به اولین سایت تخصصی هواداران بارسلونا در ایران خوش آمدید. برای استفاده از تمامی امکانات سایت، ثبت نام کنید و یا با نام کاربری خود وارد شوید!

شناسه کاربری:
کلمه عبور:
ورود خودکار

نحوه فعالیت در انجمن‌های سایت
دوستان عزیز توجه کنید که تا زمانی که با نام کاربری خود وارد نشده باشید، تنها می‌توانید به مشاهده مطالب انجمن‌ها بپردازید و امکان ارسال پیام را نخواهید داشت. در صورتی که تمایل دارید در مباحث انجمن‌های سایت شرکت نمایید، در سایت عضو شده و با نام کاربری خود وارد شوید.

پیشنهاد می‌کنیم که قبل از هر چیز، با مراجعه به انجمن قوانین و شرح وظایف ضمن مطالعه قوانین سایت، با نحوه اداره و گروه‌های فعال در سایت و همچنین شرح وظایف و اختیارات آنها آشنا شوید. به علاوه دوستان عزیز بهتر است قبل از آغاز فعالیت در انجمن‌ها، ابتدا خود را در تاپیک برای آشنایی (معرفی اعضاء) معرفی نمایند تا عزیزان حاضر در انجمن بیشتر با یکدیگر آشنا شوند.

همچنین در صورتی که تمایل دارید در یکی از گروه‌های کاربری جهت مشارکت در فعالیت‌های سایت عضو شوید و ما را در تهیه مطالب مورد نیاز سایت یاری نمایید، به تاپیک اعلام آمادگی برای مشارکت در فعالیت‌های سایت مراجعه نموده و علائق و توانایی های خود را مطرح نمایید.
تاپیک‌های مهم انجمن
در حال دیدن این عنوان: ۱ کاربر مهمان
برای ارسال پیام باید ابتدا ثبت نام کنید!
     
پاسخ به: زندگي نامه بزرگان
نام کاربری: *Leon*
پیام: ۱,۲۴۴
عضویت از: ۲۸ مرداد ۱۳۹۰
از: تهران
گروه:
- کاربران عضو
شرح مختصر زندگاني مولف شهيد استاد آيت الله مطهري

استاد شهيد آيت الله مطهري در 13 بهمن 1298 هجري شمسي در فريمان واقع در 75 کيلومتري شهر مقدس مشهد در يک خانواده اصيل روحاني چشم به جهان مي گشايد.




پس از طي دوران طفوليت به مکتبخانه رفته و به فراگيري دروس ابتدايي مي پردازد. در سن دوازده سالگي به حوزه علميه مشهد عزيمت نموده و به تحصيل مقدمات علوم اسلامي اشتغال مي ورزد. در سال 1316 عليرغم مبارزه شديد رضاخان با روحانيت و عليرغم مخالفت دوستان و نزديکان، براي تکميل تحصيلات خود عازم حوزه علميه قم مي شود در حالي که به تازگي موسس گرانقدر آن آيت الله العظمي حاج شيخ عبدالکريم حائري يزدي ديده از جهان فروبسته و رياست حوزه را سه تن از مدرسان بزرگ آن آيات عظام سيد محمد حجت، سيد صدرالدين صدر و سيد محمد تقي خوانساري به عهد گرفته اند.

در دوره اقامت پانزده ساله خود در قم از محضر مرحوم آيت الله العظمي بروجردي (در فقه و اصول) و حضرت امام خميني ( به مدت 12 سال در فلسفه ملاصدرا و عرفان و اخلاق و اصول) و مرحوم علامه سيد محمد حسين طباطبائي (در فلسفه : الهيات شفاي بوعلي و دروس ديگر) بهره مي گيرد. قبل از هجرت آيت الله العظمي بروجردي به قم نيز استاد شهيد گاهي به بروجرد مي رفته و از محضر ايشان استفاده مي کرده است. مولف شهيد مدتي نيز از محضر مرحوم آيت الله حاج ميرزا علي آقا شيرازي در اخلاق و عرفان بهره هاي معنوي فراوان برده است. از اساتيد ديگر استاد مطهري مي توان از مرحوم آيت الله سيد محمد حجت (در اصول) و مرحوم آيت الله سيد محمد محقق داماد (در فقه) نام برد. وي در مدت اقامت خود در قم علاوه بر تحصيل علم، در امور اجتماعي و سياسي نيز مشارکت داشته و از جمله با فدائيان اسلام در ارتباط بوده است. در سال 1331 در حالي که از مدرسين معروف و از اميدهاي آينده حوزه به شمار مي رود به تهران مهاجرت مي کند. در تهران به تدريس در مدرسه مروي و تأليف و سخنرانيهاي تحقيقي مي پردازد. در سال 1334 اولين جلسه تفسير انجمن اسلامي دانشجويان توسط استاد مطهري تشکيل مي گردد. در همان سال تدريس خود در دانشکده الهيات و معارف اسلامي دانشگاه تهران را آغاز مي کند. در سالهاي 1337 و 1338 که انجمن اسلامي پزشکان تشکيل مي شود .استاد مطهري از سخنرانان اصلي اين انجمن است و در طول سالهاي 1340 تا 1350 سخنران منحصر به فرد اين انجمن مي باشد که بحثهاي مهمي از ايشان به يادگار مانده است.

کنار امام بوده است به طوري که مي توان سازماندهي قيام پانزده خرداد در تهران و هماهنگي آن با رهبري امام را مرهون تلاشهاي او و يارانش دانست. در ساعت 1 بعد از نيمه شب روز چهارشنبه پانزده خرداد 1342 به دنبال يک سخنراني مهيج عليه شخص شاه به وسيله پليس دستگير شده و به زندان موقت شهرباني منتقل مي شود و به همراه تعدادي از روحانيون تهران زندانی مي گردد. پس از 43 روز به دنبال مهاجرت علماي شهرستانها به تهران و فشار مردم، به همراه ساير روحانيون از زندان آزاد مي شود.

پس از تشکيل هيئتهاي موتلفه اسلامي، استاد مطهري از سوي امام خميني همراه چند تن ديگر از شخصيتهاي روحاني عهده دار رهبري اين هيئتها مي گردد. پس از ترور حسنعلي منصور نخست وزير وقت توسط شهيد محمد بخارايي کادر رهبري هيئتهاي موتلفه شناسايي و دستگير مي شود ولي از آنجا که قاضي يي که پرونده اين گروه تحت نظر او بود مدتي در قم نزد استاد تحصيل کرده بود به ايشان پيغام مي فرستد که حق استادي را به جا آوردم و بدين ترتيب استاد شهيد از مهلکه جان سالم بدر مي برد. سنگينتر مي شود. در اين زمان وي به تأليف کتاب در موضوعات مورد نياز جامعه و ايراد سخنراني در دانشگاهها، انجمن اسلامي کردن محتواي نهضت اسلامي پزشکان، مسجد هدايت، مسجد جامع نارمک و غيره ادامه مي دهد. به طور کلي استاد شهيد که به يک نهضت اسلامي معتقد بود نه به هر نهضتي، براي اسلامي کردن محتواي نهضت تلاشهاي ايدئولوژيک بسياري نمود و با اقدام به تأسيس حسينيه ارشاد نمود و با کجرويها و انحرافات مبارزه سرسختانه کرد. در سال 1346 به کمک چند تن از دوستان اقدام به تأسيس حسينيه ارشاد نمود به طوري که مي توان او را بنيانگذار آن موسسه دانست. ولي پس از مدتي به علت تکروي و کارهاي خودسرانه و بدون مشورت يکي از اعضاي هيئت مديره و ممانعت او از اجراي طرحهاي استاد و از جمله ايجاد يک شوراي روحاني که کارهاي علمي و تبليغي حسينيه زير نظر آن شورا باشد سرانجام در سال 1349 عليرغم زحمات زيادي که براي آن موسسه کشيده بود و عليرغم اميد زيادي که به آينده آن بسته بود در حالي که در آن چند سال خون دل زيادي خورده بود از عضويت هيئت مديره آن موسسه استعفا داد و آن را ترک گفت.

در سال 1348 به خاطر صدور اعلاميه اي با امضاي ايشان و حضرت علامه طباطبايي و آِيت الله حاج سيد ابوالفضل مجتهد زنجاني مبني بر جمع اعانه براي کمک به آوارگان فلسطيني و اعلام آن طي يک سخنراني در حسينيه ارشاد دستگير شد و مدت کوتاهي در زندان تک سلولي به سربرد. از سال 1349 تا 1351 برنامه هاي تبليغي مسجدالجواد را زير نظر داشت و غالباً خود سخنران اصلي بود تا اينکه آن مسجد و به دنبال آن حسينيه ارشاد تعطيل گرديد و بار ديگر استاد مطهري دستگير و مدتي در بازداشت قرار گرفت. پس از آن استاد شهيد سخنرانيهاي خود را در مسجد جاويد و مسجد ارک و غيره ايراد مي کرد. بعد از مدتي مسجد جاويد نيز تعطيل گرديد. در حدود سال 1353 ممنوع المنبر گرديد و اين ممنوعيت تا پيروزي انقلاب اسلامي ادامه داشت.

