در حال دیدن این عنوان: |
۱ کاربر مهمان
|
برای ارسال پیام باید ابتدا ثبت نام کنید!
|
|
|
پاسخ به: داستانک! | ||
نام کاربری: Lucho.The.Great
نام تیم: بارسلونا
پیام:
۶۱,۶۱۳
عضویت از: ۱۴ مرداد ۱۳۸۴
از: تهران
طرفدار:
- بویان کرکیچ - یوهان کرویف - پرسپولیس - اسپانیا، آرژانتین - احمد عابدزاده، کریم باقری - فرانک ریکارد - افشین امپراطور گروه:
- لیگ فانتزی - کاربران عضو - مدیران کل |
نقل قول beautiful queen نوشته:نقل قول یا لثارات الحسن نوشته:نقل قول beautiful queen نوشته:نقل قول یا لثارات الحسن نوشته:نقل قول beautiful queen نوشته:نقل قول یا لثارات الحسن نوشته:خوبه کم کم دارم به استارت زدن دوباره داستان گروهی امیدوار میشم. من پایه داستان گروهی نیستم هرکی یه چی مینویسه، نمیشه هماهنگ کرد همه رو اونم، اینجا که معلوم نیست کی، چه موقع میاد البته نظر بقیه محترمه بیاید القاب و نشانهاشو پس بگیرید. کدوم القاب انصافا، همینی هم که گفتید که بهم اعطا نشد که هروقت رسما شدم مبدل الاشباح، اونوقت به داستان گروهی فکر میکنم بیا نشان رو اعطا کردیم. کو چرا من نمیبینم یه مهر تنفیذی چیزی زیر عکسته دیگه. به توشیع ملوکانه رسید. عه راستی تو نسخه موبایل دیده نمیشه. |
||
عمری است دخیلم به ضریحی که نداری... |
|||
۱ آبان ۱۳۹۹
|
|
پاسخ به: داستانک! | ||
|
نقل قول یا لثارات الحسن نوشته:نقل قول beautiful queen نوشته:نقل قول یا لثارات الحسن نوشته:نقل قول beautiful queen نوشته:نقل قول یا لثارات الحسن نوشته:نقل قول beautiful queen نوشته:نقل قول یا لثارات الحسن نوشته:خوبه کم کم دارم به استارت زدن دوباره داستان گروهی امیدوار میشم. من پایه داستان گروهی نیستم هرکی یه چی مینویسه، نمیشه هماهنگ کرد همه رو اونم، اینجا که معلوم نیست کی، چه موقع میاد البته نظر بقیه محترمه بیاید القاب و نشانهاشو پس بگیرید. کدوم القاب انصافا، همینی هم که گفتید که بهم اعطا نشد که هروقت رسما شدم مبدل الاشباح، اونوقت به داستان گروهی فکر میکنم بیا نشان رو اعطا کردیم. کو چرا من نمیبینم یه مهر تنفیذی چیزی زیر عکسته دیگه. به توشیع ملوکانه رسید. عه راستی تو نسخه موبایل دیده نمیشه. نه تو نسخه مبایل نیست باس صبر کنم برم تهران، ببینم چه توفیقی شامل حالم شده |
||
گداخته از جفای همه گریخته در وفای علی |
|||
۱ آبان ۱۳۹۹
|
|
پاسخ به: داستانک! | ||
نام کاربری: Lucho.The.Great
نام تیم: بارسلونا
پیام:
۶۱,۶۱۳
عضویت از: ۱۴ مرداد ۱۳۸۴
از: تهران
طرفدار:
- بویان کرکیچ - یوهان کرویف - پرسپولیس - اسپانیا، آرژانتین - احمد عابدزاده، کریم باقری - فرانک ریکارد - افشین امپراطور گروه:
- لیگ فانتزی - کاربران عضو - مدیران کل |
نقل قول beautiful queen نوشته:نقل قول یا لثارات الحسن نوشته:نقل قول beautiful queen نوشته:نقل قول یا لثارات الحسن نوشته:نقل قول beautiful queen نوشته:نقل قول یا لثارات الحسن نوشته:نقل قول beautiful queen نوشته:نقل قول یا لثارات الحسن نوشته:خوبه کم کم دارم به استارت زدن دوباره داستان گروهی امیدوار میشم. من پایه داستان گروهی نیستم هرکی یه چی مینویسه، نمیشه هماهنگ کرد همه رو اونم، اینجا که معلوم نیست کی، چه موقع میاد البته نظر بقیه محترمه بیاید القاب و نشانهاشو پس بگیرید. کدوم القاب انصافا، همینی هم که گفتید که بهم اعطا نشد که هروقت رسما شدم مبدل الاشباح، اونوقت به داستان گروهی فکر میکنم بیا نشان رو اعطا کردیم. کو چرا من نمیبینم یه مهر تنفیذی چیزی زیر عکسته دیگه. به توشیع ملوکانه رسید. عه راستی تو نسخه موبایل دیده نمیشه. نه تو نسخه مبایل نیست باس صبر کنم برم تهران، ببینم چه توفیقی شامل حالم شده خب تو مرورگر گوشی بزن نسخه دسکتاپ رو نشونت بده. |
