پاسخ به: شعر | |||
---|---|---|---|
نویسنده: عادل سلطان غم شنبه، ۲۶ دی ۱۳۸۸ (۱:۴۷) | |||
اي توانائي كه بر جان و جهان فرمانروايي اي خدا! اي همنواي ناله ي پروردگانت زين جهان، تنها تو با سوز دل من آشنايي *** اشك، ميغلتد بمژگانم ز شرم روسياهي اي پناه بي پناهان! مو سپيد روسياه بر در بخشايشت اشك پشيماني فشانم تا بشويم شايد از اشك پشيماني گناهم *** واي بر من، با جهاني شرمساري كي توانم تا بدرگاهت بر آرم نيمه شب دست نيازي؟ با چنين شرمندگيها، كي زدست من بر آيد تا بجويم چاره ي درد دلي از چاره سازي؟ *** اي بسا شب، خواب نوشين، گرم ميغلتد بچشمم خواب ميبينم چو مرغي ميپرم در آسمانها پيكر آلوده ام را خواب شيرين ميربايد روح من در جستجوي ميپرد تا بيكرانها *** بر تن آلوده منگر، روح پاكم را نظر كن دوست دارم تا كنم در پيشگاهت بندگيها من بتو رو كرده ام، بر آستانت سر نهادم دوست دارم بندگي را با همه شرمندگيها *** مهربانا! با دلي بشكسته، رو سوي تو كردم رو كجا آرم اگر از درگهت گوئي جوابم؟ بيكسم، در سايه ي مهر تو ميجويم پناهي از كجا يابم خدائي گر بكويت ره نيابم؟ *** اي خدا! اي راز دار بندگان شرمگينت اي توانائي كه بر جان و جهان فرمانروايي اي خدا! اي همنواي ناله ي پروردگانت زين جهان، تنها تو با سوز دل من آشنايي |
تالار گفتمان
آخرین عناوین
آخرین ارسالها
قوانین و مقررات
عاشقان آبی و اناری
مباحث آزاد
لیگ فانتزی
مسابقات سایت
آبی و اناری
گردانندگان سایت
حمایت مالی از سایت
تاریخچه باشگاه
افتخارات باشگاه
زندگینامه بازیکنان
مربیان باشگاه
اسطورههای باشگاه
مقالات سایت
پیوستن به جمع نویسندگان آبی و اناری
مقالات اختصاصی
مقالات آماری تحلیلی
مقالات آنالیز فنی
گالری عکس
پیوستن به جمع همکاران گالری
عکسهای قهرمانی
عکسهای بازیهای بارسا
عکسهای بازیکنان
عکسهای فصل 2016/17
نقشه سایت
سوال یا ابهام خود را مطرح نمایید!
راهنمای عضویت در سایت
مشکل در ورود به سایت
سوالات متداول