در حال دیدن این عنوان: |
۳ کاربر مهمان
|
برای ارسال پیام باید ابتدا ثبت نام کنید!
|
|
|
پاسخ به: با کاروان شعر و موسیقی | ||
مهمان_
|
امروز معرفی گروه لد زپلین گروه لد زپلین یک گروه لندنی بود که در سال 1968 تشکیل شد.این گروه از چهار عضو به نام های جیمی پیج(گیتار)، رابرت پلنت(خواننده،ساز دهنی)، جان پل جونز(گیتار باس ،کیبورد) و جان بوهام (درامز) تشکیل شده بود .این گروه در طول 22 سال فعالیت اصلی خود آهنگ هایی به سبک های هارد راک ، هوی متال ، فالک ،بلوز ،رگی ، سول ، فانک ، پاپ و حتی آهنگهایی به سبک هندی ، عربی،لاتین و کانتری داشته است.این گروه در سطح جهان تاکنون حدود 300 میلیون نسخه از کارهای خود را به فروش رسانده است که با این حساب یکی از پرفروش ترین گروه های تاریخ محسوب میشود.این گروه از سوی شبکه VH1 به عنوان بهترین گروه هارد راک تاریخ شناخته شده است، علاوه بر این از سوی مجله معتبر رولینگ استون به عنوان بهترین گروه دهه 70 میلادی انتخاب شده است.همینطور در لیست بهترین خوانندگان راک این مجله در رتبه 14 بهترین گروه راک تاریخ قرار میگیرد. تا مدتها مردم بر این عقیده بودند که لد زپلین تنها بر دوش دو عضو اول این گروه یعنی جیمی پیج گیتاریست و رابرت پلنت خواننده این گروه میچرخد اما با مرگ جان بوهام درامیست این گروه در سال 1980 ، گروه اعلام کرد که دیگر نمیتواند به کار ادامه دهد و در حالی که که گروه در اوج کار خود بود به کار خود و این عقیده پایان داد.البته لد زپلین در سال 2007 با برگزاری چندین شب کنسرت در لندن دوباره بازگشت خود را اعلام کردند.نکته جالب این کنسرت یکی درامز نوازی جیسون پسر جان بوهام بود و دیگری استقبال فوق العاده پر شور مردم از این کنسرت ها که پس از 25 سال از نابودی لد زپلین بسیار غیر منتظره بود. پلکانی به بهشت (Stairway to Heaven) ، علاوه بر اینکه به عنوان مشهور ترین آهنگ لدزپلین مشهور است به عنوان مشهور ترین آهنگ تاریخ راک هم مشهور است اما این آهنگ هیچگاه به تنهایی ارائه نشد و برای همین هیچگاه معلوم نشد فروش واقعی آن چقدر است.این آهنگ در آلبوم لدزپلین 3 ارائه شد، آلبومی که به همراه این آهنگ در رتبه یازدهم پرفروش ترین آلبوم های تاریخ قرار گرفته است. متن شعر آهنگ به شدت پیچیده بود ولی ساده ترین نقدی که میشد از آن دریافت این بود که این آهنگ درباره زنی است در تمام عمر خود به جمع آوری پول پرداخته ولی در آستانه مرگ میفهمد که جایی در بهشت ندارد اما در باره آهنگ همیشه شایعاتی وجود داشته از جمله مشهور ترین آنها این بود که اعلام شد اگر از دقیقه 4:20 آهنگ به مدت 20 ثانیه آهنگ را به صورت برعکس گوش شود در حدود دو جمله در ستایش شیطان شنیده میشود.که این باعث شد شایعات در مورد شیطان پرست شدن گروه شنیده شود که تا کنون بارها اعضای این گروه از جمله جیمی پیج و رابرت پلنت این موارد را به شدت تکذیب کرده اند. و دیگر نکته اساسی در مورد گیتارنوازی این آهنگ است که یک شاهکار بی بدیل به حساب میآید .این آهنگ در لیست بهترین تک نوازی های گیتار مجله دنیای گیتار (Guitar World) به عنوان بهترین تک نوازی گیتار تاریخ اتنخاب شده است.جیمی پیج در این آهنگ یک شاهکار بی بدیل خلق کرده است.