در حال دیدن این عنوان: |
۱ کاربر مهمان
|
برای ارسال پیام باید ابتدا ثبت نام کنید!
|
|
|
پاسخ به: شعر | ||
نام کاربری: Frestless
پیام:
۳۴۹
عضویت از: ۲۶ آبان ۱۳۸۹
از: تهران
طرفدار:
- داوید ویا - لیونل مسی - پیروزی - اسپانیا - آرش برهانی - گواردیولا گروه:
- کاربران عضو |
من , خالی از عاطفه وخشم خالی از خویشی و غربت گیج و مبهوت بین بودن و نبودن عشق, آخرین همسفر من مثل تو منو رها کرد حالا دستام مونده و تنهایی من ای دریغ از من که بیخود مثل تو گم شدم, گم شدم تو ظلمت تب ای دریغ از تو که مثل عکس عشق هنوزم داد می زنی تو آینه من آه! گریه مون هیچ,خنده مون هیچ باخته و برنده مون هیچ تنها آغوش تو مونده غیر از اون هیچ ای! ای مثل من تک و تنها دستام و بگیر که عمر رفت همه چی تویی زمین و آسمون هیچ بی تو میمیرم همه بود و نبود بیا پر کن منو ای خورشید دل سرد بی تو میمیرم مثل قلب چراغ نور تو بودی کی منو از تو جداکردمن , خالی از عاطفه وخشم خالی از خویشی و غربت گیج و مبهوت بین بودن و نبودن عشق, آخرین همسفر من مثل تو منو رها کرد حالا دستام مونده و تنهایی من ای دریغ از من که بیخود مثل تو گم شدم, گم شدم تو ظلمت تب ای دریغ از تو که مثل عکس عشق هنوزم داد می زنی تو آینه من آه! گریه مون هیچ,خنده مون هیچ باخته و برنده مون هیچ تنها آغوش تو مونده غیر از اون هیچ ای! ای مثل من تک و تنها دستام و بگیر که عمر رفت همه چی تویی زمین و آسمون هیچ بی تو میمیرم همه بود و نبود بیا پر کن منو ای خورشید دل سرد بی تو میمیرم مثل قلب چراغ نور تو بودی کی منو از تو جداکرد |
||
بیخیال! | |||
۹ فروردین ۱۳۹۰
|
|
پاسخ به: شعر | ||
نام کاربری: zahra2
پیام:
۴۵۵
عضویت از: ۱۲ شهریور ۱۳۸۹
از: فومن _گیلان
طرفدار:
- xavi - رونالدینیهو - استقلال - اسپانیا - فرانک رایکازد گروه:
- کاربران عضو |
مرگ من روزی فرا خواهد رسید در بهاری روشن از امواج نور در زمستانی غبارآلود و دود یا خزانی خالی از فریاد و شور مرگ من روزی فرا خواهد رسید روزی از این تلخ و شیرین روزها روز پوچی همچو روزان دگر سایه ای ز امروز ها,دیروز ها دیدگانم همچو دالان های تار گونه هایم همچو مرمر های سرد ناگهان خوابی مرا خواهد ربود من تهی خواهم شد از فریاد درد می خزن آرام روی دفترم دست هایم فارغ از افسون شعر یاد می آرم که در دستان من روزگاری شعله می زد خون شعر خاک می خوان مرا هر دم به خویش می رسند از ره که در خاکم نهند آه!شاید عاشقانم نیمه شب گل به روی گور غمناکم نهند بعد من ناگاه به یک سو میروند پرده های تیره ی دنیای من چشم های ناشناسی می خزند روی کاغذ ها و دفتر های من در اتاق کوچکم پا می نهد بعد من,با یاد من بیگانه ای در بر آیینه می ماند به جای تار مویی ,نقش دستی ,شانه ای می رهم از خویش و می مانم ز خویش هر چه بر جا مانده ویران میشود روح من چون بادبان قایقی در افق ها دور و پنهان میشود می شتابند از پی هم بی شکیب روزها و هفته ها و ماه ها چشم تو در انظار نامه ای خیره می ماند به چشم راه ها لیک دیگر پیکر سرد مرا می فشارد خاک دامن گیر خاک! بی تو,دور از ضربه های قلب تو قلب من می پوسد آن جا زیر خاک بعد ها نام مرا باران و باد نرم می شویند از رخسار سنگ گور من گمنام می ماند به راه فارغ از افسانه های نام و ننگ فروغ فرخ زاد زمستان 1958-مونیخ |
||
ترجيح ميدهم با كفشهايم در خيابان راه بروم و به خدا فكركنم تا اين كه در مسجد بشينم و به كفشهايم فكر كنم ! |
|||
۱۰ فروردین ۱۳۹۰
|
|
پاسخ به: شعر | ||
نام کاربری: sinam10
پیام:
۱,۰۷۰
عضویت از: ۶ اسفند ۱۳۸۹
از: شهر عشق ، کوچه تنهایی ، منزل غم ، پلاک بی کسی ...
