پاسخ به: شهدا شرمنده ایم ... | |||
---|---|---|---|
نویسنده: سرو جمعه، ۸ بهمن ۱۳۹۵ (۱۱:۲۳) | |||
🌙🌟شــُهـَدٰای مــُدٰافــِع حــــَرَمْ🌟🌙 . (شهید محمدرضا دهقان امیری) وقتی محمدرضا سوریه بود یک روز خیلی دلم برایش تنگ شده بود.به او گفتمپسرم حالا میماندی،درست را تمام می کردی،بعد از تمام شدن دانشگاه میرفتی.))محمدرضا جواب داد:"مادر،صدای هل من ناصر ینصرنی امام حسین(ع)را من الان دارم میشنوم،شما میگویید دوسال دیگر بروم؟شاید آن موقع من محمدرضای الان نبودم،و شاید دیگر این صدا را نشنوم.آخرین تماسش با خانواده دوشنبه هجدهم آبان بود.آن شب به مادرش سپرد که دعا کن شهید شوم و مادر هم به او گفته بود برای شهید شدن باید اخلاص داشته باشی.محمدرضا در جواب به مادرش گفته بود:"این دفعه واقعا دلم رو خالص کردم وهیچ دلبستگی به هیچ چیزی ندارم...الان دیگه سبک بار سبک بارم. به نقل از مادر شهید کتاب ابووصال شما را بهتر و بیشتر با شخصیت این شهید بزرگوار آشنا می کنه. |
تالار گفتمان
آخرین عناوین
آخرین ارسالها
قوانین و مقررات
عاشقان آبی و اناری
مباحث آزاد
لیگ فانتزی
مسابقات سایت
آبی و اناری
گردانندگان سایت
حمایت مالی از سایت
تاریخچه باشگاه
افتخارات باشگاه
زندگینامه بازیکنان
مربیان باشگاه
اسطورههای باشگاه
مقالات سایت
پیوستن به جمع نویسندگان آبی و اناری
مقالات اختصاصی
مقالات آماری تحلیلی
مقالات آنالیز فنی
گالری عکس
پیوستن به جمع همکاران گالری
عکسهای قهرمانی
عکسهای بازیهای بارسا
عکسهای بازیکنان
عکسهای فصل 2016/17
نقشه سایت
سوال یا ابهام خود را مطرح نمایید!
راهنمای عضویت در سایت
مشکل در ورود به سایت
سوالات متداول