانه‌ی فیلم و ساختار دقیق فیلمنامه و پرداخت چشمگیر بصری‌اش را در بسیاری از لحظه‌ها زیر سوال ببرد و رد و امضاء یک فیلمساز آگاه و اندیشمند پای هر قاب فیلم است. شخصا محال است سحر و افسون تماشای سقوط کش آمده‌ی ون از روی پل در آن فضای ابری و بارانی را از یاد ببرم.

***

خواب آریادنی و انفجار مهیبی که عامدانه از کتاب‌فروشی آغاز می‌شود ـ برگ‌هایی که بر باد می‌روند؟ این نشانه برای‌تان آشنا نیست؟ ـ و تلاش ذهن جستجوگر و پویای نسل جوانی که آریادنی به آن تعلق دارد برای به چالش کشیدن مفاهیم مطلق نیرو، زمان و مکان جزیی از همان نیروی خفته در ناخودآگاه بشر امروز برای تابوستیزی و فروریختن و از هم پاشیدن اقتدار مفاهیم و پدیده‌هاست. پایان باشگاه مبارزه‌ی دیوید فینچر را به یاد دارید؟ چه کسی فکرش را می‌کرد که تنها دو سال پس از ساخته شدن آن فیلم و تجسم آزادسازی انرژی خفته در کالبد و ذهن محبوس انسان و فروریختن آسمان‌خراش‌ها، به مثابه‌ی فروریختن نمادهای نرینه‌ی مدنیت و تابوهای دست‌ساز بشر، این تمثیل رنگ واقعیت به خود بگیرد؟ تلقین کریستوفر نولان هم چنین جان‌مایه‌ای دارد و بازخوانی‌اش در آینده اهمیتش را بیش از پیش آشکار خواهد کرد، تلقین برآمده از مهمترین مناقشه‌های نظری روزگار خود است. روزگاری که انسان‌ها به خواب پناه می‌برند تا واقعیت را تجربه کنند.






۱۸ اردیبهشت ۱۳۹۱
پاسخ به: نقد فیلم ها و سریال های هالیوود: فیلم سینمایی «Inception»
نام کاربری: Dark_Rider
پیام: ۸,۸۵۸
عضویت از: ۶ دی ۱۳۸۸
از: كنار دريا
طرفدار:
- کارلس پویول & لیو مسی
- کرایوف
- برزیل و اسپانیا
- :D
- پپ عزیز
- پروین
گروه:
- کاربران عضو
فیلم تلقین INCEPTION

از زمان «ارسطو» تا «کانت»، یعنی از 2500سال پیش تا 200سال قبل را دوران عین‌گرایی نامیده‌اند. طبق نظریة ارسطو، آن چیزی که دیده می‌شود، حقیقت است و آنچه دیده نمی‌شود، خیالات و تصورات ذهنی است. با ظهور کانت و نظریه‌اش درخصوص اصالت ذهن، دوران عین‌گرایی پایان یافت و دوران ذهن‌گرایی شروع شد. کانت بر این باور بود که آنچه در ذهن متصور می‌شود، حقیقت است و لزوماً آنچه دیده می‌شود، حقیقت نیست. او این نظریه را انقلاب کپرنیکی در فلسفه نامید. انقلاب کپرنیک را در فیزیک این‌طور بیان کرده‌اند که گفت نه‌تنها زمین مرکز عالم نیست و خود به دور خورشید می‌گردد، خورشید نیز جزئی از منظومة شمسی است که آن نیز قسمت کوچکی از راه شیری است و این پله‌کان ادامه دارد. بیان این موضوع در فیزیک که آنچه ما می‌بینیم، حقیقت نیست، بلکه آنچه در ذهن متصور شده، اما ما قادر به دیدن آن نیستیم حقیقت دارد، انقلابی بزرگ در فیزیک را رقم زد و تحولات گوناگونی از آن پس در فیزیک رخ داد. کانت نیز از این نام استفاده کرد و نظریة خود را انقلاب کپرنیکی در فلسفه نامید.



نماد‌ها و نشانه‌ها

کاب: با بازی دی‌کاپریو نمادی از حکومت بزرگ جهانی است که طرح‌ریزی اتفاقات و جریانات در چهارچوبی به وقوع می‌پیوندد که او تعیین می‌کند.

مال: در نمادشناسی غربی، زن نمادی از سرزمین است و او را مام میهن می‌نامند. مال نماد سرزمین آرمانی است که نابود شده است. اتوپیایی که همه در پی او می‌گردند و سالیان پیش، آن را از دست داده‌اند.