شاهکاری که تاکنون هیچ گیتار نوازی در سراسر جهان نتوانسته است شبیه آن را بنوازد و همیشه یگانگی خود را حفظ کرده است. در ضمن این آهنگ در رتبه 31 بهترین آهنگ های تاریخ مجله رولینگ استون قرار دارد. There’s a lady who’s sure All that glitters is gold And she’s buying a stairway to heaven When she gets there she knows If the stores are all closed With a word she can get what she came for And she’s buying a stairway to heaven There’s a sign on the wall But she wants to be sure ‘Cause you know sometimes words have two meanings In a tree by the brook There’s a songbird who sings Sometimes all of our thoughts are misgiven It makes me wonder There’s a feeling I get When I look to the west and my spirit is crying for leaving In my thoughts I have seen Rings of smoke through the trees And the voices of those who stand looking And it makes me wonder And it’s whispered that soon If we all call the tune Then the piper will lead us to reason And a new day will dawn For those who stand long And the forest will echo with laughter If there’s a bustle in your hedgerow Don’t be alarmed now It’s just a spring clean for the May queen Yes there are two paths you can go by But in the long run There’s still time to change the road you’re on And it makes me wonder Your head is humming and it won’t go In case you don’t know The piper’s calling you to join him Dear lady can you hear the wind blow And did you know Your stairway lies on the whisperin’ wind And as we wind on down the road Our shadows taller than our souls There walks a lady we all know Who shines white light and wants to show How everything still turns to gold And if you listen very hard The tune will come to you at last When all are one and one is all To be a rock and not to roll And she’s buying a stairway to heaven… منبع: مجله اینترنتی بی موزیک لینک دانلود [img]http://bmusic.files.wordpress.com/2008/04/led-zeppelin.jpg?w=300&h=353[/img] |
||
۲۴ مرداد ۱۳۸۸
|
|
پاسخ به: با کاروان شعر و موسیقی | ||
نام کاربری: HO3INR
نام تیم: والنسیا
پیام:
۴,۳۹۱
عضویت از: ۱۱ بهمن ۱۳۸۷
از: Winterfell
طرفدار:
- Carles Puyol گروه:
- کاربران عضو |
ببخشید ربطی به بحث نداره! یه یارو هست به اسم مرلین منسون، یکم اطلاعات دربارش میخوام کسی می تونه راهنمایی کنه؟ |
||
۳۱ مرداد ۱۳۸۸
|
|
پاسخ به: با کاروان شعر و موسیقی | ||
مهمان_مهمان
|
نقل قول koodake jaleb نوشته:پس با من موافقید که این آهنگ بهترین آهنگشونه نه؟ خب خیلی از این آهنگا برای من معنی خاصی دارن، ولی این اهنگ واقعا محشره. All About Us هم خیلی خاصه و بلافاصله بعدش Friend Or Foe. اصلا تمام آلبوم Dangerous and Moving برای من این طوره. |
||
۳۱ مرداد ۱۳۸۸
|
|
پاسخ به: با کاروان شعر و موسیقی | ||
نام کاربری: winchenzo
پیام:
۴۷۲
عضویت از: ۲۱ مهر ۱۳۸۶
از: تهران
طرفدار:
- ويكتور والدس - زامورا - ------- - اسپانيا - -------- - فرانك رايكارد - -------- گروه:
- کاربران عضو |
نقل قول The Legend of the Road نوشته:ببخشید ربطی به بحث نداره! یه یارو هست به اسم مرلین منسون، یکم اطلاعات دربارش میخوام کسی می تونه راهنمایی کنه؟ مرلین منسون |
||
۳۱ مرداد ۱۳۸۸
|
|
پاسخ به: با کاروان شعر و موسیقی | ||
نام کاربری: HO3INR
نام تیم: والنسیا
پیام:
۴,۳۹۱
عضویت از: ۱۱ بهمن ۱۳۸۷
از: Winterfell
طرفدار:
- Carles Puyol گروه:
- کاربران عضو |
نقل قول winchenzo نوشته:نقل قول The Legend of the Road نوشته:ببخشید ربطی به بحث نداره! یه یارو هست به اسم مرلین منسون، یکم اطلاعات دربارش میخوام کسی می تونه راهنمایی کنه؟ مرلین منسون دمت گرم! واقعا بانک مطلبی فقط تو بساطت مصاحبه اش با مایکل مور هم که از شبکه یک پخش شده داری؟ |
||
۱ شهریور ۱۳۸۸
|
|
پاسخ به: با کاروان شعر و موسیقی | ||
