به اولین سایت تخصصی هواداران بارسلونا در ایران خوش آمدید. برای استفاده از تمامی امکانات سایت، ثبت نام کنید و یا با نام کاربری خود وارد شوید!

شناسه کاربری:
کلمه عبور:
ورود خودکار

کاتالونیا و فریاد آزادی (قسمت سوم)اختصاصی
فرستنده ابوذر شاه امیری در تاريخ پنج‌شنبه، ۱۱ مرداد ۱۳۹۷ (۲۳:۳۶) (۷۴۱ بار خوانده شده) خبر‌های فرستاده شده توسط این شخص
منبع: کتاب ترس و نفرت در لالیگا / ترجمه: ماشااله صفری و طاها صفری
اقتباس و نگارش: ابوذر شاه امیری / FCBarcelona.ir




در این کشور نمادگرایی اجتناب ناپذیر است و هیچ مسابقه‌ای به اندازه ال کلاسیکو سیاست را القا نمی‌کند، اگر نگوییم خود سیاست است. در اینجا طرفداران دو تیم تنها سلاحشان فوتبال است، به خصوص ال کلاسیکو. تنها با فوتبال است که می‌توانند حرف‌ها، انتقاد‌ها، مشکلات و خواسته‌هایشان را بیان کنند. با بخش سوم این مقاله جذاب همراه باشید.


کانون هواداران بارسلونا در ایران

پدر مارکوس آلونسو، در رئال مادریدِ قهرمان اروپای ۱۹۵۰ بازی کرده بود و پسرش هم برای آنها توپ زده بود. زمانی که بچه بود با آلفردو دی استفانو و فرانس پوشکاش، دو تن از بزرگترین بازیکنان تاریخ باشگاه در باغ خانه‌شان فوتبال بازی می‌کرد. اما به عنوان یک بازیکن حرفه‌ای سر از بارسلونا درآورده و برای این تیم بزرگ پا به توپ شد. آلونسو می‌گوید: «آنها بزرگترین تیم‌های جهان هستند. اما بارسلونا دارای یک قدرت اجتماعی است که آن را در رئال مادرید ندیدم. در بارسلونا کاملا حس می‌کنید که جزئی از هویت باشگاه هستید، عضوی از جامعه کاتالان».

خورخه والدانوه بازیکن، سرمربی و رئیس سابق رئال مادرید اینگونه ال کلاسیکو را تعریف می‌کند: «باشگاه (رئال) در مقابل فراتر ازباشگاه (بارسلونا)». هریستو استویچکوف مهاجم سابق بارسا می‌گوید: «هر زمانی که بارسلونا و رئال مادرید مقابل یکدیگر قرار می‌گیرند، بازی تبدیل به تقابل شورشی‌ها مقابل تشکیلات دولتی می‌شود». وقتی بارسلونا با رئال مادرید روبرو می‌شود به زعم اغلب هواداران بارسا، این ملت در مقابل دولت است، این آزادی در مقابل فاشیست ژنرال فرانكوست.

کانون هواداران بارسلونا در ایران

نقاشها در تابلوهایشان سربازان مسلحی را تصویر می‌کنند که استادیوم باشگاه را تعطیل می‌کردند. سکانسی از جنگ‌های داخلی و پلیس‌های فرانکو در زمین نیوکمپ که چماق بدست در حال دویدن هستند. در قلب ال کلاسیکو سوالی پرسیده می‌شود: «آیا دشمنی این دو تیم می‌تواند فقط از نگاه فوتبالی درک شود، بدون در نظر گرفتن مسائل سیاسی و اجتماعی؟» خوان گاسپارت ساده پاسخ داد: «غیر ممکن است». رئیس سابق بارسلونا ادامه می‌دهد: «تاریخ ما را تبدیل به چیزی بیشتر از یک باشگاه فوتبال کرده است. بارسلونا مدافع یک کشور است، یک زبان، یک فرهنگ و حس می‌کند همواره مورد جفا قرار گرفته است».

خوان لاپورتا بعد از گاسپارت رئیس بارسلونا شد. یک سوال صریح دیگر و یک جواب کوتاه و شیوا: «آیا بارسلونا تیم ملی غیر رسمی کاتالونیا است؟» او با لبخند گفت: «بله، دقیقا». شعار باشگاه حالا معروف شده است و همه جا دیده می‌شود؛ فراتر از یک باشگاه.

لاپورتا می‌گوید: «این تنها یک شعار نیست، بیانیه اصول و اعتقادات باشگاه است. هویت بارسلونا چیزی بیش از فقط فوتبال است و طرفداران بارسا هویتی برای دشمنان خود قائلند که مادریدی‌ها به هیچ وجه آن را قبول ندارند و این جاست که این تهمت آشنا وارد می‌شود؛ رئال مادرید تیم فرانکو است».