اما مهمترين خدمات استاد مطهري در طول حيات پر برکتش ارائه ايدئولوژي اصيل اسلامي از طريق درس و سخنراني و تأليف کتاب است. اين امر خصوصاً در سالهاي 1351 تا 1357 به خاطر افزايش تبليغات گروههاي چپ و پديد آمدن گروههاي مسلمان چپ زده و ظهور پديده التقاط به اوج خود مي رسد. گذشته از حضرت امام، استاد مطهري اولين شخصيتي است که به خطر سران سازمان موسوم به « مجاهدين خلق ايران » پي مي برد و ديگران را از همکاري با اين سازمان باز مي دارد و حتي تغيير ايدئولوژي آنها را پيش بيني مي نمايد. در اين سالها استاد شهيد به توصيه حضرت امام مبني بر تدريس در حوزه علمي قم هفته اي دو روز به قم عزيمت نموده و درسهاي مهمي در آن حوزه القا مي نمايد و همزمان در تهران نيز درسهايي در منزل و غيره تدريس مي کند. در سال 1355 به دنبال يک درگيري با يک استاد کمونيست دانشکده الهيات! زودتر از موعد مقرر بازنشسته مي شود. همچنين در اين سالها استاد شهيد با همکاري تني چند از شخصيتهاي روحاني، «جامعه روحانيت مبارز تهران » را بنيان مي گذارد بدان اميد که روحانيت شهرستانها نيز به تدريج چنين سازماني پيدا کند.

گرچه ارتباط استاد مطهري با امام خميني پس از تبعيد ايشان از ايران به وسيله نامه و غيره استمرار داشته است ولي در سال 1355 موفق گرديد مسافرتي به نجف اشرف نموده و ضمن ديدار با امام خميني درباره مسائل مهم نهضت و حوزه هاي علميه با ايشان مشورت نمايد. پس از شهادت آيت الله سيد مصطفي خميني و آغاز دوره جديد نهضت اسلامي، استاد مطهري به طور تمام وقت درخدمت نهضت قرار مي گيرد و در تمام مراحل آن نقشي اساسي ايفا مي نمايد. در دوران اقامت حضرت امام در پاريس، سفري به آن ديار نموده و در مورد مسائل مهم انقلاب با ايشان گفتگو مي کند و در همين سفر امام خميني ايشان را مسؤول تشکيل شوراي انقلاب اسلامي مي نمايد. هنگام بازگشت امام خميني به ايران مسؤوليت کميته استقبال از امام را شخصاً به عهده مي گيرد و تا پيروزي انقلاب اسلامي و پس از آن همواره در کنار رهبر عظيم الشأن انقلاب اسلامي و مشاوري دلسوز و مورد اعتماد براي ايشان بود تا اينکه در ساعت بيست و دو و بيست دقيقه سه شنبه يازدهم ارديبهشت ماه سال 1358 در تاريکي شب در حالي که از يکي از جلسات فکري سياسي بيرون آمده بود يا گلوله گروه نادان و جنايتکار فرقان که به مغزش اصابت نمود به شهادت مي رسد و امام و امت اسلام در حالي که اميدها به آن بزرگمرد بسته بودند در ماتمي عظيم فرو مي روند.


[b]

مقدمه


چندین سال است بهانه مقدس شهادت معلمی بزرگ وفرزانه ، استاد شهید مطهری(رحمه الله) دست مایه قدردانی و تجلیل از معلم شده است ، معلمی که انسان ساز و فردا پرداز است و تکریم و تعظیم او، تکریم و تعظیم علم است0 معلم ، معمار قلب هاست و بذر نور در دل ها می افشاند0 قدر دانی و تجلیل از معلم، قدردانی از باغبانی است که هر صبح، سبدی از صمیمیت با خود به کلاس می برد و با انگشتان مهربان خویش، بر شاخه قلب ها فردا را پیوند می زند. معلم را توقع نام و نان نیست0 این گمنام، هر روز از تنور داغ جانش هزاران نان بر سفره گرسنه دل ها می بخشد و از علقمه قلبش ، هزاران مشک به خیمه های عطش می رساند تجلیل معلم ، سپاس از انسانی است که هدف و غایت آفرینش را تا مین ، و سلامت امانت هایی را که به دستش سپرده اند ، تضمین می کند.

اهمیت تعلیم و تربیت و آثار آن


داشتن علم، به تنها یی ارزش نیست. هستند کسانی که دانش فراوان دارند ، ولی مانند ظرفی پر از عسل اند که هیچ منفذی برای استفاده از عسل ها در آنها نیست. علم دانشمند زمانی اهمیت دارد که آن را به دیگران منتقل کند و البته زکات دانش ، آموختن آن به بندگان خداست. عنایت خداوند متعال به معلم پاک نهاد و ایجاد توفیقات بسیار زیاد برای او در صحنه های گوناگون زندگی خانوادگی، اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و نزدیکی به امامان معصوم (ع) یکی از آثار تعلیم است. به اعتراف بسیاری از معلمان ، یاد دادن به دیگران بهترین عامل برای جای گزین شدن مطالب علمی در ذهن است، زیرا معلم در مقام تعلیم، راهبر و راهنمای علمی افراد زیادی است و این موقعیت حساس، سبب تلا ش او در حل مشکلات علمی می شود که نتیجه اش بالا رفتن سطح علمی وی نیز خواهد بود. دانش شخصی که بیاموزد ولی ترییت نشود، مانند اسلحه ای است که با آن جان انسانها را به خطر می اندازد. در قرآن کریم که از تعلیم و تربیت به عنوان هدف پیامبران ذکر شده، در سه مورد تربیت بر تعلیم مقدم گردیده (بقره : 151، آل عمران: 164جمعه2) و تنها در یک آیه تعلیم بر تربیت مقدم شده است. (بقره 129)

ارزش و مقام معلم


سخنی زیبا از امام صادق (ع) ارزش و مقام معلم را خوب روشن می سازد0 حضرت می فرماید: ((تمامی جنبندگان روی زمین و ماهی های دریا و هر کوچک و بزرگ در زمین وآسمان خدا ، برای آموزگار خوب طلب آمرزش می کنند)). بحار الانوار ، ج 2 ، ص 17.

معلم، شاگردانش، این امانت های الهی را از آلودگی ها و تباهی ها حفظ کرده و سعی می کند با تعلیمات خود و تربیت آنان، زمینه رشد و کمالشان را فراهم آورد. انتظار جامعه از افراد به اندازه ارزش و مقام آنان است و بنابر این، معلمی که چنین مقامی دارد، هیچ گاه مرتکب اعمال نا شایستی نمی شود.

تاثیر معلم بر شاگرد

شاگردان به خاطر نفوذ روحی و معنوی معلم ، تاثیرات شگرفی از اومی گیرند که گاهی سر نوشت ملتی را تغییر می دهند0 بیشتر انسانهای موفق ، کامیا بی خود را مدیون معلمان خود می دانند و نیز افرادی هستند که سر خوردگی و شکست های زندگی شان ، ناشی از برخورد بد معلمان است0 استاد شهید مطهری (رحمه الله) در مورد تاثیر معلم خود حاج آقا میرزا علی شیرازی می گوید: (( او بزرگ مردی بود. مرا برای اولین بار با نهج البلاغه آ شنا کرد و درک محضر او را همواره یکی از ذخا یر گران بهای زندگی خود می شمارم که حاضر نیستم آن را با هیچ چیز معاوضه کنم و شب و روزی نیست که خاطره اش درنظرم مجسم نشود و یادی از او نکنم و نامی نبرم)) مرتضی مطهری، سیری در نهج البلاغه.

سوز و گداز معلم

نخستین و اساسی ترین نشانه معلم نمونه ، برخور داری او از سوز و گداز ((انسان سازی)) است. تنها عده معدودی از انسانها هستند که همه وجودشان سر شار از سوز و گداز سازندگی است0 این افراد عاشق تربیت هستند0 قوی ترین انگیزه در آنها ، سوز و شوق انسان سازی است 0 این افراد ، از هدایت فردی به شادی و خرسندی دست می یابند. سوز وگداز، اساسی ترین و ضروری ترین ویژگی معلم نمونه است. چنین معلمی به مدرسه و کلاس عشق می ورزد، زیرا او در چنین محیطی بهتر و کامل تر می تواند به هدف انسان سازی خود برسد. یکی از ویژگی های یگانه معلم نمونه انسان، پیامبر اکرم (ص) سوز و عشق به هدایت و ارشاد انسانها بود. (یوسف: 103).

