به اولین سایت تخصصی هواداران بارسلونا در ایران خوش آمدید. برای استفاده از تمامی امکانات سایت، ثبت نام کنید و یا با نام کاربری خود وارد شوید!

شناسه کاربری:
کلمه عبور:
ورود خودکار

رفتگری که دنیا را عاشق خود کرد...اختصاصی
فرستنده ابوذر شاه امیری در تاريخ پنج‌شنبه، ۵ بهمن ۱۳۹۶ (۷:۵۰) (۲,۹۷۹ بار خوانده شده) خبر‌های فرستاده شده توسط این شخص
ابوذر شاه امیری
FCBarcelona.ir


در 24 امین طلوع از ژانویه سال 1987 در سالتو اوروگوئه به دنیا آمد. چهارمین پسر از خانواده‌ای پر جمعیت و 9 نفره با 7 پسر بود. برادر بزرگترش پائولو، فوتبال حرفه‌ای بازی می‌کرد و بی‌شک عشق به فوتبال در همان کودکی در وجود او جریان یافت. 7 سال داشت که خانواده‌اش شهر کوچک و فقیر سالتو را رها کرده و به مونته ویدئو نقل مکان کردند تا رویای زندگی بهتر و مرفه‌تر را برای خود ترسیم کنند ولی آن چه که از این بلند پروازی‌ها نصیب او شد، جدایی والدینش بود... به مناسبت ۳۱امین سالروز تولد لوئیز سوارز، نگاهی انداخته‌ایم به داستان زندگی پر فراز و نشیب او. با ما همراه باشید!


کانون هواداران بارسلونا در ایران

در حالی که فقط 9 سال داشت و در همان آغاز طعم تلخ تنهایی را می‌چشید. چند سال بعد در حالی که بچه‌های هم سن و سالش به بازی‌های کودکانه مشغول بودند، او رویاهای کودکی‌اش را دور ریخته بود و مجبور بود خیابان‌ها و سنگفرش‌های مونته ویدئو را جارو کند؛ آری او رفتگر شده بود، اما بی‌تردید این پایان قصه او نبود...

روز‌ها را با با جارو کردن محله‌ها می‌گذراند، محله‌هایی که با جارو کردنشان میتوانستی رنگ و بوی اعتیاد و مواد مخدر را پیدا کنی، همان چیزی که برای پایان دادن به زندگی‌ات کافیست، حتی اگر هنوز 20 سالت نشده باشد. تا آن که آن شب فرا رسید، شاید زندگی‌اش به بیراهه می‌رفت اگر آن شب چشمش به صوفیا نیفتاده بود؛ دختری از خانواده‌ای متمول که هیچ وجه اشتراکی با او نداشت. بعدها در کتاب خاطرش نوشت: «بهترین لحظات زندگی‌ام بود. یک هفته خیابان‌های شهر را جارو می‌کردم و حقوقم فقط به اندازه‌ای بود که آخر هفته با صوفیا چند ساعتی را درکافه‌ای بنشینم و حرف بزنم». و سپس: «حاضر نیستم خاطرات آن روزها را با هیچ چیز دیگری عوض کنم». جمله‌ای تامل برانگیز که هزاران حرف پشتش بود.

روز‌ها می‌گذشت و او هر هفته پول‌هایش را جمع می‌کرد؛ جمع می‌کرد تا صوفیای زندگی‌اش را ملاقات کند؛ جمع می‌کرد تا قرارهای همیشگی بعد از ظهرهای یک شنبه‌اش با صوفیا پا برجا باشد. تا این که در یکی از این ملاقات‌ها صوفیا گفت که هفته بعد نمی‌تواند با او ملاقات کند و قرار است برای ادامه زندگی همراه خانواده‌اش به بارسلونای اسپانیا برود. او پسِ این حرفا سرش را چرخاند و با سکوت از کافه خارج شد. رفتگر منطقه مونته ویدیو تلخ‌ترین روز‌هایش را می‌گذراند؛ همان پسری که شب‌ها را بر روی کارتون‌های خیس و نم کشیده شهربه صبح می‌رساند، شب‌های دردناکی که می‌توانند هر مرد بزرگسالی را از پا در آورند، چه برسد به او که نوجوانی بیش نبود.

