همه پیام‌ها (The.Gladiator)|
|
پاسخ به: هرچه می خواهد دل تنگت بگو ...!! | ||
|
|
نقل قول A Song of Ice and Fire نوشته:انتظار داری بابات بگه که دستپخت کمند تا حالا 300 نفر رو راهی بیمارستان و 4 نفر رو روانه ی بهشت زهرا کرده   .الحاقی: از دستپخت زن تعریف کن تا در کنار اجاق خود را قربانی کند ( دیل کارنگی) .الحاقی 2: من نمی خوام یه جسد روی دستم بمونه  .نوچ هیچم این طور نیست، من دیروز یه کار عجیب کردم مواد لوبیا پلو درست کردم برای غذای نذری  هیچ کسم نگفت بده  به دیل بگین کمتر حرف بزنه اصاب مصاب ندارم نقل قول A Song of Ice and Fire نوشته:تو الآن مک دونالد رو زیر سوال بردی یعنی !شما اگه مطبخ آشنا داری معرفی کن خب ، البته امیدوارم تو مدیریتش دخالتی نداشته باشی .من همه رو زیر سوال میبرم، خیلیم راحت بعدشم این کش لقمه هایی که این چند روز خوردین همش از زیر دست خود مک دونالد در امده؟  are you sure? کد شهرتونو بگین تا من مطبخ آشنا بگم
|
||
|
۱۴ تیر ۱۳۹۲
|
|||
|
|
پاسخ به: پل ارتباطی با ناظرین بخش | ||
|
|
اعلام تغییرات در لیست انتظار نقد کاربران با توجه به خواسته ی کاربران و مشورتی که با خدیجه خانم صورت گرفت، یه تغییر سطحی در لیست انتظار وارد میکنیم. با توجه به این موضوع، از این به بعد ابتدا ناظرانی که توسط مسئول تاپیک نقد انتخاب شدند، مورد نقد قرار میگیرند و سپس دیگران عزیزان. ضمنا؛ اسامی که در لیست قبلی بودن اما الان حذف شدن، نقد انها به دوره ی بعد موکول شده. 
|
||
|
۱۳ تیر ۱۳۹۲
|
|||
|
|
پاسخ به: هرچه می خواهد دل تنگت بگو ...!! | ||
|
|
نقل قول سوگوار پدر نوشته:ما رو باش برای کیا داریم تراوشات احساساتمون رو منعکس می کنیم  واقعا چه نمک نشناسن مردم پیامک بابا به من: سلام ما مطب دکتر هستیم. از بیمار فشار گرفته شد، نوار هم میگیرند. فیلم، عکس و اسلاید هم نیاز است... شما میتوانید بعد از چند روز از فروشگاه های محصولات فرهنگی آنها را تهیه کنید. یه بیمار بد حال رو برده دکتر قلب زنگ زدم میگم قضیه چیه بابا؟ صداشو از دور میشنوم کلا همش صدای خنده میومد کل مطبو گذاشته بود رو سرش  کوه انگیزه ست
|
||
|
۱۳ تیر ۱۳۹۲
|
|||
|
|
پاسخ به: هرچه می خواهد دل تنگت بگو ...!! | ||
|
|
نقل قول غم من لیگ غمی غمناک است...لیگ فانتزی؟ |
||
|
۱۲ تیر ۱۳۹۲
|
|||
|
|
پاسخ به: روز شمار آبی اناری ها | ||
|
|
وقتي در دهم ارديبهشت سال 1360 هواپيماي خريداري شده "ايرباس ـ 300" به كشورمان تحويل گرديد كسي تصور نمي كرد كه اين هواپيما 6 سال بعد قرباني تروريسم دولتي آمريكا شود و با صدها مسافر در آسمان متلاشي شود و به قعر آبهاي خليج فارس فرو رود. ولي چنين شد و اين هواپيما كه تا روز حادثه 11497 ساعت پرواز داشت در ساعت 22/10 دقيقه صبح روز 12 تير سال 1367 با موشكهاي شليك شده از سوي ناو جنگي آمريكا در خليج فارس در آسمان منفجر شد و با 290 مسافر و سرنشين و خدمه به آبهاي خليج فارس فرو افتاد. طبق برنامه پيش بيني شده قرار بود اين هواپيما با شماره پرواز 655، با 290، سرنشين(شامل 156 مرد، 53 زن، 57 كودك دوتا دوازده ساله، 8 كودك زير دو سال، 42 نفر با مليتهاي يوگسلاو، پاكستاني، هندي، عرب و 16 خدمه پروازي) در ساعت ده صبح به مقصد دوبي پرواز كرد. هواپيماي جمهوري اسلامي ايران، با پانزده دقيقه تأخير در ساعت 05/10 دقيقه از برج مراقبت فرودگاه بندر عباس تقاضاي پرواز كرد. در ساعت 10/10 دقيقه اين پيام