پاسخ به: لیونل مسی | |||
---|---|---|---|
نویسنده: ترنم پنجشنبه، ۲۳ شهریور ۱۳۹۱ (۱۲:۲۵) | |||
مسی ، پسری که اسطوره شد (فصل ششم) داستان بیماری هورمونی لئـو... فصل ششم؛ اندازه: كوچك! 31 ژانویه 1997 دكتر دیگو شوارستاین دقیقا تاریخ اولین ملاقات را به یاد می آورد: 31 ژانویه، روز تولد خودش.در این روز بود كه لیونل را دید. 9 سال و نیمه بود که پدر و مادرش نگران از رشد كم پسر سوم شان، او را به اتاق مشاوره دكتر در «كلینیك داخلی و غدد»، شماره 1764 خیابان كوردوبا در مركز روساریو بردند: «درباره قد و قواره كوتاه بود، كاری كه هر روز بارها انجام می دهم.» لئو 1.27 متر قد داشت! آن زمان نه ستاره بود، نه یك بازیكن سرشناس، حتی حرفه ای هم نبود. فقط در تیم های پایه نیوولز فوتبال بازی می كرد: «و من همیشه طرفدار جذامی ها بوده ام ( برای اثباتش:عكس پسرش را در بازی قرمز و سیاه ها مقابل بوكا، در لحظه به ثمر رسیدن گل نیوولز، زیر شیشه میزش گذاشته بوده به نقل کتاب)؛ این كمكم كرد كه رابطه خوبی با بیمار برقرار كنم؛ عادت داشتیم درباره فوتبال حرف بزنیم، این تنها موضوعی بود كه باعث از بین رفتن خجالت این پسر كوچولو می شد.» جلسات فراوان، بیش از یك سال تحقیق و بررسی، آزمایش های پیچیده و تحلیل های بیوشیمیستی و بالینی پشت سر گذاشته شدند: «چون فقط آزمایشات می توانند معلوم كنند با یك مشكل هورمونی روبرو هستیم یا خیلی ساده با چیزی مواجه هستیم كه معمولا به رشد دیرهنگام معروف است، بچه ای كه رشدش با هم سن و سال هایش فرق دارد و دیرتر رشد می كند.» دكتر برای روشن شدن مساله، دوره ها و زمان های مهم در رشد یك نفر را یادآوری می كند و دوره های عادی رشد یك نفر را هم نشان می دهد كه این یكی برای رسیدن به تشخیص درست لازم است، تشخیص كمبود هورمون رشد، توضیح او: «غدد هیچ هورمون رشدی تولید نمی كنند!.» شوارستاین در ادامه می گوید: «برای یك مقایسه قابل درك آسان، می شود آن را شبیه دیابتی ها دانست كه لوزالمعده شان انسولین تولید نمی كند.در این یكی مورد، برای رشد است كه به ماده اصلی نیاز داریم، فرقش در این است كه دیابتی ها 7 درصد از جمعیت كل دنیا را تشكیل می دهند، درحالی كه مورد مسی خیلی متداول نیست. طبق آمار در هر 20 میلیون نفر یكی مبتلا می شود و ارثی هم نیست ، به برادرهای لئو نگاه كنید یا به ماریا سول، خواهر كوچكش كه كاملا قد بلند است.» لئو با این خبر چطور برخورد كرد؟ دكتر می گوید: «یادم است كه برخورد خیلی خوبی با بیماری اش داشت. با تمام آزمایش ها، حتی با آنهایی كه از همه بیشتر آزار دهنده بودند و با درمان ها، بدون دردسر زیادی كنار می آمد. در این باره خانواده اش خیلی به او كمك كردند، خانواده درجه یكی هستند.» به محض اینكه مشكل شناسایی شد، متخصص غدد داخلی، برنامه مداوای هورمون رشد را شروع كرد،تجویزش این بود: باید بین 3 تا 6 سال، تا وقتی به قدر كافی قد بكشد، هر روز یك آمپول می زد!. اما رشد را چطور می توان سنجید؟چطور پتانسیل رشد یك نفر را ارزیابی می كنند؟ به كمك عكسبرداری با اشعه ایكس از دست. دكتر این عكس ها را در دوره های مختلف رشد نشان می دهد: در 9 سالگی، 10، 11، تا 18 سالگی؛ او فضای خالی بین 2 استخوان را نشان می دهد و توضیح می دهد كه: وقتی این فضا محو شد، بیمار به نهایت رشد خود رسیده و دیگر بزرگ تر نمی شود. بعد اضافه می كند: «هیچ چیزی وجود ندارد كه به ما امكان دهد بر مسائل ژنتیكی غلبه كنیم ولی اگر مشكلی پیش بیاید، می توانیم كمك كنیم. باید تاكید كنم آنهایی كه واقعا دچار كمبود هورمون رشد هستند، تا آخر عمر این طوری می مانند. به این خاطر مداخله كردن