کانون هواداران بارسلونا در ایران

مدتی در افسردگی به سر برده بود و همان جا می‌توانست پایان زندگی‌اش باشد، می‌توانست سر از قاچاق مواد مخدر در بیاورد ولی نه، انگار هنوز کورسوی امیدی بود، انگار چیزی در وجودش او را صدا می‌زد؛ طوری که خودش می‌گفت: «بعد از رفتن صوفیا هیچ چیز برایم مهم نبود، فقط فوتبال؛ بیشتر هم‌تیمی‌هایم در تیم ناسیونال خوشگذرانی می‌کردند اما من هیولایی در وجودم داشتم که تشنه موفقیت بود».

اما این هیولای وجودش چگونه آنقدر بزرگ شده بود؟ چگونه آنقدر که زندگی‌اش را وقف فوتبال کرد؟ صوفیا در لحظه جدایی به او گفته بود: «زندگی‌ات را وقف فوتبال کن چون این لعنتی ما را خوشبخت می‌کند». او فوتبال را برای علاقه‌اش به آن بازی بر نگزید؛ او فوتبال را برای رسیدن به معشوقه‌اش بازی کرد! او می‌خواست در اروپا باشد تا بتواند به صوفیا برسد، تا بتواند فاصله را کوتاه‌تر کند.

19 سال داشت که رفت، رفت تا به آرزوهایش جامعه عمل بپوشاند و می‌خواست با فوتبال این کار را کند، هم چون دیگر پسران شرور آمریکای جنوبی که از دل فقر و گرسنگی برآمده بودند، مثل ماردونا، مثله پله، مثل توز، مثل ریوالدو، مثل ... و مثل او؛ لوئیس آلبرتو سوارز دیاز یا همان لوئیزیتو.


لوئیزیتو کار خود را به عنوان بازیکنی جوان درسال 2003 از تیم ناسیونال آغاز کرد. او به پیشنهادات مختلف ازسوی باشگاه‌ها پاسخ منفی می‌داد و دلیلش هم روشن بود؛ فقط اروپا، فقط صوفیا. تا اینکه در سال 2006 با پیشنهادی از سوی باشگاه خرونینگن هلند به این تیم پیوست و ناسیونال را در حالی که در 34 بازی در این تیم 12 گل به ثمر رسانده بود، ترک کرد. او در یک سال حضورش در خرونینگن، 37 بازی انجام داد و موفق شد 15 گل را به نام خودش ثبت کند و سرانجام در سال 2007 به تیم اول فوتبال هلند یعنی آژاکس پیوست.

او کم کم داشت به خواسته‌اش می‌رسید؛ او به آژاکس آمده بود، به یکی از قدرت‌های فوتبال جهان با 4 قهرمانی اروپا! موفقیت‌ها یکی یکی از راه می‌رسیدند و پسر ترک تحصیل کرده سالتو، سال 2009 در کلیسایی در بارسلونا با صوفیا ازدواج کرد و به مهمترین هدفش رسید. حال فوتبال وسیله رسیدن به خواسته‌های دیگرش شد. گویا موفقیت و پیروزی طعم شیرینی برایش داشت.

کانون هواداران بارسلونا در ایران

در فصل 2011-2010، در آخرین روز‌های حضورش در آژاکس، توانست به رکورد 100 گل با پیراهن این باشگاه دست یابد و نام خود را در کنار بزرگانی چون کرایف و فان باستن قرار دهد. او در4 فصل حضور در آژاکس، در 159 بازی 111 گل را به ثمر رساند.

در ژانویه 2011 سوارز با مبلغ 22/8 میلیون پوند به پر افتخارترین تیم انگلستان یعنی لیورپول پیوست. او در لیورپول بسیار خوش درخشید و حتی تا آستانه قهرمانی با این تیم نیز پیش رفت که شاید اگر آن سر خوردن لعنتی جرارد نبود، آنطور دراماتیک از دست نمی‌رفت. استیفن جرارد رویای او و البته رویای خودش و رویای 24 ساله باشگاهش را نقش برآب کرده بود.