هنر مندی معلم

معلم بودن، تنها در انحصار معلومات نیست ، بلکه افزون بر معلومات و تخصص، هر معلم باید با هنر معلمی آشنا باشد، یعنی بداند چگونه از معلومات خود بهره بگیرد و به عبارت دیگر، با چه زبانی با شاگردان سخن بگوید، چه شیوه هایی را در ارتباط با شاگردان در نظر بگیرد و چگونه با شاگردان ارتباط بر قرار سازد. معلم نمونه با بهره گیری از فنون روان شناسی، با قدرت و مهارت، امواج متلاطم کلاس را آرام کرده، تسلط و توانایی اداره کلاس را عملا" عرضه می دارد. این روانشناسی معلم برای اداره هر کلاس شیوه خاصی را در نظر می گیرد، چنان که در خصوص تک تک شاگردان نیز رفتار خاصی را انتخاب می کند. به رعایت همه این اصول، ((هنر معلمی )) میگویند. معلم نمونه، ص32.

اخلاق معلم

انسانها به طور فطری عاشق کمال هستند و بی اختیار در برابر کمال به خضوع در آمده، جذب آن می گردد. وقتی شاگردی جذب کمالی از کمالات معلم شود، به سوی آن کمال و صاحب کمال کشیده خوا هد شد. تغییرات اخلاقی، با گفتار و پند و اندرز صورت نمی پذیرد، بلکه کردار و رفتار انسانها ست که موجب دگرگو نی در دیگران می گردد. امام صادق (ع) در سخنی ارزشمند می فرماید: ((مردم را با اعمال و رفتار خود به خوبیها دعوت نمایید و توجه داشته باشید که دعوت زبانی، فاقد ارزش و بهاست)) همان، ص 35.

هر معلمی ((مربی)) است و بر این اساس، اخلاق و خوی معلم انسان را می سازد و درس و بحث علمی، بهانه ای بیش نیست.

فروتنی معلم

سزاوار است که معلم خوش خلق و فروتن باشد و با رفق و مدارا با شاگردان ارتباط بر قرار سازد. از امام صادق (ع) نقل شده که امیرالمومنان (ع) فرمود: ((دانشمندان واقعی سه ویژگی دارند: دانش و بینش، حلم و بردباری، سکوت و آ رامش و وقار)). همان، ص 101.

کسانی که عفل و خرد بیشتری دارند ، قدرت کنترل نفس آنان در مقایسه با دیگران زیادتر است0 وقتی بین دو انسان رابطه عا طفی و صمیمی نباشد، خود به خود جدایی بینشان به وجود خواهد آمد ، زیرا نزدیکی و صمیمیت، بسیاری از توهمات و پیش داوری ها از بین می برد. معلم متواضع با فروتنی خود، راه ارتباطی را به روی شاگرد می گشاید و شاگرد از این فرصت استفاده کرده، بسیاری از دشواری های فکری و روحی خود را حل خوا هد کرد. رسول خدا(ص) در این زمینه می فرماید: ((به شاگردانی که درس می دهید و با آنان که از آنها درس می آموزید ، با نرمی و ملایمت رفتار کنید)) همان، ص 104.

ویژگی های معلم موفق


· ایمان و توکل به خدا


انسان برای پرواز به سوی کمال ، به دو با ل علم و ایمان نیاز دارد و معلم که جاده کمال را به شاگردانش می نمایاند، بیش از دیگران نیازمند این دو گوهر است ، معلمی که به خدا ایمان ندارد، تنها آگاهی های خود را به شاگردانش منتقل می کند و شاگردان از آن دانش ها در امور دنیایی خود استفاده می کنند، ولی اثری در کمال انسانی آ نها نخواهد داشت. دانشمندان حقیقی، خدا پرست و با ایمان بوده اند. بعضی از این دانشمندان مشکلات علمی خود را با استمداد از خدای بزرگ و راز و نیاز به درگاهش حل می کردند.

امام جواد(ع) در این زمینه می فرماید: ((ما وسیله و ابزاری بیش نیستیم و معلم واقعی خداست، پس باید در کارمان به او توکل کنیم)) بحار الانوار، ج75، ص 364.

· اخلاص

معلم در خدمت مقدس خود ، لازم است اندیشه اش را از هر چه غیر از خداست پاک کند. معلمی که به خاطر پول ، مقام ، شهرت ،و .... می آ موزد، پاداش او همین ها خواهد بود و این امور در مقابل خشنودی خداوند و پاداش بزرگ او بی ارزش است. عمل مخلصا نه و قیام خدایی موعظه رسول خدا (ص) در قرآن کریم است که می فرماید: ((ای رسول ما! (به امت) بگو که من به یک سخن شما را پند می دهم وآن سخن این است که برای خدا قیام کنید)) سبا: 46.

· هدایتگری ومدیریت


هدف از بعثت رسول اکرم (ص) هدایت مردم به سوی خدا بوده است ، چنان که خداوند متعال در قرآن کریم می فرماید: ((ا ی رسول ما! تورا فرستادیم تا به اذن خدا مردم را به سوی او دعوت کنی)). احزاب: 45 و 46.

معلم نیز به پیروی از رسول خدا (ص) شاگردانش را به سوی هدایت و نور دعوت ، و آنان را ازتاریکی های گمراهی و جهل ، به روشنایی علم و تقوا هدایت می کند.

همچنین معلم موفق کسی است که در کنار هدایت شاگردان، توانایی اداره کلا س را نیز دا شته باشد. عواملی هم چون شوخی زیاد، مجا ل و میدان دادن بیش از حد به شاگردان ، گفتکوی یک جانبه معلم و بی روح بودن کلاس و.... به مدیریت او صدمه می زند. با پرسش از دانش آموزان و ایجاد تنوع گفتاری و رفتاری برای رفع خستگی شاگردان و آمادگی روحی و جسمی آنان به صورتهای مختلف، می توان کلا س را به خوبی مدیریت و اداره کرد. معلم نمونه، ص 57 و 58.

· استقامت و پشتکار

معلم موفق در راه تعلیم شاگردان و از بین بردن جهل آنان ، ثابت قدم و استوار می باشد. ممکن است او بارها و بارها مطلبی را به شاگردان خود، به ویژه کودکان کم سن و سا ل بگوید ، ولی آنان نیاموزند. در این راه باید صبر کرد و دانست که نتیجه صبر، موفقیت است. دل های شاگردان کند ذهن، از سنگ سخت تر نیست و همان گونه که قطرات آب با گذشت زمان دل سنگ را می شکافد، تکرار و یادآوری مطالب توسط معلم نیز دل های سخت را خوا هد شکافت.

· داشتن بیان و قلم خوب

ابزار اصلی کار معلم ، گفتارو سخن اوست و نیکوست از گفتاری گیرا و پر جاذبه برخوردار باشد 0 تحولات بزرگ جهان توسط کسانی صورت گرفته که دارای بیانی قوی بوده اند. خطبه ای کوتاه و شور انگیز از امام علی (ع) در جنگ صفین، روحی تازه در کا لبد بی جان لشکر دمید و توانستند دشمن را تار و مار کرده و شریعه فرات را از سپاهیان معاویه باز پس گیرند. اهمیت شیوه سخن گفتن برای معلم، کمتر از توان علمی او نیست. داشتن شیوه نگا رشی خوب نیز برای معلم لازم است واز نظر درجه اهمیت، در درجه بعد از سخن گفتن قرار دارد، زیرا تهیه جزوه، طرح سوال برای امتحان و..... به روش نوشتاری خوب نیاز دارد.

وظایف معلم

· ایجاد روحیه تفکر و تعقل

رکن اساسی در تعلیم و تعلم ، فکر کردن است که در دین مبین اسلام، اهمیت فراوانی دارد. امام علی (ع) می فرماید: ((هیچ دانشی هم چون اندیشیدن نیست)). از این رو معلم می تواند روحیه تفکر را در شاگردان خود ایجاد کرده و از تکلیف و درس زیاد که فرصتی برای تفکر به آنان نمی دهد بکا هد.

· بالا بردن توان علمی خویش

توقف در یک حد از دانش و آگا هی، نقص بزرگی برای معلم است. لازم است معلم همراه با زمان و پیشرفت علوم بر دانش خود بیفزاید. استفاده از تجارب دیگران در زمینه تدریس برای معلم مفیداست وبر معلومات او می افزاید. همچنین لازم است یک معلم موفق، از فراگیری مهارت های نوین، غفلت نورزد.

