زیاد بهش توجه نشد و البته زیاد هم مهم نبود

كميل نوشته:


چيزاي مهم تر از اين هم مطرح شده اينجا ولي بهش پرداخته نشده، اين يه چرخه عاديه تو زمينه سايبر.
ما تو زندگيمونم زياد اين رو ميبينيم.ولي چون عادي شده ديگه نديد ميگيريم،

واقعا تاسف برانگيزه همه براي اصراف با هم مسابقه گذاشتن، طرف گوشيش ايفونه ، نميدونم اي پده و فلان برنده دو سه مليون پولشه، كاري كه با گوشي 200 هزارتومني هم ميتونه بكنه انجام ميده، روزي هفت هشت هزار تومن شارژ خرج توهين به مقدسات،تويهن به عقايد توهين به قوميت ها ميكنه ولي تا بهش ميگن يكم كمك كن گلوش خشك ميشه

وظيفه دولته كه به امور فقرا رسيدگي كنه و شرايط رو طوري فراهم كنه كه بي سرپناه و آواراه و بدبختي تو خيابونا نباشه، ولي خوب ميبينيد كه ...

ولي وجدانم خوب بود
يه زماني تو محله ها و كوچه ها انسانهاي با وجداني زندگي ميكردن كه مسابقشون تو شهر رسيدن به خدا بود نه مال دنيا،اون افراد ميومدن فقرا و نيازمندا رو تو محل خودشون شناسايي ميكردن بهشون تو عيد و مناسبتها كمك ميكردن طعام ميدادن ، براي دختر دم بختشون با خيرين شهر جهاز تهيه ميكردن و الي اخر

ولي امروز كه همه تو رسيدن بيشتر به مال دنيا با هم مسابقه گذاشتن، امروز كه اگه دستمون به دهنمون ميرسه حاضر نيستيم ذره اي بخشش كنيم بايدم اوضاع همينطوري باشه

ميدونيد چرا؟ چون درك نكرديم كه ما هيچ وقت مالكيت مطلق و درجه يك رو چيزي نداريم حتي رو بدنمون

نفهميديم همه چي مالكيت درجه دومه و اول مال خداست ، پس خودخواهانه باهاشون برخورد ميكنيم

به خدا مردم فكر ميكنن اگه امام زمان بياد ميخواد شق القمر بكنه كه جهان خالي از بي عدالتي بشه و قراره معجزات بشه و از اسمون پول و غذا و لباس بباره

ولي دريغا كه نميدونن امام فقط مديريت رو اجرا ميكنه اونم مديريت الهي، يعني اينكه هيچ كس اضافه از حقش نخوره

هيچ وقت نفهميديم كه اين زمينهايي كه ميليارد مليارد از كنارش يه عده شكم گنده كردن مال خداست و چرا كسايي كه بدون اينكه براي اين زمين ذره اي زحمت كشيدن دارن اينقدر ازش پول درميارن، اگه زمين جاي خودش بود ، اگه اين دزدي ها و نا عدالتي ها برطرف بشه اگه مديريت صحيح ايجاد بشه براي همه فرصت تحصيل، كار ، پول و ازدواج هست و پتانسيل كره زمين براي همه انسانهاي موجود كافيه
ولي با يه مشت شعار احمقانه كه جمعيت زياد و منابع كم و غيره سر خودمونو گول ماليديم.
همه به اين عنوان كه اين امكانات كمه و به همه نميرسه داريم سر همديگه رو ميبريم دريغا كه دل غافلمون نميدونه كه اين ره به ناكجا آباده

سولماز نوشته:

خوب جا داشت اینجا منم یه موردی رو بگم.
من خودم خیلی کم میرم بیرون ولی همونقدری هم که میرم بیرون از اونجایی هم که آدم حساسی هستم سریع حالم بد میشه.
این بچه ها فقیرا باور کن با یکی دو بار کمک ما دردی ازشون درمان نمیشه
واقعا حاضرم هر روز برم بیرون یه کمکی بهشون بکنم ولی وقتی این خوشی فقط چند ثانیه بیشتر طول نمیشکه آدم بیشتر ناراحت میشه

فعلا بزرگان ما درگیری های بیشتری دارن انگار!

the mom lion نوشته:

من اگر هفته ای یه بار بلایی سر خودم نیارم مدیون میشم، انگاری.

کف دستم به صورت نیمه عمیق بریده شده. دیروز ساعت سه چهار صبح بود که این اتفاق افتاد. ساعت ده هم رفتم درمانگاه و کلی بخیه زدم. اولین بار بود که کف دستم بخیه میزدم. دست منم بی حس نمیشد. تا اخرین بخیه سوزشش رو احساس میکردم.

حالا هم دستم رو بستم و دلم کمپوت میخواد.

الان خیلی حس بدی دارم. همش یه اتفاقی برام میفته که به فکر فرو برم. ولی نمیدونم دقیقا باید به چی فکر کنم.

پ.ن: تایپ کردی با یه دست خیلی سخته.

the mom lion نوشته:

من اگر هفته ای یه بار بلایی سر خودم نیارم مدیون میشم، انگاری.

کف دستم به صورت نیمه عمیق بریده شده. دیروز ساعت سه چهار صبح بود که این اتفاق افتاد. ساعت ده هم رفتم درمانگاه و کلی بخیه زدم. اولین بار بود که کف دستم بخیه میزدم. دست منم بی حس نمیشد. تا اخرین بخیه سوزشش رو احساس میکردم.

حالا هم دستم رو بستم و دلم کمپوت میخواد.

الان خیلی حس بدی دارم. همش یه اتفاقی برام میفته که به فکر فرو برم. ولی نمیدونم دقیقا باید به چی فکر کنم.

پ.ن: تایپ کردی با یه دست خیلی سخته.

ریــحــانــه نوشته:



ووی

چجوری این بلا رو سر خودت آوردی؟؟؟؟