† † † † sidarta † † † † نوشته:


خب خدارو شکر حداقل یه ارسال تو این بخش داریم
خیلی خوب مینویسی غزاله
بقیه هیچ خاطره ای ندارن ؟
یعنی زندگی این همه یکنواخته ؟

سید محمد نوشته:

† † † † sidarta † † † † نوشته:

خاطره ندارین یا حوصله نوشتن ندارین ؟

لعن الله قاتلیک یا فاطمه نوشته:

البته این کارو تایید نمی کنم ولی خدا می دونه این مردک قلم چی چقدر پول یامفت به جیب زده... یه سری خوب از بعضی جاهای گلالود مملکت ماهی گرفتن...

سید محمد نوشته:

در این فی مابین یک خاطره بی زرق و برق هم ما تعریف کنیم با اجازه جمع
سال 82تا86 ما دبیرستان بودیم . اون سالها بهترین دبیرستانهای استان خراسان شمالی یکی نمونه دولتی بود که خوابگاه شبانه روزی داشت و یکی تیزهوشان که خوابگاه نداشت و 99.99 درصد دوستان بجنوردی اونجا تحصیل میکردن
و برای قبولی در هر کدوم از این دبیرستانها طبیعتا آزمونهای جداگانه ای در سطح استان برگزار می شد. ما هم که بچه روستا بودیم تو آزمون نمونه شرکت کردیم و از 2800 نفر از کل استان در اون سال فقط 93 نفر قبول شدیم . خلاصه که سال 85سال سوم دبیرستان از 62 نفر علوم ریاضی دقیقا 47 نفر و از 31 نفر علوم تجربی دقیقا 17 نفر بچه روستا بودن و ساکن خوابگاه شبانه روزی.
اون سال بعد از آزمون نهایی سال سوم که معدل دیپلم هم همونجا مشخص شد، کانون فرهنگی آموزش اعلام کرد که معدلین بالای 17 در امتحانات نهایی بورسیه تحصیلی میشن و کاملا رایگان میتونن در آزمونهای جامع آزمایشی کانون(که اون موقع بیشترین جامعه آماری رو داشت) شرکت کنن
ماها هم که از روستا اومده بودیم وحتی 1 ریال بابت ثبت نام در دبیرستان و هزینه های خوابگاه پرداخت نمیکردیم و کاملا رایگان تحصیل میکردیم و ساکن خوابگاه بودیم و یک ماه رو با 5000 تومن به انتها می رسوندیم . و طبیعتا خیلی هامون معدلشون پایین 17 شده بود و اگر بورسیه نمیشدن و اگر میخواستن در کانون شرکت کنن باید 150هزار تومن برای ثبت نام در کانون پرداخت میکردن، که براشون میشد هزینه گذارن 30ماه
دوستان به شور نشستیم و بر این موضوع به اجماع نظر رسیدیم که کارنامه های دوستان زیر 17 رو جعل کنیم . پس تمام بچه های خوابگاه (بجز چند تا بسیجی نما) کارنامه ها رو ریختیم داخل یک پاکت ( چه اونایی که بالای 17 بودن و چه اونایی که پایین17) و به تصادف یکی یکی کارنامه ها رو بیرون میکشیدیم و دقیقا مشخصات دانش آموزی اونایی رو که بالای 17 بودن، کندیم و با مشخصات دانش آموزی زیر 17 ها جایگزین کردیم، و مجددا از تمام کارنامه ها کپی گرفتیم که اگه کسی دقت میکرد میفهمید از هر معدل بالای 17دقیقا 2 تا هست با نمرات دقیقا مشابه و اسامی متفاوت فقط. همه با هم ریختیم تو دفتر دبیرستان تا شلوغ شه و متوجه شباهت 100 درصدی بعضی از کارنامه ها نشه،اونا هم مهر زدن فرستادن سازمان مرکز استان ؛ اونجا هم نفهمیده بودن و مهر زدن و به این ترتیب تمام بچه های خوابگاهی به اتفاق رفتیم کانون خدمت دوستان کانونی و رایگان ثبت نام کردیم و بورسیه شدیم و الحمدالله مثمر ثمر هم واقع گردید اون آزمونها(دیگه ندارندگی و نبرازندگی و از سر اجبار بوداین جعل کارنامه) . دقیقا 29 تا کارنامه پایین 17 رو بالای 17 کردیم و مبلغش میشه چیزی در حدود 4میلیون و نیم سال 86
آقای قلم چی حلال کن ما رو
حالا دولت شیخ الشیوخ فردا نیاد یقه ما رو به جرم اختلاس بزرگ هزاره سوم بگیره و چند بار اعداممون کنه و فسادهای 8000میلیاردی رو بیخیال شه
البته بعدها بعضی از دوستانی که به ناحق بورس شده بودن،هزینه هاشو پرداخت کردن و بعضی ها هم نه
ببخشید یه کم طولانی شد

† † † † sidarta † † † † نوشته:

[وای چه دوستای خوبی !!!
اتفاقا من الآن از جلسه مشاوره برگشتم ...

† † † † sidarta † † † † نوشته:

قضیه برمیگرده به 2سال پیش...
روزی که با صمیمی ترین دوستم سر چیزای بی مورد دعوام شد
حرفاش منطقی بود اما من ...
دوستام همه طرف اونو گرفتن و تا آخر روز هیشکی باهام حرف نزد
رفتم خونه. گریه کردم. خیلی گریه کردم
با خدا بحث کردم . کلی دعوا کردم باهاش آخرشم بهش گفتم : من با تو قهرم...
همینطوری که داشتم گریه میکردم صدای گوشیم اومد . صدای اس ام اس بود .
گفتم شاید یکی از دوستامه . گوشیمو برداشتمو خوندم :
خدا را ببین که به حرف های بدون فکر بنده هایش میخندد!
شماره ..... ناشناس
رفتم تو فکر . کاملا تحت تاثیر قرار گرفتم . بعد دو-سه دقیقه همون آدم نوشت :
عذر میخوام . اشتباهی فرستادم
براش نوشتم :
تو منو از خواب غفلت بیدار کردی ... ممنونم
یه ستیکر خنده فرستاد !
فرداش با یه جعبه شیرینی رفتم مدرسه و از بقیه بچه ها عذر خواهی کردم ...