در حال دیدن این عنوان: |
۴ کاربر مهمان
|
برای ارسال پیام باید ابتدا ثبت نام کنید!
|
|
|
پاسخ به: هرچه می خواهد دل تنگت بگو ... | ||
نام کاربری: Lucho.The.Great
نام تیم: بارسلونا
پیام:
۶۱,۶۱۶
عضویت از: ۱۴ مرداد ۱۳۸۴
از: تهران
طرفدار:
- بویان کرکیچ - یوهان کرویف - پرسپولیس - اسپانیا، آرژانتین - احمد عابدزاده، کریم باقری - فرانک ریکارد - افشین امپراطور گروه:
- لیگ فانتزی - کاربران عضو - مدیران کل |
نقل قول مهبد نوشته:جالب بود.. من موندم اينا خجالت نميكشن راجع به ايران حرف ميزنن... توي حرفاش خورد شدن ديده ميشد.. تمدن ايران ، فرهنگ ايران ، تاريخ ايران و بخصوص ادبيات ايران يه تيكه شعر سعدي را خوند اگه كسي ميتونه انگليسيش را اينجا بنويسه يا توي ياهو بهم بگه...ممنون مرتیکه آخرش میگه راه رسیدن به جایگاه جهانی از طریق ترور و سلاح نیست! به قول آقای خامنه ای، اینا هنوز ادبیاتشونم تغییر ندادن، چه برسه به رفتارشون! |
||
عمری است دخیلم به ضریحی که نداری... |
|||
۱ فروردین ۱۳۸۸
|
|
پاسخ به: هرچه می خواهد دل تنگت بگو ... | ||
نام کاربری: Sayeh
پیام:
۴۱۰
عضویت از: ۱۹ تیر ۱۳۸۷
از: porto alegre
طرفدار:
- Ronaldinho - rivaldo - Brasil - frank rijkaard گروه:
- کاربران عضو |
رونی جان تولدت مبارک.اولین سالیه که تو بارسلونا نیستی و تولدتو جای دیگه ای میگیری.امیدوارم دوباره به بارسا برگردی
|
||
۱ فروردین ۱۳۸۸
|
|
متني راجع يه علي دايي | ||
نام کاربری: S&M&M
پیام:
۱,۸۹۲
عضویت از: ۶ اسفند ۱۳۸۶
از: ı̴̴̡ ̡̡͡|̲̲̲͡͡͡ ̲▫̲͡ ̲̲̲͡͡π̲̲͡͡ ̲̲͡▫̲̲͡͡ ̲|̡̡̡ ̡ ̴̡ı̴
گروه:
- کاربران عضو |
گل زدن به مالديو و نپال كه كار بزرگي نيست. دايي هميشه آدم خوششانسي بوده و انگار خدا بغلش كرده است.» سالها از اين جمله تاريخي علي كريمي درباره علي دايي ميگذرد. با اين وجود هنوز هم كم نيستند كساني كه معتقدند دايي آدم خوششانسي است؛ كسي كه فوتبال حرفهاي را تازه از 23 سالگي شروع كرد و البته خيلي زود ستاره فوتبال ايران شد. با اين وجود دايي يك تفاوت بزرگ با همه بازيكنان ديگر تاريخ فوتبال ايران داشت؛ خصوصيتي كه او را از همه متمايز كرده است. اين كه هميشه ميخواست بهترين باشد. تلاش و پشتكارش هم بود كه او را به آنچه حالا هست رسانده. مردي كه غرورش يا مزاج تندش بارها باعث شده بسياري از او برنجند، اما بيتوجه به همه انتقادها، فقط و فقط خواسته كه باشد. هيچ فرصتي را از دست نداده تا امروز دايي شناسنامه جهاني فوتبال ايران باشد و البته سرمربي تيم ملي فوتبال كشورمان… . «با هامبورگ بازي داشتيم. علي در برلين بود و بازي تيم ملي در هامبورگ برگزار ميشد. چند ساعت قبل از بازي به من گفتند تو كاپيتاني چون بعيد بود كه علي پس از بازي سنگين شب قبل تيمش بتواند در كمتر از چند ساعت خودش را به اردوي تيم ملي در هامبورگ برساند. با اين وجود درست پيش از بازي دايي به هامبورگ رسيد و بازوبند را به دست بست. در حالي كه آن بازي ميتوانست اولين بازي من به عنوان كاپيتان تيم ملي باشد.» اين خاطره را مهدي مهدويكيا درست در پايان بازيهاي جام ملتهاي چين براي دوستان خبرنگارش تعريف كرده بود. او آن روزها از اين كار كاپيتان وقت تيم ملي دلخور بود چون كاپيتان حتي در يك بازي دوستانه هم اجازه نداده بود كسي غير از خودش بازوبند را به بازو ببندد. آن هم در شرايطي كه ماشين دايي در مسير برلين