آردیانی: در تقابل سرزمین ازدست‌رفته، سرزمین آرمانی آینده نمایان می‌شود. آردیانی نمادی از سرزمین آرمانی آینده است که خصوصیاتی منحصربه‌فرد دارد و درعین‌حال که خصوصیات سرزمین آرمانی گذشته را دارد، دارای نکات مهم و بارز دیگری نیز هست.

پدرِمال یا پدر زن کاب: او شخصیتی است که یا با نام استاد خطاب می‌شود یا اصلاً، نام مشخصی به او اتلاق نمی‌کنند. او نماد قدرت برتر است که همه و همه زیر چتر اطلاعاتی او هستند و در واقع، تمام اتفاقات را این قدرت برتر برنامه‌ریزی می‌کند. حتی حکومت بزرگ جهانی زیر سلطة اوست و در انتهای فیلم دیده می‌شود که کاب هم در خوابی است که او برنامه‌ریزی کرده است.

کارخانة تولید جهان‌های متفاوت

«کاب» با بازی «دی‌کاپریو»، دانشمندی امریکایی است که به تکنولوژی جدیدی دست یافته که به‌وسیلة آن می‌تواند وارد خواب دیگران شود یا دیگران را در خواب خود یا دیگری وارد کند. با کمک این تکنولوژی، کاب قادر خواهد بود که اطلاعات را از ذهن افراد در هنگامی که خواب هستند، به دست بیاورد یا اطلاعاتی را به آنان تلقین کند.

داستان راوی بزرگ‌ترین دزدی قرن است که قرار است از ذهن شخصی ثروتمند، اطلاعاتی را برای رسیدن به گاوصندق او استخراج کنند. روند داستان اتفاقات فراوانی را رقم می‌زند و داستانک‌های فرعی فراوانی شکل می‌گیرد. از اتفاقات جذاب، خواب‌های چندمرحله‌ای است که به‌طوری برنامه‌ریزی ‌شده است که شخصی که دارد خواب می‌بیند، در خواب، دوباره می‌خوابد و خواب می‌بیند. این تکثر خواب‌های چندمرحله‌ای دنیا‌های متفاوت را در این فیلم نمایان می‌کند. سرانجام، فیلم با حالتی گنگ به‌اتمام می‌رسد؛ دزدی تمام شده است، اما یکی از داستانک‌های فرعی مهم فیلم که گذشتة کاب است، در حالتی نا‌معلوم نمایش داده می‌شود و فیلم تمام می‌شود.



تعلیق

1) بستر تعلیق: فیلم بر پایة ذهنیت‌گرایی طرح‌ریزی شده و تمام اتفاقاتی که در طول فیلم در حال وقوع است، بر بستر این اصل بنا شده است.

2) خط تعلیق اصلی: با مطرح‌شدن بزرگ‌ترین دزدی قرن که قرار است اتفاق بیفتد، ذهن تا انتهای فیلم به دنبال سر‌انجام این رخداد است که آیا بالاخره، این دزدی اتفاق می‌افتد یا نه و جزئیاتش چگونه خواهد بود. همواره در لابه‌لای تمام اتفاق‌های ریز و درشتی که در فیلم سینمایی نمایش داده می‌شود، مخاطب، داستان سرقت را دنبال می‌کند.

3) گوشواره‌های تعلیق‌: جریان خواب‌های افراد مختلف هرکدام یک تعلیق فرعی یا گوشواره‌ای است که لایه‌های مختلفی از مخاطب را با خود درگیر می‌کند. از دیگر تعلیق‌های فرعی می‌توان به رابطه‌ای مثلثی اشاره کرد که بین کاب، مال و آردیانی برقرار می‌شود. گذشتة کاب نیز یکی از تعلیق‌های گوشواره‌ای اصلی محسوب می‌شود که از ابتدای فیلم تا انتها، در جای‌جای فیلم نمایش داده می‌شود.



دیالوگ‌های مهم

دو دیالوگ بسیار مهم در فیلم بیان می‌شود که هر دو از زبان کاب گفته می‌شود:

در دیالوگ اول، کاب خطاب به مال این‌گونه می‌گوید: «تو منتظر یک قطاری، قطاری که تو را به دوردست‌ها می‌برد، خودت می‌دانی این قطار تو را به کجا می‌برد، اما مطمئن نیستی که بدانی، اما مهم نیست، چون ما با هم خواهیم بود».

