به اولین سایت تخصصی هواداران بارسلونا در ایران خوش آمدید. برای استفاده از تمامی امکانات سایت، ثبت نام کنید و یا با نام کاربری خود وارد شوید!

شناسه کاربری:
کلمه عبور:
ورود خودکار

نحوه فعالیت در انجمن‌های سایت
دوستان عزیز توجه کنید که تا زمانی که با نام کاربری خود وارد نشده باشید، تنها می‌توانید به مشاهده مطالب انجمن‌ها بپردازید و امکان ارسال پیام را نخواهید داشت. در صورتی که تمایل دارید در مباحث انجمن‌های سایت شرکت نمایید، در سایت عضو شده و با نام کاربری خود وارد شوید.

پیشنهاد می‌کنیم که قبل از هر چیز، با مراجعه به انجمن قوانین و شرح وظایف ضمن مطالعه قوانین سایت، با نحوه اداره و گروه‌های فعال در سایت و همچنین شرح وظایف و اختیارات آنها آشنا شوید. به علاوه دوستان عزیز بهتر است قبل از آغاز فعالیت در انجمن‌ها، ابتدا خود را در تاپیک برای آشنایی (معرفی اعضاء) معرفی نمایند تا عزیزان حاضر در انجمن بیشتر با یکدیگر آشنا شوند.

همچنین در صورتی که تمایل دارید در یکی از گروه‌های کاربری جهت مشارکت در فعالیت‌های سایت عضو شوید و ما را در تهیه مطالب مورد نیاز سایت یاری نمایید، به تاپیک اعلام آمادگی برای مشارکت در فعالیت‌های سایت مراجعه نموده و علائق و توانایی های خود را مطرح نمایید.
تاپیک‌های مهم انجمن
ارسال گزارش یک مورد قابل بررسی در مورد پیام زیر در تالار گفتمان
متن گزارش:*
 

پاسخ به: داستانک!
نویسنده: beautiful queen
جمعه، ۹ اسفند ۱۳۹۸ (۱۶:۵۵)
ترس
قسمت هجدهم

مادرش شام رو آورد بالا خونه ما. وقتی اومد بالا دید من و مهران حرف نمیزنیم باهم. تا مهران میرفت تو اتاق میگفت چی شده؟ منم که عادت چغولی کردن نداشتم، فقط میگفتم هیچی نشده.
تا موقع شام. سر سفره نشسته بودیم . من که اونقدر اعصابم خرد بود که فقط به احترام مادر مهران نشسته بودم سر سفره
یهو مهران دوباره شروع کرد: بیا این سُفره امونه . مثل بدبختا زندگی میکنیم.

من ذره ای اهمیت ندادم به حرفش چون دیگه فهمیده بودم نود درصد کارا و حرفاش تمارضِ برای اینکه هرکاری دلش میخواد بکنه.
ولی مادرش طاقت نیاورد.
گفت وا یعنی چی؟ خداروشکر همه چی دارید که.
همین کافی بود تا مهران گازش رو بگیره. دوباره شروع کرد که :همه چی داریم؟ میدونی تمام گوشت و مرغ تو یخچال رو باباش خریده؟
همینطور که حرف میزد صداش هی بالاتر میرفت. من هم تمام مدت هیچی نمیگفتم انگار که نه انگار مهران مدام صداش بالاتر میرفت.
مادرش گفت خب اشکالی نداره ان شاالله میری سر کار همه چی مثل قبل میشه.
(گاهی فکر میکنم کاش اون لحظه مادرش هیچ حرفی نزده بود٫)
این رو که مادرش گفت ، مهران از سر سفره پاشد. شروع کرد به داد زدن : میبینی مامان؟ من خودم رو بدبخت کردم، خدا گفت زن بگیرید خوشبختتون میکنم، پس کو؟ اون آخوندای بی همه کس همه زندگیمون رو نابود کردن و...
شروع کرد به فحش های ناموسی بدجور دادن به اول تا آخر مملکت و رهبری و...
بعدم دید خالی نمیشه، دوباره شروع کرد به گیر دادن به من.
-اینو میبینی؟ اینم بدبخت کردم خودمم بدبخت کردم. چقدر احمق بودم زن گرفتم من. هی رفیقام بهم گفتن مهران تو که همه چی داری خر نشو زن برا چیته٫؟راست میگفتن دوستام،آدم برا یه لیوان شیر گاو نمیخره که.
باید میرفتم دختر بازی میکردم، عشق و حال میکردم،الکی خودم رو بدبخت کردم. اینم بدبخت کردم.
بعدم شروع کرد به خود زنی.من تمام اون لحظه ها حتی از سرِجایم بلند هم نشدم. حالم ازش بهم میخورد. از اینکه هروقت مادرش بود بیشتر ننه من غریبم بازی در میاورد.
مادرش هم اون وسط بال بال میزد که نکن مهران نکن، اشکال نداره ، تو درست میگی، آروم باش تورو خدا آروم باش. اینکارا رو که مادرش میکرد مهران،بیشتر دور میگرفت تاجاییکه ، لیوان رو شکست و میگفت الان رگ خودم رو میزنم.
اونقدر این صحنه ها برام مسخره و تکراری شده بودن، که داد زدم ،مادرِ من ولش کن،بذار هر غلطی میخواد بکنه. مگه نمیبینی شما که میگی آروم باش هی بدتر میکنه؟

