Re: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... | |||
---|---|---|---|
نویسنده: محمدعلی دوشنبه، ۳ فروردین ۱۳۹۴ (۱۷:۲۰) | |||
چند وقته پیش بود که فهمیدم چقدر در زبان عربی فقیر هستن جوونایه مملکتمون دوستان رفته بودن کربلا و در اون سفر معنوی با هزاران خاطرات خوب اعم از خاطرات معنوی و غیرمعنوی برگشتن. اما در بینه این خاطرات یک خاطره وجود داشت که بد جوری تو ذوق میزد خاطره ی مذکور بدین شرح است: یه روز جمعی از دوستان رفته بودن خرید، در راه برگشت یه پسره عراقی رو دیدن که گاری داشت و بار حمل میکردو پول میگرفت. دوستان گرام هوس کردن دسته جمعی برن رویه این گاری و عکس یادگاری بگیرن!! در نتیجه رفتن رو گاری که عکس بگیرن. همه نشستن و عکس دسته جمعی گرفتن، بعد ازینکه تموم شد نمیدونم این پسره عراقی چی کار کرد با گاری که یهو همه افتادن!! و خودش قش قش داشت بهشون میخندید!! این وسط شلواره پسر عمویه گرامی ما که ظاهرا گرون قیمت و نو هم بود پاره شد. انقدر عصبانی شد اول میخواست پسره رو بزنه! ولی دید جَو طوری نیست که بخواد باهاش فیزیکی در گیر بشه تصمیم گرفت عصبانیتش رو جوره دیگه خالی کنه رو سره اون پسره که دقیقا فاجعه همین جا رخ داد. خواست به طرف یه فحشه بد بده!!! مازندرانی ها به فحشی که این پسر عموی سبک مغزه ما میخواست بده میگن ماره فوش(فحش مادر) فاجعه اینجا بود که اون فحشش مازندرانی بود ولی ضمیر فحش عربی!! باز قسمته دردناکش اینجاست، به جای اینکه بگه انتَ فلان گفت اَنا فلان!!! من سکوت میکنم تا دوستان مازندرانی به سروصورته خودشون بزنن!! پ.ن: ینی آبروی خاندان ذبیح نژاد، که ما سال های سال برای به دست اوردنش زحمت ها کشیده بودیم رو در یک لحظه بر باد داد!! |
تالار گفتمان
آخرین عناوین
آخرین ارسالها
قوانین و مقررات
عاشقان آبی و اناری
مباحث آزاد
لیگ فانتزی
مسابقات سایت
آبی و اناری
گردانندگان سایت
حمایت مالی از سایت
تاریخچه باشگاه
افتخارات باشگاه
زندگینامه بازیکنان
مربیان باشگاه
اسطورههای باشگاه
مقالات سایت
پیوستن به جمع نویسندگان آبی و اناری
مقالات اختصاصی
مقالات آماری تحلیلی
مقالات آنالیز فنی
گالری عکس
پیوستن به جمع همکاران گالری
عکسهای قهرمانی
عکسهای بازیهای بارسا
عکسهای بازیکنان
عکسهای فصل 2016/17
نقشه سایت
سوال یا ابهام خود را مطرح نمایید!
راهنمای عضویت در سایت
مشکل در ورود به سایت
سوالات متداول