دیالوگ دوم در دو قسمت از فیلم گفته می‌شود: «اگر در خواب بمیریم، بیدار می‌شویم، اما اگر در یک خواب عمیق باشیم و بمیریم، دیگر بیدار نمی‌شویم، وارد برزخ می‌شویم و دیگر بیدار نمی‌شویم.»

این دو دیالوگ به یک نکته اشاره می‌کند و آن رفتن از یک جهان به جهان دیگر یا از یک عالم به عالم دیگر است که با مرگ اتفاق می‌افتد، اما تفاوت آن این است که در دیالوگ دوم، به‌صراحت این موضوع بیان می‌شود که این دنیا، خوابی عمیق است که با مرگ به برزخ می‌رویم و این موضوع که این دنیا خوابی بیش نیست، موضوعی نامقبول به‌نظر می‌رسد و باید دربارة آن بحث کرد.






مؤلفه‌های استراتژیک

فضای مجازی، فضای سایبر: در تقسیم‌بندی کلی، می‌توان عالم را در دو دستة حقیقی و مجازی تصور کرد. زندگی مجازی را زندگی دوم یا Second Life نامیده‌اند که آن را در دنیای سایبر به‌وضوح می‌بینیم و روند به این سمت می‌رود که تمام نیاز‌های انسان در این دنیا برآورده می‌شود.

این عالم مجازی خود سه قسمت است:

الف. قسمت نخست عالم مجازی در ذهن است. تصورات ذهنی، خواب‌ها و رؤیاها و کابوس‌ها همه در این قسمت قرار می‌گیرد که داستان فیلم نیز بر این قسمت تأکید می‌کند.

ب. قسمت دوم، فضای سایبر است که ظهور پررنگ‌تری در این عصر داشته است.

ج. قسمت سوم در واقع، بین دو قسمت دیگر قرار دارد که به آن بیناذهنیت گفته می‌شود. بیناذهنیت این‌گونه تعریف می‌شود که هم‌زمان یک موضوع، در ذهن دو نفر که ارتباط خاصی با هم ندارند، پدیدار شود و هر دو با هم به یک موضوع برسند. البته، این موضوع بحث مبسوطی دارد که در این گفتار نمی‌گنجد.

تولد دنیای مجازی و سایبر برای رسیدن به اصل لذت‌گرایی است؛ چیزی که در دوره‌های مختلف، به معانی مختلف تفسیر شده است. در دوره‌ای به آن سعادت، در دوره‌ای دیگر، آن را سودمندی و در دوره‌ای دیگر، آن را اقتصادمندی نامیده‌اند و همچنان این تفاسیر ادامه دارد.

خواب‌های دریچه‌ای‌دالانی: در فیلم، چندین‌بار دیده می‌شود که افراد در خواب، خواب می‌بینند. این خواب‌های تودرتو و درهم، نگاهی ماتریسی است که باعث گم‌شدن واقعیت می‌شود و اگر شخص از خواب بپرد، نمی‌تواند تشخیص دهد که هنوز خواب است یا بیدار شده است! این دیدگاه دربارة خواب، انگاره‌ای پست‌مدرن است که به نفی فراروایت‌ها می‌پردازد.

تنوع دنیاها و دنیاهای تلفیقی: در فیلم این‌طور بیان می‌شود که می‌شود در خواب نفر اول، نفر دومی خواب ببیند و خواب را برنامه‌ریزی کند؛ به این‌صورت، نه‌تنها هر شخص می‌تواند حداقل برنامه‌ریز و خالق یک دنیا در خواب خود باشد، بلکه افراد می‌توانند در خواب یکدیگر نیز خواب ببینند و دنیایی جدید بسازند. حالا تصور کنید در جهان امروز که شش ملیارد و هشتصد میلیون جمعیت دارد، چند دنیا خلق می‌شود؟! و تقابل و تداخل این عالم‌ها در یکدیگر چه نتیجه‌ای را خواهد داشت؟

تنوع دنیا‌ها بر دو دسته است: دستة نخست دنیاهای خیالی و توهمی است که در ذهن افراد و به‌دور از واقعیت تشکیل می‌شود. دستة دوم دنیاهای واقعی، جدی و عقلانی است. دنیاهایی که در حقیقت وجود دارند، ولی دور از دسترس انسان هستند. دنیاهایی که در ادیان مختلف معرفی شده‌اند و علم وجود برخی آن‌ها را نیز اثبات کرده، ولی هنوز بشر تجربة دیدن یا لمس‌کردن آن‌ها را پیدا نکرده است.



