پاسخ به: صندلی داغ [محمد جمشیدی | katalan.leo] | |||
---|---|---|---|
نویسنده: forca barca سهشنبه، ۱۴ آذر ۱۳۹۶ (۱۸:۱۵) | |||
نقل قول Anis نوشته:نقل قول forca barca نوشته:برای شروع یه چندتا پوکر فیس بریم اینا چیه این چه صندلی داغیه صندلی داغ ینی سوزش اگه اونی که بعضی وقتا الن دی جنرس واسه مهموناش میذاره صندلی داغه پس این چیه یواش یواش دیگه هنوز چند روزی رو صندلی داغ هستید سوالای سخت رو همین روز اول بپرسیم که نمیشه خب یه چند تا سوال هم بپرسم ۱. با خواهر برادرتون چقدر دعوا میکردید موقعی که بچه بودید؟ کی بیشتر میزدتون و کی رو بیشتر میزدید؟ ۲. تنبیه فیزیکی هم شدید تا حالا؟ اگه آره بدترینش چه موقعی بود؟ ۳. اگه میتونستید حیوون خونگی داشته باشید، چه حیوونی رو انتخاب میکردید؟ ۴. از چی بیشتر میترسید؟ ۵. یکی از خاطرات خیلی خوب بچگیتونو تعریف کنید 1)والا من که بچه اخر بودم و با اختلاف زیاد پس اگر قرار بود دعوایی بشه باس من کتک میخوردم نه دعوام نشده یادم نمیاد فقط یه بار یادمه با داداشم دعوام شده بود منم که زورم بهش نمیرسید چون از من بزرگتر بود کفشاشو برم قایم کردم توی ماشین لباسشویی دستی داشتیم تو حیاط صبح پاشده بود بره مدرسه دیده بود کفشاش نیست اینورو اونور مامانم بیدارم کرد تو کفشای ابوذرو ندیدی گفتم چرا قایمش کردم یا معذرت خواهی میکنه ازم میگه غلط کردم یا نمیگم کجاس مامانم گفت حالا الان صبحه بده بهش بره مدرسه گفتم نمیدم گفت نکن دیرش میشه گفتم نمیگم داداشم گفت خیله خب ببخشید کفشامو بده گفتم باید بگی غلط کردم یهو دیدم مامانم گفت مثل اینکه اینجوری نمیشه یهو دیدم رفت کمربندو اورد دیدم نه مثل اینکه جدیه گفتم غلط کردم غلط کردم گذاشتمش تو ماشین لباسشویی تو حیاط خلاصه نتونستیم به غلط کردن بندازیمش 2)اووووووووه تا دلت بخواد از مامانم کتک خوردم از بابام فقط یه بار کتک خوردم اونم یه پس گردنی بهم زد ولی مامانم همیشه با کمر بند دنبالم بود اکثرشم به خاطر این بود که یا تو کلوپ بودم یا تو کوچه فوتبال بودم زخم و زیلیو خاکی بر میگشتم 3)حیوونایی که من دوس دارم اقلا تو خونه جا نمیشن از بین حیوونام خرو اسبو خیلی دوس دارم 4)من از سگ خیلی میترسم یکی از برنامه هامم اینه چند وقتی یه سگ بگیرم ترسم ازش بریزه 5)خب بچگی که گند کاری زیاد داشتم خاطرات جالب زیاد دارم یادمه بچه که بودم اون موقع ها شلوار و گرمکن ست هرکی داشت خیلی شاخ بود منم هم شلوار خریده بودم هم گرمکن هم کتونی مامان بابام نبودن داداشمو ابجیم خونه بودن منم یه توپ کوچیک داشتم ولی شیشه ای مانند بود خلاصه باهاش فوتبال بازی میکردمو گزارش میکردمم خودم دریبل میزدمو گل میزدمو یک آن هیجانش خیلی رفت بالا توپو با دست انداختم بالا گفتم حالا این بازیکن یا سانتر براش انجام میشه با روی پا شوت میزنه خلاصه توپو انداختم بالا و اومد رو پام شوتیدم اون موقع ها خونه ها طاقچه داشت ما اینمون رو طاقچمون بود من اینو که شوتیدم رفت خورد وسط اینه اینه خوردو خاکشیر شد یهو دیدم داداشمو ابجیم با قیافه بهت زده دارن نگام میکنن منم که بعد صدای خورد شدن آینه کم کم به خودم اومده بودم که چیکار کردم جفت دستامو زدم تو سرم با زانو نشستم رو زمین گفتم واااااای حالا چیکار کنم مامان میکشتم یهو گفتم فهمیدم رفتم تیکه های اینه رو جمع کردم خودشم ورداشتمو بردم گذاشتم پشت ماشین لباسشویی دستیمون تو حیاط و برگشتم داداشم گفت خب چیکا کردی گفتم هیچی دیگه قایمش کردم حله یهو دیدم داداشمو ابجیم دارن زمینو گاز میگیرن گفتم واسه چی میخندید داداشم همینجوری که داشت میخندید گفت ینی مامان بابا بیان نمیگن اینه به اون بزرگی چی شده که تو قایمش کردی دیدم راس میگه گفتم خب میگیم دزد برد اینو گفتم خندشون شدید تر شد داداشم گفت دزد بیاد تو خونه ما اینه ببره ؟؟؟ دیدم منطقیه دوباره گفتم وااای پس حالا چیکار کنم داداشم گفت خب بگو شکوندمش دیگ اتفاقه گفتم من دیروز کتک خوردم واسه کتک خوردن دوباره زوده گفت نترس چیزی نمیشه منم واسه اینکه مامان بابامو اماده کنم یه نامه نوشتم مامان و بابای عزیزم من اینه رو شکوندم ولی از قصد نبود ببخشید غلط کردم گذاشتم لای در حیاط که بابام اینا اومدن درو باز کردن اول اونو ببینن بعد بیان تو که یهو با طاقچه بدون اینه روبرو نشن خلاصه اومدنو بابام دید و خندش گرفتو گفت اشکال نداره ولی تو خونه جای فوتبال نیست اما مامانم با همون کفش یکی زد بهمو گفت مرده شورو خودتو این فوتبالو ببرن که اسایشو ازمون گرفتی ازین به بعد فوتبال بازی کنی قلم پاتو میشکنم خلاصه به خیر و خوشی تموم شد |
تالار گفتمان
آخرین عناوین
آخرین ارسالها
قوانین و مقررات
عاشقان آبی و اناری
مباحث آزاد
لیگ فانتزی
مسابقات سایت
آبی و اناری
گردانندگان سایت
حمایت مالی از سایت
تاریخچه باشگاه
افتخارات باشگاه
زندگینامه بازیکنان
مربیان باشگاه
اسطورههای باشگاه
مقالات سایت
پیوستن به جمع نویسندگان آبی و اناری
مقالات اختصاصی
مقالات آماری تحلیلی
مقالات آنالیز فنی
گالری عکس
پیوستن به جمع همکاران گالری
عکسهای قهرمانی
عکسهای بازیهای بارسا
عکسهای بازیکنان
عکسهای فصل 2016/17
نقشه سایت
سوال یا ابهام خود را مطرح نمایید!
راهنمای عضویت در سایت
مشکل در ورود به سایت
سوالات متداول