طرفدار:
- messi - maradona - استقلال - ارژانتین - روانخواه - گواردیولا - قلعه نویی گروه:
- كاربران بلاک شده |
غصه هاي بعد اون وقتي غصم ميگيره دلم مي خواد بميرم يا اين كه توي دستام دستاتو باز بگيرم زندگي بود چه نامرد تورو ازم جدا كرد فهميد كه عاشقم من ديگه منو رها كرد وقتي بردش آسمون ديگه اميد نداشتم تو قاب عكس قلبم عكسشو جا گذاشتم ديگه توي اين روزا بدجوري كم آوردم جاي نگاه و حرفاش غصه و غم آوردم براي چي بمونم يا واسه كي بخونم؟ بهتره زودتر برم ديگه تنها نمونم |
||
کن که تا زنده ام در کنارش باشم |
|||
۱۲ فروردین ۱۳۹۰
|
|
پاسخ به: شعر | ||
نام کاربری: sinam10
پیام:
۱,۰۷۰
عضویت از: ۶ اسفند ۱۳۸۹
از: شهر عشق ، کوچه تنهایی ، منزل غم ، پلاک بی کسی ...
طرفدار:
- messi - maradona - استقلال - ارژانتین - روانخواه - گواردیولا - قلعه نویی گروه:
- كاربران بلاک شده |
از یاد بردن دوست هرگز مرام ما نیست |
||
کن که تا زنده ام در کنارش باشم |
|||
۱۴ فروردین ۱۳۹۰
|
|
پاسخ به: شعر | ||
|
چین (شعر) زشت است اینکه گیره سر از چین بیاوریم کبریت های بی خطر از چین بیاوریم آورده ایم هرچه شما فکر می کنید چیزی نمانده شعر تر از چین بیاوریم هرچند توی کشور ایران زیاد هست ما می رویم گورخر از چین بیاوریم آورده ایم ما نمک از ساحل غنا پس واجب است نیشکر از چین بیاوریم هی نیش می زنند و عسل هم نمی دهند زنبورهای کارگر از چین بیاوریم حالا که خشگلان همه رقاص گشته اند صد واجب است شافنر از چین بیاوریم خشکیده است پس بدهیدش به روسیه دریای خشگل خزر از چین بیاوریم تا اینکه جمعیت دو برابر شود سریع باید که دختر و پسر از چین بیاوریم حالا که نیست کار بزان پای کوفتن ما می رویم گاو نر از چین بیاوریم یک روز اگر که مردم ایران غنی شوند باید گدا و در به در از چین بیاوریم گویند سرّ عشق نگویید و نشنوید ما می رویم لال و کر از چین بیاوریم شاعر: سعید بیابانکی |
||
هیچوقت به سرباز نمیگن «جمعهها تعطیله نجنگ» | |||
۱۹ فروردین ۱۳۹۰
|
|
پاسخ به: شعر | ||
نام کاربری: sinam10
پیام:
۱,۰۷۰
عضویت از: ۶ اسفند ۱۳۸۹
از: شهر عشق ، کوچه تنهایی ، منزل غم ، پلاک بی کسی ...
طرفدار:
- messi - maradona - استقلال - ارژانتین - روانخواه - گواردیولا - قلعه نویی گروه:
- كاربران بلاک شده |
روزگار عشق و روزيها گذشت مرغ بخت ما از اين صحرا گذشت آن صفاي خنده ها از لب گريخت آن بهار عشق بي پروا گذشت آدمي در رنج و غربت رنگ باخت بس كه تنها آمد تنها گذشت خاطرم اصلا روي آرامش نديد عمر ما چون موج بر دريا گذشت در سخن بودم شبي با آينه گفتم آن خنده مستي بخش كو؟ گفت خوابي بود چون رويا گذشت |
||
کن که تا زنده ام در کنارش باشم |
|||
۲۰ فروردین ۱۳۹۰
|
|
پاسخ به: شعر | ||
نام کاربری: sinam10
پیام:
۱,۰۷۰
عضویت از: ۶ اسفند ۱۳۸۹
از: شهر عشق ، کوچه تنهایی ، منزل غم ، پلاک بی کسی ...