به هامبورگ پنچر شده بود و بيش از 250 كيلومتر را با تاير پنچر رانندگي كرده بود. دايي اين خصوصيت را هميشه با خود داشت. هميشه ميخواست كه باشد. حتي براي بازي با تايوان هم بايرن مونيخ را رها ميكرد و به تيم ملي ميآمد؛ رفتاري كه ميان او و ديگر ستارههاي تيم را به هم زده بود. كار تا جايي پيش رفت كه پيش از جام جهاني آلمان ديگر لژيونرهاي تيم ملي با دايي كمتر همكلام ميشدند و تنها دوست صميمي دايي در زمين از ميان قديميها يحيي گلمحمدي بود. اين درست زماني بود كه او براي صبا هم گل نميزد و روزگارش بدتر و بدتر ميشد. ديگر حتي بازي كردنش در زمين، فريادهاي انتقاد مردمي كه سالهاي سال دوستش ميداشتند را به همراه داشت. اين اواخر مدام در ورزشگاههاي مختلف با مردم درگير ميشد. در آزادي با طرفداران پرسپوليس، در انزلي با هواداران ملوان و در اصفهان با سپاهانيها. با برنامه 90 قطع رابطه كرده بود و حتي در اردوي تيم ملي هم بازيكنان جوانتر كه جايگاه كاپيتان را متزلزل ميديدند پشت سرش حرف ميزدند. درست چند روز قبل از اعزام تيم مدافعي كه بازي كردنش در ارنج اصلي، با فريادهاي هميشگي تماشاگران روبهرو ميشد در جواب خبرنگاري كه از او پرسيد فكر ميكني در تيم بازي كني، گفت: يعني من از بازيكني كه بايد با عصا در زمين بدود كمترم؟ و اين گونه دايي با كمترين ميزان محبوبيت ممكن به جام جهاني رفت. او رفت چون ميخواست دومين جام جهاني عمرش را هم تجربه كند؛ ركوردي كه در كنار همه افتخارات ديگرش باعث ميشد از مهدويكيا كه ديگر بازيكني بود كه دومين جام جهانياش را تجربه ميكرد عقب نماند. او با تيم رفت و چون هميشه فيكس بود. ولي در شرايطي كه ستارهها ديگر حتي حاضر نبودند در زمين به دايي پاس بدهند، اتفاقي بزرگ افتاد و فاجعه تلخ بازي با مكزيك را رقم زد. همه مردم دايي را مقصر باخت ميدانستند و تا مدتها ناسزا نثارش ميكردند. دايي اما هنوز تمام نشده بود. اين فضا، او را در بازي با پرتغال نيمكتنشين كرد و در آخرين مسابقه هم باز به ميدان رفت تا آخرين بازياش در جام جهاني را تجربه كرده باشد. با اين حال اوضاع در ايران چندان مساعد نبود. او بايد برميگشت و انتقام ميگرفت. اين انگيزه و غرورش او را به آنچه خواست رساند. شانس هم شايد همچنان همگام با او پيش ميآمد. لورانت، سرمربي آلماني سايپا به يكباره سر به بيابان گذاشت و رفت تا دايي هدايت تيمي را به عهده بگيرد كه انگار براي قهرماني بسته شده بود. شانس گاه حتي پيشتر از دايي ميآمد. استقلال از 7 بازي آخر فصلش فقط 4 امتياز گرفت و گل دقيقه 92 استقلال اهواز را داور مردود اعلام كرد تا دايي و تيمش درست در هفته پاياني، قهرمان ليگ شوند. اين اما چيزي از ارزشهاي تلاش دايي براي قهرمان كردن تيمش كسر نميكند كه او در هفتههاي پاياني با درايتش امتيازي نداد. 8 ماه بعد باز شايد شانس جلوتر از دايي گام برداشت و دايي را به پلهاي بلند رساند. مردي كه حتي در ميان گزينههاي مربيگري تيم ملي نبود در ميان دعواهاي سازمان با فدراسيون، با پيشنهاد كفاشيان مواجه شد. او كه انگار منتظر چنين فرصتي بود حتي حاضر شد قرارداد مشروط يك ساله با تيم امضا كند. با اين وجود انتخابش را مردم با افتخار پسنديدند كه او در اين 2 سال، باري ديگر به لطف افتخارآفرينيهايش تطهير شده و مخالفانش كه او را تنها خوششانس لقب ميدادند با بازيهاي ضعيف مليشان از چشم مردم افتاده بودند. حالا دايي سرمربي تيم ايران است. او كه همه ميخواهند بدانند آمده كه انتقام بگيرد يا ميخواهد مدارا كند! او حالا تنها ناجي فوتبال براي مردمي است كه چشم به تزريق خوني تازه به رگهاي تيم ملي دارند: <در تيم من اسمها بازي نميكنند. اين را مطمئن باشيد!