| پاسخ به: این حسین کیست که عالم همه دیوانه اوست ... | |||
|---|---|---|---|
نویسنده: عادل سلطان غم دوشنبه، ۷ دی ۱۳۸۸ (۰:۰۶) | |||
| به نام خدا امروز روز عاشورا بود بعد از مدت ها دوري امروز و ديشب سینه زني كردم! فكر نمي كردم اين كارو بكنم ، نمي دونم چه حسي بود منو به خودش ميكشد ؛ ولي سینه زدم! (البته ديشب پذيرايي براي مهمانان هيئت هاي ديگه بود من تو قسمت تداركات بودم ، آخرش يه سينه زني مختصري كرديم.) نمي دونم چه حسي بود وقتي پسر عمه ي من (البته از روي شوخي) گفتش كه بايد ساعت 8:30 بايد حركت كنيم ، با اينكه تقريبا تا ساعت 2 مشغول پذيرايي بوديم و مراسمات خاص و... تا ساعت حدودا 2 طول كشيد؛ بعدش يكي با موبايلش فيلمبرداري كرده بود من رو انداختم بهش تا ساعت 3 ازش بلوتوث گرفتم؛( با اينكه منو نمي شناخت ولي عجب مرامي ريخت به پاي من) نميخوام به حاشيه بكشونم ساعت 3:30 اومديم خونه تا بخوابيم ساعت 5 صبح شد خوابيدم تا ساعت 8:22 دقيقه بيدار شدم ، هر دفعه پسر عمه ي خودمو بيدار ميكردم ميگفت شوخي كردمو ساعت 9:30 يا 10 بايد بريم ، ديگه خوابم نبرد و... ساعت 10:30 پياده رفتيم وقتي رسيديم شروع به سينه زني كرديم ؛ نميدونم با اينكه بعد از مدت ها سينه زني كردم ولي بازم حسو حال قديمو داشتم ، انقدر سينه زدم كه هنوز سينه ي من سرخه و درد ميكنه ، نميدونم مني كه اينهمه مدت سينه زدنو قبول نداشتم و... چرا يه دفعه اينجوري شدم و چه حسيه كه منو ميكشيد خدا ميدونه! هر دفعه با خودم فكر ميكنم ، چي جوري ممكنه كسي انقدر فداكار باشه ، فكر ميكردم شايد بحث قدرت طلبي بوده باشه ، باز ميگم تو قدرت طلبي آدم ديگه خودشو خانوادشو فدا نميكنه و... هر چي فكر ميكنم به خودم ميگم مگه ميشه ، مني كه انقدر نسبت به سينه زني حس بدي داشتم ، اينجوري سينه زني كنم. بعد از ظهر تعذيه به پا شد تعذيه هم بعد از حدود 10 سال ديدم ، يعني وقتي كه 11 سالم بود؛ نماد تعذيه : نمایشٍ يك واقعه ي حماسي اونم به صورت اغراق آميز (البته از ديد من) . نمادي كه شمرو يه آدم بد ذات كه حتي به كودكان كوچك هم رحم نميكنه و... ميمونم از خودم ، از خودمون كه هر سال داريم يه مراسمي رو به عنوان سوگواري برگزار مي كنيم ولي در حقيقت اين مراسم بيشتر شبيه يه جشن ميمونه ، جشني كه هر ساله برگزار ميشه ؛ ما امام حسينو با غذاهاش و... مي شناسيم! جالبه ما به يزدي آنچنان لعنت مي فرستيم كه شراب خواري مي كرد ، عامل اصلي به شهادت رسيدن امام حسين شدو ... ولي به معاويه اي كه پايه ي اسلامي كه حضرت محمد با شرافت و زيبايي اونو بنا كرد ، به سستي بكشه ، همون حالتهاي جهالت عربو دوباره رواج دادو چندين كارهايي كه يزيد به صورت ظاهر انجام ميداد ولي معايه براي حفظ ظاهر اونو مخفيانه انجام ميداد ، ما انسان ها هميشه دنبال ظاهر گرايي بوديم! به هر حال ، نبايد به حال حسين گريست ، بلكه به حال خود بايد گريست كه اگر خود من تو همون دوره بودم ، كاري بدتر از يزيدو شمرو... انجام ميدادم. اي خدا اونا آزادانه زيستند ، من چي ، كسي كه به هر دليلي تو مسجد نزديك بود پايه گذار يه دعوا بشمو تورو نديدم چي ، تو اون زمان ميخواست از حقت دفاع كنم ، نه تقريبا مطمئنم كه بنده ي مخلصت نبودم ، همين جوري كه الان نيستم و........................... | |||
تالار گفتمان
آخرین عناوین
آخرین ارسال‌ها
قوانین و مقررات
عاشقان آبی و اناری
مباحث آزاد
لیگ فانتزی
مسابقات سایت
آبی و اناری
گردانندگان سایت
حمایت مالی از سایت
تاریخچه باشگاه
افتخارات باشگاه
زندگینامه بازیکنان
مربیان باشگاه
اسطوره‌های باشگاه
مقالات سایت
پیوستن به جمع نویسندگان آبی و اناری
مقالات اختصاصی
مقالات آماری تحلیلی
مقالات آنالیز فنی
گالری عکس
پیوستن به جمع همکاران گالری
عکس‌های قهرمانی
عکس‌های بازی‌های بارسا
عکس‌های بازیکنان
عکس‌های فصل 2016/17
نقشه سایت
سوال یا ابهام خود را مطرح نمایید!
راهنمای عضویت در سایت
مشکل در ورود به سایت
سوالات متداول