تالار گفتمان

پاسخ به: اخبار روز لیگ قهرمانان اروپا
نویسنده: محــمــد سه‌شنبه، ۲۹ فروردین ۱۳۹۱ (۱:۳۲)
سايت گل- رئالي‌ها در حال سپري کردن يک فصل رويايي هستند. يک جام را در مشت‌شان دارند و ديگري را در چنگ‌شان. آن‌ها كه انتظار دارند پس از نزديک به 50سال بتوانند دبل کنند، بيشترين رکوردهاي باشگاه را امسال پودر کردند. رکوردهايي که دست‌نيافتني به نظر مي‌رسيد. ولي آيا مادريدي‌ها شکست‌ناپذيرند؟ به واقع آن‌ها امسال به‌غير از بارسا در لاليگا و ليگ اروپا تا به حال مقابل هيچ حريف قدرتمند ديگري قرار نگرفته‌اند به همين دليل ديدارشان برابر بايرني‌ها مي‌تواند عيار واقعي‌شان را نشان دهد. مادريدي‌ها نقاط قوت بسياري دارند و البته ضعف‌هايي. از نقاط قوت‌شان مي‌توان به قدرت فيزيکي بالا اشاره کرد که تا دقيقه90 حريف را تحت فشار قرار مي‌دهند. همچنين 4نفر جلويي (کريس، فرشته، حاج‌کريم‌، مسوت) خودشان يک تيم هستند و بدون اتکا به 6نفر پشت سرشان مي‌توانند کلک يک تيم را بکنند و کار را يکسره کنند. آنها اگر ضعفي هم دارند بايد در همان 6نفر پشتي جستجو کرد. جايي که دو مدافع کناري (آربه‌لوآ و مارسلو) شرايط مستحکمي در دفاع ندارند و در رويايي با دو بال خطرناک مونيخي‌ها روز سختي را خواهند داشت. همچنين در قلب دفاع و درون دروازه پرصلابت نبوده و به هر حال رسوخ‌پذير هستند. دو هافبک دفاعي‌شان -خديرا و ژابي- هم اولي با روزهاي اوجش فاصله گرفته و بازي‌اش بگير و نگير دارد. دومي هم اگر چه نبض بازي تيمش را در دست دارد و شروع‌کننده همه حرکات است اما گذر عمر در 30 دقيقه پاياني خودش را نشان مي‌دهد. دقايقي که هافبک باسکي خسته نشان مي‌دهد، خطاها و اشتباهات زيادي مرتکب مي‌شود و توان جنگندگي و بازي‌سازي اوليه را هم ندارد. سه بازي سنگين (دو بايرن و يک بارسا) مي‌تواند توان او را بيش از پيش تحليل ببرد. با اين حال مادريدي‌ها در روزهايي هم که خوب نبودند توانسته‌اند با استفاده از نبوغ بازيکنان و ماشين گلزني‌شان به پيروزي‌هاي پرگلي برسند. توان ضربه‌زني‌ آن‌ها بزرگ‌ترين خطرات براي باواري‌ها خواهد بود و آنها از روش‌هاي متنوع و گوناگوني –سهل و ممتنع- مي‌توانند به گل برسند. تنوع حرکات تهاجمي آنها در نزد همه تيم‌هاي اروپايي منحصر به فرد است. رئال – بايرن؛ آينه‌هاي رو به رو جايي که نقطه قوت رئال است، نقطه ضعف بايرن محسوب مي‌شود و بالعکس. مورينيو بايد يک بار چند بازي اخير دورتموند در برابر بايرن را مرور کند تا ببيند چگونه يورگن کلوپ مونيخي‌ها را خلع سلاح کرد و دو برگ برنده باواري‌ها يعني دو بال کناري آنها را از کار انداخت. مکاني که اکثر حرکات تهاجمي قرمز‌ها به وسيله اين دو وينگر پايه‌ريزي مي‌شود. در واقع کلوپ هيچگاه دو مدافع کناري خود را در حالت يک برابر يک در مقابل آنها قرار نمي‌داد و همواره از پوشش دوم و سوم در برابرشان استفاده مي‌کرد. با توجه به ضعف دو مدافع کناري رئال اگر مورينيو انديشه کلوپ را در از کار انداختن روبن و ريبري به کار گيرد، مي‌تواند دو سوم قواي تهاجمي آنها را از بين ببرد. در مقابل، هاينکس و خط دفاعي‌اش روز پراسترسي را در برابر سه تفنگدار مادريدي‌ها خواهند داشت. گل نخوردن ياران هاينکس در اين بازي از گل زدن‌شان حياتي‌تر است. با توجه به ميزبان بودن بايرني‌ها و فشار تماشاگران احتمالا بازي مالکانه و رو به جلو را ابتدا از مونيخي‌ها شاهد خواهيم بود اتفاقا تيم مورينيو تبحر زيادي در بازي بدون توپ و فضاسازي دارد جايي که ضدحملات برق‌آسا و آتشين آنها قرمزپوشان را با مشکلات عديده روبه‌رو خواهد کرد. بايرني‌ها که بوندس‌ليگا را از دست رفته ديدند، اين هفته با ياران ذخيره در برابر ماينس قرار گرفتند کاري که شنبه آينده هم تکرار خواهند کرد و اين به تمديد قواي آنها براي اين دو بازي کمک خواهد کرد. در مقابل رئالي‌ها در بين اين دو بازي، يک بازي سنگين و نفس‌گير با بارسا خواهند داشت جايي که سرنوشت لاليگا رقم خواهد خورد و اين به هر حال باعث تحليل رفتن آنها مي‌شود. يوپ هاينکس؛ سفيد، سياه، خاکستري مربي گلادباخي مونيخي‌ها مانند موهاي سرش کارنامه‌اي سفيد، سياه و خاکستري در دوران مربيگري دارد. در بيست‌واندي سال قبل، آن زمان که هنوز موهايش سياه بود و آن‌ها را مثل حالا بالا مي‌زد همين بايرن را قهرمان بوندس‌ليگا کرد. اما از آن‌زمان به‌غير از بردن چمپيونزليگ در سال۹۸ به همراه همين رئال چيز دندان‌گيري در کارنامه‌اش مشاهده نمي‌شود. هاينکس که به‌واسطه دوستي‌اش با اولي هوينس دوباره به نيمکت بايرن بازگشته، حالا بعد از دست دادن بوندس‌ليگا، صندلي‌اش را در خطر مي‌بيند و اميد باقي‌مانده‌اش را در اروپا جست‌وجو مي‌کند. هاينکس اگرچه مربي صاحب فلسفه‌اي در فوتبال نيست اما اسمبلر خوبي است. او انديشه‌ها و ساختار دفاعي تيم فن‌خال را بهبود بخشيد. بواتنگ را به دفاع وسط برد. رافينا را در دفاع راست قرار داد، ديويد الباي سرگردان را در دفاع چپ به‌کار گرفت، به حرکات دو هافبک دفاعي تيم نظم بخشيد، نوع و مقدار حرکات آن‌ها در طول و عرض زمين را ارتقا داد و ضربان ريتم تهاجمي تيم را بالا برد. او آشکارا از فن‌خال پراگماتيک‌تر است. اتفاقا همين عملگرا بودنش او را در بازي‌هاي حذفي و رودررو موفق‌تر گردانيده و اين مي‌تواند يک نقطه اميد براي باواريايي‌ها در اين دو بازي باشد. سالي که او مادريد را قهرمان اروپا کرد در لاليگا رتبه‌اي بهتر از چهارمي به‌دست نياورده بود. از آن تيمي که قهرمان اروپا کرد تنها يک بازمانده در رئال فعلي وجود دارد؛ ايتور کارنکا، کمک‌مربي حاضر و بازيکن سابق. به سبب همين دوران مربيگري‌اش در رئال، باشگاه، فلسفه و تاريخ آن‌ها را خوب مي‌شناسد و با جو سانتياگو برنابئو کاملا آشناست و اين پوئني مثبت براي قرمزپوشان ارزيابي مي‌شود. به‌علاوه او سال‌هاي زيادي در اسپانيا بوده و در بيلبائو و تنريف هم مربيگري کرده يعني اين‌که حال و هواي فوتبال اسپانيا و روحيات بازيکنانش را خوب مي‌شناسد. البته در چند سال گذشته يکي از تفريحاتش دنبال کردن مسابقات تيم سابقش يعني رئال هم بوده. به‌طور کلي مي‌توان گفت آناليز خوبي از تيم مورينيو دارد و اين شناخت کلي و جزئي او از مجموعه حريف خيلي به‌کار بايرني‌ها در اين دو ديدار خواهد آمد. هاينکس مي‌خواهد اولين مربي آلماني و چهارمين مربي در جهان باشد که به همراه دو تيم مختلف قهرمان اروپا مي‌شود. اما به شيوه مديريتي او چه در زمان رئال و چه اکنون بايرن انتقادات زيادي وارد مي‌شود. مديريت تسامح و تساهل‌گراي او در رختکن بايرن سبب برخوردهايي بين بازيکنان شده. دعواي مولر و بداشتوبر يا مولر و بواتنگ در زمين مسابقه همچنين جنگ لفظي بازيکنان مانند البا و ريبري در حين بازي، نبود دوستي و اتحاد بين بازيکنان و از دست دادن ليگ، کادر مديريتي بايرن را به صرافت انداخته و در صورت نتيجه نگرفتن در اروپا به احتمال زياد عذرش را از تيم خواهند خواست. مو و آلمان‌ها؛ آينه‌هاي پشت و رو مو و آلمان‌ها بنا بر همان حافظه تاريخي رابطه چندان حسنه‌اي با هم ندارند. در سطح عمومي فوتبال آلمان و رسانه‌ها نگاه منفي به او وجود دارد و آنها او را بيشتر به ضداخلاقيات در فوتبال متهم مي‌کنند. در مقابل مورينيو هم هر وقت کيفش کوک باشد و طبعش سازگار، نيش و نوشي نثارشان مي‌کند. از دست‌هاي پشت پرده آنها در فيفا و يوفا مي‌گويد و از داورانش که در چند مسابقه اروپايي حال او و تيمش را اساسي گرفته‌اند. وي تنها جايي که احتمالا مربيگري نخواهد کرد آلمان خواهد بود. جرمني و مشتقاتش تنها زبان از زبان‌هاي اصلي اروپايي است که مورينيو با آن آشنا نيست و نمي‌تواند به آن تکلم کند. از طرف ديگر با بازيکنانش هم چندان رابطه خوبي نداشته. استارتش را هم ميشائيل بالاک در رختکن چلسي زد که رو در رويش ايستاد و بناي ناسازگاري را با او گذاشت. حساب آلماني‌هاي حاضر رئال که هيچکدام تبار آلماني ندارند و خون ژرمن در رگ‌هايشان جاري نيست، جداست. هواداران بايرن هم در حال کري خواندن برايش هستند و مي‌گويند مورينيو براي هر کسي بتواند شش و هشت بازي کند براي ما نمي‌تواند؛ خلاصه اوضاعي است. منبع