نام کاربری: unmourn
پیام:
۱۱۴
عضویت از: ۱۶ مرداد ۱۳۸۸
از: تهران
طرفدار:
- Xavi - ريوالدو - برزيل - فرانك ريكارد گروه:
- کاربران عضو |
اشکالی نداره من چند تا ایراد از بیوگرافی مرلین منسون بگیرم؟ نقل قول سبک موسیقی او بر خلاف افکاری که می گوین Black یا Death است سبک خاصی نیست و او سبک خویش را از Punk بازای بزرگ مثل Rob Zombie می گیرد.سبک منسون با وجود متفاوت بودن جز زیر سبک Shock Rock با تاثیرات Alternative Metal هست که تو زیر سبک های اصلی متال جایی نداره چون با فاکتورها و عناصر اصلی متال فاصله زیادی داره! پس کوچکترین ربطی به متال یا مثلا Punk نداره خصوصا گروه Rob Zombie که به سبک خاص Industrial Metal شهرت داره! نقل قول باعث شد که هم اکنون آزبورن خانه نشین شودOzzy Osbourne بیچاره که خانه نشین نشده همین سال 2007 آلبوم جدید داد بیرون! نقل قول نام منسون را از یک رهبر نه چندان معروف که ففط به خاطره خشن بودن شناخته شده بود گرفتCharles Manson بخاطر ترورها و قتل های زنجیره ای که انجام داد شهرت بین المللی پیدا کرد! اگه مشهور نبود یا فقط خشن بود که این منسون کوچولو اصلا نمی شناختش که از اسم فامیلش تو لقب هنریش هم استفاده کنه! نقل قول عیسی خصوصیاین قطعه Private Jesus هم در اصل برای گروه الکترو پاپ Depeche Mode هست که منسون چند سال بعد از منتشر شدنش برای گرامی داشت این گروه تو آلبوم جدیدش باز نوازی یا Cover کرد ولی اینجا جز اشعار منسون ترجمه شده! |
||
A man who has not passed through the inferno of his passions, Has never overcome them |
|||
۴ شهریور ۱۳۸۸
|
|
پاسخ به: با کاروان شعر و موسیقی | ||
نام کاربری: lovebarcelona
پیام:
۱,۱۴۴
عضویت از: ۱۶ مرداد ۱۳۸۶
از: پيش شيطان تو سياره ي سرخ
گروه:
- كاربران بلاک شده |
من اولين باري كه اينجا ميام دلم نمياد اطلاعات خودمو در اختيار ديگران نزارم اول از همه گروه Secret Garden مي خواستم معرفي كنم كه اين موسيقي يكي از بي نظير ترين موسيقي سبك Alternative (يكي از سبكهاي موسيقي كه ما ايراني ها به اون ميگيم بي كلام ) هستش كه سبك ويژه اي نداره ، ولي بي نظير ترين موسيقي كه من تا حالا شنيدم آلبوم ها (1996) Songs From A Secret Garden (1997) White Stones (1999) Dawn of a new century (2001) Dreamcatcher (2002) Once in a red moon (2005) Earthsong هركي دنبال تاپ ترين موسيقي هستش اين رو بگيره ( كه گير هم نمياد ) مگه دانلود كنيد بهترين آهنگها از هر آلبوم SONGS FROM A SECRET GARDEN Sanctuary Moongate Passacaglia The Promise Searching for the past |
||
۴ شهریور ۱۳۸۸
|
|
پاسخ به: با کاروان شعر و موسیقی | ||
|
یه آهنگ واسه تون میذارم از Kelly Clarkson واقعا مثه اسمش آدمو معتاد میکنه Addicted It's like you're a drug It's like you're a demon I can't face down It's like I'm stuck It's like I'm running from you all the time And I know I let you have all the power It's like the only company I seek is misery all around It's like you're a leech Sucking the life from me It's like I can't breathe Without you inside of me And I know I let you have all the power And I realize I'm never gonna quit you over time It's like I can't breathe It's like I can't see anything Nothing but you I'm addicted to you It's like I can't think Without you interrupting me In my thoughts In my dreams You've taken over me It's like I'm not me It's like I'm not me It's like I'm lost It's like I'm giving up slowly It's like you're a ghost that's haunting