ما ضروری است.» در مورد مسی، قطعا مساله آزمون و خطا مطرح نبود و او آن طور كه یك نفر نوشته، موش آزمایشگاهی نبود؛ دكتر طاقت از دست می دهد و با تاكید می گوید: «اصلا بحث آزمایش كردن نبود. سال ها در این موارد از هورمون رشد استفاده شده، در حقیقت بیش از 30 سال. قبلا آن را از اجساد می گرفتند ولی این كار خطر «cjd» (ت:بیماری كروتز فلد- ژاكوب، یك نوع اختلال عصبی) را داشت و از اواسط دهه 1980 آن را از طریق مهندسی ژنتیك تولید می كنند. اثرات جانبی بلندمدت اش هم تایید نشده؛ ولی ما تا اینجا در هیچ یك از پرونده های مان هیچ مشكلی نداشته ایم، مثل مورد مسی كه تزریق آنچه كم داشت، ضروری بود.» پس چرا هورمون های رشد این طور «تابو» شده اند و چرا وقتی پای دوپینگ ورزشكاران به میان كشیده می شود؛ این یكی از پرمصرف ترین محصولات است؟ «استفاده از آن در یك بزرگسال كه كمبودی هم ندارد، به عبارت دیگر در آدمی كه ترشح هورمون در او عادی است، به عنوان داروی تقویت استروییدی صورت می گیرد تا حجم ماهیچه ها را افزایش دهد و مقدار چربی را كم كند.این باعث افزایش توان فیزیكی و بهبود عملكرد می شود.»، ولی خطر آن برای سلامتی فرد خیلی زیاد است؛ می تواند باعث هر چیزی شود، از حفظ مایعات بدن و دفع نشدن آنها تا پركاری تیرویید، از بالا رفتن قند خون تا فشار خون بالا؛ و همچنین خطر ایجاد تومور هم هست. چه در آرژانتین و چه در اسپانیا، اگرچه با شك و تردید؛ یك مساله كه خیلی هم راجع به آن نوشته اند- اگرچه اغلب بی جهت- همچنان پابرجا مانده، یعنی هزینه مداوا كه می تواند به 600 هزار «پسو»ی آرژانتین در سال برسد (تقریبا برابر با 100 هزار پوند). رقم چشمگیری است و شاید این؛ خانواده مسی را به سمت اسپانیا پیش رانده، چون بارسلونا تنها باشگاهی بود كه حاضر شد هزینه ها را برعهده بگیرد: «داستان رسانه ها كه پدر، پسر را برد خارج چون كسی هزینه درمان را نمی پرداخت، همیشه نظرم را جلب می كرد». خیلی هم روشن نیست كه اینجا كسی نمی خواسته هزینه ها را بپردازد؛ بیمه تامین اجتماعی پدر همراه با بنیاد «آسیندار» هزینه های درمان را برعهده گرفتند. صددرصد هم مطمئن نباشید كه مجبور بودند كشور را به این خاطر ترك كنند چون اینجااگر؛ والدین بیمه تامین اجتماعی یا بیمه خدمات درمانی داشته باشند، «طرح درمان اجباری»، مداوا را برعهده می گیرد و اگر هم زیر پوشش نباشند، كمیته مشاوره ملی برای كودكان دچار كمبود هورمون رشد هست كه از 1991 درمان رایگان این افراد را برعهده گرفته است.» این روایت با آنچه خانواده مسی می گویند، فرق دارد.! خورخه، پدر او می گوید: «بیمه خدمات درمانی و آسیندار بعد از 2 سال، پرداخت كل هزینه درمان را متوقف كردند. مسوولان نیوولز كه آینده خوبی را برای این كودك می دیدند، ابتدا قبول كردند بخشی از مخارج را برعهده بگیرند (سایر آمپول ها) ولی كم كم پرداخت ها دیر به دیر می رسیدند: «آن قدر رفتیم دنبال پول گرفتن كه آخر سر یك روز همسرم به من گفت: ’دیگر خواهش نمی كنم.‘ و این چیزی بود كه اتفاق افتاد.» اینها را خورخه می گوید كه هر كاری از دستش برمی آمد، انجام داد تا برای این مشكل یك راه حل پیدا كند: «ریورپلاته در روساریو یك دفتر باز كرده بود. این برای پسرم یك فرصت بود، همچنین راهی بود تا نیوولز را زیر فشار بگذاریم. برای تست رفتیم بوینس آیرس، لئو در بلگرانو تمرین كرد و در جریان بازی اول، وقتی او را به زمین فرستادند، متوجه شدند كه چه ارزشی دارد، كه فقط یك بچه كوچولوی صرف نیست. به من گفتند: ’او را می خواهیم ولی فقط اگر رضایتنامه اش را برای ما بیاوری، اگر بتوانی نیوولز را راضی كنی، بگذارد او