ولی خب اونم مادر بود. نمیتونست این حالت پسرش رو ببینه. مخصوصا که مریض هم بود.
دیگه اعصابی برام باقی نمونده بود. مهران خوب که به همه فحش داد و داد زد و چیز خرد کرد ، بالاخره خسته شد و رفت حمام.
همونجا تصمیمم رو گرفتم . گفتم به محض اینکه مامانم اینا از سفر بیان بار و بندیلم رو جمع میکنم و میرم خونشون.




فعالترین کاربران ماه انجمن
فعالیترین کاربران سایت
اعضای جدید سایت
جدیدترین اعضای فعال
تعداد کل اعضای سایت
اعضای فعال
۱۷,۹۳۴
اعضای غیر فعال
۱۴,۳۶۳
تعداد کل اعضاء
۳۲,۲۹۷
پیام‌های جدید
بحث آزاد در مورد بارسا
انجمن عاشقان آب‍ی و اناری
۵۸,۱۹۹ پاسخ
۸,۳۹۷,۰۷۷ بازدید
۳ روز قبل
Salehm
علمی/تلفن هوشمند/تبلت/فناوری
انجمن علمی و کاربردی
۲,۴۱۹ پاسخ
۴۳۷,۲۹۹ بازدید
۴ روز قبل
javibarca
بحث در مورد تاپیک های بخش سرگرمی
انجمن سرگرمی
۴,۶۶۴ پاسخ
۵۴۷,۷۰۱ بازدید
۸ روز قبل
یا لثارات الحسن
هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
انجمن مباحث آزاد
۷۶,۴۹۱ پاسخ
۱۱,۶۵۷,۰۸۸ بازدید
۸ روز قبل
یا لثارات الحسن
مباحث علمی و پزشکی
انجمن علمی و کاربردی
۱,۵۴۷ پاسخ
۷۴۷,۹۷۹ بازدید
۱ ماه قبل
رویا
مســابــقـه جــــذاب ۲۰ ســــوالـــــــــــــــــــی
انجمن سرگرمی
۲۳,۶۵۸ پاسخ
۲,۲۰۶,۹۰۶ بازدید
۱ ماه قبل
رویا
برای آشنایی خودتون رو معرفی کنید!
انجمن مباحث آزاد
۷,۶۴۲ پاسخ
۱,۲۴۱,۰۲۲ بازدید
۶ ماه قبل
مهسا
اسطوره های بارسا
انجمن بازیکنان
۳۴۳ پاسخ
۸۶,۲۱۸ بازدید
۶ ماه قبل
jalebamooz
جام جهانی ۲۰۲۲
انجمن فوتبال ملی
۲۲ پاسخ
۱,۹۹۹ بازدید
۱۰ ماه قبل
phaidyme
تغییرات سایت
انجمن اتاق گفتگوی اعضاء و ناظران
۱,۵۵۷ پاسخ
۲۷۷,۵۸۸ بازدید
۱۱ ماه قبل
یا لثارات الحسن
حاضرین در سایت
۲۲۲ کاربر آنلاین است. (۱۱۶ کاربر در حال مشاهده تالار گفتمان)

عضو: ۰
مهمان: ۲۲۲

ادامه...
هرگونه کپی برداری از مطالب این سایت، تنها با ذکر نام «اف سی بارسلونا دات آی آر» مجاز است!