· وفای به عهد و عمل به گفته ها

شاگردان در مورد وعده های معلم، حساس اند و قول های او را هرگز از یاد نمی برند. بنا براین، نوشتن وعده ها و تصمیم های روزانه در دفتر کوچکی و عمل کردن به آن ها ،نشان از دقت معلم و راهی برای جلب اعتماد شاگردان دارد. معلمی که خود به گفته ها و نکات اخلاقی که بیان می کند عمل ننماید، سخنانش تاثیری نخواهد داشت و دانش وی بی ارزش خواهد بود. عیسی بن مریم (ع) فرمود: ((بدبخت ترین مردم کسی است که او را دانشمند بشناسند، ولی عملی در او دیده نشود)).

راهنمایی های معلم در زمینه های مختلف در صورتی اثر بخش است که خود در عمل به آن گفته ها از شاگردان پیشی گرفته باشد0 باید از امام علی (ع) درس بگیریم که فرمود: ((ای مردم! به خدا قسم شما را به هیچ اطاعتی ترغیب نمی کنم، مگر آنکه خود در عمل به آن پیشی گرفته باشم)). نهج البلاغه، صبحی صالح خطبه 175.



· آگاهی دادن و ایجاد انگیزه درسی

معلم سخت کوش، افزون به تدریس ماده درسی، دانش پژوهان را با اوضاع و احوال جهان امروز آ شنا می کند تا نگرششان به جهان وسعت یا بد. انسانی که محدوده فکری اش از چهار دیواری روستا یا شهرش آن طرف تر نمی رود، نمی تواند انسان ارزشمندی شود. خدمت به مردم، کشور و دین دیدی وسیع می خواهد. یک عامل موثر در بی رغبت بودن بعضی از شاگردان به ماده درس، انگیزه و هدف نداشتن است که معلم می تواند با معرفی موضوع درس و شناساندن جا یگاه آن در بین علوم دیگر، این انگیزه و هدف را به وجود آورد. اگر شاگردان هدف از یاد گیری درس مورد نظر و فایده آن را بشناسند، با رغبت بیشتری آن را دنبال می کنند.

آغاز دوران تحصیل

استاد شهید مطهری، در سیزدهم بهمن ماه 1298 هجری، شمسی، در قریه فریمان از توابع استان خراسان در خانواده ای اصیل و روحانی به د نیا آمد. حرکات و رفتار استاد از همان اوان کودکی، از آینده درخشان او خبرمی داد. استاد شهید، تقوا و پاکی را از همان ایام از پدر آموخت. در حقیقت، نخستین معلم استاد که در ساختن شخصیت روحی و اخلاقی او تاثیر به سزایی داشت، محیط خانواده و پدر ایشان بود. و از همان کودکی، تقوا و پاکی را دوست می داشت ، از رفتار نا پسند پرهیز می کرد و از سه سالگی شروع به نماز خواندن نمود. عشق و علاقه وافر به قرآن و معارف اسلامی، ایشان را به مکتب کشا ند و پس از گذراندن تحصیلات ابتدایی، در سیزده سالگی به حوزه علمیه مشهد راه یافت. ایشان مقدمات علوم اسلامی را در آن حوزه به اتمام رساند و در سال 1316 هجری شمسی، راهی حوزه علمیه قم شد.

استاد مطهری در حوزه علمیه قم


استاد مطهری در دوران اقامت در حوزه علمیه قم، از استادان معروف این حوزه بسیار بهره برد. از آغاز هجرت به قم، هوش سر شار و استعداد و پشتکارشگفت ایشان در فراگیری معارف اسلامی، نوید بخش آینده درخشان او بود. آن شهید سعید، مدت دوازده سال از محضر پرفیض حضرت امام خمینی(ره) بهره های فراوان برد و در درسهای اخلاق، فلسفه، عرفان، فقه و اصول ایشان شرکت جست. مطهری، مراتب علمی را چنان با سرعت پیمود که در اندک زمانی، به درجه استادی ارتقا یافت0 او که از شاگردان ممتاز حوزه بود، به زودی از استادان مشهور شده، به تدریس کتب و علوم مختلف پرداخت و حوزه و درسش زبانزد اهل دانش گردید.

تشکیل خانواده

استاد مطهری در سال 1329 شمسی، با دختر یکی از علمای مشهور خراسان، مرحوم آیت الله روحانی(ره) ازدواج کرد و زندگی بی آلایش خانوادگی را آغاز نمود. او پیش از ازدواج، در حجره ای از مدرسه فیضیه سکونت داشت و وضع لباس و زندگی اش حکایت از تنگدستی ایشان می کرد، در حالی که خود با نشاط تمام، بسیاری را از سرمایه های ملی و معنوی خویش بهره مند می ساخت. پس از ازدواج نیز هیچ تغییری در این امر رخ نداد و فقط حجره اش را تغییر داد و بعد از آن، در اتاقی استیجاری سکونت گزید.

او با آنکه زندگی اش به سختی می گذشت و گاهی مجبور می شد برای امرار معاش ، کتاب های خود را بفروشد یا از دوستان خود قرض بگیرد ، اما آن چنان بلند طبع بود که حتی همسر خود را از این امر آگاه نمی کرد تا مبادا رنج فقر را احساس کند. همان، ص 53.

مهاجرت به تهران

متفکر شهید استاد مطهری، در سا ل 1331 به تهران مهاجرت کرد و در آنجا به فعالیت های مختلف فرهنگی مشغول شد. از جمله این فعالیت ها می توان به این موارد اشاره کرد: تدریس در مدارس علمیه و دانشکده الهیات و معارف اسلا می تهران، ایراد سخنرانی در دانشکده ها و دانشگا ه های تهران و نیز انجمن اسلامی پزشکان و بسیاری از مسجدهای مهم تهران، انتشار کتابها و مقالات مختلف علمی، سیاسی، اخلاقی و تاریخی.





تاسیس حسینیه ارشاد

استاد مطهری از سا ل ها پیش، در فکر تاسیس مرکزی علمی و تحقیقی برای آموزش معارف اسلامی بود. این فکر تا حدودی با تاسیس حسینیه ارشاد تهران بر آورده شد. خود استاد در تاسیس حسینیه نقش بسیار مهمی داشت و از اعضای هیئت مدیره آن بود. آن بزرگوار امید داشت که این مرکز اسلامی بتواند در شناساندن اسلام و ایدئولوژی ا سلامی، توفیق مطلوبی یابد. از این جهت، با عشق و علاقه بسیار، قسمتی از وقت خود را صرف اداره آن نمود و تمام امور را با کنجکا وی خاص زیر نظر گرفت و خود نیز سخنرا نی های بسیار مهمی در این حسینیه ایراد فرمود. سه عنوان اصلی این سخنرانی ها عبارت بود از: تحریفات واقعه تاریخی عاشورا، حماسه حسینی و جاذبه و دافعه علی (ع).

ویژگی های آثار استاد مطهری

استاد مطهری در عمر پر برکتش، آثار بسیار ارزنده ای از خود بر جای گذاشت و به فرموده مقام معظم رهبری، آثاراو مبنای فکری نظام جمهوری اسلامی است. به طور کلی با مطا لعه و بررسی آثار استاد ویژگی های مهم زیر را در همه آثار ایشان به روشنی می بینیم:

اسلامی بودن، انقلابی و حماسه آفرین بودن، هما هنگی با نیازهای روز، تنوع و نوآوری، آگاهی به زمان، به کار بردن تغییرات نو وابتکاری، تحقیقی بودن، و داشتن سبک مناسب.

مهمترین رسالت استاد

مقام معظم رهبری حضرت ایت الله خامنه ای، در تشریح شخصیت کم نظیر استاد مطهری می فرماید:

((استاد شهید مطهری، تعلیم و تربیت را مهمترین رسالت خود می دانست. او فقط در کلاس درس معلم نبود بلکه در خانه، در میان دوستان و در اجتماع نیز معلمی توانا به حساب می آمد. با تقوا طاهر، اهل قرآن، اهل نماز شب و گریه در پیش خدا و یک الگوی معلمی بود. به علم و معلومات و فراگیری اهمیت می داد. او تا آخر عمر پر برکت خود، علی رغم دریای علم مواجی که داشت، در فکر یاد گیری بود)).



مطهری از معماران نظام جمهوری اسلامی

مقام معظم رهبری درباره نقش سترگ استاد مطهری در به ثمر رسیدن انقلاب اسلامی می فرماید: ((مطهری، یکی از معماران نظام جمهوری اسلامی بود و یکی از کسانی بود که طرح اصلی نظام اسلامی با مغز قوی و دل آگاه و هوشمندی علمی او شکل گرفت، لذا وجود مطهری یک وجود مستمر است. تا جمهوری اسلامی و دل های تپنده مخلص و فدا کار این ملت وجود دارد، مطهری زنده است. مطهری در وجود تک تک افرادی است که برای انقلاب و نظام مقدس خدمت می کنند و آینده این انقلاب، تجلیگا ه مطهری هاست)).