کانون هواداران بارسلونا در ایران

مربی سابق بارسلونا لوئیز فن خال داستانی را تعریف می‌کند که برای او زمانی گفته شده بود: «مردم کاتالونیا مردمان مغروری هستند که می‌خواهند از مادرید بهتر باشند. فرانکو رئیس بود و در مادرید حکومت مرکزی، همیشه طرف رئال مادرید بوده است، از جمله قهرمانی‌های اروپا به خاطر ژنرال فرانکو. یکی از بزرگترین جنبه‌های اجتماع کاتالونیا این است که نشان دهند می‌توانند با مادرید رقابت کنند».

این ادعایی است که در اعماق قلب ال کلاسیکو آرمیده است. موضوعی که حتی به خارج مرزها هم رفت. الکس فرگوسن زمانی رئال مادرید را باشگاه فرانکو توصیف کرد. پیچی آلونسو می‌گوید: «اگر دیکتاتوری فرانکو در مادرید بدون تاثیر بود، شاهد این قضاوت‌ها و قهرمانی‌های رئال نبودیم». پیچی آلونسو بازیکن بارسلونا که بعدها مربی تیم ملی کاتالونیا شد، ادامه می‌دهد: «مردم طرفداری از بارسلونا را جنگ با رژیم می‌دانند».

فرانکو ستیزی تبدیل به مادرید ستیزی شد، روانشناس كاتلانی لوئیز فلاكور اشاره می‌کند: «شما نمی‌توانستید در خیابان‌ها فریاد بزنید فرانکو تو یک جنایت کاری. پس در نتیجه مردم بر سر بازیکنان مادرید فریاد میزدند، این یک پدیده روانشناختی است».

«این غیر ممکن بود که بتوانید تیم رئال مادرید را شکست دهید زیرا آنها تیم فرانکو بودند». این را سالوادور سادوونی می‌گوید؛ بازیکن بارسا بین سال‌های ۱۹۶۵ تا ۱۹۷۶، در جایی که یوردی ویلاخوآناه وزیر فرهنگ سابق كاتالان گفته بود: «رژیم از فوتبال برای اثبات قدرت خود استفاده می‌کرد، به همین دلیل رئال مادرید برنده بود. درواقع باید برنده می‌شد».

کانون هواداران بارسلونا در ایران

هشتاد و پنج درصد طرفداران بارسلونا در نظرسنجی که در خلال جشنهای صد سالگی باشگاه انجام شد، باور داشتند رژیم فرانکو طبق اصول معینی آنها را محدود و ناتوان کرده بود. آنها می‌گویند حتی شکست بارسلونا در به خدمت گرفتن آلفردو دی استفانو و پیوستن او به رئال مادرید به همین دلایل و از سیاست‌های فرانکو بوده است.

حتی امروز بعد از گذشتن بیش از 50 سال از مرگ فرانکو و با وجود رضایتی که کاتالان‌ها از خود مختاری قابل توجه خود دارند، هنوز هم بد گمانی عمیقی وجود دارد که مقداری از آن خود آگاه و مقداری ناخودآگاه است، اما به هر حال وجود دارد. این شکاف عمیق سیاسی درست از میان فوتبال می‌گذرد و نفرت موجود، تکان دهنده است. دو سیاست مداری که کمک‌های بسیاری برای برقراری دموکراسی بعد از مرگ فرانکو انجام دادند، فیلیپ گونزالز و میگوئل روکا، کتابی نوشتند در مورد رابطه کاتالونیا با بقیه اسپانیا، به نام «آیا بالاخره می‌توانیم یکدیگر را درک کنیم؟» وسوسه انگیز است که پاسخ بدهیم: «آیا اصلا ممكن است؟»

کانون هواداران بارسلونا در ایران

«همه چیز در فوتبال نمایان می‌شود». این سخن میشل است، کسی که از سیستم جوانان باشگاه به تیم اصلی رسید و بیشتر از یک دهه برای رئال مادرید بازی کرد.

هر چیزی در اسپانیا، مقابل کاتالونیا نمود پیدا می‌کند. به معنای ساده‌تر و در چند کلمه: دموکرات‌های بارسا، فاشیستهای مادرید، بارسایی‌های بازنده جنگ داخلی، مادریدی‌های برنده جنگ داخلی، بارسا چپ و مادرید راست، بارسا خوب و مادرید بد. این حداقل یک تئوری است و حقیقت کمی متفاوت‌تر و به همراه تعدادی بی‌شماری سوال است. مانند: چگونه این هویت‌های دوگانه پدید آمدند و تا به امروز دوام آوردند؟ آیا این دودستگی عقیدتی هنوز هم با وجود حکومت دموکراسی و در حالی که امروز کاتالونیا ثروتمندترین و پرطراوت‌ترین قسمت اسپانیاست، معنی دارد؟ تیمهای فوتبال در کجای این داستان قرار دارند و این باشگاه‌ها چه یا چه کسی هستند؟