ساختار فیلم


جلوه‌های ویژه: مهم‌ترین بخش فیلم جلوه‌های ویژة آن است که در چندین سکانس بسیار تأثیرگذار نمایش داده می‌شود.

موسیقی: ریتم موسیقی با ریتم فیلم تناسب دارد، اما در قسمتی از فیلم که در کوهستان و برف فیلم‌برداری شده است، این تناسب تا حدی برهم می‌خورد و موسیقی به‌خوبی روی تصویر ننشسته است.

تصویربرداری:
از لحاظ تصویربرداری، فیلم نمونة آموزشی مناسبی محسوب می‌شود.

دیالوگ‌ها: حجم دیالوگ‌های ردوبدل‌شده متناسب با فضاهای مختلف تغییر می‌کند و مهم‌ترین شاخص آن، کوتاهی دیالوگ‌هاست. دیالوگ‌های کوتاه باعث می‌شود مفهوم به‌خوبی در ذهن بنشیند و تأثیر خود را بگذارد.

بازیگری:
بازی‌های افراد مختلف در حد متوسط است و در مقایسه با جزئیات دیگر فیلم، آن‌چنان به چشم نمی‌آید که گزینه‌ای ستودنی باشد.



جمع‌بندی

فیلم «تلقين» یک فیلم با رویکردی جدید است؛ رویکردی که به بیان تأثیرگذاری به سبکی جدید بر ذهن مخاطب می‌پردازد و مخاطب را وارد عوالمی می‌کند که دیگر تفاوت خیال و وهم را از واقعیت نمی‌تواند تشخیص دهد. می‌توان نام این فیلم را این‌گونه تصور کرد که این روش آغاز استعماری جدید در عالم حقیقت است. استعماری که نه دیگر به اعزام نیرو نیاز دارد و نه حتی مستشار‌های سیاسی این کار را انجام می‌دهند؛ استعماری که بر فکر و اندیشة انسان‌ها تأثیر می‌گذارد. تسخیر فرهنگی که در روزمرگی انسان‌ها آن‌قدر عادی و معمولی به نظر می‌رسد که تفاوتی را احساس نمی‌کنند. آن‌چنان دچار خواب می‌شوند که مرزهای حقیقت و رؤیا را گم می‌کنند و ذهن و جان و اندیشة خود را تسلیم دیگری می‌کنند.

«تلقين» به بیان مدرن‌ترین و جدید‌ترین روش‌های تأثیرگذاری بر ملت‌ها و افکار مختلف می‌پردازد و نه‌تنها مردمان را هشیار نمی‌کند، بلکه به تسخیر ذهنی و خواب‌کردن آنان می‌پردازد؛ خوابی که بیداری از آن، کابوس به نظر می‌رسد؛ خوابی که در آن، دوست، دشمن و دشمن، دوست دیده می‌شود.

در کل، می‌توان فیلم «تلقين» را یکی از ابزار‌های تهاجم فرهنگی یا همان جنگ نرم دانست که درعین‌حال که استقبال زیادی از آن می‌شود، تأثیر سوء در فرهنگ جوامع، به‌جای می‌گذارد.




۱۸ اردیبهشت ۱۳۹۱
پاسخ به: نقد فیلم ها و سریال های هالیوود: فیلم سینمایی «2012»
نام کاربری: Dark_Rider
پیام: ۸,۸۵۸
عضویت از: ۶ دی ۱۳۸۸
از: كنار دريا
طرفدار:
- کارلس پویول & لیو مسی
- کرایوف
- برزیل و اسپانیا
- :D
- پپ عزیز
- پروین
گروه:
- کاربران عضو
نقل قول
Gandalf The White نوشته:

و باز پیشنهاد میکنم یکی یه توضیح دقیق درباره ترجمه اسم فیلم بده.


من يه چيز جالب به چشمم خورد ولي دوست دارم نظرتون رو بدونم:

نقل قول
در اکثر خبرها برای ترجمه " Inception " از کلمه "آغاز" و در تعداد محدودی از ترجمه ها از کلمه "تلقین" استفاده شده است. اما هر دو این کلمات تعریف دقیقی از " Inception " نیست و معنای کامل آن را نمی رساند.