مبارزه با انحراف


از آنجا که استاد مطهری به اعماق فرهنگ پر بار اسلامی پی برده بود و به متون اولیه ا سلام تسلط داشت تحریفاتی را که از سوی شیاطین در فرهنگ اسلام به وجود می آمد، به خوبی می شناخت. حساسیت بسیار شدیدی که آن بزرگوار به الحاد و التقا ط داشت، از شناخت عمیق او از اسلام سر چشمه می گرفت و او که اهل قلم و اندیشه و علم بود، نا گزیر می بایست در میدان مبارزه فکری، اسلام را از خطراتی که آن را تهدید می کرد، حفظ می کرد و هر جا که لازم می دید، زنگ خطر را برای مسلمانان به صدا در می آورد. آن استاد گران مایه به مکا تب مادی آگا هی کامل داشت و التقاط های فکری و زیرکا نه منحرفان را به خوبی درک می کرد و در برابر آنها می ایستاد؛ چنان که در کتاب علل گرایش به ما دی گری، به مبارزه با طرز تفکر الحادی و التقا طی پرداخته، مادی گری را ریشه یابی نموده و بی پا یگی آن را روشن ساخته است.

تحکیم پیوند حوزه و دانشگاه

مقام معظم رهبری درزمینه نقش سازنده استاد مطهری در تحکیم پیوند حوزه و دانشگا ه چنین می فرماید:

((به نظر من، مرحوم مطهری با دو ابزار توانستند تفاهم و نزدیکی بین دو قشر روحانی و دانشگا هی به وجود بیاورند؛ یکی تلاش علمی و دیگری غنای شخصیت ایشان)). از لحاظ تلاش علمی، ایشان در دانشگا ه تدریس می کردند و با دانشجویان انس و الفتی داشتند. آن بزرگوار از موفق ترین چهره های روحا نی در میان محیط های دانشگا هی بودند0 تحصیلکرده های جدید می دیدند که یک روحانی عا لم، متفکر و فاضلی در بین خود دارند که می تواند به شبهات آنها در باره اسلام پاسخ درست و قانع کننده ا ی بدهد. این خود عامل بسیار مهمی بود که دانشجویان به سمت حوزه های علمیه و قشر روحانیت تمایل پیدا کنند.

اری، مطهری فاصله هایی را که رژیم پهلوی بین حوزه و دانشگا ه به وجود آورده بود، با تیز بینی تشخیص داد و به از بین بردن آن همت گماشت.

هدایت نسل جوان

یکی از آسیب پذیر ترین و حساس ترین نیروها و سر ما یه های با ارزش هر کشور، نسل جوان آن است. استاد شهید مطهری در شمار معدود اندیشمندان اسلامی بود که با آشنایی کا مل به زبان و نیاز نسل جوان به موقع وارد صحنه شد و با سخنرانی ها و کتاب هایش، به هدایت و ارشاد این نسل پرداخت و آگاهی لازم را در مقابله با تهاجم فرهنگی دشمن به آنها داد. حیات علمی استاد مطهری، حاکی از تلاش خالصانه و عاشقانه برای هدایت نسل جوان بود. امام خمینی (ره) در سخنانی در مورد ایشان فرمودند: ((مرحوم آقای مطهری یک فرد بود. جنبه های مختلف در او جمع شده بود. خدمتی که به نسل جوان و دیگران کرده، کمتر کسی کرده است)). همان، ص 22.

شهادت استاد


در شب یازدهم اردیبهشت ماه 1358 سنگفرش خیابان ((فخر آباد)) تهران گلگون شد. آری، درست پس از هشتاد روز پس از پیروزی انقلاب اسلامی، پاره تن امام به جاودانگی پیوست. همسر شهید مطهری در این باره می گوید: ((ایشان همیشه مورد تهدید گروهک ها بودند؛ به خصوص گروه فرقان که با تلفن و نامه، ایشان را تهدید به مرگ می کرد، و چون شهادت آرزوی او بود، بدون هراس به کار خود ادامه می داد)). با شهادت این استاد فرزانه، رهبر کبیر انقلاب حضرت اما م خمینی (ره) و بسیاری از شخصیت های سیاسی کشور، پیام های تسلیت جدا گانه ای صادر کردند و همچنین مجالس سوگواری استاد در شهرهای مختلف کشور و حتی برخی از کشور های خارجی، از جمله بحرین، مکزیک، بیروت، شوروی سابق، کویت، چین، ترکیه، ایتالیا و... برگزار شد.



پس از شهادت

با شهادت استاد مطهری، فصل نوینی در تاریخ انقلاب اسلامی گشوده شد و از آن به بعد، این خود استاد نبود که در کرسی درس فلسفه، منطق، فقه، تفسیر، حدیث و تاریخ تدریس می کرد؛ بلکه کتاب ها و نوار های او، مدرسه ها، خانه ها و دل ها را به کلاس درس تبدیل کرد. با شهادت استاد، تحولی شگرف در زمینه کتاب ها و نوارهای ایشان به وجود آمد. این کتاب ها، یکه تاز میدان فرهنگ شده و آن چه می بایست در زمان حیات استاد پدید می آمد، پدید آمده بود. رادیو، روز نامه ها، مجله ها و کتاب خا نه ها از نوارها و کتاب های استاد پر شد. مطهری اگر قبل از شهادت فقط در محافل علمی، مذهبی و سیاسی حضور داشت پس از آن در همه جای ایران و در قلب همه عاشقان علم و عرفان حضور دایم یافت و حضورش نه به عنوان یک شخص، بلکه به عنوان یک مکتب و انقلاب مداوم شد و شاید کمتر کسی بود که نیاز خویش را به درخشش این ستاره گلگون احساس نمی کرد.

ای روح مطهر!

اکنون در این زمان سراسر نیاز ، کویر تشنه عطشناک اندیشه های جستجو گر نسل ما ، بیش از همیشه انتظار تو را می کشد و در عصر هجوم ((بودن)) های کاذب و وجود های مصنوعی، ((نبود)) تو را غمگنا نه می سراید و بر بام دلش، آوای اندوه سر می دهد. ای روشنایی خورشید! چه می شد که دیگر بار، انفجار فجری روی می دادو تابش سحری از دامان فلق اتفاق می افتاد. چه می شد که نسل شب زده ما، طلوع دانش اصیل تو را بر افق افکار خویش به تماشا می نشت و اسلام را از زبان تو می نیوشید. باغ اندیشه های نسل ما پر از نیلوفر سوال است، ای باغبان بیدار و تیزبین! چه می شد که دست های مهربان و صمیمی تو، علف های هرز شبهه ها را می چید و ساقه های ترد ذهن ما را آبیاری می کرد و گلبوته های شناخت مارا می شکوفاند.





منابع و مآخذ:

· قرآن كريم

· بحارالانوار، ج 3، علامه مجلسي.

· اينترنت، سايت مشاهده لینک






I Love You Leon


نمایش امضا ...
مخفی کردن امضا ...
۹ مرداد ۱۳۹۲
پاسخ به: زندگي نامه بزرگان
نام کاربری: *Leon*
پیام: ۱,۲۴۴
عضویت از: ۲۸ مرداد ۱۳۹۰
از: تهران
گروه:
- کاربران عضو
زندگی نامه دانشمند بزرگ کوپرنیک


نيكولاس كوپرنيك در 19 سال 1473 در شهر تورن واقع در لهستان متولد شد


و چون پدرش را از دست داده بود تربيت و پرورش او به دست عمويش انجام گرفت، عمويش كه يكي از كشيشان بزرگ بود او را براي تحصيل به دانشگاه كراكووي فرستاد كوپرنيك در 23 سالگي براي تحصيل در رشته طب به دانشگاه پادو وارد شد و ضمناٌ در دانشگاه بولوني تحصيل نجوم مي كرد طولي نكشيد كه در اثر بروز استعداد خويش يك كرسي تدريس رياضيات را به دست آورد.

