پاسخ به: روانشناسی و مشاوره | |||
---|---|---|---|
نویسنده: کاف. میم دوشنبه، ۲ آبان ۱۳۹۰ (۱۵:۵۵) | |||
رابطه شما با مادرتان چگونه است؟! 1. ميتوانم بگويم كه من و مادرم: دائما و به طور مرتب با يكديگر حرف ميزنيم و تمام جزييات مربوط به يكديگر را ميدانيم. مثل دو دوست صميمي يكديگر را راهنمايي ميكنيم و بدون مشورت با هم، دست به هيچ كارينميزنيم. رابطه سردي بين ما حاكم است و اصلا احساس صميميت و نزديكي با هم نميكنيم. 2. نظرم در مورد مادرم چنين است: زني است كه عاشقانه دوستش دارم، ولي نميتوانم هميشه با او كنار بيايم. فرشتهاي است در قالب يك مادر. او فردي است با مشكلات و مسايل مربوط به خودش. 3. وقتي احساس دلتنگي به سراغم ميآيد، دوست دارم مادرم: دائما حالم را بپرسد تا مطمئن شود كه حالم خوب است. با يك كاسه سوپ مرغ داغ دستپخت خودش، مجله و پتو به سراغم بيايد. مرا به حال خودم رها كند تا حالم بهتر شود. 4. در ايام تعطيل، برايم مهم است كه: حتما با مادرم در تماس باشم. در كنار مادرم باشم. اوقاتي را براي خودم و به تنهايي سپري كنم. 5. در مورد دوستان و ارتباطاتم: راجع به آنها، هيچ حرفي به مادرم نميزنم. مادرم را در جريان تمام جزييات قرار ميدهم. در كل، با مادرم صحبت ميكنم. 6. اگر مادرم خواهش و تقاضايي از من داشته باشد، من: نهايت سعي و تلاشم را براي كمك به او، به كار ميبندم. بيچون و چرا و لحظهاي تأمل، خواستهاش را برآورده ميكنم. ابتدا بايستي برنامه زماني خودم را بررسي كنم و بعد جواب مادرم را بدهم 7. به مناسبتهاي خاص، براي مادرم كارت تبريك ميفرستم: گاهي اوقات. هميشه. هرگز. 8. نگرش و ديد كليام از دنيا و زندگي چنين است: دنيا مكاني تلخ و شيرين و زندگي در آن فراز و نشيبهاي خاص خودش را دارد. دنيا مكاني امن و دوست داشتني است و زندگي در آن راحت و نشاط بخش است. دنيا مكان ناامن و خطرناكي است كه زندگي در آن دشوار و توأم با سختي است. 9. اگر بچهدار شويد، چگونه مادري خواهيد بود؟ صميمي و پراحساس. دلسوز و رئوف. محتاط و مراقب. 10. من و مادرم از طريق تلفن، اي ميل يا ديدار يكديگر: هر چند هفته يكبار يا شايد هم بيشتر، از حال هم باخبر هستيم. بيشتر از دو مرتبه در هفته از حال يكديگر باخبر ميشويم. از حال هم باخبر نيستيم و فقط سالي ماهي يك مرتبه، به طور اتفاقي، از حال و احوال هم جوياميشويم. 11. وقتي مادرم لطف خاصي در حقم ميكند، چنين احساسي به من دست ميدهد: كمي معذب ميشوم. ارزش خاصي براي آن قايل ميشوم و قدرداني ميكنم. مكدر و رنجيده خاطر ميشوم. 12. در مقايسه با اكثر افراد، ميتوانم بگويم كه ارتباطم با مادرم: متعارف است. خاص و منحصر به فرد است. بد و متشنج است. 13. وقتي ميخواهم اوقاتي را با مادرم بگذرانم، من: آرزو ميكنم كه ايكاش ميتوانستم لذت بيشتري از گذران وقت با او ميبردم. احساس ميكنم كه بايستي اوقات بيشتري را با او سپري كنم و رابطهمان طوري باشد كه اودسترسي بيشتري به من داشته باشد. تصور ميكنم كه اوقات خيلي زيادي را با هم سپري ميكنيم ـ شايد هم بيش از حد. 14. وقتي قرار است اوقاتي را با ديگر هم جنسهايم سپري كنم: به نظرم، راحتترين كار ممكن اين است كه با دوستان صميمي و نزديكم، خودم باشم. به نظرم، از اين كه خودم باشم احساس راحتي بيشتري به من دست ميدهد. به نظرم، نشان دادن هويت واقعيام، خيلي سخت و دشوار است. 15. در دوره خردساليام: با پدر يا خواهر و برادرانم صميميتر بودم. با مادرم، خيلي صميمي و راحت بودم. با هيچ كس احساس صميميت و نزديكي نميكردم. 16. وقتي قضيه اعتماد كردن به ديگران، به ميان ميآيد، من: ناخودآگاه به همه اعتماد ميكنم. كاري ميكنم كه اعتماد آنها به من جلب شود. با شك و ترديد پيش ميروم تا اين كه وفاداري و قابل اعتماد بودنشان به من ثابت شود. 17. وقتي مشكلي پيدا ميكنم، معمولا: آن را به تنهايي حل ميكنم. اگر واقعا نيازمند كمك باشم درخواست كمك ميكنم. فورا از ديگران درخواست كمك ميكنم. 18. در زندگي: بايستي همه چيز را به همان شكلي كه هستند ـ خوب يا بد ـ پذيرفت و با همه چيز كنار آمد. براي دستيابي به موفقيت، بايستي سعي و تلاش به خرج داد. بايد براي ديگران ارزش و اهميت خاصي قايل بود. |
تالار گفتمان
آخرین عناوین
آخرین ارسالها
قوانین و مقررات
عاشقان آبی و اناری
مباحث آزاد
لیگ فانتزی
مسابقات سایت
آبی و اناری
گردانندگان سایت
حمایت مالی از سایت
تاریخچه باشگاه
افتخارات باشگاه
زندگینامه بازیکنان
مربیان باشگاه
اسطورههای باشگاه
مقالات سایت
پیوستن به جمع نویسندگان آبی و اناری
مقالات اختصاصی
مقالات آماری تحلیلی
مقالات آنالیز فنی
گالری عکس
پیوستن به جمع همکاران گالری
عکسهای قهرمانی
عکسهای بازیهای بارسا
عکسهای بازیکنان
عکسهای فصل 2016/17
نقشه سایت
سوال یا ابهام خود را مطرح نمایید!
راهنمای عضویت در سایت
مشکل در ورود به سایت
سوالات متداول