پاسخ به: مولای متقیان، حضرت علی (علیه السلام) | |||
---|---|---|---|
نویسنده: کاف. میم شنبه، ۲۹ مرداد ۱۳۹۰ (۱۵:۱۹) | |||
بغض نشکفته آه، علی... علی... علی..! سایبان مهربانی بی بدیل دستانت کجاست تا جان پناه یتیمان کوفه باشد؟ شانه های کوهوار حیدری ات کو که هم بازی یتیمان غمگین شود؟ بازوان خیبرگشایت چه شد که حق مظلوم بستاند؟ آه، علی... علی... علی..! دلتنگ دیدار فاطمه بودی، می دانم؛ اما زود بود سایه برگیری از سر زینب علیهاالسلام . مشتاق روی پیامبر . . . مشتاق روی پیامبر صلی الله علیه و آله بودی می دانم؛ اما زود بود تنهایی «دین»، بی استواری شانه هایت. بی تاب و شیفته ملاقات پروردگار خویش بودی، باشد؛ اما هنوز انسان در ابتدای معرفت، سرگردان بود. می دانم چه به روزت گذشته. می دانم هر روز و هر لحظه در آرزوی رفتن بودی، بعد از آن حادثه شوم نگفتنی. «انس تو به مرگ، از انس کودک به پستان مادر بیشتر بود.» «تو مانند پیامبرانی که در جوامع بشری مبعوث می شدند که گنجایش آن پیامبران را نداشتند، در زمانی ظهور کردی که زمان آنان نبود». پسر ملجم، به ضربت شمشیری تو را رهایی داد از دنیای نامردمی ها و برای دنیا، ارمغان آورد، یتیمی و شوربختی را. آه، مولا جان! می روی و خون جگرت را به یادگار می گذاری در سینه شیعه تا هر روز و هر لحظه به یاد غربت خانه نشینی ات خون بگرید. می روی تا هر روز به یاد مظلومیت مطلق ـ شجاع ترین مرد عرب ـ ضجه بزند. تا هر روز از بی وفایی کوفه بنالد. ای اندوهستان درد! تو را دیدند و انکار کردند؛ تو را حقیقت محض را. سلام هایت را شنیدند و جوابی ندادند. غدیر را به فراموشی نشستند و ریسمان بر دستان خدایی ات نهادند. آه، علی... علی... علی..! |
تالار گفتمان
آخرین عناوین
آخرین ارسالها
قوانین و مقررات
عاشقان آبی و اناری
مباحث آزاد
لیگ فانتزی
مسابقات سایت
آبی و اناری
گردانندگان سایت
حمایت مالی از سایت
تاریخچه باشگاه
افتخارات باشگاه
زندگینامه بازیکنان
مربیان باشگاه
اسطورههای باشگاه
مقالات سایت
پیوستن به جمع نویسندگان آبی و اناری
مقالات اختصاصی
مقالات آماری تحلیلی
مقالات آنالیز فنی
گالری عکس
پیوستن به جمع همکاران گالری
عکسهای قهرمانی
عکسهای بازیهای بارسا
عکسهای بازیکنان
عکسهای فصل 2016/17
نقشه سایت
سوال یا ابهام خود را مطرح نمایید!
راهنمای عضویت در سایت
مشکل در ورود به سایت
سوالات متداول