me Leave me alone And I know these voices in my head Are mine alone And I know I'll never change my ways If I don't give you up now I'm hooked on you I need a fix I can't take it Just one more hit I promise I can deal with it I'll handle it, quit it Just one more time Then that's it Just a little bit more to get me through this I'm hooked on you I need a fix I can't take it Just one more hit I promise I can deal with it I'll handle it, quit it Just one more time Then that's it Just a little bit more to get me through this It's like I can't breathe It's like I can't see anything Nothing but you I'm addicted to you It's like I can't think Without you interrupting me In my thoughts In my dreams You've taken over me It's like I'm not me It's like I'm not me |
||
تو ای خود صدا...صدا بزن مرا ببین دل مرا بزن به دریا من که بریده از منم ... در عطش رسیدنم به تو چرا نمی رسم؟؟؟ چرا چرا نمی رسم؟؟؟..... |
|||
۵ شهریور ۱۳۸۸
|
|
پاسخ به: با کاروان شعر و موسیقی | ||
مهمان_
|
محمد رضا لطفی آهنگساز و نوازنده موسیقی سنتی ایران و موسس و رهبر گروه شیدایی است. این مقاله رو ایشون در مورد مایکل جکسون نوشته. نوشتاري از محمدرضا لطفي به بهانه مرگ مايکل جکسون وقتي از بي عدالتي خسته شد سال هاي حفظ سنت در اروپا که فاصله نگاه نسل ها نسبت به والدين شان بسيار زياد بود و فشارهاي خانواده که تلاش مي کردند فرزندان شان را همچون خودشان تربيت کنند، باعث شد جوانان اروپا طغيان کرده و راه هاي خودجوشي براي رهايي از اين سنت ها بيابند. بيشتر جوانان مسائل روحي و نيازهاي خودشان را بيرون از خانواده- به خصوص در دانشگاه ها و مراکز آموزشي و ديسکو هاي زيرزميني- جست وجو مي کردند. والدين و حتي سيستم کمتر خبر داشتند در بيرون محيط خانوادگي چه مي گذرد. در همين دوران بود که در انگليس سنتي و تابع اصول اشرافي، گروه بيتل ها سر برآورد. اين گروه ابتدا حاميان خود را در ديسکوها پيدا کرد و هنگامي که اين حاميان که اکثراً جوانان کم سن و سال بودند، افزايش يافتند، سيستم به خصوص ملکه انگلستان بدون در نظر گرفتن آينده اين جريان، بر موج حرکت جوانان سوار شد که نتيجه آن ظهور غافلگيرانه «گروه بيتل ها» بود. مردم انگلستان تا آن لحظه به سنت ها بسيار اهميت مي دادند و پوشش کلاسيک کراوات و فراگ تنها لباس رسمي بود که ديگر جوانان حال شان از آن تن پوش هميشگي به هم مي خورد. تضاد بين دو فرهنگ به شدت بالا گرفت و واقعيت و ازدياد نفوس اين گروه ها باعث شد سيستم خود را با آن هماهنگ کند. با اينکه گروه هاي تابع سنت به خصوص سياستمداران کهنه کار کلاسيک آنگلوساکسون که از پدران شان چيزهاي ديگري فراگرفته بودند، اعتراضات خود را علني نشان دادند اما اين موج عظيم به راه افتاده بود و کسي را ياراي مقابله با آن نبود. با اولين کنسرت ها و نوارها و بعدها شوهاي تلويزيوني چنان بازار اقتصادي اين حرکت بالا گرفت که مقدار پولي که از فروش آثار بيتل ها از بيرون مرزها به بانک هاي لندن سرازير شد، غيرقابل وصف است. ملکه انگلستان به بيتل ها نشان سلطنتي داد و اين گونه صادرات اين موسيقي را براي منافع انگلستان ملي اعلام کرد. ابتدا بيشتر کارهاي بيتل ها جنبه اعتراض به سنت ها را داشت، لباس و موي آنها سمبلي براي تمامي کشورها شد و اين تاثير شکل و شمايل هنر موسيقي پاپ را کاملاً دگرگون کرد. خوانندگاني مانند تام جونز، فرانک سيناترا، سامي ديويس و همچنين انبوهي از خوانندگان سياهپوست آن روزگار در محاق رفتند. اين گروه بيتل ها بودند که سکاندار تحولات موسيقي پاپ در زمينه اجرايي و هنري شدند. دو نفر از ميان بيتل ها کار آهنگسازي و خوانندگي مي کردند که يکي از آنها جان لنون بود و ديگري پل مک کارتني. بقيه اگرچه مهم بودند اما اين دو ليدر بودند که ملودي سازي، ترانه سرايي و تنظيم ها را انجام مي دادند. با وسعت گرفتن کار بيتل ها و ازدياد روزافزون جوانان هوادار، کار از دست سيستم خارج و اشعار گروه بيتل ها هر روز راديکال تر شد. جنگ ويتنام، صلح طلبي جوانان و ضدجنگ شدن شان باعث جدايي از شيوه زندگي سنتي غربي و گرايش به سوي ساده نگري زندگي شرقي شد که پايه هايش را بيتل ها ريختند. در ادامه جنبش دانشجويي سال 1968 شکل گرفت. پاريس يکپارچه شور و هيجان شد و دامن همه اروپا را گرفت. اين جنبش به نوعي دهن کجي به والدين و سيستم هاي سنتي بود که تقريباً از دوران رنسانس تغيير فاحشي نکرده بود و رفرم ها جوانان تازه به دوران رسيده را اقناع نمي کرد. اين روي سکه را ديگر ملکه انگلستان و سيستم هاي دولتي غربي نخوانده بودند، کار ديگر از کار گذشته بود و هر روز جنبش راديکال تر مي شد و طلب شرايط جديدي را مي کرد تا جامعه اروپا بتواند از نژادپرستي و از بالا ديدن ديگر ملل دست بردارد. بيتل ها به هندوستان رفتند و اين گونه تاثير زيادي از فرهنگ و هنر شرق دريافت کردند. ملاقات گروه بيتل ها با علي اکبرخان، راوي شانکار و ديگر موسيقيدانان بنام آن روزگار زمينه را براي احياي گيتار الکترونيک فراهم آورد. ناله هاي گيتار به سمت صداي سي تار کشيده شد. زندگي توام با آرامش هنديان که هزاران مکتب فلسفي و آييني داشتند و اين گونه در صلح با هم زندگي مي کردند، گروه بيتل را بسيار متاثر کرد. از اين مرحله است که سربندهاي رنگي و لباس هاي ساده مد روز شد و بيشتر دختران دانشجو و جوان به سمت زندگي ساده به حرکت افتادند و تلاش کردند محتواي ذهني و شناخت شان را از کشورهاي غيراروپايي افزايش دهند. در همين مرحله بود که راوي شانکار به همکاري با بيتل ها پرداخت و بستر شهرت آنها را براي معرفي بيشتر موسيقي هند به انگليسي ها و سپس به ديگر کشورها فراهم کرد. صفحه که يکي از مهم ترين دستاوردهاي تاريخ ضبط اصوات تلقي مي شد، همراه با راديو توانست پژواک گسترده يي در به راه افتادن موج نو جنبش سال هاي ضدجنگ ويتنام به وجود آورد. همان گونه که در بالا اشاره شد کارهاي اوليه بيتل ها به خصوص کارهاي جان لنون به خوبي نشان مي دهد او ديگر حاضر به پذيرفتن شرايط غيردموکراتيک کشورش انگلستان و غرب نيست. اولين انتقادها از همان اول به سيستم شروع مي شود، ايستادن در برابر زورگويي. هر که زورش بيشتر بود توانايي اش بيشتر بود و اين مهم نبود که جاي خرد و انسانيت درکجاي زندگي انساني قرار داشت. جنبش سال هاي 68 به مرزهاي امريکا به خصوص به دانشگاه ها کشيده مي شود. جوانان امريکايي که از تحميل خواسته هاي والدين به خصوص پدران شان به ستوه آمده بودند، زمينه را براي پررنگ تر شدن تضادهاي تربيتي و رواني بيشتر ديدند و اين گونه دو شهر امريکا يعني برکلي و بولدر مرکز تظاهرات جنبش شد. ترور جان اف کندي و برادرش رابرت، ترور لوترکينگ و خفقان اجتماعي و کنترل جوانان که هر روز سياسي تر مي شدند، آنقدر به سيستم فشار وارد کرد که بالاخره جناب ريگان که در آن روزگار فرماندار برکلي بود، دستور حمله به جوانان اين دانشگاه 25 هزار نفري را داد. در دانشگاه برکلي لوحي از خدمات ريگان و سرکوب گروه دانشجويي و کشته شدن افراد زيادي در آن روزگار، به عنوان قدرشناسي از ايشان نصب شده است. شايد پايه رياست جمهوري ريگان با اين خدمت بزرگ بعدها پا مي گيرد و بوش پدر که 15 سال رئيس سيا امريکا بود، ريگان را حمايت و بالاخره او را به کرسي رياست جمهوري مي رساند. جان