گمنام نوشته:

خب منم اومدم یه ذره بنقدم.

اولا که همه دوستان اشاره کردن یه ذره 0 و 100 ی.
بعضی وقتا هم تعادل خوبه.

این خصلتت که کاری رو که انجام میدی سعی میکنی به بهترین وجه انجام بدی رو تحسین میکنم، من خودمم اینجوریم یعنی نمیتونم سَمبَل کنم ولی به نظر من چنین آدمایی سر خودشون رو نباید زیادی شلوغ کنن این باعث میشه کیفیت کارشون هیچوقت به دل خودشون نشینه و کارشون به چشم بقیه هم نیاد.

بعضی مسائلم خیلی جدی میگیری، آدم بعضی وقتا باید بی خیالی طی کنه.

بعدشم با وجود اینکه با اکثر حرفای مارال مخالفم با این یه دونش خیلی حال کردم(البته نه با اون آب و تابی که مارال گفتا)، تو سعیتو میکنی که کارو به بهترن وجه انجام بدی ولی خب به دلیل همون شلوغ بودن سرت(البته فکر کنم) بعضی وقتا کیفیتی که میخوای در نمیاد، آدم اینجور وقتا دیگه خیلی هم نباید خودشو خورد کنه این باعث میشه همیشه تو سری خور باشی نه به اون شوری مارال نه به بی نمکی تو.(البته این یه قسمت برداشتی بود که از حرفای مارال کردما.)

یه جورایی هم حس میکنم برا در و دیوار هم دل میسوزونی. خوبه آدم دلسوز باشه ولی نه دیگه در این حد.

در آخر هم امیدوارم همیشه موفق باشی.

D E X T E R نوشته:

سلام

شناخت محدودی نسبت به سولماز خانوم دارم ، ولی با همین شناخت نصفه و نیمه ایشون رو فردی بااراده و کاری شناختم !

نفریه که میشه روش حساب کرد ! تو مقاطع حساسی که سایت نیاز به کمک داشته ، زحمت کشیده و جای خالی خیلیا رو پر کرده !

در کل برا من دوست خوبی بوده و من توی این مدت بدی ازش ندیدم