در حال دیدن این عنوان: |
۱۲ کاربر مهمان
|
برای ارسال پیام باید ابتدا ثبت نام کنید!
|
|
|
پاسخ به: هرچه می خواهد دل تنگت بگو ... | ||
نام کاربری: messi&mehran
پیام:
۱,۴۵۹
عضویت از: ۱۱ مهر ۱۳۸۶
از: همدان
طرفدار:
- مسی...ژاوی...اینیستا - کلایورت - پرسپولیس - اسپانیا - علی کریمی - گواردیولا - مجید جلالی گروه:
- کاربران عضو |
نه دیگه نمیتونم اینجاش بگم.نه اینکه نخوام بگم . نمیشه پس خواهش نکن افرین
|
||
.:::حتما سر بزنید:::. music-nice.mihanblog.com | |||
۱۸ تیر ۱۳۸۷
|
|
پاسخ به: هرچه می خواهد دل تنگت بگو ... | ||
نام کاربری: Blaugrana.ForEvEr
پیام:
۵,۶۲۴
عضویت از: ۵ شهریور ۱۳۸۶
از: قزوین
طرفدار:
- ژاوي.مسي - مارادونا.ريوالدو - پرسپوليس - اسپانيا - كريم باقري - پپ گوارديولا - افشين قطبي گروه:
- کاربران عضو |
سلا می دوباره به عاشقان عشق یه سوال بس این جشن سایت چی شد ؟ کجا برگذار میشه ؟
|
||
... | |||
۱۸ تیر ۱۳۸۷
|
|
پاسخ به: هرچه می خواهد دل تنگت بگو ... | ||
مهمان_مهمان
|
نقل قول lionel messi نوشته:يه نفر داستان قابيا و هابيل و اقليما و ... ر. بر من پيام شخصي بده... نقل قول میلاد نوشته:اقلیما خانم میشه اطلاعاتتون رو با منبع برامون بیان کنید خب بهتره در مورد این موضوع کمی توضیح بدم؛ گرچه دلم می خواست توی زمان خاص تری باشه. آدم و حوا دو بار صاحب دوقلو شدند. قابیل و اقلیما، هابیل و لیوذا، قابیل و اقلیما هر دو بسیار زیبا بودند اما هابیل و لیوذا چندان زیبا نبودند. از طرفی، فرمان خدا برای ادامه ی نسل این بود که هر کدوم از هابیل و قابیل، با خواهر دوقلوی اون یکی ازدواج کنند. فرمان الهی این بود که نباید اون هایی که از یک جفت بودند، ازدواج کنند. از طرفی قابیل شیفته ی اقلیما شده بود. (بعضی جاها دلیلی جز زیبایی هم نوشته بود.) استدلالش هم این بود که چرا خوشگل ترین پسر باید با زشت ترین دختر ازدواج کنه و برعکس و گفت که فرمان الهی رو اجرا نمی کنه. خدا یه فرصت دیگه داد و ازشون خواست که قربانی کنند و در یک روز معین قربانی هاشون رو سر یه کوه ببرند، قربانی هر کس که پذیرفته شد، بر اساس میل اون توافق کنند. قابیل یک خوشه گندم و هابیل یک گوسفند رو قربانی کردند و قربانی هابیل پذیرفته شد. قابیل به هابلی گفت که اگه بخوای با اقلیما ازدواج کنی، نتیجه اش کشته شدن به دست منه! هابیل گفت که تو سزای این نافرمانی و همین طور قتل من رو خواهی دید اما من هرگز دستم رو به خون تو آلوده نمی کنم که از پروردگار می ترسم! بنابرین اقلیما و هابیل ازدواج کردند و قابیل منتظر راهی برای کشتن برادرش بود که البته نمی دونست چه طور! که این جا ابلیس یه کلاغ رو می فرسته که با سنگ موجودی رو بکشه و این جوری قابیل اه کشتن رو یاد می گیره و برادرش رو به قتل می رسونه. نتیجه این که قابیل می مونه و جسد برادرس که نمی دونه باهاش چه کار کنه، که این بار باز هم از کلاغی که زمین رو می کنه یاد می یگره و با ای نفکر که «آیا من از این کلاغ کم ترم که نتونم چیزی رو دفن کنم؟» برادرش رو دفن می کنه. من شنیدم که اقلیما و هابیل یه بچه تو راه هم داشتن. نقل قول میلاد نوشته:نقل قول فقط اینو بگم که در این مورد، منبعم در بعضی مواقع قرآن هست و در اکثر مواقع اطلاعات پراکنده ای هست که بهشون مطمئن نیستم.ولی قران اشاره ای به این موضوع نداره چرا، سوره ی بقره چند آیه در مورد آدم و حوا داره و سوره ی مائده آیات 27 تا 31 در مورد هابیل و قابیل که البته در تفسیر و ترجمه اش این موضوع ها بیان شده. |
||
۱۹ تیر ۱۳۸۷
|
|
پاسخ به: هرچه می خواهد دل تنگت بگو ... | ||
|
خيلي ممنون که اين اطلاعات رو گذاشتيد ولي ببخشيد اين جوري ميگم به نظر من اين جور قصه ها حتي ارزش گوش کردن هم نداره.عملا تو اين داستان خدا نقش يکي از اون پدر و مادر هايي رو بازي کرده که ازدواج اجباري رو رواج ميدن و عملا چنين چيزي توهين به خداست.منبع درست حسابي هم متاسفانه نداره.منبع اين جور قصه ها معمولا کتاب هايي مثل تاريخ طبريه که اگه بخونين مي بينين چه مزخرفاتي توش نوشته تاريخ طبري |
