پاسخ به: شهدا شرمنده ایم ... | |||
---|---|---|---|
نویسنده: ♥ گیسو کمند ♥ پنجشنبه، ۱۸ خرداد ۱۳۹۱ (۴:۳۵) | |||
یه بار اومدنش خیلی طول کشید بعد از یک ماه اومد من توی آشپزخونه بودم که صدای درب خونه رو شنیدم با خودم گفتم چون یک ماه نیومده بذارم خودش بیاد و اول بهم سلام بده نرفتم استقبالش و توی اشپزخونه موندم تا بیاد سراغم اما هر چه صبر کردم نیومد نگرانش شدم ترسیدم اتفاقی براش افتاده باشه سریع خودم رو به دم درب رسوندم دیدم در حال باز کردن بند پوتینهاش خوابش برده انگار چند روزی نخوابیده بود... همسر حاج همت |
تالار گفتمان
آخرین عناوین
آخرین ارسالها
قوانین و مقررات
عاشقان آبی و اناری
مباحث آزاد
لیگ فانتزی
مسابقات سایت
آبی و اناری
گردانندگان سایت
حمایت مالی از سایت
تاریخچه باشگاه
افتخارات باشگاه
زندگینامه بازیکنان
مربیان باشگاه
اسطورههای باشگاه
مقالات سایت
پیوستن به جمع نویسندگان آبی و اناری
مقالات اختصاصی
مقالات آماری تحلیلی
مقالات آنالیز فنی
گالری عکس
پیوستن به جمع همکاران گالری
عکسهای قهرمانی
عکسهای بازیهای بارسا
عکسهای بازیکنان
عکسهای فصل 2016/17
نقشه سایت
سوال یا ابهام خود را مطرح نمایید!
راهنمای عضویت در سایت
مشکل در ورود به سایت
سوالات متداول