در حال دیدن این عنوان: |
۲ کاربر مهمان
|
برای ارسال پیام باید ابتدا ثبت نام کنید!
|
|
|
پاسخ به: ز گهواره تا گور... | ||
نام کاربری: Kiavash13
نام تیم: آرسنال
پیام:
۹,۹۶۵
عضویت از: ۹ آذر ۱۳۸۸
از: Kermanshah
طرفدار:
- Andres Iniesta - Rivaldo - Esteghlal - Netherlands - Mojtaba jabbari - Frank De Boer - Majid Namjoomotlagh گروه:
- کاربران عضو - لیگ فانتزی |
نقل قول Farewell Tito نوشته:اینو می دونم که بدون تحصیلات آکادمیک عالی (لیسانس / فوق و دکترای دانشگاههای معتبر خارجی یا خود شریف) تو دانشگاه ما نمیشه عضو هیئت علمی شد چه برسه به مدیر گروه! به این واژه بعدا توجه کن عزیز من من که تا ابد دهر دانشجوی کارشناسی ارشد نیستم. دکترام هم اگه بمونم تو ایران می گیرم. حالا بماند که طبق قوانین فوق لیسانس هم اجازه مدیر گروه شدن داره. نقل قول البته مترادف کردن MBA و حقوق کاملا غلط و نامفهومه. کسی که بدونه MBA واقعا چیه برای حقوق نمیره سراغش. MBA دروازه ورود به یه دنیای بی انتهاست که الان عظیمترین ثروتها در دنیا دارن تو این دنیا خلق میشن و جهش های قرن آتی هم اینجا اتفاق خواهد افتاد. مهندسی اما یه دنیای به انتها رسیدس که الان خاطراتش رو تو کتابها نوشتن و دانشجویای مهندسی ورق می زنن. دلیل اصلی که من مهندسی رو رها کردم همین بود. بزرگترین ایده ها تو حوزه های مهندسی در مقابل ایده های خوب علوم انسانی و به خصوص حوزه های مدیریتی هیچن!بله قبول دارم. خیلی علم خوب و پیچیده ایه اما حقوقش در سطح برق نیست دیگه. ولی علم آیندس بدون شک. نقل قول این دیگه از اون حرفای خنده دار بود. هم اون تیکه زحمتش هم اون تیکه دانشش! زحمتش رو که نمیتونم قبول کنم از برق بیشتره. دانشش اما نمیدونم. می خوام بدونم مثلا شما که کارشناسی ارشد MBA داری می خونی چقدر بابتش زحمت کشیدی؟ زحمت فکری و فیزیکی مثلا من کلا یه روز در هفته کلاس دارم که اونا هم یکی در میون نمیرم. بقیشو میرم کارگاهم صدای موسیقی رو بلند می کنم تا جایی که میشه صبح تا شب فکر می کنم که چیکار کنم ایدم رو عملی کنم، تازه بدون پرتی حواس.(خدا رو شکر از این لحاظ خوبم) شده من صبح ساعت 7 صبح رفتم تو کارگاه نشستم با یه آهنگ فرهاد تا 10 صبح فرداش فقط فکر کردم و ایده رو رو کاغذ پیاده کردم. تا بالاخره به نتیجه نشسته. خب من به این میگم تلاش. حالا نمیدونم فکر تو راجع به زحمت چیه. دانش هم که گفتم نمیدونم سطح درسشو. ولی برق دانش زیادی داره. نقل قول امیدوارم با سرمایه گذارهات به توافق برسی و یک دهه دیگه بتونی لااقل با یکی از بیزینس های من رقابت کنی. منم امیدوارم . ولی اگه این طرح آخرم به نتیجه برسه ها، اسم من میره پیش ادیسون و گراهام بل و اهم و اینا. که فکر کنم تا هفت هشت ده سال دیگه باید روش کار کنم. |
||
|
|||
۱۷ اردیبهشت ۱۳۹۳
|
|
پاسخ به: ز گهواره تا گور... | ||
نام کاربری: Lucho.The.Great