از داخل هواپيما خوانده شد:" با سلام به رهبر كبير انقلاب اسلامي و درود بيكران به روان پاك شهداي اسلام و آرزوي سلامتي شما مسافران عزيز، از طرف هواپيماي جمهوري اسلامي ايران، خلبان محسن رضائيان، كامران تيموري كمك خلبان و محمد رضا اميني جز، مهندس پرواز، ورود شما را به هواپيماي ايرباس خوشامد مي گوييم. شماره پرواز 655 و مقصد پرواز ما دوبي مي باشد. مدت پرواز ما تا دوبي 30 دقيقه و ارتفاع 14 هزار پا پرواز مي كنيم. سرمهماندار شما در اين پرواز آقاي طالبي مي باشد. لطفاً كمربندهاي مخصوص پرواز را ببنديد، پشت صندلي را به حالت اوليه برگردانيد و از كشيدن سيگار خودداري فرماييد." در ساعت 17/10 دقيقه هواپيماي ايرباس ـ 300 به پرواز درآمد. دقايق نخستين پرواز و مراحل مختلف اوج گيري تا ارتفاع 12 هزار پا مطابق با طرح پروازي انجام شد و خلبان رضائيان به طور پيوسته با برج مراقبت فرودگاه بندرعباس و مراكز كنترل راههاي هوايي ايران و امارات متحده عربي تماس داشت. شليك موشك و سقوط هواپيما ناو وينسنس كه در تاريخ هفتم خرداد از بندر "سان ديه گو" وارد خليج فارس شده بود، به قصد يك ماجرا جويي هوايي به آبهاي ايران نزديك شد. سيستم" ايجيزمارك" قلب اين رزمناو به شمار مي رفت و وظيفه اصلي اين سيستم: كشف هدفهاي پرنده اعم از موشك، هواپيما و پردازش اطلاعات، تعقيب صدها هدف به طور همزمان و كنترل آتش عليه آنها بود. همچنين اين رزمناو به موشكهاي زمين به هوا استاندارد ـ2 با برد 48 كيلومتر نيز مجهز بود. چند لحظه پيش از ورود هواپيماي ايرباس ـ 300 به منطقه كنترل هوايي امارات متحده در محلي به نام "موبيت" خلبان رضائيان به مركز كنترل راههاي هوايي كشور اطلاع داد كه قصد دارد به ارتفاع 14 هزار پا صعود كند و در همين لحظه، ناو وينسنس كه خود را به بهترين و نزديكترين موقعيت رسانده بود. به دستور ناخدا ويليام راجرز، فرمانده ناو، دو موشك استاندارد ـ2 به سوي پرواز 655 شليك كرد. در ساعت 22/10 دقيقه ناگهان هواپيما از صحنه رادارهاي زميني محو شد و در طوفاني از دود و آتش، به پهنه آبهاي نيلگون خليج فارس فروافتاد. با عدم اطلاع از سرنوشت هواپيما، برج مراقبت فرودگاه بندرعباس در تماسي با دوبي پيگير سرنوشت پرواز 655 شد ولي آنها اظهار بي اطلاعي كردند بلافاصله ستاد تامین استان هرمزگان وضعيت اضطراري اعلام و فعاليت خود را آغاز كرد. عمليات نجات دقايقي بعد، هليكوپترها و شناورهاي مختلف براي انجام عمليات شناسايي و نجات عازم منطقه شدند. سرنشينان قايقهاي تندرو سپاه پاسداران، افراد محلي ساكن حاشيه جنوبي جزيره قشم و تعدادي از سرنشينان قايقهاي صيادي خبر از حادثه اي دادند كه باور نكردني نبود. به گفته شاهدان عيني، هواپيما پس از اصابت موشك منفجر و به دو نيم شد. با شناسايي دقيق محل سقوط، هليكوپترها و شناورها به موقعيت 26 درجه و 42 دقيقه عرض شمالي و 56 درجه و 3 دقيقه طول شرقي اعزام شدند. تا ساعت 30/ 11 دقيقه، تعداد چهار فروند هليكوپتر، يك فروند هاوركرافت، شش فروند يدك كش، دو فروند ناو و هشت فروند قايق در منطقه مشغول تجسس شدند. يكي از افراد گروه نجات گفت:" در ابتدا هيچ جنازه اي بر روي آب پيدا نبود. تنها لباسها بر روي آب شناور بودند. بتدريج هليكوپترها موفق شدند جنازه هايي را كه يكي يكي روي آب ميآمدند، پيداكنند. با پيدا شدن هر جنازه، يك موشك دودزا، توسط هليكوپتر، شليك مي شد و شناورها اقدام به خارج كردن جسد از آب مي كردند." اولين جنازه دختر بچه اي هفت هشت ساله بود كه دستها و پاهايش تكه تكه شده بودند، سپس پيرمردي كه از وسط دو نيم شده بود، بعد كودكي هشت ماهه، تعدادي دست و پاي قطع شده و از جمله مچ پاي زني كه داخل لنگه كفش قرمزي جامانده بود... و بدين ترتيب، اولين گروه جنازه ها در ساعت 5/3 بعداز ظهر توسط يك فروند هاوركرافت نيروي دريايي ارتش جمهوري اسلامي ايران به بندر عباس منتقل شد. |