> شانس، پشتكار يا هرچيز ديگر. دايي حالا مردي است كه بايد تيم ملي ايران را به جام جهاني برساند. مردي كه خودش قرعه حضور اين گروه را برداشته است و تاكنون هم باخت نداشته، اما يك برد و 3 تساوي همه را نگران كرده مگر آن كه بازي حياتي ما با عربستان مانند همه لحظات حياتي زندگي دايي به سود او تمام شود. اميدواريم اين بار دايي برنده دوئل حساس زندگياش باشد. من به خاطر خدمت به كشورم، پيشنهاد بايرنمونيخ را رد ميكنم. (علي دايي اين جمله را در پايان مسابقات مقدماتي جام جهاني 1994 بر زبان آورد. او در اين رقابتها، ستاره بود و گفته ميشد بايرن بهدنبال اوست. با اين حال، مكاتبه هفتهنامه كيهان ورزشي با بايرن نشان داد كه اين خبر صحت ندارد.) علي كريمي بايد كفشهاي من را جفت كند. (بعد از آن كه علي كريمي در مصاحبه با هفتهنامه تماشاگران، حرفهاي تندي عليه دايي بر زبان آورد، اين بازيكن در مصاحبه با روزنامه ورزش و انديشه، پاسخ كريمي را داد.) آخه به تو چه كه من كراوات ميزنم؟ (دايي بعد از واكنش بعضي از رسانههاي ايراني كه از كراوات زدن او در مراسم قرعهكشي جام جهاني ايراد گرفته بودند، در خلال مصاحبه سال گذشتهاش با همشهري جوان اين جمله را ادا كرد.) برميگردم ايران و تخت سلطنت بعضيها را سرنگون ميكنم. (بعد از حضور مجدد علي پروين در پرسپوليس، تيم ملي در چين بود كه پروين در مصاحبهاي اعلام كرد پيرواني و دايي را از فهرست پرسپوليس كنار گذاشته است. دايي با اين جمله كه البته بعدا آن را تكذيب كرد به اين حرف پروين واكنش نشان داد.) من هم دوست دارم مثل خيليها تفريح كنم، اما با خودم مبارزه ميكنم تا در فوتبال بمانم. (دايي در مصاحبه با هفتهنامه پرسپوليس اين جمله را گفت. او غيرمستقيم به رضا شاهرودي ستاره نزولكرده پرسپوليس كنايه زد.) همه كارشناسان متفقالقولند كه من بايد در اين مسابقه بازي ميكردم. (دايي در واكنش به نيمكتنشيني در بازي ايران سوريه سال 1376 مسابقات مقدماتي جام جهاني 1998 با اين جمله از خودش دفاع كرد. مايليكهن بعد از اين اظهارنظر، دايي را 3 ماه به تيم ملي دعوت نكرد.) تمام آلمان بسيج ميشود تا يكي مثل بكنباوئر،گنده بشود؛ اما در ايران همه تلاش ميكنند يك آدم بزرگ را زمين بزنند. (بعد از بازگشت تيم ملي از جام جهاني 2006 او مدتي سكوت كرد ولي سرانجام نتوانست به اين رويه ادامه دهد و سكوت را شكست.) مگر اين همه سال كه برايشان گل زدم برايم چه كار كردند كه حالا كه بد بازي كردم انتظار خوبي از آنها داشته باشم. (بعد از بازي ايران مقابل مكزيك كه انتقادات از علي دايي به نهايت رسيده بود.) من و خداداد، بيشتر از اين كه همتيمي باشيم، با هم رفيق بوديم. اين رمز موفقيت ما بود. (در گفتگو با نگاه ورزشي) من دوستاني كنار خودم دارم كه روانشناس هستند و با راهنماييهايشان كاري ميكنند كه اخلاق تند من تعديل بشود. من پرسپوليسيام. (در مصاحبه با روزنامه نگاه ورزشي) تعجب داره؟ (واكنش خشمناك به مطلب طنزآميز يك روزنامهنگار در يكي از روزنامههاي ورزشي كه پاي كلمه كاپيتاني علي دايي در تيم منتخب ايران كه به نفع زلزلهزدهها به ميدان رفته بود، علامت تعجب گذاشته بود.) برو فكر تيمت باش. (بعد از اين كه برانكو ايوانكوويچ سرمربي تيم ملي به سراغ او آمد و به او خبر داد كه قصد ندارد از او در بازي با پرتغال استفاده كند، دايي در واكنش به برانكو آرام بود و منطقي.) ما 4 برادريم كه شناسنامه همه ما، اول فروردين گرفته شده. (در مصاحبه با روزنامه همشهري) اينها اين كار را كردند تا خودشان را گنده كنند. (واكنش بيرحمانه به مراسمي كه سردبير يكي از روزنامههاي ورزشي براي بزرگداشت او در دانشگاه صنعتي شريف برگزار كرد.) براي آقاي مهدويكيا مينويسند او در سالهاي حضور در هامبورگ كمترين خلاف رانندگي را داشته و از او تقدير ميكنند، اما منتظرند ما يك قدم كج برداريم تا همه عليه ما موضع بگيرند. (در خلال گفتگويي خصوصي در ماهنامه نسيم) پدربزرگ من چاپار بود و نامههاي مردم را ميرساند. توي منطقه ما همه به او ميگفتند دايي. اين شد كه فاميلي ما هم شد دايي. (در گفتگويي بلند با ابراهيم افشار در كيهان ورزشي) من متولد اردبيلم بچه محله خيرآباد. درست مركز اردبيل، پايينتر از شيخصفي. (گفتگو با روزنامه همشهري ضميمه ايرانشهر) چند بازيكن در جام جهاني به من پاس ندادند. (در گفتگو با روزنامه اعتماد ملي ) علي دايي يكي از باكلاسترين بازيكنان تاريخ بايرنمونيخ است. (فرانتس بكنباوئر، مدير برگزاري جام جهاني 2006 در آلمان در كنفرانس مطبوعاتي تبليغاتياش در هتل آزادي تهران) اين آقاي دايي هر چقدر هم كه گل زده باشه، از ديد ما فوتباليست نيست. چون نميتونه 2 تا روپايي بزنه. (بعد از بازي پرسپوليس صباباتري كه با فحاشي 90 دقيقهاي تماشاگران پرسپوليس عليه دايي به پايان رسيد، او در برنامه 90 حاضر شد و 2 ساعت تمام عليه علي پروين حرف زد. پروين هم فرداي آن روز در گفتگو با حميد قاسمي مسوول وقت بخش ورزشي شبكه خبر، اين جمله را با چهرهاي غضبناك عليه دايي بر زبان آورد.) كمر علي دايي حتما بايد ميشكست، اما نميدانم گشتاور ستون فقرات او چگونه است كه بعد از گلي كه به ما زد، سالم ماند! (ميلان ماچالا سرمربي تيم ملي كويت در جام ملتهاي آسيا 1996. علي دايي در اين مسابقه كه بازي ردهبندي اين تورنمنت بود يك گل استثنايي روي سانتر زميني مهرداد ميناوند، با ضربه سر بهثمر رساند؛ همان گل معروف با ضربه سر شيرجهاي) من نميدانم چرا از علي دايي اينقدر تعريف ميكنند. به اعتقاد من او مهاجمي است كه حتي جاگيري در محوطه جريمه را بلد نيست. (فرانك استيپلتون، فوتباليست مشهور تيم ملي ايرلند جنوبي. او در خلال مسابقات مقدماتي جام جهاني 2002 به عنوان مفسر با شبكهBBC كار ميكرد و اين جمله را در توصيف علي دايي، مهاجم ايران كه حريف مستقيم ايرلند بود بر زبان آورد. اتفاقا دايي بهدليل جاگيري اشتباه، مهمترين بخت ايران را در مسابقه برگشت مقابل ايرلند از دست داد.) انشاءالله گل صد و پنجاهمت را بزني. (سيدمحمد خاتمي در مراسم تجليل از مليپوشان. علي دايي به تازگي مرز 100 گل ملي را رد كرده بود. او در جواب خاتمي گفت نهايتا ميتوانم 120 گل بزنم.) وقتي ميخواستم مسابقات مقدماتي جام جهاني 2002 را آغاز كنم، قبل از قرعهكشي، هر شب كابوس علي دايي را ميديدم. وقتي شنيدم ما با ايران هم گروه نشدهايم، با خوشحالي به خانوادهام زنگ زدم و گفتم به جام جهاني صعود كرديم. (بورا ميلوتينوويچ، سرمربي مشهور اهل صربستان. او اين جمله را در مراسم توپ طلايي در هتل المپيك تهران به زبان آورد.) هيچ يك از دانشجويان دانشگاه صنعتي شريف به اندازه علي دايي از سرشان استفاده نكردهاند. (تشبيه فوقالعاده ناصر كرمي نويسنده روزنامه همشهري، در مقالهاي درباره دايي) علي دايي در جام جهاني 1998 من را از تيم ملي خط زد. (رضا شاهرودي، در مصاحبه با روزنامه خبر ورزشي، بعد از ماجراي داربي جنجالي زمستان 79) شما برويد خط دفاعتان را درست كنيد، چهكار به علي دايي داريد؟ (ارنست ميدندورپ سرمربي آلماني تراكتورسازي در مصاحبه با روزنامه ايران ورزشي. ميدندورپ مشهورترين مربي تاريخ باشگاه آرمينيا بيلهفلد بود.) هرگز علي دايي را از تيمم بيرون نميگذارم. او ماشين گلزني ايران است و موفقيتها بدون حضور او قابل تصور نيست. (ميروسلاو بلاژويچ و برانكو ايوانكوويچ، دو سرمربي كروات تيم ملي) برويد از آقاي ضيايي سوال كنيد كه علي دايي در زمين چه ميكرد؟ آقاي ضيايي صبا را با يك تاكتيك به زمين ميفرستاد و دايي در زمين بازيكنان را دور خود جمع ميكرد و ميگفت كاري كه من ميگويم را انجام بدهيد. (محمد مايليكهن، در برنامه بررسي شكستهاي تيم ملي بعد از جامجهاني 2006. علي دايي به همين دليل از مايليكهن شكايت كرد و شكايتش را به حكمي به سود خود منتهي كرد.) خدا دوستش دارد. (جمله غالب طرفداران فوتبال و فوتباليستها در ايران. در واكنش به موفقيتهاي هميشگي و بيپايان علي دايي.) ضربالمثل معروفي در كرواسي داريم با اين مضمون كه همه گناهانت را ميبخشم جز موفقيتهايت را. فكر ميكنم دايي بيشتر از يك بازيكن و ستاره به موفقيت رسيده و اين حملههايي كه به او ميشود بيدليل نيست. (برانكو اين جمله را در زمان خروجش از ايران گفت. سفري كه ديگر بازگشت نداشت. ساعتي پيش از زماني كه او براي آخرين بار از گيت خروجي فرودگاه مهرآباد گذشت.) منبع اين حرفها... |
||
۱ فروردین ۱۳۸۸
|
|
پاسخ به: هرچه می خواهد دل تنگت بگو ... | ||
نام کاربری: Lucho.The.Great
نام تیم: بارسلونا
پیام:
۶۱,۶۱۶
عضویت از: ۱۴ مرداد ۱۳۸۴
از: تهران
طرفدار:
- بویان کرکیچ - یوهان کرویف - پرسپولیس - اسپانیا، آرژانتین - احمد عابدزاده، کریم باقری - فرانک ریکارد - افشین امپراطور گروه:
- لیگ فانتزی - کاربران عضو - مدیران کل |
رضا پهلوی هم عید رو تبریک گفته و آرزو کرده ایران روزی آزاد شده و گفته از دوران سربلندی ایران یاد کنید کلمه آزادی رو ببین چه به گه کشیده شده که هر خری دیگه ازش سوء استفاده می کنه! لابد اجداد ملعون تو آزادی و عزت رو برای این مملکت به ارمغان آوردن! ملت اینجا دارن خودشون رو برا یه کم دموکراسی بیشتر پاره می کنن، آقا نشسته اونجا خودش رو شاه ایران می دونه و فکر کرده با ردیف کردن 4 تا کلمه قلمبه سلمبه و اراجیف گویی و تعریف یه مشت کاسه لیس لس آنجلس نشین، کسی آدم حسابش می کنه! بشین تا نوبت پادشاهیت شه |
||
عمری است دخیلم به ضریحی که نداری... |
|||
۲ فروردین ۱۳۸۸
|
|
پاسخ به: هرچه می خواهد دل تنگت بگو ... | ||
نام کاربری: Loyal.Boy
پیام:
۲,۷۰۲
عضویت از: ۵ مرداد ۱۳۸۶
از: تبریز
طرفدار:
- ژاوی - مسی - اینیستا - مارادونا - ریوالدو - اسپانیا - آرژانتین - کریم باقری - پپ گواردیولا گروه:
- کاربران عضو |
دوستان ما داریم میریم سفر ممکنه 2 هفته نباشم به هر حال امیدوارم حلالم کنید ... شماره موبایلمو دادم اقلیما اگه کسی کاری داشت در خدمتم...