||
۱۹ تیر ۱۳۸۷
|
|
پاسخ به: هرچه می خواهد دل تنگت بگو ... | ||
نام کاربری: Blaugrana.ForEvEr
پیام:
۵,۶۲۴
عضویت از: ۵ شهریور ۱۳۸۶
از: قزوین
طرفدار:
- ژاوي.مسي - مارادونا.ريوالدو - پرسپوليس - اسپانيا - كريم باقري - پپ گوارديولا - افشين قطبي گروه:
- کاربران عضو |
چرا این حرف رو میزنی اتفاقا خیلی هم جالبه (البته برای من مخصوصا ) من همیشه دنبال کتاب ها و قصه ها یی از آدم و حوا میگشتم و برام خیلی جالبه دستتون درد نکنه اقلیما خانم
|
||
... | |||
۱۹ تیر ۱۳۸۷
|
|
پاسخ به: هرچه می خواهد دل تنگت بگو ... | ||
|
اگه از اين قصه ها خوشت مياد همين کتابي که گذاشتم دانلود کن بخون.من با داستانش مشکلي ندارم فقط از اين که يه قصه من در آوردي به عنوان حقايق الهي ارائه بشه بدم مياد
|
||
۱۹ تیر ۱۳۸۷
|
|
پاسخ به: هرچه می خواهد دل تنگت بگو ... | ||
|
نقل قول بابک نقشینه نوشته:اگه از اين قصه ها خوشت مياد همين کتابي که گذاشتم دانلود کن بخون.من با داستانش مشکلي ندارم فقط از اين که يه قصه من در آوردي به عنوان حقايق الهي ارائه بشه بدم مياد كاملا موافقم... |
||
۱۹ تیر ۱۳۸۷
|
|
پاسخ به: هرچه می خواهد دل تنگت بگو ... | ||
مهمان_مهمان
|
من فقط برای این، این داستان رو تعریف کردم که دوستان ازم خواستن. در ضمن اشاره هم کردم که بخشی اش در قرآن اومده. |
||
۱۹ تیر ۱۳۸۷
|
|
پاسخ به: هرچه می خواهد دل تنگت بگو ... | ||
نام کاربری: Lucho.The.Great
نام تیم: بارسلونا
پیام:
۶۱,۶۱۳
عضویت از: ۱۴ مرداد ۱۳۸۴
از: تهران
طرفدار:
- بویان کرکیچ - یوهان کرویف - پرسپولیس - اسپانیا، آرژانتین - احمد عابدزاده، کریم باقری - فرانک ریکارد - افشین امپراطور گروه:
- لیگ فانتزی - کاربران عضو - مدیران کل |
نقل قول بابک نقشینه نوشته:خيلي ممنون که اين اطلاعات رو گذاشتيد ولي ببخشيد اين جوري ميگم به نظر من اين جور قصه ها حتي ارزش گوش کردن هم نداره.عملا تو اين داستان خدا نقش يکي از اون پدر و مادر هايي رو بازي کرده که ازدواج اجباري رو رواج ميدن و عملا چنين چيزي توهين به خداست.منبع درست حسابي هم متاسفانه نداره.منبع اين جور قصه ها معمولا کتاب هايي مثل تاريخ طبريه که اگه بخونين مي بينين چه مزخرفاتي توش نوشته تاريخ طبري عزیز جان، اینا قصه نیست، اینا تاریخه! اینها در معتبر ترین کتب شیعه که معتبرترینش «قصص الانبیاء» نوشته آیت الله نعمت الله جزایری، فقیه بزرگ نوشته شده و تماما نقل از کتب معتبر (مخصوصا اون هفت کتاب معتبر شیعه که مورد تایید امام زمان (عجل الله) بوده) و به نقل روایات از ائمه س. شما لطف کن اول در مورد یه چیز خوب تحقیق کن، بعد نظر بده! |
||
عمری است دخیلم به ضریحی که نداری... |
|||
۱۹ تیر ۱۳۸۷
|
|
پاسخ به: هرچه می خواهد دل تنگت بگو ... | ||
|
نقل قول عزیز جان، اینا قصه نیست، اینا تاریخه!تا اون جايي که من ميدونم به جز سليمان و محمد از هيچ پيغمبر ديگه اي سند تاريخي وجود نداره.شما که تحقيق کردي بگو ببينم زمان آدم تاريخ کجا بوده ؟ بقيه حرفم رو نمي نويسم چون ميدونم يکي از اين سه اتفاق مي افته: 1-بلاک ميشم 2-پاک ميشه 3-دعوا راه مي افته شايد هم هر سه تاش |
||
۱۹ تیر ۱۳۸۷
|
برای ارسال پیام باید ابتدا ثبت نام کنید!
|
شما میتوانید مطالب را بخوانید. |
شما نمیتوانید عنوان جدید باز کنید. |
شما نمیتوانید به عنوانها پاسخ دهید. |
شما نمیتوانید پیامهای خودتان را ویرایش کنید. |
شما نمیتوانید پیامهای خودتان را حذف کنید. |
شما نمیتوانید نظرسنجی اضافه کنید. |
شما نمیتوانید در نظرسنجیها شرکت کنید. |
شما نمیتوانید فایلها را به پیام خود پیوست کنید. |
شما نمیتوانید پیام بدون نیاز به تایید بزنید. |