كوپرنيك در سن 25 سالگي به شهر رم آمد او در دانشگاه رم استاد اخترشناسي شد و به شاگرادنش علوم آسمان شناسي نقل شده از دورانهاي پيشين را كه اختر شناس يوناني بطلميوس حدود 1370 سال قبل از زمان او بنيان نهاده بود تدريس مي كرد در تصوير يطلميوس از نظام عالم زمين مركز عالم است و سيارات هر يك در دايره اي كه شعاع آن فاصله سياره تا زمين است به گرد زمين مي چرخند. اين نظريه پاكيزه و مرتب بود و مي شد از آن براي محاسبات مداري سياره ها نيز استفاده كرد اما هر چه كه بود نظريه اي غلط بود و بايد 1700 سال مي گذشت و مشاهدات نجومي با دقت كافي امكان پذير و انجام مي شد تا زمينه به زير سؤال رفتن آن فراهم مي گرديد آغازگر انقلاب علمي كه سرانجام علم يونان را از تخت به زير كشيد نيكولاس كوپرنيك بود كه با كار خود انسان انديشگر را در مسير خلاقيت بهتري قرار داد. بر اساس نظريه بطلميوس عالم از شرق به غرب به دور زمين مي گردد ولي كوپرنيك خود از آنچه كه درس مي داد ناراضي بود بسياري از چيزهايي كه او مشاهده كرده بود با اين فرضيه قابل توجيه و بيان نبود و خود فرضيه نيز داراي تضادها و تناقضهايي بود مثلاٌ چرا ستارگاه در مقايسه با ماه سريعتر حركت مي كردند تا در مقايسه با خورشيد؟ به همين جهت تصميم گرفت كرسي استادي خود در دانشگاه را ترك كند تا بتواند عميق تر و اصولي تر به پژوهش در دانش اختر شناسي بپردازد.

او در سال 1501 پس از چند سال تحقيق در ايتاليا به وطن خود بازگشت و در آنجا به عنوان متولي كليساي جامع شهر فرائن بورگ در پروسيا و دبير و مشاور عمويش در منطقه ارم لند به كار پرداخت او به عنوان كشيش كليساي شهر مراسم مذهبي را رهبري مي كرد و به عنوان پزشك به معالجه بيماران مي پرداخت به عنوان مخترع يك سيستم جديد سدبندي و ذخيره آب با يك آسياي آبران اختراع كرد كه بوسيله آن آب آشاميدني از يك رودخانه كه در فاصله 3 كيلومتري قرار داشت به داخل شهر هدايت مي شد و بالاخره به عنوان رياضيدان و حسابدار يك روش پولي سكه اي جديد براي پروسياي غربي و پادشاهي لهستان بنا نهاد. از آنجايي كه نخستين تلسكوپ سالها پس از مرگ او اختراع شد مجبور بود براي پژوهش در زمينه حركات اجرام آسماني تنها به چشمان خود متكي باشد او براي اينكار دستور داد در اتاق مطالعه اش در برج كليسا شكافهايي در سقف ايجاد كنند او مي توانست شبها مشاهده كند كه ستارگان چگونه بر فراز اين شكافها عبور مي كنند وي در سال 1507 دريافت كه اگر به جاي زمين خورشيد مركز عالم فرض شود جداول نجومي موقعيت مكاني سيارات با دقت بس بهتري قابل محاسبه است. ترتيب جديدي كه كوپرنيك براي موقعيت سيارات بر پايه افزايش فاصله آنها تا خورشيد در نظر گرفت - يعني ترتيب:عطارد، زهره، زمين، ماه، مريخ، مشتري و زحل جاي ترتيب قبلي در نظريه زمين مركزي را گرفت بنابر اصل پيشنهادي كوپرنيك چنانچه مدار گردش زمين به دور خورشيد از مدارات مشتري و زحل تنگ تر باشد زمين متناوباٌ‌ از آنها پيش افتاده، سبب مي شود آن دو در آسمان شب در حال چرزخش در جهت معكوس به نظر آيند ديگر اينكه پديده تقديم اعتدالين را اينك مي شد با فرض تكان خوردن زمين(لرزش خفيف شبيه لرزش ژله) حين چرخش به دور محور خود توضيح داد.

اعتدالين به هنگام عبور خورشيد از صفحه مدار بر استواري زمين رخ مي دهند و برابري طول شب و روز در سراسر كره زمين را سبب مي شوند اعتدال بهاري حوالي اول فروردين ماه و اعتدال پاييزي در حوالي آخر شهريور رخ مي دهد مشكل در آن زمان اين بود كه اعتدالين هر سال اندكي زودتر رخ مي دادند و نظريه قديمي بطلميوس قادر به توضيح آن رويداد نبود پيدايش فصول سال نيز اگر زمين در سال يكبار به دور خورشيد مي چرخيد و محور آن با راستاي قرار گرفتن خورشيد زاويه مي ساخت، بهتر قابل توضيح بود كوپرنيك تقريباٌ‌ چهل سال براي تكميل پژوهشهاي اختر شناسي خود وقت صرف كرد با پايان يافتن پژوهشها ثابت كرد كه تصوير جهاني بطلميوس اشتباه است خورشيد و ساير ستارگان فقط در ظاهر به دور زمين مي گردند كوپرنيك ثابت كرد كه در حقيقت اين خورشيد است كه در مركز جهان ما قرار دارد و زمين - مانند معدودي از اجرام آسماني بزرگ ديگر كه او مشاهده كرده بود - به دور خورشيد در گردش است او اين سياره ها را پلانت ناميد كه از واژه اي يوناني به معناي مهاجر گرفته شده است كه شامل سياراتي است كه پيش از اين ذكر شد. كوپرنيك در باره ماه فرضيه بطلميوس را تائيد مي كرد و به اين باور بود كه ماه واقعاٌ‌ به دور زمين مي چرخد در حاليكه زمين به دور خورشيد مي گردد و ماه به عنوان قمر زمين به همراه آن به دور خورشيد مي گردد كوپرنيك تا اواخر مر خود از چاپ كامل نظرات خارق العاده خويش خودداري كرد و تنها در سال 1543 بود كه گفتار در باره چرخش كرات سماوي او انتشار يافت.

افكار آماده در كتاب كوپرنيك بنيادي تر از آن بود كه بتوان آنها را جدي گرفت يك نسخه چاپ شده از آثارش درست قبل از مرگ در بستر بيماري به دست او رسيد چون او در اين آزمايش بيش از 70 سال سن داشت و مفلوج و تقريباٌ‌ نابينا بود بعيد به نظر مي رسيد كه موفق به ديدن اين اين اثر بزرگ چاپي شده باشد اثر ي كه او براي خلق و ايجاد آن تمام عمرش را صرف كرده بود. كوپرنيك در 24 مه سال 1543 هنگامي كه فقط چند روزي از انتشار كتابش مي گذشت وفات يافت. گوپرنيك بدون آنكه بداند چه خدمت ارزنده اي به جهان بشريت كرده دار فاني را وداع گفت. سرانجام پس از گذشت 150 سال از مرگش دانشمندان انديشه هاي او را پذيرفتند. كوپرنيك امروزه بيش از چهار سده پس از مرگش، يكي از بزرگترين ها در قلمرو دانش به شمار مي رود.




I Love You Leon


نمایش امضا ...
مخفی کردن امضا ...
۱۰ مرداد ۱۳۹۲
پاسخ به: زندگي نامه بزرگان
نام کاربری: *Leon*
پیام: ۱,۲۴۴
عضویت از: ۲۸ مرداد ۱۳۹۰
از: تهران
گروه:
- کاربران عضو
کوروش بزرگ
امپراطور هخامنشي ( 580- 529 ق.م )



كوروش دوم معروف به کوروش بزرگ، شاه پارسی به دليل جنگجویی و بخشندگی‌اش شناخته شده‌است. کوروش نخستین شاه ایران و بنیان‌گذار دوره‌ شاهنشاهی ایرانیان می باشد. واژه کوروش یعنی «خورشیدوار»، کور یعنی «خورشید» و وش یعنی «مانند».




تبار کوروش از جانب پدرش به پارس‌ها می رسد که برای چند نسل بر «انشان»، در جنوب غربی ایران حکومت کرده بودند. شاه هخامنش «انشان» بوده که در حدود سال ۷۰۰ ق.م می‌زیسته است. پس از مرگ او، «تسپس انشان» به حکومت رسید. تسپس نیز پس از مرگش پاذشاهي را به دو نفر از پسرانش ، «کوروش اول انشان» و «آریارمنس فارس»، واگذار نمود. سپس پسران هر کدام به ترتیب «کمبوجیه اول انشان» و «آرسامس فارس»، بعد از آن‌ها حکومت کردند. کمبوجیه اول با شاهدخت «ماندانا» دختر آژدهاک پادشاه قبيله ماد و دختر شاه آرینیس لیدیه ازدواج کرد و نام فرزند خود را کوروش نهاد. کوروش کبیر، اولین امپراتور هخامنشی، حکومت پارس را با در هم آمیختن دو قبیله اصلی ایرانی - مادها و پارسیان - به وجود آورد. از او به عنوان کشورگشایی بزرگ یاد شده است. زیرا زمانی حاکم بزرگترین امپراتوری هایی بود که تاکنون وجود داشته است. او به خاطر بردباری بی مانند و رفتار بزرگ منشانه اش در برابر مغلوبین جنگ نیز شهرت فراوانی دارد.
کوروش به محض غلبه بر مادها، دولتی را برای این قلمرو خود در نظر گرفت و مامورین دولتی را از بین بزرگان هر دو قبیله برگزید. وي پس از فتح آسیای صغیر (شبه جزیره بزرگی که در میان دریای مدیترانه و دریای سیاه قرار دارد)، سپاه خود را به سمت مرزهای شرقی حرکت داد. با ادامه حرکت به سمت شرق، سرزمینهای مسیر خود تا رود سیحون ( آمودریا) را فتح کرد و پس از عبور از سیحون، به سی دریا در آسیای مرکزی رسید و در آنجا به منظور دفاع از این مرزها در برابر هجوم قبایل کوچ نشین آسیای مرکزی، شهرهایی با برج و باروی مستحکم و نیرومند بنا کرد.
پیروزیهای کوروش در شرق موجب شد تا موقعیت برای فتح غرب مناسب شود. حالا نوبت بابل و مصر بود. زمانی که کوروش بابل را فتح کرد، به یهودیان ساکن آن اجازه داد تا به «سرزمین موعود» باز گردند و با برخورد توام با احترام و مدارا با اعتقادات مذهبی و آداب و رسوم نژادهای دیگر، به عنوان یک فاتح آزادی بخش، مشهور شد و امروز نام کوروش، به عنوان یکی از محبوب ترین و مورد احترام ترین امپراتوران در تاریخ به ثبت رسیده است.

