حامد نوشته:

ببین کی اینجاست همکار جان


سولماز دختر خوبیه ، کاراش رو خوبی انجام میده و همیشه سعی میکنه انجمناش رو به خوبی اداره کنه
نقاش قابلی هم هست

توی بحثا هم به خوبی شرکت میکنه

یکم زود عصبانی میشه البته وقتی هم که روی دور تذکر های خشن بی افته دیگه عصبانی میشه

نمیدونم چقدر میتونه زیر فشار اسپم ها دوام بیاره

ولی به اسپم که میرسه باهاش به راحتی کنار نمیاد

khadije نوشته:

سلام سولماز جونم.
منم اومدم تا بنقدمت.
سولماز خیلی دختر خوبیه.
مهربونه
خیلی شوخه
گاهی اوقات عصبانی میشه
نظارتش عالیه
ترجمشم عالیه
تو بحثا کم شرکت میکنه.
در کل خیلی گلی بدی ازت ندیدم.
موفق باشی.

امی نوشته:

در شرح احوالات سولماز این گونه گفته اند:

عصبی نیست ولی اگر عصبی بشه هیچ جوره آروم نمیشه مگر به مرور زمان.
با من مهربونه و چند بار گفته که قربونم میشه اما من هیچ عملی ندیدم!
بعد اینکه خیلی حواسش جمعه و نمیشه زیاد سرکارش گذاشت.
دیر ناراحت میشه و به نظرم جنبه ی شنیدنش اشتباه یا خطاش رو داره!
یه موقع هایی هم میره روی سایلنت و دیگه نمیشه کاریش کرد. حتی چند باری هم خاموش روشن کردم اما جواب نداد!

با تشکر از توجهتان

M_@_r_y_@_M نوشته:

نمـــــــــــــردیم و معنی نقد رو هم فهمیدم

اخه دوستـــــــــــان اینکه سولماز فوق العاده دختر خوبیه رو که همه میدونن ما همه اینجاییم واسه نقــــــــــــــــــــد نه اینکه ازش تعریف کنیم.

سولماز دختر خوبیه ، مهربونه و......اینم شد نقد؟؟؟

اگه واقعا قصــــــدتون نقد کردنه و خدایی نکرده ، زبونم لال چیز دیگه ای نیس درست نقد کنید.

اینم نقـــــــــــد من.

samira نوشته:

اجازه هست سولماز
سلام،
سولماز ذوق هنری عالی داره، برای هدفش تلاش زیادی داره، مسئولیت پذیره ولی به نظرم وقتی یه چی رو قبول میکنه اینقده به خودش سخت میگیره که گاهی میبره ازش .
یکم زیادی حساس نسیتی؟ به نظرم با یه موضوع زود اوج میگیری اما به همون نسبت که اوج میگیری همون طوری هم فرود میای . یه جورایی حس میکنم تعادل نداری، یا اوجی یا کف زمین .
وقتی عصبانی شبیه جوجه تیغی میشی خدانکنه کسی بیاد طرفت وگرنه تیغت میگیرتش .
خیلی مهربونی و احساسی هم هستی، نیستی ؟
روابط عمومی بالایی داری، مزیت خوبیه!
اینو نمیدونم چطور بگم آخه مصداق عینیش تو ذهنم نیست تقریبا یه جور احساسه برام؛ فک میکنم وقتی میبینی یه چی خوبه فقط دوس داری برا خودت باشه(حتی نمیتونم کامل توضیح بدم در همین حد دیگه) .
در آخرم همیشه موفق باشی دوست داشتنی .

لیلی نوشته:

منظور سمیرا همون شخصیت صفر و صده... خیلی ها این طوری هستن اما خودشون زیاد متوجه نمیشن...
تنها مشکل سولماز رو همین میدونم..

؟!؟!؟!؟!؟!؟! نوشته:

خوب!اومدم بنقدمت!
مهربونی،شوخی،خیلی با مرامی!
سمیرا راس میگه!یهو اوج میگیری بعد دوباره یهو اوجت فروکش میکنه!
خیلی خوشگل نقاشی میکشی!
همین دیگه...

مارال نوشته:

کی از من بهتر هان؟
آبجی گلم عزیزم میدونی بزرگترین عیبت اینه که زیادی فکر میکنی؟!
زیادی حرص میزنی!
بابا نشد که نشد!تا جایی که بشه تلاشتو میکنی این عالیه!
اما وقتی زیادی بیش از حد واسه یه کاری دل میسوزونی حال به هم زن میشی!
آخه آخرش هم کسی قدرتو نمیدونه!آخرشم من میمونم برات!
قدرمو بدون!
یه مسئولیت میگیری تا آخرش هستی ها اما باید قبول کنی هیچکی نمیتونه 100 در 100 باشه!
بعدشم وقتی بعدش می افتی به دست و پای اونا که ببخشید من اشتباه کردم!بزرگترین اشتباته!
نباس خودتو خورد کنی!این کارو میکنی که دل بسوزونن برات!؟
اشتباه میکنی دیگه!
عین یه مرد برو جلو بگو قبول میکنم بکش کنار!
زیادی مهربونی
یکمی باید بیشتر از این محکم باشی!
ضعیفی!خیلی!
انتقاد پذیر هم نیستی!اصلا!
در مقابل هر حرفی جبهه گیری میکنی البت حرفای من ها!
یه ذره هم با جماعت همراه باش باهاشون بگو و بزن و تو خط بیخیالی و بخند!همیشه نباید همه چی منظم باشه فدات شم
عاشقتم!

