Dārys Zaldrīzoti نوشته:

ولی واقعا از یک مردادی بعیده چنین خصائصی.

The Young Wolf نوشته:
راحت‌ترین گزینه اینه که بگیم این شخص برای کتاب خوندن ساخته نشده و احتمالاً هر کتابی که براش بگیرید، بعد از یه مدتی مهجور مانده زیر تختش پیداش می‌کنید (اگه احیاناً موقعیتش پیش بیاد که به زیر تختش نگاه کنید). من خودم سعی کردم چند نفر رو کتاب‌خون کنم ولی عموماً با شکست مواجه شدم، چون به این نکته مهم دست پیدا کردم که تهش اونا خودشون باید کتاب رو بخونن و من نمی‌تونم به جاشون بخونم.

اما اگه با تمام این تفاصیل همچنان اصرار دارید که براش کتاب بخرید، می‌تونم یه سری پیشنهاد بدم. ممکنه کتاب‌هایی که هیجان‌انگیز هستن مناسب باشن. مثلاً کتاب‌های ژانر جنایی، خصوصاً آثار آگاتا کریستی، معمولاً همه رو جذب می‌کنن. من در یک نقطه‌ای دچار این بحران فلسفی شده بودم که چرا آدم نباید تمام لحظات عمرش رو کتاب پلیسی بخونه، وقتی در تمام لحظاتش داره لذت می‌بره؟ .

گزینه بعدی اینه که یه سری کتاب بد که فقط اونا که سلیقه خیلی بدی تو کتاب خوندن دارن می‌خونن، براش بخرید. رمان‌های عجیب و غریب که اینقدر بدن که گاهی حتی چاپ نمی‌شن و به صورت پی‌دی‌اف دست به دست می‌شن و توسط اینا که تو بیوی اینستاگرامشون نوشتن «نویسنده؛ 98ایا؛ در حال نگارش: رمان شراره؛ قسمت 789ام، به زودی...» و تو پست‌هاشون بخشی از رمانی که در حال نگارشش هستن رو نوشتن و همیشه یه عسل جون هست که تو کامنت نوشته: «شدیداً منتظرم این کتابت بیاد بیرون». اگه قصدتون رواج کتاب‌خوانیه، این رسمش نیست. ولی اگه قصدتون فقط اینه که کتاب هدیه بدید، یه دونه از اینا بگیرید تا بذاره زیر تختش.

گزینه دیگه، که به نظرم بهترین گزینه‌ست، عاشقانه‌های عامه‌پسندِ خوبه. اونا معمولاً جدید نیستن و در زمان خودشون توجهات بسیاری رو به خودشون جلب کردن و احتمالاً نصف آدم‌هایی که اطرافتون هستن و همه دهه شصتی‌هایی که می‌شناسید، خوندنش. اینا می‌تونن آغاز بسیار خوبی باشن و اگه ایرانی باشن اصالتاً، بهتره حتی. چون ارتباط با زبان نویسنده برای خواننده راحت‌تره. پیشنهاد من «چشم‌هایش» اثر بزرگ علویه. یه رمان نه چندان طولانی با محوریت عشق، و البته تم تاریخی‌ش که می‌تونه به جذابیتش اضافه کنه.

Dārys Zaldrīzoti نوشته:


عمو؟ یعنی مذکر؟ صورتی؟

علاقه آشناهات به رنگ صورتی به نظر ژنتیکی میاد.

من نمی دونم چرا هر چیز خوشگلی رو می خواین منتسب به دخترا کنین.
تازه این جزوه های خلاصه برداری منه که با مداد نوشتم. جزوه های اصلی با سه رنگ خودکار می نوشتم.