||
|
۱۲ تیر ۱۳۹۲
|
|||
|
|
پاسخ به: هرچه می خواهد دل تنگت بگو ...!! | ||
|
|
نقل قول A Song of Ice and Fire نوشته:آدم باس از این هنرش دیگران رو هم بهره مند کنه ؛ نه اینکه به بقیه فخر بفروشه .هر چند گمان نمی کنم این هنر شما فراتر از املت و ماکارونی و سالاد سبزیجات رفته باشه ؛ معیار برای تشخیص و برآوردِ دست پخت یک کد بانو قرمه سبزیه  .آباجی بزرگوارتون هم هنر دارن،اما امان از کینه من تا به حال هزار دفعه آشپزی کردم و هزار و یک بار قرمه سبزی پختم هر کی خورده همچنان به زندگی وصل بوده در برخی روایت ها امده که من با قرمه سبزیم مرده ای رو زنده کردم کم الکی نیستما برای اطمینان بیشتر از صحت حرفام میتونین توی وبم از بابا پرس و جو کنین نقل قول A Song of Ice and Fire نوشته:فی الواقع مراتب بهداشتی چنین مطبخ هایی چندان مورد وثوق ما نیست ، در این میانه ی سلکت بین بد و بدتر گزینه ی ما طعام السریع(فست فود) است .دم گربه بهداشتیه اون وقت؟ یه مطبخ آشنا دم دست ندارین؟ |
||
|
۱۲ تیر ۱۳۹۲
|
|||
|
|
پاسخ به: هرچه می خواهد دل تنگت بگو ...!! | ||
|
|
نقل قول A Song of Ice and Fire نوشته:تو یخچال مصنوعی نه ، اما تو یخچالای طبیعیِ جنوبگان چرا !پس بفرما یه سر اونجا تا طعام پیدا کنین آدم باس هزاران هنر داشته باشه تا بتونه گلیم خودشو از آب و گل بکشه بیرون نقل قول A Song of Ice and Fire نوشته:طعام مانده، همین بخش رو شامل می شه .آها به جز کش لقمه فروشی، مطبخ هایی هستن که غذای خونگی درست بکنن و برفوشن |
||
|
۱۲ تیر ۱۳۹۲
|
|||
|
|
پاسخ به: هرچه می خواهد دل تنگت بگو ...!! | ||
|
|
نقل قول A Song of Ice and Fire نوشته:آشپزی ؟البت یه چشمه هایی با تخم مرغ می تونم بیام، آب پز، نیمرو،املت !عسلی هم درست کنین پس من اگر یه روز دست از آشپزی بکشم نون و پنیر رو هرگز رها نمیکنم والدین عزیز شما که رفتن سفر در پی کسب تجربه هیچی غذا درست نکردن؟ حداقل بزارن داخل یخچال مصنوعی که شما فقط زحمت گرم کردنشو بکشین؟ |
||
|
۱۲ تیر ۱۳۹۲
|
|||
|
|
پاسخ به: هرچه می خواهد دل تنگت بگو ...!! | ||
|
|
امشب من و فالوده شیرازی توی خیابونای کرج چه دل و قلوه ای که ندادیم به هم شکم نوشت: کسی که دستش از آشپزی کوتاه باشه، حقشه، تا بیشتر از اینا سرش بیاد |
||
|
۱۲ تیر ۱۳۹۲
|
|||
|
|
پاسخ به: صندلی داغ [ دنی.آلوز | حسین محمدی ] | ||
|
|
سلام چی از جون صندلی داغ میخوای؟ کافی نیست این همه نشستن؟ در طول روز زیاد کار خیر میکنی؟ چه حسیه ناظر پارتی بازی میکنه، صندلی ت زودتر خالی میشه؟ چه روزی کل دنیای مجازی رو ترک میکنی؟ چه هنری داری؟ چه حرفه ای؟ اگه توی مخمصه بیفتی، اونقدر مرد شدی تنهایی حلش کنی؟ از اینکه آذر دنیا امدی به خودت افتخار میکنی؟ راسته که آذریا با همه فرق میکنن؟ چه قدر به فال و این چیزا اهمیت میدی؟ استخاره کردی؟ سر چی؟ چه روزی توی هفته بهتره؟ دلت میخواست ایران دنیا نمیومدی؟ چه قدر اهل ورزشی؟ بازم مراحم میشم |
||
|
۱۲ تیر ۱۳۹۲
|
|||