گمنام نوشته:

خب منم اومدم یه ذره بنقدم.

اولا که همه دوستان اشاره کردن یه ذره 0 و 100 ی.
بعضی وقتا هم تعادل خوبه.

این خصلتت که کاری رو که انجام میدی سعی میکنی به بهترین وجه انجام بدی رو تحسین میکنم، من خودمم اینجوریم یعنی نمیتونم سَمبَل کنم ولی به نظر من چنین آدمایی سر خودشون رو نباید زیادی شلوغ کنن این باعث میشه کیفیت کارشون هیچوقت به دل خودشون نشینه و کارشون به چشم بقیه هم نیاد.

بعضی مسائلم خیلی جدی میگیری، آدم بعضی وقتا باید بی خیالی طی کنه.

بعدشم با وجود اینکه با اکثر حرفای مارال مخالفم با این یه دونش خیلی حال کردم(البته نه با اون آب و تابی که مارال گفتا)، تو سعیتو میکنی که کارو به بهترن وجه انجام بدی ولی خب به دلیل همون شلوغ بودن سرت(البته فکر کنم) بعضی وقتا کیفیتی که میخوای در نمیاد، آدم اینجور وقتا دیگه خیلی هم نباید خودشو خورد کنه این باعث میشه همیشه تو سری خور باشی نه به اون شوری مارال نه به بی نمکی تو.(البته این یه قسمت برداشتی بود که از حرفای مارال کردما.)

یه جورایی هم حس میکنم برا در و دیوار هم دل میسوزونی. خوبه آدم دلسوز باشه ولی نه دیگه در این حد.

در آخر هم امیدوارم همیشه موفق باشی.

D E X T E R نوشته:

سلام

شناخت محدودی نسبت به سولماز خانوم دارم ، ولی با همین شناخت نصفه و نیمه ایشون رو فردی بااراده و کاری شناختم !

نفریه که میشه روش حساب کرد ! تو مقاطع حساسی که سایت نیاز به کمک داشته ، زحمت کشیده و جای خالی خیلیا رو پر کرده !

در کل برا من دوست خوبی بوده و من توی این مدت بدی ازش ندیدم

فرشتــــــــــــــــه نوشته:

سلام
منم هرچند شناخت کاملی ازت ندارم ولی اومدم تاجایی که میشناسمت بنقدم
اول از خوبیا شروع کنیمآدم شوخولی در عین حال جدی هستی و مسئولیت پذیری هستی
هر وقت یه کاری ازت بخوایم نمیندازیش یه وقت دیگه و درهمون لحظه انجامش میدی...ودر کل چوخ یاخجی سان
واز نقاشیات خیلی خوشم میاد
و بعضی وقتا ناامید به نظر میرسی....
همین

behzad نوشته:

خب...خب...خب مایُم اُمُدُم نقد بنویسُم انُم نقدی با یه وجب روغن و همچین شَلَم شوربا!
با شناخت کمی که ازش دارم تمام این موارد میتونه مشمول خطا باشه پس زیاد روش حساب نکنید!
خیلی احساسی و خوش قلب،اینو از عشق و علاقه ای که به بچه های کوچیک داره فهمیدم از اون عکس بچه همسایه تا عکسهای شخصی که اغلب عکس بچه هاست.
زیاد توی بحثا پیش نمیره،به یک تا نهایتا دو تا پیام بسنده میکنه،علت رو تا حالا کشف نکردم!
به این عبارت ادب آداب دارد پایبنده حتی موقعی که از کوره در میره!
هنوز یه نقاشی به من بدهکاره،(البته اینو به شوخی گفتم).
از مُلک بنی کمیل کلا زیاد خارج نمیشه،شایدم من کم میبینم.(آخه اینم شد نقد،چه کنیم دیگه توی این فضای مجاز همینشم غنیمتیه)

jingool bala! نوشته:

مثه همه ی دخترا با احساس و خوش قلب!
وقتی عصبی میشی خیلی حال می کنم چون خیلی قشنگ همه رو میشونی سر جاشون!

فک می کنم چون نقاشی خیلی روحیت لطیفه!
البته شایدم برعکسه!
فقط بعضی وقتا عصبانیتت خیلی عطش داره!
به شدتی که می ترسم ازت!
کلا چیز دیگه ای ب ذهنم نمیاد!
موفق باشی!