پاسخ به: این حسین کیست که عالم همه دیوانه اوست ... | |||
---|---|---|---|
نویسنده: کمیل چهارشنبه، ۱۷ آذر ۱۳۸۹ (۱۳:۵۳) | |||
این حسین کیست که عالم همه دیوانه اوست؟ این جمله رو بارها شنیدیم ولی ایا میتونیم بگیم فهمیدیم؟ نمیدونم ولی خوب حتی کسایی که بوی از دین نبردن با شندیدن نامش لرزه به اندامشون میافته توصیفش خیلی سخته ولی وقتی میبینی یه هفته مونده به محرم همه اهل محل بحث روزشون اینه که تکیه ها رو بنا کننن و مجالس امسالو بهتر از پارسال برقرار کنن روز اول محرم همه رنگ مشکی به تن میکنن اسمن یا حسین مظلوم روی شیشه های ماشینها به چشم میخوره پرچم های سیاه تمام کوچه ها و خیابونا رو پر میکنه سر هر سه کوچه یه ایستگاه صلواتی میزنن ار روز چهارم دسته های عزاداری تو سرما و گرما زیر افتاب سوزان و برف و بارون در خیابونا عزاداری میکنن چقدر انسانای بودن که تو این روزا شفا و حاجت گرفتن دسته ها از هر کوچه که رد میشن گوسفند جلوشون قربونی میکنن شبای سرد شیر داغ با کیک یزدی نذری مردم به عزادارانه روز شش و هفت و هشت هم میاد و میریه به شدت درد مردم افزوده میشه روز نهم فرا میرسه اخ همین الان اشک تو چشامه نمیتونم ادامه مطلبو راحت تایپ کنم روز نهم میرسه مردم دیگه تحمل ندارن ظهر میشه دوباره دسته ها رو تشکیلی میدن هر قومی با مراسم و ایین خودشون و زبان خودشون عزاداری میکنن ترک ها فارس ها زنجانی ها که واقعا اوج شور حسینی هستن حتی اتباع خارجه هم برای خودشون هیئت ها و تیکه های خاصی دارن شب نهم میرسه و باز هم دسته ولی این شب خیلی با شبای قبلی فرق داره من که خودم یه غم شدیدی تو قلبم زوق زوق میکنه دسته رفتن تموم میشه دلم نمیاد برم خونه دوست دارم تو خیابونا قدم بزنم تو خیابونایی که همه جا پرچم و تصاویر کربلا دیده میشه شب میاد و میره به روز دهم رسیدیم هر سال اینجوریم روز عاشورا صبحانه از گلوم پایین نمیره هیئت سر کوچمون از ساعت 8 صبح نوحه میزاره هر چی مادرم میگه بیا صبحانه بخور نمیتونم پامیشم میرم بیرون خیابونا از ماشینا خالیه یواش یواش مردم جمع میشن بانی های هیئت دارن خیمه هی بزرگی رو وسط خیابون بنا میکنن که ظهر بنا به رسم هر سال با نمایش خاصشون به اتش بکشن مردم میان و جمع میشن زنجیراشونو میگیرن صفا رو تشکیل میدن ولی امروز با بقیه روزا فرق داره چون همه کفشاشونو دراوردن گل به سرو صورتشون زدن دسته تشکیل میشه حرکت میکنن امروز مداح نمیتونه مداحی هر روزشو داشته باشه بغض گلو شو گرفته از صداش تو میکرفون مشخصه تبل ها به صدا در میان بعد از یک ساعت که چرخیدن یواش یواش میان سمت هیئت تا نمایش رو اجرا کنن دسته برگشت دور خیمه ها صف کشیدن ولی هیچ کس دوست نداره زنجیر زدنو قطع کنه مداحم دلش نمیاد ولی......... تمام زنهای بچه هاشونو اوردن تا نمایش رو ببینن مداح میکروفونو خاموش میکنه عزاداران متوجه شدن که دیگه امامشون به شهادت رسیده زنجیز هارو میزارن زمین تبال ها دیگه با ریتم کار نمیکنن همه محکم میکوبن رو تبلشون مردم دور خیمه ها جمع شدن و شروع به سینه زنی کردن مداح با اشک میکروفونو روشن میکنه و مداحی رو از سر میگیره الان دیگه وقتشه خیمه ها به اتش کشیده شد همه دارن گریه میکنن هر سال تو عزاداری به این صحنه که میرسم اینقدر گریه میکنم که چشام میخاد از کاسه بزنه بیرون خیمه ها اتیش کشیده شدن بچه ها از تیکه های نیمه سوز خیمه تبرک برمیدارن عزادارا به صورت حلقه ای دور خیمه ها میچرخن و سینه میزنن عزاداری تموم شد ولی اشک رو چشم همه و غم تو دلاشونو همه برمیگردن خونه هاشون این ظهر هم میاد و میره به شب میرسیم شام غریبان خیلی غریبه هر سال تو شام غریبان حس بدی دارم همه جمع میشن تو هیئت و چراغها رو خاموش میکنن به جاش شمعها رو روشن میکنن اخ اخ چقدر غریبه حالا اگه نگاه کنید میینید بیشتر همین عزادارا خیلی از مسائل دینیشونو هم نمیدونن ولی نام حسین تو جانشونه این جواب این سواله که این حسین کیسیت که عالم همه دیوانه اوست |
تالار گفتمان
آخرین عناوین
آخرین ارسالها
قوانین و مقررات
عاشقان آبی و اناری
مباحث آزاد
لیگ فانتزی
مسابقات سایت
آبی و اناری
گردانندگان سایت
حمایت مالی از سایت
تاریخچه باشگاه
افتخارات باشگاه
زندگینامه بازیکنان
مربیان باشگاه
اسطورههای باشگاه
مقالات سایت
پیوستن به جمع نویسندگان آبی و اناری
مقالات اختصاصی
مقالات آماری تحلیلی
مقالات آنالیز فنی
گالری عکس
پیوستن به جمع همکاران گالری
عکسهای قهرمانی
عکسهای بازیهای بارسا
عکسهای بازیکنان
عکسهای فصل 2016/17
نقشه سایت
سوال یا ابهام خود را مطرح نمایید!
راهنمای عضویت در سایت
مشکل در ورود به سایت
سوالات متداول