برود. ‘ به عبارت دیگر: آنها نمی خواستند با نیوولز به مشكل بخورند. بنابراین كاری انجام نشد. نیوولز فهمید و از من خواستند او را نبرم. قول های جدیدی دادند. بعد ماجرای بارسلونا پیش آمد ...» حالا كه ماجرا كم و بیش روشن شد؛ یك نكته است كه مسی ها و شوارستاین بر سر آن توافق دارند: «كمبود هورمون و درمان آن در حد یك داستان شنیدنی است؛ چیزی كه واقعا اهمیت دارد، قابلیت های این پسر در فوتبال است.» به اینجا كه می رسد: دكتر از روی صندلی اش بلند می شود و شروع می كند دور كتابخانه اش ادا در آوردن، كاری كه فقط از یك هوادار پر شر و شور برمی آید. او با شوق زیاد درباره فرارهای سریع، درباره كنترل توپ و درباره سرعت حرف می زند، درباره «حد و حدود قابلیت های لئو كه هیچكس نمی تواند واقعا آن را مشخص كند. پورتنیوس (بوینس آیرسی ها) به این خاطر كه او به ندرت پایش را در پایتخت گذاشته،حسودی شان می شود چون اینجا، برای موفق شدن باید برای یكی از تیم های بزرگ بوینس آیرس بازی كنی. باتیستوتا را ببین, از نیوولز بود ولی فقط وقتی در آرژانتین مشهور شد كه به بوكا پیوست.» -اجازه دهید یك لحظه فوتبال را كنار بگذاریم و یك كم عقب برگردیم. شاید ماجرای هورمون رشد در حد یك داستان خواندنی باشد اما ببینید این اواخر چطور یك مقاله با تیتر «آنها داروی مسی را برای بچه های شان می خواهند» در روزنامه «لا كاپیتال» چاپ شده. در متن آن آمده: «از زمانی كه همه از روش درمان مسی با خبر شده اند، هورمون رشد برای خیلی از مردم تبدیل شده به یك داروی جادویی كه باعث می شود بچه های كوچك رشد كنند؛ كوتاه ماندن بچه ها یكی از دغدغه های بزرگ والدین است، به خصوص وقتی كه تازه دبستان را شروع كرده اند و می شود آنها را با دیگران مقایسه كرد؛ مقایسه ها هیچ وقت درست نیستند چون آهنگ رشد در افراد مختلف كاملا متفاوت است. در اغلب موارد: كوتاه ماندن بچه ها به خاطر عوامل ژنتیكی، تغذیه نامناسب در 2 سال اول زندگی یا تاخیر در رشد (كه برای آن درمان خاصی وجود ندارد) است ولی خیلی از پدر و مادرها از پزشك فرزندشان می خواهند كه همان دارویی كه به لئو مسی داده شده را به آنها بدهد.» دكتر اعتراض می كند: «اینها عواقب منفی افشاگری رسانه ها درباره درمان یك بازیكن مشهور است و همچنین برداشت نادرست والدین و به طور كلی، مردم. اگر همه چیز در محدوده دكتر، بیمار و والدین محرمانه می ماند، هیچكدام از اینها اتفاق نیفتاده بود؛ وظیفه من ایجاب می كند، تاكید كنم كه این روش خاص درمان به بچه هایی كه كمبود هورمون ندارند، هیچ كمكی نمی كند؛ به خصوص كه با وجود بی فایده بودن، هزینه هایش را هم در نظر بگیریم. ولی برای آنهایی كه مشكل كمبود دارند، مثل لیونل، ضروری است. به این خاطر او در 1998 كه 1.27 متر قد داشت، تحت مداوا قرار گرفت و با ادامه درمانش در بارسلونا حالا 1.69 است. بدون این دارو قدش آنقدر كه از نظر ژنتیكی می توانست، رشد نمی كرد.» پایان فصل ششم! منبع:مشاهده لینک |
تالار گفتمان
آخرین عناوین
آخرین ارسالها
قوانین و مقررات
عاشقان آبی و اناری
مباحث آزاد
لیگ فانتزی
مسابقات سایت
آبی و اناری
گردانندگان سایت
حمایت مالی از سایت
تاریخچه باشگاه
افتخارات باشگاه
زندگینامه بازیکنان
مربیان باشگاه
اسطورههای باشگاه
مقالات سایت
پیوستن به جمع نویسندگان آبی و اناری
مقالات اختصاصی
مقالات آماری تحلیلی
مقالات آنالیز فنی
گالری عکس
پیوستن به جمع همکاران گالری
عکسهای قهرمانی
عکسهای بازیهای بارسا
عکسهای بازیکنان
عکسهای فصل 2016/17
نقشه سایت
سوال یا ابهام خود را مطرح نمایید!
راهنمای عضویت در سایت
مشکل در ورود به سایت
سوالات متداول