درکوپا آمریکای 2011 به همراه دیگو فورلاند بهترین بازیکنان تیم بودند و بعد ازمقام چهارمی جام جهانی 2010، کشورشان را بعد از 16 سال قهرمان کردند. او در لیورپول 133 بازی انجام داد و 82 گل زد. سرانجام در فصل 2015-2014 به بارسلونای اسپانیا پیوست. تیم محبوبش، محبوب دوران نوجوانی‌اش در کوچه‌های مونته ویدئو. او در بارسلونا به تمام افتخارات ممکن دست یافت و تاکنون در ۱۷۴ بازی آمار خیره کننده 1۳۷ گل را به ثبت رسانده است.

کانون هواداران بارسلونا در ایران

او از دید خیلی‌ها چهره منفوری است، نفرتی که شاید بخش اعظمش به خاطر گاز گرفتن‌های فراموش ناشدنی درون زمین باشد؛ ازایوانویچ تا کیلینی، حرکاتی که بیشتر کودکان انجام می‌دهند، کودکانی که وقتی به خواسته‌هایشان نرسند، باهم دعوا می‌کنند و هم دیگر را گاز می‌گیرند!

رفتار سوار برخاسته از نوع زندگی اوست، شاید به علت دعواهای کودکانه‌ای که هیچگاه نداشت، بازی‌های کودکانه‌ای که هیچگاه انجام نداد، بازی‌هایی که در دل سنگفرش‌های مونته ویدئو دنبالشان گشت ولی نیافت و شاید برخواسته از خشونتی است که در واکنش به عصبانیت در محله‌های کثیف مونته ویدئو از خود نشان می‌دهند، برخواسته از نزاع‌های خیابانی، برخواسته از فقر و سختی و فشارهای روحی.

کانون هواداران بارسلونا در ایران

کافی است شادی پس از گلش را ببینید؛ پس از گل فریاد می‌کشد، فریادی که برخواسته از هیولای درونش بود، فریادی که نشان می‌دهد هنوز هم تشنه موفقیت است، فریادی که نشان رنج و سختی است، فریادی که نشان از خوابیدن بر روی کارتون‌های خیس مونته ویدئو است؛ و بعد ازآن فریاد، یک دو سه، سه بوسه بر سه انگشت، سه بوسه که روایت گر کل زندگی اوست، روایت گر صوفیا وفرزندانش، روایت گر خانواده‌اش.

زندگی لوئیزیتو بسیار شبیه به یک فیلم درام است، درامی عاشقانه، عشقی که او را از فرش به عرش رسانده بود، فقط در یکه دهه! و او اکنون اینجاست در بارسلونا در کنار صوفیا، او اکنون آن بالاست، جایگاهی که همیشه آرزویش را داشت.
ارزش: ۹.۰۰ (۴ رای) | ارزش‌گذاری این خبر
نظرات کاربران
you.are.barcelona
پاسخ به: رفتگری که دنیا را عاشق خود کرد...
متاسفانه هر سال بدتر از سال قبله


پنج‌شنبه، ۲۳ فروردین ۱۳۹۷ (۱۵:۲۶)
 
AmHosseini
پاسخ به: رفتگری که دنیا را عاشق خود کرد...
بغض کردیم آقا ...


پنج‌شنبه، ۵ بهمن ۱۳۹۶ (۲۳:۵۳)
 
tmagh
پاسخ به: رفتگری که دنیا را عاشق خود کرد...
متن جالبی بود و از آقای شاه امیری تشکر میکنم
شباهتهایی بین زندگی خانوادگیش با مسی وجود داره و باز هم مثل مسی یک انسان خود ساخته هست.