لنون به امريکا مهاجرت کرد و در اين دوران در نيويورک فعال بود. او و همسرش که ژاپني بود و از مبارزان جنگ ويتنام محسوب مي شد، با يکديگر اعتراضات خود را که گاهي نيز عجيب و غريب بود، نشان مي دادند. با اينکه بارها اف بي آي و دسته هاي چماق دار او را تهديد کرده بودند و تلاش کردند مانند مايکل جکسون برايش پاپوش درست کنند، اما او به حرف هاي اعتراضي خود ادامه داد تا بالاخره کسي ظاهراً در نقش يک ديوانه او را ترور کرد. اين گونه غائله جان لنون و يارانش به ظاهر پايان يافت. بيشتر گروه هاي آلترناتيو از گروه بيتل ها مدت ها تغذيه مي کردند و در نتيجه با اين ترور از گروه هاي تندرو فاصله گرفتند که از ميان آنها مي توان استينگ را مثال زد که از گروه «پليس» بيرون آمد و خود به خواندن پرداخت. از آن همه طغيان اين گروه تنها در چارچوب «اومانيستي» حقوق بشر سازمان ملل گاهي اشعاري در رابطه با نقض حقوق بشر آن هم در رابطه با شيلي و آرژانتين مي خواند و اين تتمه يي بود از آن شرايط عجيب و غريب آن دوران. تا قبل از بيتل ها موسيقي پاپ در واقع نوعي از موسيقي بود که براي سرگرمي استفاده مي شد و محل برگزاري آن در کافه هاي انگليس بود. تاثير بيتل ها به خصوص جان لنون آنقدر زياد بود که با فاصله يي زياد حتي دامن «مايکل جکسون» را هم گرفت و به نظر مي رسد همان بلايي که بر سر جان لنون آوردند، برسر او نيز آورده شد. الويس را هم در اوج شهرت و قدرت خانه نشين کردند و کمپاني هاي زيادي از مرگ نابهنگام او مولتي ميليونر شدند، همان گونه که کمپاني هاي آثار مايکل جکسون نيز دارند پولدارتر مي شوند. داستان مايکل جکسون به نظر قابل قياس با جان لنون و انديشه راديکال او نمي تواند باشد اما اگر کمي توجه کنيد خواهيد ديد او نيز رفته رفته راديکال شده و جالب اينجاست که او نيز به سمت فرهنگ و موسيقي شرق کشيده شد. اگر تور کنسرت هاي جديد او که تعداد آن 50 کنسرت بود برگزار مي شد، شايد مي توانست تاثير زيادي در رابطه با کشتار مسلمانان و افشاگري هاي جنگ عراق و افغانستان بر افکار عمومي بگذارد که اين مي توانست براي دو ابرقدرت يعني امريکا و انگليس فاجعه انگيز باشد. داستان غم انگيز مايکل داستان از اينجا شروع شد که مايکل جکسون با حمايت جمهوريخواهان مطرح شد به خصوص که ريگان مانند ملکه انگلستان اين بار گوي رقابت را از ايشان دزديد و اين بار اين امريکا بود که يک بيتل تمام عيار تور کرده بود. مايکل بااستعداد و حسرت کشيده در محيط خانوادگي که فيلم هاي بچگي او نشان مي دهد تا چه اندازه فقير بوده اند، تحت توجهات ريگان و کمپاني هاي صفحه پرکني و ويدئويي، توانست از آن فقر خانوادگي به درآيد. مايکل با آن استعداد عجيب و نبوغ احساسي و ذهني اش خيلي زود مورد توجه نوجوانان کم سن و سال قرار گرفت. در اين رابطه نيز والدين امريکايي ابتدا نمي خواستند او را بپذيرند اما سياست فرهنگي کشور با قدرت او را حمايت کرد. با اينکه در برنامه هاي اوليه، مايکل حرکات به ظاهر غيراخلاقي از خود نشان مي داد و بعضي از خوانندگان معروف مانند «سامي ديويس» در برنامه تلويزيوني، او را به باد سخره گرفتند اما جامعه جوان و کم سن و سال نماينده يي از نسل خود يافته بود. با اينکه مايکل سياهپوست بود اما طرفدارانش بيشتر سفيدپوست و بچه هاي پولدار بودند- درست مانند گروه راجنيش که در امريکا اعلام کرده بود؛ هميشه پيامبران براي رهايي فقرا آمده اند اما اين بار من پيامبر پولدارها هستم ،- البته را جنيش را هم پس از اينکه درشت شد، از امريکا بيرون کردند و حتي وزارت خارجه امريکا به هيچ کشوري اجازه نداد به او ويزا دهد و از يونان نيز او را از همان فرودگاه سريع بيرون کردند تا اينکه به زادگاه