فرمان کوروش کبیر
فرمان کوروش کبیر که بر روی یک استوانه گلین، به خط میخی و به زبان آریایی نوشته شده است، در 1878 در جریان حفاریهای محل تمدن بابل، به دست آمد. در این فرمان، کوروش، شیوه رفتار انسانی با ساکنان سرزمین بابل را برای فاتحان ایرانی شرح داده است. این سند به عنوان اولین منشور حقوق بشر شناخته شده است و در سال 1971، سازمان ملل متحد ترجمه متن آنرا به تمام زبانهای رسمی به چاپ رساند و آن را در اختیار دفاتر این سازمان در کشورهای مختلف قرار داد.

در اینجا بخش آغاز این فرمان را می خوانید :
«آنگاه که من به آرامش و بی آزار به بابل در آمدم، در میان هلهله و شادی اورنگ فرمانروایی را در کاخ پادشاهی استوار داشتم ... بی شمار سپاهيانم به صلح در بابل گام برداشتند. روا نداشتم کسی وحشت را بر سرزمین سومر و اکد فرا آرد. نیازمندیهای بابل و تمامی پرستشگاه های آنان را پیش دیده داشتم و در بهبود زندگی همگان کوشیدم. همه یوغ های ننگین بردگی را از مردمان بابل برداشتم. خانه های ویرانشان را آباد کردم. به تیره بختی هايشان پایان دادم. مردوک مهتر خدای، از کردارم شاد شد و به من کوروش، پادشاهی که او را نیایش کرد و به کمبوجیه پسرم ... و به همه سپاهیانم، مهربانانه برکت داد. از ته دل در پیشگاهش خدایگانی والای او را بس گرامی داشتیم. همه پادشاهانی که در بارگاه خود به تخت نشسته اند، در چهار گوشه جهان از فرا دریا تا فرو دریا ... همه پادشاهان باختر زمین که در خیمه ها سکونت داشتند، برای من خراج گران آوردند و در بابل بر پایم بوسه زدند. از... تا شهرهای اشور و شوش آگاده اشنونا شهرهای زمبان مورنو در قلمرو سرزمین گوتیوم شهرهای مقدس فراسوی دجله را که پرستشگاه هايشان دیر زمانی ویران بود، مرمت کردم و پیکره ایزدانی را که میان آنان جای داشتند، به جای خود بازگرداندم و در منزلگاهی پایدار اقامت دادم. تمام مردمان آواره را جمع کردم و خانه هاشان را به آنان باز گرداندم ... و اجازه دادم همگان در صلح بزیند».

منبع




I Love You Leon


نمایش امضا ...
مخفی کردن امضا ...
۱۳ مرداد ۱۳۹۲
پاسخ به: زندگي نامه بزرگان
نام کاربری: Ree.raa
پیام: ۳,۲۵۷
عضویت از: ۱۴ شهریور ۱۳۹۱
طرفدار:
- مسی،ویا،اینیستا
- pep
- اسپانیا
- pep
-
گروه:
- کاربران عضو
فرهــــــــــــــــــاد عزیزم


سخنان زيادي در مورد زندگي هنري و خصوصي فرهاد مهراد در ميان است…
همه ميگن صداي مخصوص خودش رو داشت. خيلي ها او را به خاطر نرفتن به خارج از كشور و ماندنش تحسين مي كنند .. بعضي ها از مهربانيش مي گويند و بعضي از انزوايش و سكوتش!! فرهاد انساني تنها بود .!!
فرهاد بي آزار و منزوي بود. آدم بذله گو و شوخي نبود… هميشه گوشه گير بود. مي شد فهميد كه نمي تواند خيلي چيزها را تحمل كند. اما در رفتار هايش نشان مي داد. خوش بر خورد و خوش رو بود . البته گاهي اوقات هم بذله گويي مي کرد. مثلا زماني كه به معرفي اعضاي گروه مي پرداخت؛ شوخ طبعي اش گل مي كرد. هامو را هملت معرفي مي كرد و وقتي كه مي خواست شماعي زاده را معرفي كند، مي گفت: نايس جنتلمن!! شماعي زاده اوايل فكر مي كرد فرهاد دارد به او فحش مي دهد براي همين ناراحت مي شد، حالا شايد اکنون كه کمي به زبان خارجه تسلط يافته، مي داند آن دو كلمه توهين نبوده است. خودش را كه معرفي مي كرد مي گفت : اين منم كه پيانو مي زنم. بعد كه پيانو زدنش تمام مي شد، مي گفت اين يك پيانيست معمولي بود. او مودب بود كه هيچ كس را به نام كوچكش صدا نمي كرد.

بيماري فرهاد نوع پيشرفته "هپاتيت سي" بود که به کبد او صدمه زده بود. دکتر زالي از پزشکان معالج وي در تهران پيشتر گفته بود که حتي با پيوند کبد شانس زنده ماندن او حداقل ?? درصد است.
نهمين فرزند مرحوم رضا مهراد ،كاردار وزارت امورخارجه دولت ايران در كشورهاي عربي ،روز بيست و نهم دي ماه در لنگرود متولد شد.
بالاخره سال 1372 پس از 15 سال آلبوم جديد فرهاد، «خواب در بيداري»،مجوز انتشار دريافت كرد و تبديل به پر فروش ترين شد.
پس از انتشار «خواب در بيداري» ،فرهاد كه از انتشار آلبوم بعدي خود در ايران نا اميد شده بود در سال 1376 آلبوم «برف» را در ايالات متحده آمريكا ضبط و منتشر كرد و اين آلبوم يك سال بعد در ايران منتشر شد. پس از انتشار آلبوم «برف»، فرهاد درصدد تهيه آلبومي با نام «آمين» كه ترانه هايي از كشورها و زبانهاي مختلف را در خود جاي ميداد ،برآمد.
از مهر ماه 1379 بيماري فرهاد جدي شد،اما فرهاد از حركت بازنايستاد. آن روزها هيچ چيز جز مرگ نمي توانست او را از تهيه آلبوم «آمين» بازدارد ،كه بازداشت…
فرهاد پس از 2 سال معالجه در ايران و فرانسه ،در سن 59 سالگي روز نهم شهريور 1381 در شهر پاريس بر اثر بيماري هپاتيت درگذشت.
پيكر فرهاد در آغوش خاك آرامگاه Thiais پاريس خفته است
فرهاد رفت و در آرامگاهي كه واقعا آرامگاه است هنوز لبخندي دلنشين بر لب دارد. و در جايي است كه ديگر نه از نامش بلكه از شماره سنگ قبرش شناخته مي شود!!
يادداشتم رو با حرف هميشگي فرهاد تموم مي كنم كه آخر تموم حرفاش اينو مي گفت:
«به اميد باران و صلح!!»



پ.ن:ادامه دارد...





