پاسخ به: من و بارسا | |||
---|---|---|---|
نویسنده: Fighter سهشنبه، ۱۹ مهر ۱۳۹۰ (۱۶:۱۵) | |||
فوتبال در سرزمین مردگان! هوا سرده اوایل پاییزه اما هوا خیلی سوز داره! با یه سری از بچه ها شب اومدیم بیرون دنی و لئو هستن کاپیتان هست ویکی اومده آندی خودش پیشنهاد داد بریم بیرون و یه شب خوش بگذرونیم ژاوی رو با زور آورد و منم با پدرو اومدم رفتیم با هم یه سوپ داغ خوردیم و جیگرامون گرم شد.بعد کلی با هم از بازی یکشنبه حرف زدیم اشتباهایی که کردیم لئو خوشحال بود که 3 تا گل زده بعدش پاشدیم که برگردیم خونه.من داشتم واسه پدرو از آرزوهام حرف میزدم از اینکه چقدر ماجراجویی دوست دارم. که یهو صدای عجیبی از پشت سرمون اومد. همه باهم برگشتیم روی هوا یه چیزی شبیه گردباد بود که داشت همه چیزو به سمت خودش میکشید. ما خیلی تلاش کردیم که در بریم اما نشد و همه با هم رفتیم توش! چشمامونو که باز کردیم تو یه جای تاریک و عجیب بودیم صدایی اومد:شما فوتبال بازی میکنید!؟ .... |
تالار گفتمان
آخرین عناوین
آخرین ارسالها
قوانین و مقررات
عاشقان آبی و اناری
مباحث آزاد
لیگ فانتزی
مسابقات سایت
آبی و اناری
گردانندگان سایت
حمایت مالی از سایت
تاریخچه باشگاه
افتخارات باشگاه
زندگینامه بازیکنان
مربیان باشگاه
اسطورههای باشگاه
مقالات سایت
پیوستن به جمع نویسندگان آبی و اناری
مقالات اختصاصی
مقالات آماری تحلیلی
مقالات آنالیز فنی
گالری عکس
پیوستن به جمع همکاران گالری
عکسهای قهرمانی
عکسهای بازیهای بارسا
عکسهای بازیکنان
عکسهای فصل 2016/17
نقشه سایت
سوال یا ابهام خود را مطرح نمایید!
راهنمای عضویت در سایت
مشکل در ورود به سایت
سوالات متداول