نام تیم: بارسلونا
پیام:
۶۱,۶۱۶
عضویت از: ۱۴ مرداد ۱۳۸۴
از: تهران
طرفدار:
- بویان کرکیچ - یوهان کرویف - پرسپولیس - اسپانیا، آرژانتین - احمد عابدزاده، کریم باقری - فرانک ریکارد - افشین امپراطور گروه:
- لیگ فانتزی - کاربران عضو - مدیران کل |
نقل قول می خوام بدونم مثلا شما که کارشناسی ارشد MBA داری می خونی چقدر بابتش زحمت کشیدی؟ زحمت فکری و فیزیکی من فقط 2 برابر تو (غالب رشته های مهندسی) واحد داشتم. کدوم ارشدی ترمی 12 واحد داره؟ اونم با فشار دانشگاه ما و جدیت خودم که عملا گزینه آب بستن رو از روی میز برداشتم. یعنی ترمی 4 درس و هر کدوم هم یک پروژه جدی. حالا حوزه فعالیت ما انسانیه و کارگاه و کار عملی نداره (جز در مبحث جمع آوری داده) و وزن آکادمیک و مطالعاتیش بیشتره، ولی خب انقدر وقت می گرفت که مجبور شدم از ترم 3 دیگه کلا کار رو تعطیل کنم و تمام وقت به درس برسم. MBA کلا تو دنیا معروفه به داشتن بار وحشتناک. برای همین تو پیش نیازهاش میگن زن و بچه نداشته باشید یعنی مجبور نباشی کار کنی! کلا دو سال و نیم زندگیت رو باید تمام وقفش کنی. الانم که من 6 ماه اضافی تر وقف پایان نامه م کردم. در مورد دانشش هم، مهندسی ها کلا دانش رو تو مقطع لیسانس جمع می کنن و تو فوق لیسانس عملا دانشی انتقال نمیدن و بیشتر حالت گذر به دکترا و تغییر دانشجو از وضعیت آموزش محور به وضعیت پژوهش محور دارن. ولی MBA مجموعه ای از سر فصلهای مختلف مدیریته که هر کدوم دروازه یک دنیاست و مجموعه زیادی از محتوا و دانش با تلاش بسیار مختصر شده و در قالب هر درس در اومده. در واقع هر درس حکم آشنایی با یک حوزه از مباحث مدیریت رو داره که دانشجو بعدا هر کدوم رو که دوست داشت، وارد جزئیاتش بشه. کل مباحث هم جدیدن و در نتیجه هیچ هم پوشانی با دانسته های قبلی دانشجو ندارن و عملا یادگیری یک علم جدید از نقطه 0 به حساب میان. بار محتوای دانشی دوره MBA مصطلحه که معادل نصف یک دوره لیسانس مهندسیه. نقل قول ولی اگه این طرح آخرم به نتیجه برسه ها، اسم من میره پیش ادیسون و گراهام بل و اهم و اینا. که فکر کنم تا هفت هشت ده سال دیگه باید روش کار کنم. پس احتمالا 20 سال دیگه در کتب فیزیک دانش آموزان نوشته: 1 Ω/V2 = 1 KH یعنی 1 اهم بر ولت مربع = 1 کیاوش حسینی |
||
عمری است دخیلم به ضریحی که نداری... |
|||
۱۷ اردیبهشت ۱۳۹۳
|
|
پاسخ به: ز گهواره تا گور... | ||
نام کاربری: Ali.Rezaei
پیام:
۳,۸۴۳
عضویت از: ۱۳ آذر ۱۳۸۹
از: Behshahr
طرفدار:
- messi - یوهان کرایوف - یه زمانی جوون بودیم، جوونی کردیم : پرسپولیس!! - spain - داداشم که تو زمین های خاکی بازی می کنه!!! - pep - افشین امپراتور گروه:
- کاربران عضو |
نقل قول Farewell Tito نوشته:1 Ω/V2 = 1 KH یعنی 1 اهم بر ولت مربع = 1 کیاوش حسینی کیاوش جان! داداش! جان هر کی دوست داری شما دیگه فرمول به فرمولای این فیزیک اضافه نکن برا خودت میگما! بالاخره بچه های این دوره زمونه کلی اعصاباشون خط خطیه، چه برسه به ده سال دیگه خدای ناکرده یه چیزی میگن ناراحت میشی پ.ن: |