لطف تو
ناگفته ی ما
میشنود
۲۴ مهر ۱۳۹۳
پاسخ به: زندگي نامه بزرگان
نام کاربری: Ree.raa
پیام: ۳,۲۵۷
عضویت از: ۱۴ شهریور ۱۳۹۱
طرفدار:
- مسی،ویا،اینیستا
- pep
- اسپانیا
- pep
-
گروه:
- کاربران عضو
فرهــــــــــــــــــــــــــاد


بخشی از یادداشتی از شهیار قنبری برای فرهاد :

«مرد تنها هم مرد!
برای کسی شدن، برای اسطوره شدن، برای به اوج رسیدن، برای این که تار نماها از مرثیه لبریز شوند ، باید مرد.
مرد تنها هم مرد و اسطوره شد . سوگواران گناهکار دوباره انگشت اتهام به جانب یکدیگر دراز می کنند که بگویند: من بی گناهم. تو بودی که دست او را نگرفتی. تو بودی که گذاشتی تمام شود. و باری آرام می گیرند و به بستر می روند. حافظه ملی ما پاک پاک است، حافظه هنری هم.
هیچ کس هیچ چیز به یاد ندارد این که چه کرده ای مهم نیست. این که چه نکرده ای مهم است. دوباره یکی می رود و ما همه دسته گلهای پوسیده را به پایش پرتاب می کنیم.
بر امواج اینترنت تصویرش را تاخت می زنیم!! شعر می نویسیم؛ رج می زنیم…بغض می کنیم… سبک می شویم…این همه انرژی دیر هنگام به کار هیچ کس نمی آید.
اما اگر زنده بود به دردش می خورد.
از این همه دوستت دارم ها دور شد و با یک بغل ترانه به خانه رفت.




ميگويند: ... و مرگ... پايان كبوتر نيست.
ميگويم: مرگِ فرهاد مهراد در غربت همان گونه اتفاق افتاد كه انتظار ميرفت. دور و تلخ.
با حاشيهاي از حسرت و هاشوري از عصيان. آقاي خواننده، در گرگ و ميش شبي دور از وطن چون ترجيع بند همان ترانه شبانه به ما جماعت، حالي كرد كه حوصله ندارد. البته بيحوصلگي او سالهاست كه ... آن تلخيِ عميق كه از پاريس به تهران مخابره شد، نبود !
يادداشتم رو با حرف هميشگي فرهاد تموم مي كنم كه آخر تموم حرفاش اينو مي گفت:
«به اميد باران و صلح!!»








لطف تو
ناگفته ی ما
میشنود
۲۴ مهر ۱۳۹۳
پاسخ به: زندگي نامه بزرگان
نام کاربری: Ree.raa
پیام: ۳,۲۵۷
عضویت از: ۱۴ شهریور ۱۳۹۱
طرفدار:
- مسی،ویا،اینیستا
- pep
- اسپانیا
- pep
-
گروه:
- کاربران عضو
فرهــــــــــــــــــــــــــاد


منوچهر اسلامی این گونه از فرهاد روایت می کند :
«در دورانی که از هم جدا بودیم به استودیو رفتم. کاری گرفته بودم که قرار بود برای ارکستر سمفونیک ضبط کنم. نوازندگان ارکستر سمفونی را جمع کردیم. برای ساعت ۱۱ قرار گذاشتیم یعنی در آن زمان باید استودیو در اختیار ما قرار می گرفت. وقتی رسیدیم دیدیم فرهاد در استودیو نشسته، فکر کردیم کارش تمام شده است. بیست و چند نوازنده ارکستر هم آمده بودند، از اپراتور پرسیدم : کار آقای فرهاد تمام شده؟
گفت نه تازه استارت می خواهیم بزنیم!
پرسیدم چند تا کار هست؟ گفت: شش تا.
بچه ها دادشان در آمد که چرا ما رو اینجا آوردید؟ حق داشتند برای هر ترانه حداقل دو تا سه ساعت باید وقت استودیو را گرفت برای ضبط یک آهنگ خواننده باید چند بار کار را قطع کرده دوباره اجرا کند تا مطلوب در آید. به بچه ها گفتم صبر کنید اگر خراب شد .. می روم می گویم وقت مال ماست! فرهاد با یک گیتار نشسته بود، کارش را شروع کرد. ترانه که تمام شد. فهمیدم تمام شده. فرهاد دومی را شروع کرد بعد سوم بعد چهارم و…………… یعنی شش ترانه را در هجده دقیقه خواند. بچه های ارکستر مات و مبهوت مانده بودند که مگر ممکن است؟
بعد ار انقلاب یکی دوبار به او پیشنهاد به رفتن خارج شد که او قبول نکرد . می گفت: برویم آنجا چه کار کنیم؟ برویم همان اهنگهای بلک کتز را بخوانیم؟ آنها دیگر قدیمی شده!
فرهاد خیلی معروف نبود ولی خیلی ها می خواستند با او معروف شوند!!
فرهاد یک انسان کامل بود.آن قدر بی تکبر و کم رو بود که حتی رویش نمی شد که به گارسون دستور غذا بدهد ».

يادداشتم رو با حرف هميشگي فرهاد تموم مي كنم كه آخر تموم حرفاش اينو مي گفت:
«به اميد باران و صلح!!»







لطف تو
ناگفته ی ما
میشنود
۲۵ مهر ۱۳۹۳
پاسخ به: زندگي نامه بزرگان
نام کاربری: MoOn.Girl
پیام: ۴,۲۸۴
عضویت از: ۳۰ مهر ۱۳۹۲
از: بابل
طرفدار:
- مسی
- رونالدینیو
- پرسپولیس
- آرژانتین - اسپانیا
- لوچو❤ - پپ
گروه:
- کاربران عضو
افتخارات
به روز شود





خوبی که از حد بگذرد
نادان خیال بد کند
..
۸ مرداد ۱۳۹۵
< ۱ ... ۹ ۱۰ ۱۱ ۱۲
     
برو به صفحه
برای ارسال پیام باید ابتدا ثبت نام کنید!

اختیارات
شما می‌توانید مطالب را بخوانید.
شما نمی‌توانید عنوان جدید باز کنید.
شما نمی‌توانید به عنوان‌ها پاسخ دهید.
شما نمی‌توانید پیام‌های خودتان را ویرایش کنید.
شما نمی‌توانید پیام‌های خودتان را حذف کنید.
شما نمی‌توانید نظرسنجی اضافه کنید.
شما نمی‌توانید در نظرسنجی‌ها شرکت کنید.
شما نمی‌توانید فایل‌ها را به پیام خود پیوست کنید.
شما نمی‌توانید پیام بدون نیاز به تایید بزنید.

فعالترین کاربران ماه انجمن
فعالیترین کاربران سایت
اعضای جدید سایت
جدیدترین اعضای فعال
تعداد کل اعضای سایت
اعضای فعال
۱۷,۹۳۲
اعضای غیر فعال
۱۴,۳۶۳
تعداد کل اعضاء
۳۲,۲۹۵
پیام‌های جدید
بحث در مورد تاپیک های بخش سرگرمی
انجمن سرگرمی
۴,۶۶۴ پاسخ
۵۴۶,۴۵۵ بازدید
۱۳ ساعت قبل
یا لثارات الحسن
هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
انجمن مباحث آزاد
۷۶,۴۹۱ پاسخ
۱۱,۶۱۲,۰۳۱ بازدید
۱۳ ساعت قبل
یا لثارات الحسن
بحث آزاد در مورد بارسا
انجمن عاشقان آب‍ی و اناری
۵۸,۱۹۸ پاسخ
۸,۳۴۵,۱۰۰ بازدید
۱۳ ساعت قبل
یا لثارات الحسن
مباحث علمی و پزشکی
انجمن علمی و کاربردی
۱,۵۴۷ پاسخ
۷۴۴,۰۳۱ بازدید
۲۲ روز قبل
رویا
مســابــقـه جــــذاب ۲۰ ســــوالـــــــــــــــــــی
انجمن سرگرمی
۲۳,۶۵۸ پاسخ
۲,۲۰۰,۵۳۲ بازدید
۲۲ روز قبل
رویا
علمی/تلفن هوشمند/تبلت/فناوری
انجمن علمی و کاربردی
۲,۴۱۸ پاسخ
۴۳۵,۹۴۵ بازدید
۲ ماه قبل
jack jinhal
برای آشنایی خودتون رو معرفی کنید!
انجمن مباحث آزاد
۷,۶۴۲ پاسخ
۱,۲۳۲,۹۰۵ بازدید
۶ ماه قبل
مهسا
اسطوره های بارسا
انجمن بازیکنان
۳۴۳ پاسخ
۸۵,۵۹۱ بازدید
۶ ماه قبل
jalebamooz
جام جهانی ۲۰۲۲
انجمن فوتبال ملی
۲۲ پاسخ
۱,۹۲۶ بازدید
۱۰ ماه قبل
phaidyme
تغییرات سایت
انجمن اتاق گفتگوی اعضاء و ناظران
۱,۵۵۷ پاسخ
۲۷۶,۸۹۰ بازدید
۱۱ ماه قبل
یا لثارات الحسن
حاضرین در سایت
۱۸۲ کاربر آنلاین است. (۱۱۷ کاربر در حال مشاهده تالار گفتمان)

عضو: ۰
مهمان: ۱۸۲

ادامه...
هرگونه کپی برداری از مطالب این سایت، تنها با ذکر نام «اف سی بارسلونا دات آی آر» مجاز است!