پاسخ به: خاطره نویسی! | |||
---|---|---|---|
نویسنده: Carles Aleñá یکشنبه، ۱۹ دی ۱۳۹۵ (۳:۵۰) | |||
نقل قول † † † † sidarta † † † † نوشته:قضیه برمیگرده به 2سال پیش... روزی که با صمیمی ترین دوستم سر چیزای بی مورد دعوام شد حرفاش منطقی بود اما من ... دوستام همه طرف اونو گرفتن و تا آخر روز هیشکی باهام حرف نزد رفتم خونه. گریه کردم. خیلی گریه کردم با خدا بحث کردم . کلی دعوا کردم باهاش آخرشم بهش گفتم : من با تو قهرم... همینطوری که داشتم گریه میکردم صدای گوشیم اومد . صدای اس ام اس بود . گفتم شاید یکی از دوستامه . گوشیمو برداشتمو خوندم : خدا را ببین که به حرف های بدون فکر بنده هایش میخندد! شماره ..... ناشناس رفتم تو فکر . کاملا تحت تاثیر قرار گرفتم . بعد دو-سه دقیقه همون آدم نوشت : عذر میخوام . اشتباهی فرستادم براش نوشتم : تو منو از خواب غفلت بیدار کردی ... ممنونم یه ستیکر خنده فرستاد ! فرداش با یه جعبه شیرینی رفتم مدرسه و از بقیه بچه ها عذر خواهی کردم ... عجیب بود ! |
تالار گفتمان
آخرین عناوین
آخرین ارسالها
قوانین و مقررات
عاشقان آبی و اناری
مباحث آزاد
لیگ فانتزی
مسابقات سایت
آبی و اناری
گردانندگان سایت
حمایت مالی از سایت
تاریخچه باشگاه
افتخارات باشگاه
زندگینامه بازیکنان
مربیان باشگاه
اسطورههای باشگاه
مقالات سایت
پیوستن به جمع نویسندگان آبی و اناری
مقالات اختصاصی
مقالات آماری تحلیلی
مقالات آنالیز فنی
گالری عکس
پیوستن به جمع همکاران گالری
عکسهای قهرمانی
عکسهای بازیهای بارسا
عکسهای بازیکنان
عکسهای فصل 2016/17
نقشه سایت
سوال یا ابهام خود را مطرح نمایید!
راهنمای عضویت در سایت
مشکل در ورود به سایت
سوالات متداول