||
|
|||
۱۸ اردیبهشت ۱۳۹۳
|
|
پاسخ به: ز گهواره تا گور... | ||
نام کاربری: Kiavash13
نام تیم: آرسنال
پیام:
۹,۹۶۵
عضویت از: ۹ آذر ۱۳۸۸
از: Kermanshah
طرفدار:
- Andres Iniesta - Rivaldo - Esteghlal - Netherlands - Mojtaba jabbari - Frank De Boer - Majid Namjoomotlagh گروه:
- کاربران عضو - لیگ فانتزی |
نقل قول Ali Rezaei نوشته:نقل قول Farewell Tito نوشته:1 Ω/V2 = 1 KH یعنی 1 اهم بر ولت مربع = 1 کیاوش حسینی کیاوش جان! داداش! جان هر کی دوست داری شما دیگه فرمول به فرمولای این فیزیک اضافه نکن برا خودت میگما! بالاخره بچه های این دوره زمونه کلی اعصاباشون خط خطیه، چه برسه به ده سال دیگه خدای ناکرده یه چیزی میگن ناراحت میشی پ.ن: من قانع شدم |
||
|
|||
۱۸ اردیبهشت ۱۳۹۳
|
|
پاسخ به: ز گهواره تا گور... | ||
نام کاربری: Ali.Rezaei
پیام:
۳,۸۴۳
عضویت از: ۱۳ آذر ۱۳۸۹
از: Behshahr
طرفدار:
- messi - یوهان کرایوف - یه زمانی جوون بودیم، جوونی کردیم : پرسپولیس!! - spain - داداشم که تو زمین های خاکی بازی می کنه!!! - pep - افشین امپراتور گروه:
- کاربران عضو |
نقل قول استاد محمدرضا لطفی نوشته:من قانع شدم بابا میگن شوخی ذهنو باز میکنه |
||
|
|||
۱۸ اردیبهشت ۱۳۹۳
|
|
پاسخ به: ز گهواره تا گور... | ||
نام کاربری: Kiavash13
نام تیم: آرسنال
پیام:
۹,۹۶۵
عضویت از: ۹ آذر ۱۳۸۸
از: Kermanshah
طرفدار:
- Andres Iniesta - Rivaldo - Esteghlal - Netherlands - Mojtaba jabbari - Frank De Boer - Majid Namjoomotlagh گروه:
- کاربران عضو - لیگ فانتزی |
نقل قول Ali Rezaei نوشته:نقل قول استاد محمدرضا لطفی نوشته:من قانع شدم بابا میگن شوخی ذهنو باز میکنه من بی شوخی کانلا قانع شدم |
||
|
|||
۱۸ اردیبهشت ۱۳۹۳
|
|
پاسخ به: ز گهواره تا گور... | ||
نام کاربری: Mahshid.Shr
نام تیم: میلان
پیام:
۱,۸۷۹
عضویت از: ۵ مهر ۱۳۸۹
از: جایی همین نزدیکی
طرفدار:
- ژاوی.مسی - ! - پرسپولیس قرمزته - اسپانیا گروه:
- کاربران عضو - مترجمین اخبار |
نقل قول در مورد دانشش هم، مهندسی ها کلا دانش رو تو مقطع لیسانس جمع می کنن و تو فوق لیسانس عملا دانشی انتقال نمیدن و بیشتر حالت گذر به دکترا و تغییر دانشجو از وضعیت آموزش محور به وضعیت پژوهش محور دارن. ولی MBA مجموعه ای از سر فصلهای مختلف مدیریته که هر کدوم دروازه یک دنیاست و مجموعه زیادی از محتوا و دانش با تلاش بسیار مختصر شده و در قالب هر درس در اومده. در واقع هر درس حکم آشنایی با یک حوزه از مباحث مدیریت رو داره که دانشجو بعدا هر کدوم رو که دوست داشت، وارد جزئیاتش بشه. کل مباحث هم جدیدن و در نتیجه هیچ هم پوشانی با دانسته های قبلی دانشجو ندارن و عملا یادگیری یک علم جدید از نقطه 0 به حساب میان.