پاسخ به: بحث و تبادل نظر در مورد مسائل روز دین | |||
---|---|---|---|
نویسنده: کمیل سهشنبه، ۴ مهر ۱۳۹۱ (۲۲:۵۲) | |||
ببين بهزاد جان من الان از منظر يه فيلسوف بحث نميكنم من فقط از نظر يه انسان آزاده با ديد باز نگاه ميكنم كه هزاران ديدگاه جلوشو و بايد انتخاب كنه كدوم درسته و كدوم نا درست! تا اينجا امر ميشه گفت كميل ازاده تا همه ديدگاها رو بسنجه ولي آخر سر براي خودش بايد يكي رو انتخاب كنه. وگرنه بحث فيلسوفانه باشه درسته چون وقتي علم فلسفه وارد شد امور دنيوي زير نظر اديان به خصوص اسلام نبود واسه همين ديدگاهاي ضد نقيض زياد بود و مردم دچار سردرگمي ميشدن چون مشتي از حق و مشتي از باطل در هم تنيده شده و فلاسفه وظيفه داشتند تا اونا رو سرو سامون بدن. ولي امروز ، امروز با پيشرفت تكنولوژي ، تكميل دين خدا ، رهايي از قيدو بندهاي اداب و رسومهاي ابتدايي و كهن كميل و بهزاد و يه نفر تو امريكا و يه نفر تو انگليس و يكي تو افريقا همه و همه به يه ميزان توانايي گشتن و پيدا كردن حقيقت رو دارن يه مثل جالب ميزنم ، حقيقت آينه اي بود كه افتاد و شكست و هزاران تكه شد. هركس تكيه از ان يافت و چنان پنداشت كه به حقيقت رسيده است. اين مثال براي زمان صدق ميكرد كه مردم توانايي تشخيص امور رو نداشتند و هيچ وقت اون آينه رو كامل نديده بودند. هرچند الانم همينطوره و ملياردها انسان هستند كه جمال كامل اون آينه حقيقت رو نديدن و ميشه گفت فقط به تكه هاي بي معني و جدا از اون رسيدن. ولي ما نميتونم مدعي بشيم كه اون آينه هيچ وقت كامل نبوده و يا الان نميشه كامل اون حقيقت رو به مردم عرضه كرد. پيچيدش نميكنم مقصود من از آينه اسلامه. چون ما اينجا همه مسلمونيم پس راحت تر اين قضيه برامون دركه كه هر اموري رو پيش اسلام ببري ميتوني حق يا باطل بودنشو تشخيص بدي الان يه بحثي هست فكر كنم بهزاد روش تاكيد داره كه ميگه تكليف كسي كه جمال اسلام بهش تابيده نشده چيه؟ كسي كه تو اون سر دنيا تو محدوده جغرافيايي و اعتقادي خودش بوده چي پس؟ نظر شخصي خودم، الان با اينهمه رشد و تعالي تو صنعت و تكنولوژي هيچ انساني نميتونه ادعا كنه كه نميتونسته دنبال حقيقت باشه و اولين و بزرگترين خرده بهشون وارده. و هر انساني رو كه تو بحث فناوري و تكنولوژي مستطيع يافتيد ميتونيد ازش خرده بگيريد به عنوان يه انسان آزاده چرا تحقيق نكردين؟دنبال علم و دين و حقيقت خوشبختانه كاراكتراي اسلامي با تمامي اصول منطقي و فلسفي و علمي سازگاري داره و از هر دري وارد بشه حقانيتش قابل اثباته. تا اينجا امر من نظرم بر اينه هركسي ميتونه حق بر باطل رو تشخيص بده مگر اينكه دنبالش نرفته باشه در اين صورت فرديه كه خودش مايل به دونستن نيست. نكته دوم اينه كه ما الان اينجا بر اين بحث نميكنيم كه اگه جاي ديگه بوديم چه اعتقادي داشتيم. داريم بحث ميكنيم كه يه امر باطله يا حقه اگه نسبي بهش نگاه كني هيچ امري رو نميتوني ثابت پيدا كني يعني نعوذبالله فاجعه عاشورا و قيام حسيني رو ميشه از يه ديدگاه ديگه بهش نگاه كرد و اسمشو اشتباه گذاشت. غير از اينه؟؟ ولي آيا اين حقيقته؟ اينكه نظريه ثابتي نشه واسه يه چيز ارائه كرد با عقل و خواست بشريت تطبيق داره؟؟ قطعا اينطوري نيست بهزاد عزيز ما مجري نيستيم قرار نيست ما بريم تو كشورهاي غربي اونا رو به جرم مشروب زنا ، فحشا و هزاران عمل اشتباهي كه تو اعتقاداتشون رخنه داره حد بزنيم و مجازات كنيم. ما مختار ممكلت اسلامي خودمونيم ولي اينقدر آزاد هستيم كه بتونيم نتيجه گيري داشته باشيم كه راه اونا درسته يا راه ما و الان به اين نكته توجه نكن كه اونا چي فكر ميكنن، چون تو هر بحث منطقي كه الان بزاري من ميتونم نسبت به عقل و درك اونا از يه مسئله خرده بگيرم (الان ميگي اونا هم ميتونن خرده بگيرن چون خرده گرفتن نسبيه) تو دنيايي كه همه چي نسبي باشه هيچ چيزي به ثبات نخواهد رسيد يعني غايت و هدف افرينش عملا زير سوال ميره چون هركسي واسه خودش يه غايتي درست ميكنه و با توجه بر مبناي نسبي بودن امور ميگه كه حرفش درسته پس هدف خدا كه بازگشايي رمز اسماء خداست و خليفه خدا در زمين بودن چي ميشه؟؟ همه چي زير سوال ميره. اون وقت طبق اين اصول بايد كلا كلامونو بكشيم رو سرمون و هرطور مايليم زندگي كنيم و هيچ اصلي رو نپذيريم و اخر سر هم من فرق اين زندگي كردن و زندگي زمان ارسطو رو نميفهمم.منظورم بحث پروتاگوراسه كه ميگه حقيقت هرچيزيه كه تو ذهنته. و خارج از اون نيست اون وقت من به آب ميگم نفت ، يكي ديگه هم ميگه بنزين و بر اساس اين اصل هممون داريم درست ميگيم من = نقل قول اما تو چطور می خوای به این اصول ثابت برسی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟با تمسك ورزيدن به اصول الهي كه از ذهن پريشون بشر بيشتر ميدونه ما به چيزي اگاهيم كه شما نميدانيد ايا درمورد چيزي كه نميدانيد قضاوت ميكنيد؟ و هزاران آيه كه نشون دهنده محدوديت عقل و عدم دانايي نسبت به امور جهانيه كسي كه به اسلام روي بياره هيچ وقت دچار جهل مركب و ساير جهالت ها نميشه(البته اسلام ناب و اصل و نه تعصبات و اشتباهات فكري) نقل قول بشکاف خودت شكافتي نقل قول قطعا یکی نیستند اما هر دو نسبی هستند،تو به اصل قضیه توجه نکردی کمیل ،نسبی گرایی قضاوت نمی کند اما تابع کثرت گرایی است كثرت گرايي يعني هرچي جمع گفت درسته يه جمعي يه روز ميگه چادر سرمون باشه درسته همون جمع فردا ميگه بي حجابي درسته حقيقت نابود نشد تو اين امر؟ آيا اكثريت مشروعيت مياره؟ مثال ميزنم سپاه اسلام در جنگ عاشوراي حسيني 72 نفر و سپاه دشمن صدها هزار نفر حقيقت اسلام با چه كسيه؟ با نوه پيامبر و فرزند علي و فاطمه؟ يا اكثريت جماعت كوفي؟؟ به نظرم نسبي گرايي فقط فضا رو براي توجيه كردن مسائلي كه در راستاي ميل انسانهاست باز ميزاره يعني باعث ميشه كه هركي هرجور دوست داره برداشت كنه و نه اينكه دنبال حقيقت فقط مانع اين نميشه كه كسايي كه دنبالشن به حقيقت نرسن. ولي كسي رو هم راهنمايي نميكنه |
تالار گفتمان
آخرین عناوین
آخرین ارسالها
قوانین و مقررات
عاشقان آبی و اناری
مباحث آزاد
لیگ فانتزی
مسابقات سایت
آبی و اناری
گردانندگان سایت
حمایت مالی از سایت
تاریخچه باشگاه
افتخارات باشگاه
زندگینامه بازیکنان
مربیان باشگاه
اسطورههای باشگاه
مقالات سایت
پیوستن به جمع نویسندگان آبی و اناری
مقالات اختصاصی
مقالات آماری تحلیلی
مقالات آنالیز فنی
گالری عکس
پیوستن به جمع همکاران گالری
عکسهای قهرمانی
عکسهای بازیهای بارسا
عکسهای بازیکنان
عکسهای فصل 2016/17
نقشه سایت
سوال یا ابهام خود را مطرح نمایید!
راهنمای عضویت در سایت
مشکل در ورود به سایت
سوالات متداول