نقطه آغازین تولد دو باشگاه هم طعنه آمیز است. بارسلونا نماد کاتالان، توسط یک بیگانه بنیان گذاشته شد که فقط قصد داشت از آنجا عبور کند. در حالی که رئال مادرید، بزرگترین سفیری که اسپانیا تا به امروز داشته است، توسط دو برادر کاتالانی بنیان گذاشته شد. بارسا و رئال مادرید همواره مقابل یکدیگرند. آنها با چیزهایی که هستند و چیزهایی که نیستند تعریف می‌شوند. طرفدار بارسلونا بودن الزاما به معنی ضد مادرید بودن است و این هویت به مانند سایر هویتها حداقل مقداری بر اساس داستان و افسانه پدید آمده است.

طبق آخرین نظر سنجی روزنامه آس ۹۷ درصد از طرفداران مادرید اعتقاد دارند بارسلونا باشگاهی است که بیشتر از هر باشگاهی از آن متنفرند. نکته جالب اینجاست که سه درصد این اعتقاد را نداشتند. درواقع اینجا یک وابستگی مشترک وجود دارد، یک ترس و نفرت مشترک. فقط یک کله خوک نبود که به طرف لوئیز فیگو که در سال ۲۰۰۰ از بارسا به رئال رفت پرتاب شد، بلکه زنجیر دوچرخه، توپ گلف، بطری، گوشیهای موبایل، سنگ و در نهایت خشم و ترس و نفرت هم بود.

کانون هواداران بارسلونا در ایران

والدانو می‌گوید: «ما دیگر به نقطه‌ای رسیده‌ایم که حتی یک کور هم می‌تواند ببیند که مجبوریم در مورد حریف خود بد صحبت کنیم و از آن متنفر باشیم. این خشونت پنهان همواره وجود داشته است و جرقه‌ای لازم است تا شعله ور شود. گاهی اوقات این جرقه گاسپارو نام دارد و گاهی فیگو یا مورینیو. اما هر عامل تحریک کننده‌ای آتش به دامن این خشونت می‌زند». دو باشگاه همواره به دنبال درگیری با یکدیگر می‌گردند و نیاز دارند بیشتر از هر چیزی در دنیا یکدیگر را شکست دهند.

آماری در سال ۱۹۹۹ نشان می‌دهد كه بیش از نیمی از طرفداران بارسا ترجیح می‌دهند مادرید ببازد تا بارسا برنده شود. در بارسلون همه راه‌ها به مادرید ختم می‌شود. بارسلونا قهرمان کوپا دل ری ۱۹۹۷ مقابل رئال بتیس شد، پیروزی که برای آنها خاص باقی ماند. نه به خاطر خود قهرمانی بلکه به خاطر جایی که در آن قهرمان شدند. سانتیاگو برنابئو لبریز از طرفداران بارسلونا بود که بالا و پایین می‌پریدند و یک صدا فریاد می‌زدند: «مادرید در آتش است». سرخی بارخوان، یک کاتالان که از تیم‌های پایه به تیم اصل رسیده بود، با نشاط می‌گوید: «هیچ چیز در دنیا بهتر از پیروزی در سانتیاگو برنابئو و دیدن پرچم‌های کاتالونیا در سراسر ورزشگاه نیست».

گاسپارت می‌گوید: «یک پیروزی دو گانه بود» و با پوزخند ادامه می‌دهد: «و بعد از بازی، کاری کردم که اگر بازی در ورزشگاه دیگری بود این کار را انجام نمی‌دادم، آنها را مجبور کردم سرود بارسلونا را در بلندگوهای ورزشگاه پخش کنند، آن هم نه یک بار و دو بار، بلکه پنج بار».

کانون هواداران بارسلونا در ایران

حتی در جشن‌های بزرگترین فصل تاریخ بارسلونا یعنی قهرمانی سه گانه در سال ۲۰۰۹، آنها به مادرید کنایه می‌زدند. مادرید احساس توهین کرد، زمانی که جرارد پیکه تمام نیوکمپ را تحریک می‌کرد و فریاد می‌زد: «هر کسی که بالا و پایین نپرد یک مادریدیستاست».

اما فریادی که بعد از قهرمانی بارسلونا شنیده می‌شود و یکی از مهمترین شعارهای بارسایی‌ها نیز به شمار می‌رود این است: «مادریدی‌های حرومزاده، به قهرمان احترام بگذارید». مادرید اصرار دارد که به بارسلونا اهمیتی نمی‌دهد و این که آنها همیشه بالاتر از بارسا خواهند بود، اما این یک دروغ بزرگ است. میلا می‌گوید: «همه تمرکز آنها روی یکدیگر است، اگر رئال مادرید سوم باشد. تا زمانی که بارسا چهارم است ایرادی ندارد. آن‌ها داستانی ساخته‌اند براساس وجود یکدیگر و این آینه جامعه اسپانیاست».