من به رشته های مدیریتی خیلی علاقه داشتم ودارم ولی خب قسمت این بود مهندسی کشاورزی گرایش آب بخونم بحث تعصب نیست اصلا باتوجه به درسها و مقالاتی که دارم میخونم میتونم بگم احساس خطر میکنم نسبت به وضعیت آب کشورم که صدالبته حتی روی مباحث امنیتی کشور هم تاثیر داره منتها من درسهای تخصصیمون رو به خوبی میگذرونم اما ریاضیات .... میخواستم ببینم با تجربه و مطالعاتی که داشتید( چون هرکاری برای موثر واقع شدندش هرچقدم علم مهندسی توش بکاررفته باشه اگر مدیریت خوبی نداشته باشه نتیجه نمیده) از نظر شما بین mba مهندسی اب بهتر میشه پل زد و این دو حیطه رو به هم ادغام کرد یا مدیریت اجرایی من الان میدونم در زمینه اب کار های بنیادی توی کدوم قسمت ها باید انجام بشه میخواستم بدونم میشه با فراگرفتن دانش مدیریت قدمی برای حل بحران های ابی برداشت یا رشته های مدیریتی صرفا مباحث بازرگانی و خرید و فروش و تجارت رو دنبال میکنن؟ |
||
|
|||
۱۸ اردیبهشت ۱۳۹۳
|
|
پاسخ به: ز گهواره تا گور... | ||
نام کاربری: San.Andres
پیام:
۷,۵۵۸
عضویت از: ۲۹ آذر ۱۳۸۹
از: بابل
طرفدار:
- آندرس اینیستا گروه:
- کاربران عضو |
ریاضی مهندسی چی میگه ؟!
|
||
۲۳ اردیبهشت ۱۳۹۳
|
|
پاسخ به: ز گهواره تا گور... | ||
نام کاربری: Lucho.The.Great
نام تیم: بارسلونا
پیام:
۶۱,۶۱۶
عضویت از: ۱۴ مرداد ۱۳۸۴
از: تهران
طرفدار:
- بویان کرکیچ - یوهان کرویف - پرسپولیس - اسپانیا، آرژانتین - احمد عابدزاده، کریم باقری - فرانک ریکارد - افشین امپراطور گروه:
- لیگ فانتزی - کاربران عضو - مدیران کل |
نقل قول مهشید نوشته:نقل قول در مورد دانشش هم، مهندسی ها کلا دانش رو تو مقطع لیسانس جمع می کنن و تو فوق لیسانس عملا دانشی انتقال نمیدن و بیشتر حالت گذر به دکترا و تغییر دانشجو از وضعیت آموزش محور به وضعیت پژوهش محور دارن. ولی MBA مجموعه ای از سر فصلهای مختلف مدیریته که هر کدوم دروازه یک دنیاست و مجموعه زیادی از محتوا و دانش با تلاش بسیار مختصر شده و در قالب هر درس در اومده. در واقع هر درس حکم آشنایی با یک حوزه از مباحث مدیریت رو داره که دانشجو بعدا هر کدوم رو که دوست داشت، وارد جزئیاتش بشه. کل مباحث هم جدیدن و در نتیجه هیچ هم پوشانی با دانسته های قبلی دانشجو ندارن و عملا یادگیری یک علم جدید از نقطه 0 به حساب میان.من به رشته های مدیریتی خیلی علاقه داشتم ودارم ولی خب قسمت این بود مهندسی کشاورزی گرایش آب بخونم بحث تعصب نیست اصلا باتوجه به درسها و مقالاتی که دارم میخونم میتونم بگم احساس خطر میکنم نسبت به وضعیت آب کشورم که صدالبته حتی روی مباحث امنیتی کشور هم تاثیر داره منتها من درسهای تخصصیمون رو به خوبی میگذرونم اما ریاضیات .... میخواستم ببینم با تجربه و مطالعاتی که داشتید( چون هرکاری برای موثر واقع شدندش هرچقدم علم مهندسی توش بکاررفته باشه اگر مدیریت خوبی نداشته باشه نتیجه نمیده) از نظر شما بین mba مهندسی اب بهتر میشه پل زد و این دو حیطه رو به هم ادغام کرد یا مدیریت اجرایی من الان میدونم در زمینه اب کار های بنیادی توی کدوم قسمت ها باید انجام بشه میخواستم بدونم میشه با فراگرفتن دانش مدیریت قدمی برای حل بحران های ابی برداشت یا رشته های مدیریتی صرفا مباحث بازرگانی و خرید و فروش و تجارت رو دنبال میکنن؟ عذر می خوام که دیر جواب میدم. من اطلاعاتی در مورد رشته شما ندارم، اما با توجه به عنوانش و توضیحاتی که دادی، به نظر میاد بیشتر جزو مسائل استراتژیکی باشه که در سطح کلان مدیریتی کشور بحث و تصمیم گیری میشه. این نوع فعالیتها موضوع MBA نیستن، بلکه تمرکز MBA روی کسب و کارهاییه که اغلب به طور خصوصی و مستقل و با محوریت تولید ثروت به وجود میان و گسترش پیدا می کنن. یک MBA یاد می گیره چطور ایده بده، چطور ایده رو تجاری سازی کنی، چطور یه کسب و کار راه بندازه و چطور ازش ثروت تولید کنه. و یا اینکه کسب و کاری که از قبل هست رو مدیریت کنه و توسعه بده. غالبا موضوعاتی که به حکومت و مسائل اجتماعی و استراتژیک گره می خورن، مورد بحثش نیستن، گرچه کاملا هم بی ربط نیستن! مباحثی که به رفاه اجتماعی مرتبطن و یا در سطحی بالاتر اهمیت استراتژیک و حیاتی برای کشور دارن، غالبا نگاه تولید ثروت درشون مطرح نیست و اولویت های دیگه ای وجود داره، کما اینکه بسیاری اوقات صرفا هزینه بر هستن، اما نباید فعالیتشون قطع بشه. گمان می کنم اگر نگاهم به این مبحث درست باشه، مدیریت اجرایی و به خصوص مدیریت دولتی احتمالا بیشتر می تونن جوابگوی نیازهای این بخش باشن، البته این رو هم بگم که من از جزئیات این دو رشته بی اطلاعم. خلاصه بخوام بگم، یک MBA خوب قطعا توان و دانش انجام هر پروژه مدیریتی رو در هر سطحی از کشور داره، اما موضوعات دولتی و حساس، غالبا یک سری ریزه کاری و ساز و کار مخصوص به خودشون دارن که تصور می کنم در رشته هایی مثل مدیریت دولتی روشون کار میشه. |
||
عمری است دخیلم به ضریحی که نداری... |
|||
۲۳ اردیبهشت ۱۳۹۳
|
|
پاسخ به: ز گهواره تا گور... | ||
نام کاربری: mahsa.barca
پیام:
۳,۰۹۹
عضویت از: ۱۵ اردیبهشت ۱۳۹۲
از: esf
طرفدار:
- david villa .messi - گوارديولا گروه:
- کاربران عضو |
دوستان همايش زيست عالي پور بهتره يا ارام فر؟ |
||
به شکل نمایش کنارم مردمن | |||
۲۶ اردیبهشت ۱۳۹۳
|
برای ارسال پیام باید ابتدا ثبت نام کنید!
|
شما میتوانید مطالب را بخوانید. |
شما نمیتوانید عنوان جدید باز کنید. |
شما نمیتوانید به عنوانها پاسخ دهید. |
شما نمیتوانید پیامهای خودتان را ویرایش کنید. |
شما نمیتوانید پیامهای خودتان را حذف کنید. |
شما نمیتوانید نظرسنجی اضافه کنید. |
شما نمیتوانید در نظرسنجیها شرکت کنید. |
شما نمیتوانید فایلها را به پیام خود پیوست کنید. |
شما نمیتوانید پیام بدون نیاز به تایید بزنید. |