|
||
بعد از این هم آشیانت هر کس است ، باش با او یاد تو ما را بس است . | |||
۳ فروردین ۱۳۸۸
|
|
پاسخ به: هرچه می خواهد دل تنگت بگو ... | ||
نام کاربری: Blaugrana.ForEvEr
پیام:
۵,۶۲۴
عضویت از: ۵ شهریور ۱۳۸۶
از: قزوین
طرفدار:
- ژاوي.مسي - مارادونا.ريوالدو - پرسپوليس - اسپانيا - كريم باقري - پپ گوارديولا - افشين قطبي گروه:
- کاربران عضو |
خوب بچه ها منم یه هفته ای نیستم و دارم میرم مسافرت نمیدونم چرا دلم گرفته ولی هفته ی بعد بر میگردم برام دعا کنید ...
|
||
... | |||
۳ فروردین ۱۳۸۸
|
|
پاسخ به: هرچه می خواهد دل تنگت بگو ... | ||
نام کاربری: mohammad_s
نام تیم: یوونتوس
پیام:
۳,۸۲۴
عضویت از: ۱ مرداد ۱۳۸۷
از: خونمون
طرفدار:
- ژاوی - مارادونا - پرسپولیس - اسپانیا - علی دایی - پپ , فرگوسن - ! گروه:
- کاربران عضو |
مثله من این یه هفته ای می رفتید
|
||
۳ فروردین ۱۳۸۸
|
|
پاسخ به: هرچه می خواهد دل تنگت بگو ... | ||
مهمان_مهمان
|
ماشالا همه دارن کوچ می کنن. خوب شد من اصرار کردم مسافرت نریم، وگرنه انجمن رسما ول می شد به امون خدا. خوش بگذره بهتون! ... به شکوفه ها، به باران ... برسان سلام ما را ... |
||
۴ فروردین ۱۳۸۸
|
|
پاسخ به: هرچه می خواهد دل تنگت بگو ... | ||
نام کاربری: DAIMON
پیام:
۲,۲۹۳
عضویت از: ۱۹ مرداد ۱۳۸۷
از: بوشهر
طرفدار:
- ژاوی هرناندز - یوهان کرایف - شاهین بوشهر - اسپانیا - پپ گواردیولا گروه:
- کاربران عضو |
به همتون خوش بگذره... موفق باشین... سوغاتی یادتون نره! |
||
با وجودی که نگاهت، با دلم یاری نمی کرد دلم از ایثار احساس، به تو خود داری نمی کرد |
|||
۴ فروردین ۱۳۸۸
|
|
پاسخ به: هرچه می خواهد دل تنگت بگو ... | ||
مهمان_
|
ایشالا به همگی خوش بگذره اگه با ماشین میرید مواظب باشید حتما |
||
۴ فروردین ۱۳۸۸
|
برای ارسال پیام باید ابتدا ثبت نام کنید!
|
شما میتوانید مطالب را بخوانید. |
شما نمیتوانید عنوان جدید باز کنید. |
شما نمیتوانید به عنوانها پاسخ دهید. |
شما نمیتوانید پیامهای خودتان را ویرایش کنید. |
شما نمیتوانید پیامهای خودتان را حذف کنید. |
شما نمیتوانید نظرسنجی اضافه کنید. |
شما نمیتوانید در نظرسنجیها شرکت کنید. |
شما نمیتوانید فایلها را به پیام خود پیوست کنید. |
شما نمیتوانید پیام بدون نیاز به تایید بزنید. |