در فرهنگ لغات انگلیسی به انگلیسی آکسفورد " Inception " به طور عام به معنای تاسیس یا شروع به کار یک موسسه یا یک فعالیت تعریف شده است. اما در تعریف دوم عبارت "شکل گیری نطفه در رحم مادر" به عنوان معادل ذکر شده است. با توجه به سیر حوادث داستان و محوریت آن (شکل گرفتن یک ایده در ذهن انسانی دیگر )، پس از دیدن فیلم تعریف دوم را بسیار نزدیک به هدف نامگذاری فیلم بود.





۱۸ اردیبهشت ۱۳۹۱
پاسخ به: نقد فیلم ها و سریال های هالیوود: فیلم سینمایی «Inception»
نام کاربری: Dark_Rider
پیام: ۸,۸۵۸
عضویت از: ۶ دی ۱۳۸۸
از: كنار دريا
طرفدار:
- کارلس پویول & لیو مسی
- کرایوف
- برزیل و اسپانیا
- :D
- پپ عزیز
- پروین
گروه:
- کاربران عضو
در لينك زير هم ميتونيد كليپ هاي كوتاه نقد رو به صورت موضوعي مشاهده كنيد

مشاهده لینک
پ.ن
نقدهاي من به اتمام رسيد در مورد فيلم تلقين!
اگر بحث خاصي نيست تا چند روز اينده فيلم ديگه اي رو نقد خواهيم كرد




۱۸ اردیبهشت ۱۳۹۱
پاسخ به: بيداري انديشه ( آزادي :بيان،انديشه،عمل)
نام کاربری: Dark_Rider
پیام: ۸,۸۵۸
عضویت از: ۶ دی ۱۳۸۸
از: كنار دريا
طرفدار:
- کارلس پویول & لیو مسی
- کرایوف
- برزیل و اسپانیا
- :D
- پپ عزیز
- پروین
گروه:
- کاربران عضو
متاسفانه تو جامعه امروزي بشر معنا ازادي هيچ وقت درست بيان و اجرا نشده!
اخيرا اين موضوع ازادي خيلي بولد شده و موضوع تحقيق اخر ترمم در مورد درس وصايا هم همين ازاديه كه اگه كنفرانسم عالي باشه نمره خوبي ميگيرم

واسه همين تصميم گرفتم بيام اينجا درمورد ازادي بحث كنيم


دوست دارم نظرات شما رو در مورد ازادي بدونم

كسي هست بتونه يه تعريف كارامد و مفيد از ازادي ارائه كنه؟؟
كسي هست بتونه به سوالات من درمورد ازادي جواب بده؟؟
اگه ازادي خوبه پس چرا بعضي وقتا مشكلات به وجود مياره؟؟
محدوديت چه تعريفي داره؟
حدودات ازادي چيست؟
ازادي بيان چيه؟هركسي ازاده هرچيزي رو بگه؟؟
و هزاران سوال ديگه


پ.ن
بحثو سياسي نكنيد
منحرف هم نكنيد
يادتون نره داريم دراينمورد حرف ميزنيم كه ازادي چيه
نه اينكه اجرا ميشه يا نه





۲۰ اردیبهشت ۱۳۹۱
پاسخ به: بيداري انديشه ( آزادي :بيان،انديشه،عمل)
مهمان_مهمان
بحثه خوبیه


نقل قول
اگه ازادي خوبه پس چرا بعضي وقتا مشكلات به وجود مياره؟؟

چون هرکسی فرهنگ آزادی رو نداره.بعضیا آزادی رو این معنا میکنن که هرکاری که دوس دارن انجام بدن و کسی بهشون گیر نده.
اما بعضیها که سطح فکریشون بالاس میدونن آزادی به چه درد میخوره و تا اینکه آزاد شدن شروع نمیکنن به فساد و فحشا و...بلکه روی عقایدشون میمونن و به عقاید بقیه هم احترام میزارن.تحت تاثیر جو هم قرار نمیگیرن.

نقل قول
محدوديت چه تعريفي داره؟

به نظر من هر چیزی بدون محدودیت نباید باشه.مثلا علم.چه برسه به آزادی.محدودیت یعنی اینکه توی مرز مشخص شده بمون و اون رو نشکن.اگه شکستی با مجازاتش رو به رو شو.

نقل قول
حدودات ازادي چيست؟

به نظر من حدودات آزادی توی بعضی جاها فرق میکنه.آزادی باید تا حدی باشه که تعادل جامعه به هم نخوره.جوری که هر کسی با هر عقیده و فکری بتونه با کس دیگه ای توی مثلا یه شهر زندگی کنه بدون هیچ درگیری.