سالها طرفداران مادرید به بارسلونا خندیده بودند و آن‌ها را با نفوذ‌های فرانکو و تبانی‌های بی‌شمار داوری شکست داده بودند ولی کاتالان‌ها همیشه به دشمن خود نگاه می‌کنند و برای شکست دادنش همیشه در تلاش‌اند و بی‌شک چیزی شیرین‌تر از شکست دادن آنها نیست.
ارزش: ۰.۰۰ (۰ رای) | ارزش‌گذاری این خبر
نظرات کاربران
abouzarlionel
پاسخ به: کاتالانیا و فریاد آزادی (قسمت سوم)
نقل قول
Soroushbayat نوشته:

تمام این ها در گل پویول به مادرید خلاصه میشه و بوسه زدنش بعد گل رو بازوبند کاپیتانیه بارسا
راستی میگن بارسا موسی واگی و آرتور ویدال رو داره میخره کسی خبر نداره شایعه اس یا واقعیته؟

مرتب به سایت سر بزن، خبری باشه اعلام میشه


جمعه، ۱۲ مرداد ۱۳۹۷ (۱۳:۴۱)
 
Soroushbayat
پاسخ به: کاتالانیا و فریاد آزادی (قسمت سوم)
؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟


جمعه، ۱۲ مرداد ۱۳۹۷ (۱۲:۳۲)
 
Soroushbayat
پاسخ به: کاتالانیا و فریاد آزادی (قسمت سوم)
تمام این ها در گل پویول به مادرید خلاصه میشه و بوسه زدنش بعد گل رو بازوبند کاپیتانیه بارسا
راستی میگن بارسا موسی واگی و آرتور ویدال رو داره میخره کسی خبر نداره شایعه اس یا واقعیته؟


جمعه، ۱۲ مرداد ۱۳۹۷ (۱۲:۱۴)
 
jamshid27
پاسخ به: کاتالانیا و فریاد آزادی (قسمت سوم)
فقط میتونم بگم ب بارسایی بودنم افتخار می کنم و از خدای طبیعت ممنونم ک بین اینهمه تیم منو عاشق بارسلونا کرد. و تف به هر چیزی ک ب مادرید مربوط باشه


جمعه، ۱۲ مرداد ۱۳۹۷ (۰:۵۸)
 
abouzarlionel
پاسخ به: کاتالانیا و فریاد آزادی (قسمت سوم)
نقل قول
Lucho.The.Great نوشته:

هركس بگويد فوتبال از سياست جداست، يك مادريديستاست. 😀




جمعه، ۱۲ مرداد ۱۳۹۷ (۰:۲۶)
 
Lucho.The.Great
پاسخ به: کاتالانیا و فریاد آزادی (قسمت سوم)
هركس بگويد فوتبال از سياست جداست، يك مادريديستاست. 😀


جمعه، ۱۲ مرداد ۱۳۹۷ (۰:۱۹)
 
abouzarlionel
پاسخ به: کاتالانیا و فریاد آزادی (قسمت سوم)
نقل قول
پیچی آلونسو می‌گوید: «اگر دیکتاتوری فرانکو در مادرید بدون تاثیر بود شاهد این قضاوت‌ها و قهرمانی‌های رئال نبودیم».


همین جمله کفایت کننده است تا نشون بده چقدر این تیم کثیف بوده


پنج‌شنبه، ۱۱ مرداد ۱۳۹۷ (۲۳:۵۵)
 
Hosseinmansoori
پاسخ به: کاتالانیا و فریاد آزادی (قسمت سوم)
بارسا برای بارسا شدن خیلی جنگیده


پنج‌شنبه، ۱۱ مرداد ۱۳۹۷ (۲۳:۳۹)
 
Hosseinmansoori
پاسخ به: کاتالانیا و فریاد آزادی (قسمت سوم)
زنده باد بارسا


پنج‌شنبه، ۱۱ مرداد ۱۳۹۷ (۲۳:۳۹)
 
بی‌شک دیدگاه هرکس نشانه تفکر اوست. ما در برابر نظر دیگران مسئول نیستیم!
نوع نمایش نظرات:       
حاضرین در سایت
۱۲۷ کاربر آنلاین است. (۱۳ کاربر در حال مشاهده اخبار بارسا)

عضو: ۰
مهمان: ۱۲۷

ادامه...
هرگونه کپی برداری از مطالب این سایت، تنها با ذکر نام «اف سی بارسلونا دات آی آر» مجاز است!