پاسخ به: شعر | |||
---|---|---|---|
نویسنده: ⓩⓘⓑⓐ یکشنبه، ۸ اسفند ۱۳۹۵ (۲۰:۵۶) | |||
آمدی درخواب من دیشب چه کاری داشتی ای عجب ازاین طرفهاهم گذاری داشتی راه راگم کرده بودی نیمه شب شایدعزیز یاکه شایدبادل تنگم قراری داشتی مهربانی هم بلدبودی عجب نامهربان بعدعمری یادت افتادکه یاری داشتی سربه زیرانداختی وگفتی آهسته سلام لب فروبستی نگاه شرمساری داشتی خواستم چیزی بگویم گریه بغضم راشکست نه نگفتم سالهاچشم انتظاری داشتی بانوازش می کشیدی آه ومی گفتی ببخش سربه دوشم هق هق بی اختیاری داشتی وقت رفتن بغض کردی خیره ماندی سوی من شایدازدیوانه ی خودانتظاری داشتی صبح بودگل تمام خانه راپرکرده بود کاش می شدبازدرخوابم گذاری داشتی عشق یعنی بی گلایه لب فروبستن،سکوت ....دلخوش ازاینکه شبی بااوقراری داشتی (شهریار) |
تالار گفتمان
آخرین عناوین
آخرین ارسالها
قوانین و مقررات
عاشقان آبی و اناری
مباحث آزاد
لیگ فانتزی
مسابقات سایت
آبی و اناری
گردانندگان سایت
حمایت مالی از سایت
تاریخچه باشگاه
افتخارات باشگاه
زندگینامه بازیکنان
مربیان باشگاه
اسطورههای باشگاه
مقالات سایت
پیوستن به جمع نویسندگان آبی و اناری
مقالات اختصاصی
مقالات آماری تحلیلی
مقالات آنالیز فنی
گالری عکس
پیوستن به جمع همکاران گالری
عکسهای قهرمانی
عکسهای بازیهای بارسا
عکسهای بازیکنان
عکسهای فصل 2016/17
نقشه سایت
سوال یا ابهام خود را مطرح نمایید!
راهنمای عضویت در سایت
مشکل در ورود به سایت
سوالات متداول