سَیّد منتظِر نوشته:


اتاق فرار ، فیلمی ترسناک و مهیج محصول سال ۲۰۱۹ به کارگردانی آدام روبیتل می‎باشد. در خلاصه داستان این فیلم آمده است ، شش غریبه که به خیال بردن جایزه‌ی ده هزار دلاری یک مسابقه وارد ساختمانی می‌شوند ، خود را در شرایطی می‌بینند که بایستی برای بقا و فرار از مرگ تلاش کنند و…

اگه به فیلم های راز و رمزی و معمایی علاقه دارید،بهتون این فیلم رو پیشنهاد میکنم،تو مایه های فیلم Cube.

مینا نوشته:

در مورد فیلم اتاق فرار با هات موافقم و لی فیلم یکجای آرام فیلم خوبی بود و از نظر من منطق بهتری نسبت به بقیه فیلم های ترسناک داشت(همین موردش که بچه و آدم بزرگ رحم نمیکرد)در کل فیلم یکجای آرام بهترین فیلمی ترسناکی بود که تا الان دیدم.البته با قسمت دومش موافق نیستم و به نظرم بهتر می بود که ادامه ای نداشته باشه

Ramona نوشته:

یه چیزی بگم؟
شما فقط فیلم معرفی کن
اینم ندیدم ولی مطمئنم عالیه

رضا ندافی نوشته:


زیباترین تاریخ جهان بی شک متعلق به کره ست!
حماسه بزرگ گوگوریو و ژنرال‌های بزرگش رو از دست ندیدن ...

سَیّد منتظِر نوشته:



داستان این فیلم کمدی و ماجرایی درباره‌ی پسر نوجوانی به نام کالوین است که در فرودگاه کار می‌کند. اما زمانی که یک نوجوان انگلیسی که زمان زیادی را برای زندگی به خاطر بیماری‌اش ندارد از کالوین کمک می‌خواهد تا به او در انجام کارهای لیست آرزوهایش کمک کند ، کالوین مجبور می‌شود با ترس‌هایش مواجه شود و…

فیلم بدی نیست...در مورد اینکه آدم باید در هر صورتی از زندگیش لذت ببره حتی اگه قراره به زودی بمیره.
یه نقش شوخ طبع و یه جورایی فان از خانم ویلیامز میبینیم توی این فیلم شاید برای طرفداران گات جالب باشه.

frederic*chopin نوشته:


از لحاظ قاب بندی و جلوه های بصری و کارگردانی هنری به شدت زیبا بود ...موسیقی کاملا ب موازات و در خدمت فیلم بود ...
اما امان از داستان و منطق روایی فیلم ک در حد دسته سه ی لیگ بالیوود هم نبود ... باگ های بشدت فاحش و نویسندگی بسیار ضعیف ... واینکه فیلم کاملا تحت تاثیر ارباب حلقه های 2 بود ...در کل بیشتر بدرد نماهنگ میخورد ...

Lorne Malvo نوشته:


خب نظر شما هم محترم است اما خب چون خیلی تعریف کردید از فیلم باید بدی هاشو منم بگم تا ببینیم با چه اثری طرف هستیم و آیا می شود این فیلم را جزو فیلم های ترسناک حساب کرد یا نه؟(البته که تو بدترین ها , بهترین فیلم است)
ایده فیلم اصلا ایده تازه ای نیست و می توان با کلی لطف در حد ترکیب شده دو فیلم فرود و خیابان کلاورفیلد دونست. ایده کاملا کپی شده که حتی از پس به دوش کشیدن فیلم خودش هم برنمیاد و بارها تناقضات بسیاری رو نشان میده که اگر یکم دقت بشود , این تناقضات و بی سر و پاهی فیلم نامه معلومه.
از ابتدا شروع کنیم که یک خانواده 5 نفره رو داریم که در حال جنس گرفتن هستند و بعد از یه بحث کوچیک از یک فروشگاه خارج میشن. تنها جای خوب فیلم همین جاست که معرفی خوبی داره و می فهمیم قراره با سکوت زندگی کنیم تا انتهای فیلم. دقیقا بعد از فروشگاه منطق فراموش میشه و قراره جایی بریم که نویسنده میخواد. در اینکه شرایط وحشتناک است و این خانواده به پابرهنه بودن خودشون دقت کردن اما وقتی پدر و مادر سرشون رو می اندازند پایین و دو بچه شر را به حال خوشان رها کردند تا خودشان با فاصله بیایند اوج مسخره بازی ست. واضح است که نویسنده قربانی می خواهد تا قصه بچه دار شدن دوباره را راحت تر به خورد مخاطب دهد وگرنه هیچ پدر و مادری در این شرایط قبل از بچه ها نمی روند.
اینکه هیولا رو به بیننده نمیتونه بشناسونه که چه طور شده اومده چطور کل دنیا رو نابود کرده یه چیز واضح است که البته برام مهم نیست چون تو این مورد آزاده هر کاری میخواد بکنه چون تخیل رو قبول کرده و یه ویژگی های خاصی رو هم بهش داده اما نکته مهم اینجاست که وقتی ویژگی دادی باید کامل رعایتش کنی. نمیشه هیولایی بسازی که صدا را از چندین کیلومتری بشنود اما صدا ضربان قلب و نفس انسان رو نشنود. دقیقا این کمدی معنی می دهد.
مورد بعد بچه دار شدن که اوج کمدی ست. درست است امید داشتن به زندگی چیز خوبی ست و باید همیشه امید وار بود اما امید زیاد داشتن خیلی خطرناکه و تبدیل به آرزو میشه. دقیقا بچه دار شدن در چنین شرایطی که میدانیم سرو صدای بچه جذب کننده هیولا و نابودی کل خانواده است همان امید واهی است که نویسنده میخواد با این ایده مسخره بیننده های احساسی را جذب کند. از اینها بگذریم بچه به دنیا آمده اما انگار رو سایلنت هست و سفارشی ساخته شده است. اینجا هم باز منطق دور زده می شود. بلانت بدون هیچ سر و صدایی بچه را به دنیا می آورد و بچه هم به خواست نویسنده خفه خون میگیرد و پدر هم وقتی از مخفی گاه بیرون می رود برای نجات بچه ها اصلا صدای شکسته شدن لوله آب را نمی شنود و عین سوپرمن می رود برای نجات بچه ها.
در آخر از خیلی از چیزهای دیگه گذشتم مثل اینکه چطور ریسه بندی با لامپ های رنگی مختلف و دوربین کارگذاشتن ها و ارسال پیام و کار با دستگاه ها را در این شرایط به مغز پدر رسیده اما یک موضوع ساده که اینکه کنار آبشار زندکی کنند به مغزش نرسید. چرا واقعا؟

تشکر از لطف تان.
البته که دوست دارم نظر ها در مورد این فیلم را بدانم و ببینم بقیه این فیلم را چه جور فیلمی می دانند چون روی موضوع حساسی بحث می کند.

مینا نوشته:

ماشالا به بچه ها اصلا من در حدی نیستم مثل شما در مورد فیلم بحث کنم شما ایده بدید من بی چون و چرا نیگا میکنم

frederic*chopin نوشته:


اینطور نیست اتفاقا مطلبی ک در مورد عدم ترحم ب سنین کم گفتی واقعا نکته ی ظریفی بود ...