||
عمری است دخیلم به ضریحی که نداری... |
|||
۱ آبان ۱۳۹۹
|
|
پاسخ به: داستانک! | ||
|
نقل قول یا لثارات الحسن نوشته:نقل قول beautiful queen نوشته:نقل قول یا لثارات الحسن نوشته:نقل قول beautiful queen نوشته:نقل قول یا لثارات الحسن نوشته:نقل قول beautiful queen نوشته:نقل قول یا لثارات الحسن نوشته:نقل قول beautiful queen نوشته:نقل قول یا لثارات الحسن نوشته:خوبه کم کم دارم به استارت زدن دوباره داستان گروهی امیدوار میشم. من پایه داستان گروهی نیستم هرکی یه چی مینویسه، نمیشه هماهنگ کرد همه رو اونم، اینجا که معلوم نیست کی، چه موقع میاد البته نظر بقیه محترمه بیاید القاب و نشانهاشو پس بگیرید. کدوم القاب انصافا، همینی هم که گفتید که بهم اعطا نشد که هروقت رسما شدم مبدل الاشباح، اونوقت به داستان گروهی فکر میکنم بیا نشان رو اعطا کردیم. کو چرا من نمیبینم یه مهر تنفیذی چیزی زیر عکسته دیگه. به توشیع ملوکانه رسید. عه راستی تو نسخه موبایل دیده نمیشه. نه تو نسخه مبایل نیست باس صبر کنم برم تهران، ببینم چه توفیقی شامل حالم شده خب تو مرورگر گوشی بزن نسخه دسکتاپ رو نشونت بده. دیدم کلی هم خندیدم ممنون الان انیس میاد دعوامون میکنم اینهمه اسپم دادیم |
||
گداخته از جفای همه گریخته در وفای علی |
|||
۱ آبان ۱۳۹۹
|
|
پاسخ به: داستانک! | ||
نام کاربری: katalan.leo
نام تیم: دورتموند
پیام:
۲,۰۳۹
عضویت از: ۱۴ خرداد ۱۳۹۶
از: tehran
طرفدار:
- مسی و اینیستا - ریوالدو و رونالدینهو - پرسپولیس - ارژانتین - امید عالیشاه - دیگو سیمئونه - رضا مهاجری گروه:
- کاربران عضو - ناظرين انجمن - لیگ فانتزی |
من از سرکار که میومدم به شوق اینکه بیام داستان بنویسم ولی انقدر مادر محترم به خاطر عدم رعایت پروتکل ها خار و ذلیلم کرد هیچ اعتماد به نفسی برام نموند انشالا فردا اگه مامانم اعصابش از دستم خورد نبود مینویسم |
||
۱ آبان ۱۳۹۹
|
|
پاسخ به: داستانک! | ||
نام کاربری: Lucho.The.Great
نام تیم: بارسلونا
پیام:
۶۱,۶۱۳
عضویت از: ۱۴ مرداد ۱۳۸۴
از: تهران
طرفدار:
- بویان کرکیچ - یوهان کرویف - پرسپولیس - اسپانیا، آرژانتین - احمد عابدزاده، کریم باقری - فرانک ریکارد - افشین امپراطور گروه:
- لیگ فانتزی - کاربران عضو - مدیران کل |
نقل قول forca barca نوشته:من از سرکار که میومدم به شوق اینکه بیام داستان بنویسم ولی انقدر مادر محترم به خاطر عدم رعایت پروتکل ها خار و ذلیلم کرد هیچ اعتماد به نفسی برام نموند انشالا فردا اگه مامانم اعصابش از دستم خورد نبود مینویسم بنویس آقا بنویس بهونه نیار. |
||
عمری است دخیلم به ضریحی که نداری... |
|||
۱ آبان ۱۳۹۹
|
|
پاسخ به: داستانک! | ||
|
نقل قول forca barca نوشته:من از سرکار که میومدم به شوق اینکه بیام داستان بنویسم ولی انقدر مادر محترم به خاطر عدم رعایت پروتکل ها خار و ذلیلم کرد هیچ اعتماد به نفسی برام نموند انشالا فردا اگه مامانم اعصابش از دستم خورد نبود مینویسم نچ نچ نچ شما ناظری اینقدر بهونه میاری دیگه از بقیه چه انتظاریه بنویس برادر گردن مامانت ننداز |
||
گداخته از جفای همه گریخته در وفای علی |
|||
۲ آبان ۱۳۹۹
|
|
پاسخ به: داستانک! | ||
|
میگممم اگه کسی دیگه نیست بنویسه، رای گیری کنیم برا داستانا ببینیم کی برندس اینبار |
||
گداخته از جفای همه گریخته در وفای علی |
|||
۳ آبان ۱۳۹۹
|
|
پاسخ به: داستانک! | ||
نام کاربری: Lucho.The.Great
نام تیم: بارسلونا
پیام:
۶۱,۶۱۳
عضویت از: ۱۴ مرداد ۱۳۸۴
از: تهران
طرفدار:
- بویان کرکیچ - یوهان کرویف - پرسپولیس - اسپانیا، آرژانتین - احمد عابدزاده، کریم باقری - فرانک ریکارد - افشین امپراطور گروه:
- لیگ فانتزی - کاربران عضو - مدیران کل |
جمشیدی
|
||
عمری است دخیلم به ضریحی که نداری... |
|||
۴ آبان ۱۳۹۹
|
|
پاسخ به: داستانک! | ||
نام کاربری: katalan.leo
نام تیم: دورتموند
پیام:
۲,۰۳۹
عضویت از: ۱۴ خرداد ۱۳۹۶
از: tehran
طرفدار:
- مسی و اینیستا - ریوالدو و رونالدینهو - پرسپولیس - ارژانتین - امید عالیشاه - دیگو سیمئونه - رضا مهاجری گروه:
- کاربران عضو - ناظرين انجمن - لیگ فانتزی |
غروب بود پاییز به اوج قدرتنمایی خودش رسیده بود، هوا ابری و گرفته بود و باد خنکی میوزید ، تنها صدای شاخ و برگ درختان حیاط و کلاغ ها بودند که گاهی پدر ژپتو را از فکر بی پایان در مورد روزگار خزان شده خودش بیرون می آورد پدر ژپتو در حیاط روی تختی که اطراف آن پر بود از برگ های ریخته شده ، نشسته و به یکی از درختان خیره شده بود با شروع باد توجهش به یکی ار برگها که در آستانه سقوط بود جلب شده بود و بالاخره آن چیزی که منتظرش بود اتفاق افتاد برگ از شاخه جدا شد و داشت با نگاهش مسیر سقوط آن را تعقیب میکرد که تلفن همراهش زنگ خورد تلفن را جواب داد پینو کیو بود. _سلام پدر نمیدونی چقدر دلم برات تنگ شده ولی میدونی که وضعیتو ، ایکاش این بیماری هرچی سریعتر بره تا دوباره بتونم... پدر ژپتو حرفش را قطع کرد و و با لحنی عصبانی و تند گفت پینو کرونا 8 ماهه اومده و تو بیشتر از یک ساله نیومدی... با انسان شدن دیگه از دروغ گفتن هم نمیترسی چون دماغی نیست که دراز بشه مگه نه ؟ من به کنار چطور دلت اومد دینانای بیچاره رو وابسته کنی و بعد ولش کنی... _پدر ... بیخیال این حرفا کدومه هرکسی مسئول زندگی خودشه ما دنیامون متفاوت بود +بله بعد دوسال و پیدا شدن یه دختر پولدار ... حالا چی شده یاد من افتادی _پدر یکی از قسطام بدجور عقب افتاده خیلی گیرم همش تقصیر اون مرتیکس که گفت همه چیو بسپرید به بورس رفتم کلی سهام تاپیکو خریدم ولی نمیدونم چرا انقدر افت کرده فقط قیمت زمین پالایشگاه تولید میعات گازی تاپیکو دوبرابر ارزش قیمت سهام فعلیشه... +پس به خاطر پول بود....باشه ... دیگر نگذاشت پینو حرف بزند و قطع کرد بلند شد و از پله ها بالا رفت ، وارد خانه شد و روی صندلی نشست در حالی که داخل پیپ توتون میریخت، با خودش آرزو میکرد کاش پینو همان عروسک چوبی بود که یاد جمله ای افتاد که در بحارالانوار خوانده بود: نعمت،امتحان و آزمايش الهى است. پس اگر شكر كردى ، نعمت است و اگر ناسپاسى كردى ، به غضب و خشم الهى تبديل مىشود. آنقدر آرزوی واقعی شدن پینو را داشت که بعد از محقق شدنش از خود بیخود شده و همه چیز را از یاد برده بود. به اتاق سمت چپ نگاه کرد جایی که سالها به آن وارد نشده بود زیرا در آنجا یک آینه وجود داشت که ژپتو توانایی نگاه کردن به آن را نداشت چون به پیرمرد درون آینه نمیتوانست بگوید این پسر شارلاتان نتیجه آرزوی چه کسی است . نفس عمیقی از سر حسرت کشید فندک را روی توتون گرفت کام عمیقی گرفت و و در حالی که چشمانش را بسته بود سرش را به صندلی تکیه داد و دودغلیظ و زیادی را بیرون داد..... |
||
۴ آبان ۱۳۹۹
|
برای ارسال پیام باید ابتدا ثبت نام کنید!
|
شما میتوانید مطالب را بخوانید. |
شما نمیتوانید عنوان جدید باز کنید. |
شما نمیتوانید به عنوانها پاسخ دهید. |
شما نمیتوانید پیامهای خودتان را ویرایش کنید. |
شما نمیتوانید پیامهای خودتان را حذف کنید. |
شما نمیتوانید نظرسنجی اضافه کنید. |
شما نمیتوانید در نظرسنجیها شرکت کنید. |
شما نمیتوانید فایلها را به پیام خود پیوست کنید. |
شما نمیتوانید پیام بدون نیاز به تایید بزنید. |