پنج‌شنبه، ۵ بهمن ۱۳۹۶ (۲۳:۳۹)
 
Ibrahim
پاسخ به: رفتگری که دنیا را عاشق خود کرد...
نقل قول
borselan نوشته:

اگه نصف پشتکار سوارز رو داشتم الان منم تو بارسا بودم (
دم همه گرم

خخخ لایک داری


پنج‌شنبه، ۵ بهمن ۱۳۹۶ (۱۹:۵۶)
 
Lucho.The.Great
پاسخ به: رفتگری که دنیا را عاشق خود کرد...
نقل قول
Hakhamanesh_Kerman نوشته:

داستان عشقولانشو نیمه کاره رها کردید، چگونه ب صوفیا رسید؟ پس از اینکه سوارز رفت بارسا؟




پنج‌شنبه، ۵ بهمن ۱۳۹۶ (۱۹:۴۵)
 
Hakhamanesh_Kerman
پاسخ به: رفتگری که دنیا را عاشق خود کرد...
داستان عشقولانشو نیمه کاره رها کردید، چگونه ب صوفیا رسید؟ پس از اینکه سوارز رفت بارسا؟


پنج‌شنبه، ۵ بهمن ۱۳۹۶ (۱۵:۲۲)
 
Nasiri1987r
پاسخ به: رفتگری که دنیا را عاشق خود کرد...
واقعا متن فوقالعاده اي بود
عالي بود
با تشكر


پنج‌شنبه، ۵ بهمن ۱۳۹۶ (۱۳:۴۷)
 
MRM44
پاسخ به: رفتگری که دنیا را عاشق خود کرد...
Very good


پنج‌شنبه، ۵ بهمن ۱۳۹۶ (۱۲:۳۹)
 
zhityer
پاسخ به: رفتگری که دنیا را عاشق خود کرد...
واقعا عشقه...
ی تمام کننده پر جنب و جوش که برای من وقفه بین اتوئو تا سوارز دشوار گذشت.


پنج‌شنبه، ۵ بهمن ۱۳۹۶ (۱۲:۱۷)
 
abouzarlionel
پاسخ به: رفتگری که دنیا را عاشق خود کرد...
تولد مبارک لوییزیتو


پنج‌شنبه، ۵ بهمن ۱۳۹۶ (۱۰:۲۹)
 
iman_khatar
پاسخ به: رفتگری که دنیا را عاشق خود کرد...
ارزش بازنشر رو داشت واقعا


پنج‌شنبه، ۵ بهمن ۱۳۹۶ (۹:۴۷)
 
Striker
پاسخ به: رفتگری که دنیا را عاشق خود کرد...
بسیار زیبا، حداقل برای مردم مصیبت دیده ی ایران، امیدبخشه!


پنج‌شنبه، ۵ بهمن ۱۳۹۶ (۸:۳۰)
 
barca_barca_yavar
پاسخ به: رفتگری که دنیا را عاشق خود کرد...
قشنگ بود مرسی...


دوشنبه، ۹ اسفند ۱۳۹۵ (۹:۵۳)
 
behnamrha89
پاسخ به: رفتگری که دنیا را عاشق خود کرد...
عالی بود


جمعه، ۲۹ بهمن ۱۳۹۵ (۲:۲۳)
 
Ac.milan
پاسخ به: رفتگری که دنیا را عاشق خود کرد...
خداييش تحت تاثير قرار گرفتم .خيلي عالي خيلي عااااالي .دو بار خوندمش بازم دوست دارم بخونم


چهارشنبه، ۱۳ بهمن ۱۳۹۵ (۱۴:۴۰)
 
Ac.milan
پاسخ به: رفتگری که دنیا را عاشق خود کرد...
دمت گرم ابوذر جان .خيلي عالي بود مثل هميشه تكي داداش


چهارشنبه، ۱۳ بهمن ۱۳۹۵ (۱۴:۳۸)
 
siriusblack
پاسخ به: رفتگری که دنیا را عاشق خود کرد...
تبریک میگم به شما دوست عزیز بابت متن بسیار زیبات..
واقعا لذت بردم
درود بر شما


چهارشنبه، ۱۳ بهمن ۱۳۹۵ (۳:۰۵)
 
borselan
پاسخ به: رفتگری که دنیا را عاشق خود کرد...
اگه نصف پشتکار سوارز رو داشتم الان منم تو بارسا بودم (
دم همه گرم


