پاسخ به: هرچه می خواهد دل تنگت بگو ... | |||
---|---|---|---|
نویسنده: DaSHa دوشنبه، ۳۰ دی ۱۳۸۷ (۱۴:۲۶) | |||
من کلا در زمان آینده به سر میبرم! از وقتی که با راز آشنا شدم ( میلاد بهم یاد داد) دیگه حتی 1 ثانیه هم به وضعیت الانم فکر نمیکنم! حتی اونقدر اوضاعم بی ریخت شده که چند شب پیش داشتم فکر میکردم یادم اومد الان یه 15_16 ماهی میشه که حتی ننشستم 2 دقیقه در مورد یه موضوع(حالا هر چی میخواد باشه!)با بابام یا بقیه ی اعضای خانوادم حرف بزنم! کلا روزی 6_7 تا سلام میدم و تمام تا روز بعد!موقع غذا هم فقط میخورم و میرم! این که من در آینده دارم زندگی میکنم از یه طرف بهم انگیزه میده( راز!!) از یه طرف هم وضعیت الانم یادم رفته! الان نزدیک 1 ساله که خونه ی هیچ کد.م از دایی هام نرفتم! چند وقت پیش دعوت بودیم برام اسفند دود کردن که بالاخره یادی از فک و فامیل هم کردم! ولی خوب...سعی میکنم اوضاعم رو بهتر کنم! کم کم حس میکنم یکی بیاد منو ببینه با روانی ها اشتباه می گیره! |
تالار گفتمان
آخرین عناوین
آخرین ارسالها
قوانین و مقررات
عاشقان آبی و اناری
مباحث آزاد
لیگ فانتزی
مسابقات سایت
آبی و اناری
گردانندگان سایت
حمایت مالی از سایت
تاریخچه باشگاه
افتخارات باشگاه
زندگینامه بازیکنان
مربیان باشگاه
اسطورههای باشگاه
مقالات سایت
پیوستن به جمع نویسندگان آبی و اناری
مقالات اختصاصی
مقالات آماری تحلیلی
مقالات آنالیز فنی
گالری عکس
پیوستن به جمع همکاران گالری
عکسهای قهرمانی
عکسهای بازیهای بارسا
عکسهای بازیکنان
عکسهای فصل 2016/17
نقشه سایت
سوال یا ابهام خود را مطرح نمایید!
راهنمای عضویت در سایت
مشکل در ورود به سایت
سوالات متداول