طرفدار:
- messi - maradona - استقلال - ارژانتین - روانخواه - گواردیولا - قلعه نویی گروه:
- كاربران بلاک شده |
گفتي كه مرا دوست نداري گله اي نيست بين من و عشق تو ولي فاصله اي نيست گفتم كمي صبر كن و گوش كن به من گفتي كه بايد بروم حوصله اي نيست پرواز عجب عادت خوبيه ولي حيف تو رفتي و دگر اثر از چلچله اي نيست گفتي كه كمي فكر خودم باشم و آن وقت رفتي خدا باشد پشت پناهت به سلامت بگذار بسوزد دل من مسئله اي نيست |
||
کن که تا زنده ام در کنارش باشم |
|||
۲۰ فروردین ۱۳۹۰
|
|
پاسخ به: شعر | ||
|
نگاهت میکنم آیا نگاهم را نمیخوانی تو از حال پریشان دلم آیا نمیدانی نمیدانم چه شد اما تو بی پروا بگفتی از اینگونه رفاقت ها پشیمانی پشیمانی تو گفتی میروی فردا و من چه ساده لوحانه به خود گفتم فقط گفتی ولی با من تو میمانی تو میرفتی و من با چشم خود دیدم گذشتی از کنار من چه آرام و به چه آسانی به دنبال تو ای عشقم تمام عمر را گشتم ولی افسوس فهمیدم تو از عشقم گریزانی بدان من دوستت دارم همیشه بهترین من هنوز هم ماه بی تو آنجاست همان جا که میدانی... |
||
سخت گذشت... ولی گذشت...! | |||
۲۰ فروردین ۱۳۹۰
|
|
پاسخ به: شعر | ||
نام کاربری: sinam10
پیام:
۱,۰۷۰
عضویت از: ۶ اسفند ۱۳۸۹
از: شهر عشق ، کوچه تنهایی ، منزل غم ، پلاک بی کسی ...
طرفدار:
- messi - maradona - استقلال - ارژانتین - روانخواه - گواردیولا - قلعه نویی گروه:
- كاربران بلاک شده |
-------------------- من ز عشق تو وفا مي خواستم در دلت يك ذره جا ميخواستم چون غريبي ساده و بي ادعا مثل تو يك آشنا مي خواستم آمدي اما به وقت رفتنت ماندنت را از خدا مي خواستم من براي اشك هايم بعد تو قد يك درياچه جا مي خواستم ------------------- آمدي ديوانه ام كردي و رفتي بي وفا با غمت هم خانه ام كردي و رفتي بي وفا مثل شمعي بودي و با ياد خود اي نازنين تا ابد پروانه ام كردي و رفتي بي وفا -------------------- با عشق به من . به من خيانت كردي دل دادم و تو رد امانت كردي رفتي چه آسوده ز من دل كندي هر دو قلمت خورد اگر برگردي ------------------ بي تو دلم از نشاط دور است بيا در آرزوي دمي حضور است بيا دل خاطره هاي عاشق هامان را در حال تجسم و مرور است بيا ------------------------- من و تو از تبار بي كسانيم در اين غوغا چه كس را كس بدانيم كسي نشنيد فرياد كمك را كمك كن تا براي هم بماني |
||
کن که تا زنده ام در کنارش باشم |
|||
۲۰ فروردین ۱۳۹۰
|
|
پاسخ به: شعر | ||
|
از تو بگذشتم و بگذاشتمت با دگران رفتم از کوی تو لیکن . عقب سر نگران ما گذشتیم و گذشت انچه تو با ما کردی تو بمان و دگران وای به حال دگران رفته چون مه به مجاقم که نشانم ندهند هرچه افاق بجویند کران تا به کران میروم تا که به صاحب نظری باز رسم محرم ما نبود دیده کوته نظران دل چون اینه اهل صفا میشکنند که زخود بی خبرند این زخدا بیخبران دل من دار که در زلف شکن در شکنت یادگاری است زسر حلقه شوریده سران گل این باغ به جز حسرت و داغم نفزود لاله رویا تو ببخشای به خونین جگران ره بیدادگران بخت من اموخت ترا ورنه دانم تو کجا و ره بیدادگران سهل باشد همه بگذاشتن و بگذشتن کاین بود عاقبت کار جهان گذران شهریارا غم اوارگی و دربه دری شور ها در دلم انگیخته چون نو سفران ... |
||
۲۱ فروردین ۱۳۹۰
|
برای ارسال پیام باید ابتدا ثبت نام کنید!
|
شما میتوانید مطالب را بخوانید. |
شما نمیتوانید عنوان جدید باز کنید. |
شما نمیتوانید به عنوانها پاسخ دهید. |
شما نمیتوانید پیامهای خودتان را ویرایش کنید. |
شما نمیتوانید پیامهای خودتان را حذف کنید. |
شما نمیتوانید نظرسنجی اضافه کنید. |
شما نمیتوانید در نظرسنجیها شرکت کنید. |
شما نمیتوانید فایلها را به پیام خود پیوست کنید. |
شما نمیتوانید پیام بدون نیاز به تایید بزنید. |