سه‌شنبه، ۱۲ بهمن ۱۳۹۵ (۲۰:۴۳)
 
onlymessi10
پاسخ به: رفتگری که دنیا را عاشق خود کرد...
لوئییز عشقه
ممنون از این متن زیبا


سه‌شنبه، ۱۲ بهمن ۱۳۹۵ (۳:۰۶)
 
Montazer_59
پاسخ به: رفتگری که دنیا را عاشق خود کرد...
بسیار تا بسیار زیبا...
خسته نباشید


سه‌شنبه، ۱۲ بهمن ۱۳۹۵ (۰:۴۸)
 
rezaesmaili
پاسخ به: رفتگری که دنیا را عاشق خود کرد...
فوق العاده بود


دوشنبه، ۱۱ بهمن ۱۳۹۵ (۲۳:۰۴)
 
mmbehnejad
پاسخ به: رفتگری که دنیا را عاشق خود کرد...
آقا ابوذر دمت گرم ممنونتم خیلی عالی بود
سوارز تا ابد عاشقتم


دوشنبه، ۱۱ بهمن ۱۳۹۵ (۲۱:۱۴)
 
akbarimatin17
پاسخ به: رفتگری که دنیا را عاشق خود کرد...
فوق العاده بود.لطفا بیشتر از این مقاله ها بذارید


دوشنبه، ۱۱ بهمن ۱۳۹۵ (۱۹:۵۷)
 
PIQUE3
پاسخ به: رفتگری که دنیا را عاشق خود کرد...
عالییی
احسنت بر داش ابوذر گل


دوشنبه، ۱۱ بهمن ۱۳۹۵ (۱۸:۵۸)
 
9VECTOR9
پاسخ به: رفتگری که دنیا را عاشق خود کرد...
با تشکر از نویسنده بابت این متن زیبا.


دوشنبه، ۱۱ بهمن ۱۳۹۵ (۱۸:۳۳)
 
a13770101tz
پاسخ به: رفتگری که دنیا را عاشق خود کرد...
خیلی جذاب.اما اگر میشود زندگی نامه ی لیونل مسی و نیمار هم گذاشته بشه خیلی خوب میشه


دوشنبه، ۱۱ بهمن ۱۳۹۵ (۱۷:۳۳)
 
peymanimpm
پاسخ به: رفتگری که دنیا را عاشق خود کرد...
خیلی عالی بود خسته نباشی دمت گرم


دوشنبه، ۱۱ بهمن ۱۳۹۵ (۱۷:۰۴)
 
parsafcb
پاسخ به: رفتگری که دنیا را عاشق خود کرد...
عججججججبببب متنییییی
چه پشتکار و تلاشییییی
مرسی امیدواری به زندگی


دوشنبه، ۱۱ بهمن ۱۳۹۵ (۱۷:۰۳)
 
toraj
پاسخ به: رفتگری که دنیا را عاشق خود کرد...
واقعا عالی بود. ممنون از این متن احساسی. به امید درخشش های بیشتر بهترین مهاجم نوک جهان در بارسلونا.


دوشنبه، ۱۱ بهمن ۱۳۹۵ (۱۷:۰۲)
 
Lucho.The.Great
پاسخ به: رفتگری که دنیا را عاشق خود کرد...
عالی بود. ابوذر جان دستت درد نکنه.


دوشنبه، ۱۱ بهمن ۱۳۹۵ (۱۶:۴۶)
 
بی‌شک دیدگاه هرکس نشانه تفکر اوست. ما در برابر نظر دیگران مسئول نیستیم!
نوع نمایش نظرات:       
حاضرین در سایت
۲۳۰ کاربر آنلاین است. (۲۱ کاربر در حال مشاهده اخبار بارسا)

عضو: ۰
مهمان: ۲۳۰

ادامه...
هرگونه کپی برداری از مطالب این سایت، تنها با ذکر نام «اف سی بارسلونا دات آی آر» مجاز است!