نقل قول
ازادي بيان چيه؟هركسي ازاده هرچيزي رو بگه؟؟

آزادی بیان یعنی اینکه بتونی از وضع بدی که پیش میاد انتقاد کنی و از مسئولین بخوای درستش کنن.نه دیگه هرکسی هم که نباید هرچیزی رو بگه.اگه در مورد چیزی اطلاعات کافی نداشته باشی و حرف بزنی یعنی حرفت بیهوده و الکیه.


اینا نظرای من بود و اشکال زیاد هم داشت.لطفا بهم بگین.خوشحال میشم بدونم کجا اشتباه میکنم
دوستان بحث خیلی خوب و جالبیه بیاین شرکت بنمویید





۲۰ اردیبهشت ۱۳۹۱
     
برو به صفحه
برای ارسال پیام باید ابتدا ثبت نام کنید!

اختیارات
شما می‌توانید مطالب را بخوانید.
شما نمی‌توانید عنوان جدید باز کنید.
شما نمی‌توانید به عنوان‌ها پاسخ دهید.
شما نمی‌توانید پیام‌های خودتان را ویرایش کنید.
شما نمی‌توانید پیام‌های خودتان را حذف کنید.
شما نمی‌توانید نظرسنجی اضافه کنید.
شما نمی‌توانید در نظرسنجی‌ها شرکت کنید.
شما نمی‌توانید فایل‌ها را به پیام خود پیوست کنید.
شما نمی‌توانید پیام بدون نیاز به تایید بزنید.

فعالترین کاربران ماه انجمن
فعالیترین کاربران سایت
اعضای جدید سایت
جدیدترین اعضای فعال
تعداد کل اعضای سایت
اعضای فعال
۱۷,۹۳۲
اعضای غیر فعال
۱۴,۳۶۳
تعداد کل اعضاء
۳۲,۲۹۵
پیام‌های جدید
بحث در مورد تاپیک های بخش سرگرمی
انجمن سرگرمی
۴,۶۶۴ پاسخ
۵۴۶,۵۲۵ بازدید
۱ روز قبل
یا لثارات الحسن
هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
انجمن مباحث آزاد
۷۶,۴۹۱ پاسخ
۱۱,۶۱۳,۹۹۰ بازدید
۱ روز قبل
یا لثارات الحسن
بحث آزاد در مورد بارسا
انجمن عاشقان آب‍ی و اناری
۵۸,۱۹۸ پاسخ
۸,۳۵۰,۲۵۹ بازدید
۱ روز قبل
یا لثارات الحسن
مباحث علمی و پزشکی
انجمن علمی و کاربردی
۱,۵۴۷ پاسخ
۷۴۴,۱۲۹ بازدید
۲۳ روز قبل
رویا
مســابــقـه جــــذاب ۲۰ ســــوالـــــــــــــــــــی
انجمن سرگرمی
۲۳,۶۵۸ پاسخ
۲,۲۰۰,۸۶۱ بازدید
۲۳ روز قبل
رویا
علمی/تلفن هوشمند/تبلت/فناوری
انجمن علمی و کاربردی
۲,۴۱۸ پاسخ
۴۳۵,۹۹۸ بازدید
۲ ماه قبل
jack jinhal
برای آشنایی خودتون رو معرفی کنید!
انجمن مباحث آزاد
۷,۶۴۲ پاسخ
۱,۲۳۳,۱۹۱ بازدید
۶ ماه قبل
مهسا
اسطوره های بارسا
انجمن بازیکنان
۳۴۳ پاسخ
۸۵,۶۱۶ بازدید
۶ ماه قبل
jalebamooz
جام جهانی ۲۰۲۲
انجمن فوتبال ملی
۲۲ پاسخ
۱,۹۲۸ بازدید
۱۰ ماه قبل
phaidyme
تغییرات سایت
انجمن اتاق گفتگوی اعضاء و ناظران
۱,۵۵۷ پاسخ
۲۷۶,۹۳۹ بازدید
۱۱ ماه قبل
یا لثارات الحسن
حاضرین در سایت
۱۶۷ کاربر آنلاین است. (۸۷ کاربر در حال مشاهده تالار گفتمان)

عضو: ۰
مهمان: ۱۶۷

ادامه...
هرگونه کپی برداری از مطالب این سایت، تنها با ذکر نام «اف سی بارسلونا دات آی آر» مجاز است!