پاسخ به: با کاروان شعر و موسیقی | |||
---|---|---|---|
نویسنده: donya دوشنبه، ۲۳ شهریور ۱۳۸۸ (۲۰:۰۰) | |||
می خواستم بهت بگم چقد پریشونم, دیدم خودخواهیه...دیدم نمی تونم تحمل می کنم بی تو به هر سختی, به شرطی که بدونم شاد و خوشبختی به شرطی بشنوم دنیات آرومه, که دوسش داری از چشمات معلومه یکی اونجاست شبیه من یه دیوونه , که بیشتر از خودم قدرتو می دونه چیکار کردی که با قلبم به خاطر تو بی رحمم؟ تو می خندی... چه شیرینه... گذشتن...تازه میفهمم! تو رو می خوام تموم زندگیم اینه , دارم می رم ته دیوونگیم اینه نمی رسه به تو حتی صدای من, تو خوشبختی همین بسه برای من... |
تالار گفتمان
آخرین عناوین
آخرین ارسالها
قوانین و مقررات
عاشقان آبی و اناری
مباحث آزاد
لیگ فانتزی
مسابقات سایت
آبی و اناری
گردانندگان سایت
حمایت مالی از سایت
تاریخچه باشگاه
افتخارات باشگاه
زندگینامه بازیکنان
مربیان باشگاه
اسطورههای باشگاه
مقالات سایت
پیوستن به جمع نویسندگان آبی و اناری
مقالات اختصاصی
مقالات آماری تحلیلی
مقالات آنالیز فنی
گالری عکس
پیوستن به جمع همکاران گالری
عکسهای قهرمانی
عکسهای بازیهای بارسا
عکسهای بازیکنان
عکسهای فصل 2016/17
نقشه سایت
سوال یا ابهام خود را مطرح نمایید!
راهنمای عضویت در سایت
مشکل در ورود به سایت
سوالات متداول