خود هند رفت و در شهر «پونا» ساکن شد. بيشتر حمايت کنندگان او بچه هاي پولدار و نمايندگان مجلس هاي امريکا بودند. راجنيش رابطه بسيار خوبي با سيستم داشت اما وقتي خطرناک شد، همان ياران او ريشه به تيشه او زدند و مانند خيلي از جريانات سياسي به دلايل مالياتي او را از امريکا اخراج کردند. به هر حال مايکل رفته رفته مانند جان لنون تغيير کرد. با روي کار آمدن دموکرات ها در دوران کلينتون فضاي هنري و آزادي ها در امريکا بيشتر شد. مايکل نيز اولين «کليپ» گردش به چپ خود را تحت نام «زمين» بيرون داد که سر و صداي بسياري کرد. معاون رياست جمهور آقاي گر، که تزش را در رابطه با محيط زيست نوشته و سي دي هاي زيادي در حمايت از محيط زيست منتشر کرده بود از او حمايت کرد. کليپ زمين که از حفظ محيط زيست سخن مي گويد با سياست هاي ضد محيط زيست سيستم جمهوريخواهان مغايرت داشت و به اضافه چون مايکل جکسون از سفره جمهوريخواهان به نوايي رسيده بود، آنها نمي توانستند اين رويگرداني را بپذيرند. از اين تاريخ با او به ضديت پرداختند و برايش دو بار به دلايل واهي پاپوش درست کردند که دفعه اول از او مبلغ 22 ميليون دلار گرفتند و شکايت را بستند و بار دوم فشار بيشتري رويش گذاشتند و با حيثيت او نيز بازي کردند که بالاخره در دوره بوش پسر سال 2005 در کشورهاي اروپايي و سپس در بحرين مسلمان که اکثريت با شيعه است، سکونت کرد. پس از اينکه زمينه سازي جنگ عراق، ابتدا به وسيله آژانس بي بي سي تهيه شد و آنها به دروغ مدعي شدند عراق تسليحات خطرناکي دارد و کل مدارک را براي دولت بوش فرستادند، پروانه هاي بالگردها به حرکت درآمد و بالاخره به دليل به دام انداختن «بن لادن» و مقابله با طالبان جنگ نابرابري را شروع کردند و اين گونه مردم زيادي کشته شدند. با اينکه مفهوم جنگ به معني حمله نظامي کشوري به کشور ديگر است اما از آنجا که در زمان جنگ طبق قانون امريکا اختيارات رئيس جمهور زياد مي شود، در تمامي رسانه ها اعلام کردند «جنگ با تروريسم». همين امر باعث شد آنها بتوانند حتي مخالفان داخلي خودشان را نيز کنار بزنند. به هر حال شرايط چنان در امريکا وخيم شد که در برنامه اسکار هاليوود «مايکل مور» کارگردان منتقد سيستم امريکا با خطابه يي کوتاه به بوش پسر اعلام کرد؛ «شرم بر تو باد آقاي رئيس جمهور.» از آنجا که برنامه همزمان و زنده پخش مي شد کار از کار گذشته بود. در ادامه محدوديت هايي براي برنامه هاي زنده ايجاد شد.از اين تاريخ به بعد هنرمندان زيادي که به آقاي بوش راي نداده بودند از تريبون فستيوال هاي خارجي براي بيان سخنان خود استفاده کردند. در همين دوران است که ديگر مايکل جکسون نيز تقريباً جلاي وطن مي کند. شرايط زندگي خلاق هنري و حلقه آزادي ها تنگ تر شد و به نوعي زمينه تخريب، تهديد، ارعاب و شانتاژ ها پس از تصفيه دوران ترومن در هاليوود به شکلي ديگر مجدد دامن سيستم را گرفت. اين اولين بار پس از جنگ سرد ميان بلوک شوروي و غرب بود که اين گونه متفکران مستقل و آزاد را کنترل مي کردند. همان گونه که مي دانيد در دوره کلينتون رسيدگي به سياهپوستان قاره آفريقا قابل رويت بود. ماندلا از زندان بيرون کشيده شد و بالاخره به رياست جمهوري رسيد. مايکل ملاقاتي با «ماندلا» داشت. کلينتون در يکي از سخنراني هايش گفته بود؛ «اگر لايه رويي فرهنگ امريکايي هاي سفيد را برداريم موج نفرت در دل سفيدپوستان نسبت به سياه ها به خوبي ديده مي شود.» او گفت؛«وضع کشورمان در رابطه با نژادپرستي اسفبارتر از اين است که دولت بتواند کاري کند و اين خطرناک است.» اين ترانه يي است که مايکل به همراه لايونل ريچي، ري چارز- يل سايمون و باب ديلان و... براي آفريقا خوانده است که بخش هايي از آن در زير مي آيد. همه ما قسمتي از خانواده بزرگي هستيم که خداوند خلق کرده است... ما همه دنيا هستيم... ما روزهاي روشن تري مي سازيم... زماني فرا مي رسد وقتي که ما آن صداي به خصوص را مي شنويم که ما را فرا مي خواند زماني که بايد همه دنيا گرد هم بيايند و يکي شوند در شعر ديگري درباره ويراني زمين و جناياتي که روي آن انجام مي شود چنين مي خواند که همين ويدئوکليپ است که برايش دردسرساز مي شود. چند پاراگراف آن در زير مي آيد. طلوع خورشيد را چه شد چه بر سر باران آمد چه بر سر تمام آن چيزهايي آمد که گفتي دوباره خواهيم بود دشت هاي کشتار را چه شد آيا زماني هست چه بر سر تمام آن چيزهايي آمد که گفتي به من و تو تعلق دارند آيا هرگز درنگي کردي تا متوجه شوي تمامي خون هايي را که ما بر زمين ريخته ايم آيا هرگز درنگي کردي تا متوجه شوي اين زمين گريان را، اين ساحل هاي در حال هق هق را ما با دنيا چه کرده ايم نگاه کن ما چه کرده ايم چه بر سر تمام آن صلحي رفت که تو در گرو تنها پسرت قرار دادي دشت هاي گل را چه شد آيا زماني هست چه بر سر تمام آن روياهايي آمد که گفتي به من و تو تعلق دارند... آيا هرگز درنگي کردي تا متوجه شوي تمام کودکاني را که مردند در جنگ آيا هرگز درنگي کردي تا متوجه شوي زمين گريان را، ساحل هاي در حال هق هق را زماني من دل به رويا مي سپردم زماني من به آن سوي ستاره ها مي نگريستم اکنون نمي دانم کجا هستيم گرچه مي دانم که به راه دوري برده شده ايم |
||
۸ شهریور ۱۳۸۸
|
|
پاسخ به: با کاروان شعر و موسیقی | ||
نام کاربری: unmourn
پیام:
۱۱۴
عضویت از: ۱۶ مرداد ۱۳۸۸
از: تهران
طرفدار:
- Xavi - ريوالدو - برزيل - فرانك ريكارد گروه:
- کاربران عضو |
نقل قول عادل نوشته:من اولين باري كه اينجا ميام دلم نمياد اطلاعات خودمو در اختيار ديگران نزارم اول از همه گروه Secret Garden مي خواستم معرفي كنم كه اين موسيقي يكي از بي نظير ترين موسيقي سبك Alternative (يكي از سبكهاي موسيقي كه ما ايراني ها به اون ميگيم بي كلام ) هستش كه سبك ويژه اي نداره ، ولي بي نظير ترين موسيقي كه من تا حالا شنيدم آلبوم ها (1996) Songs From A Secret Garden (1997) White Stones (1999) Dawn of a new century (2001) Dreamcatcher (2002) Once in a red moon (2005) Earthsong هركي دنبال تاپ ترين موسيقي هستش اين رو بگيره ( كه گير هم نمياد ) مگه دانلود كنيد بهترين آهنگها از هر آلبوم SONGS FROM A SECRET GARDEN Sanctuary Moongate Passacaglia The Promise Searching for the past موسیقی بی کلام به Instrumental شهرت داره نه Alternative ! من خودم روانی سبک Secret Garden یعنی New Age و Nordic Folk و زیر سبک های مرسومش مثل سلتیک و نئو کلاسیکال ام البته بیشتر به دلیل علاقه ام به موسیقی کشورهای بلوک شرق اروپا و حوزه اسکاندیناوی هست مثل همین گروه که نروژی هستن! اگه تو این مایه ها خصوصا تو سبک های Dark Age و Dark Ambient و New Wave گروه های خوب می شناسی با آهنگ های آس شون معرفی کن من خودم باهات یکی یکی جلو میام! |
||
A man who has not passed through the inferno of his passions, Has never overcome them |
|||
۹ شهریور ۱۳۸۸
|
برای ارسال پیام باید ابتدا ثبت نام کنید!
|
شما میتوانید مطالب را بخوانید. |
شما نمیتوانید عنوان جدید باز کنید. |
شما نمیتوانید به عنوانها پاسخ دهید. |
شما نمیتوانید پیامهای خودتان را ویرایش کنید. |
شما نمیتوانید پیامهای خودتان را حذف کنید. |
شما نمیتوانید نظرسنجی اضافه کنید. |
شما نمیتوانید در نظرسنجیها شرکت کنید. |
شما نمیتوانید فایلها را به پیام خود پیوست کنید. |
شما نمیتوانید پیام بدون نیاز به تایید بزنید. |