| در حال دیدن این عنوان: |
۱ کاربر مهمان
|
|
برای ارسال پیام باید ابتدا ثبت نام کنید!
|
|
|
|
پاسخ به: بحث آزاد مذهبی | ||
|
|
"من پسر زنی هستم که با دست هایش از بزها شیر می دوشید" این را عرب بیابانی گفت. عرب بیابانی از هیبت پیامبری که همه ی قبایل به او ایمان آورده بودند، لکنت گرفته بود. آمده بود جمله ای بگوید و نتوانسته بود و کلماتش بریده بریده شده بودند. رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم از جایش بلند شده بود. آمده بود نزدیک و ناگهان او را در آغوش گرفته بود؛ تنگ تنگ. آن طور که تنشان تن هم را لمس کند. در گوشش گفته بود: " من برادر توام "، " أنا اخوک " گفته بود فکر می کنی من کی ام؟ فکر می کنی پادشاهم؟ نه! من از آن سلطان ها که خیال می کنی نیستم. " من اصلا پادشاه نیستم" "لَیسَ بمَلَکٍ" من محمدم. پسر همان بیابان هایی هستم که تو از آن آمده ای. "من پسر زنی هستم که با دست هایش از بزها شیر می دوشید." حتی نگفته بود که پسر عبدالله و آمنه است.حرف دایه ی صحرا نشینش را پیش کشیده بود که مرد راحت باشد.آخرش هم دست گذاشته بود روی شانه ی او و گفته بود: " هَوِنٌ علیک" " آسان بگیر، من برادرتم" مرد بیابانی خندید و صورت او را بوسید: " عجب برادری دارم." یک دوست عجیب غریب از آن ها که توی دوستی حساب کتاب هم نمی کنند. دیده یکی محتاج است تنها ردایش را هم بخشیده، حالا نشسته توی خانه و نمی تواند آن طور بیابد مسجد. خدا است که دوباره عتابش می کند * و لا تَبسُطها کُلَّ البسط* " دیگر نگفتم که همه ی دستت را باز کن، طوری که برای خودت هیچی نماند" این چه جور دلی است که تو داری؟ از همه قشنگ تر حال و روز او را علی علیه السلام توصیف می کند.علی علیه السلام می گوید:"رسول الله یک طبیب دوره گرد بود." دلش نمی آمد که خیلی با ابهت بنشیند آن بالا، مریض ها شرفیاب حضورش بشوند.لوازم معالجه اش را بر می داشت راه می افتاد دور شهر، پی مریض ها."طُبیبٌ دَوّارٌ بِطبه" چی با خودش بر می داشت؟ یک دستش "مرهم" می گرفت یک دستش "وسم"؛ برای آنها که فقط زخم داشتند مرهم می گذاشت؛ ولی بعضی ها، دمل های چرکی داشتند، باید جراحی هم می کرد؛"وسم" مال همین کار بود.وسم یعنی داغ هایی که قدیم برای شکافتن استفاده می کردند؛جراحی سرپایی. علی علیه السلام می گوید:"مرهم هایش کاری بودند، اثر داشتند." "أحکَمَ مَراهِمَهُ" وسم هایش هم حسابی بودند"وَ أحمَی مَواسِمَهُ". اول فکر کردم از همه قشنگ تر را علی علیه السلام گفته؛ ولی الان یک جمله ی حتی قشنگ تر هم یادم آمد که درست همین حال را بگوید. آن هم توصیف خداست از او؛" یک رسولی آمده سراغتان که تحمل رنج شما برایش سخت است" "لَقَد جاءَ کُم رَسولٌ مِن انفُسکم عزیزً عَلَیه ما عَنِتُّم" آخرش هم تقصیر همین دلش شد که در آن روایت گفت: " هیچ پیامبری به اندازه ی من سختی نکشید." حساب دو دوتایی اگر بخواهی بکنی نسبت به بقیه ی پیغمبرها خیلی هم اوضاع برای او سخت نبود.در طائف سنگش زدند، در احد هم پیشانی و دندانش را شکستند.بقیه هم از این جور مصیبت ها داشته اند؛ ولی از حساب دو دو تایی که بزنیم بیرون، اگر حواست به حرف خدا باشد که " رنج های شما، برای او گران تمام می شود، طاقتش را می برد" این جوری اگر چرتکه بیندازی، راستی هم چقدر سختی کشیده! اندازه ی نادانی و غل و زنجیرهایی که همه ی ما به خودمان بسته ایم اگر بخواهد رنج بکشد، اگر حرص بزند که ما را به راه بیاورد، واقعا هم چه کارش سخت است. آخرش این که خدا داشت تماشایش می کرد.بعد گفت" چه اخلاق شگرفی داری" *إنّکَ لَعَلی خلقٍ عظیمٍ* انگار که از دست پخت خودش در شگفت مانده باشد... (خدا خانه دارد... فاطمه شهیدی) |
||
|
من منتظرم زیرا،گفتند:"تو می آیی" تا عابر چشمانت، ره گم نکند در شب بر کوچه بتابان نور، ای ماه تماشایی |
|||
|
۲۹ دی ۱۳۹۲
|
|||
|
|
پاسخ به: بحث آزاد مذهبی | ||
  نام کاربری: Mohamad.Barani
پیام:
۱۲,۶۳۱
عضویت از: ۴ دی ۱۳۸۸
از: ساری، دارالملک ایران
طرفدار:
- .:رونالدینهو:. - .:لوییز انریکه:. - .:استقلال تهران:. - .:هــلـــنـــــــــــــد:. - .:فرهاد مجیدی:. - .:رایکارد:. - .:فیروز کریمی:. گروه:
- کاربران عضو 
 |
نقل قول KOSAR نوشته:الان اینو اینجا چرا نوشتید؟ عایا احساس میکنید این وظیفه امسال برعهده ناظر انجمن عرفانی هست؟؟  دقیقا! پ.ن:متن بالا بسیار زیبا بود. واقعا نتونستم تحسینش نکنم. |
||
|
|
|||
|
۲۹ دی ۱۳۹۲
|
|||
|
|
پاسخ به: بحث آزاد مذهبی | ||
|
نام کاربری: Mohamad.Barani
پیام:
۱۲,۶۳۱
عضویت از: ۴ دی ۱۳۸۸
از: ساری، دارالملک ایران
طرفدار:
- .:رونالدینهو:. - .:لوییز انریکه:. - .:استقلال تهران:. - .:هــلـــنـــــــــــــد:. - .:فرهاد مجیدی:. - .:رایکارد:. - .:فیروز کریمی:. گروه:
- کاربران عضو
|
نعره زد بر سر مادر، به غرورم برخورد... |
||
|
|
|||
|
۹ بهمن ۱۳۹۲
|
|||
|
|
پاسخ به: بحث آزاد مذهبی | ||
  نام کاربری: *mohammad.z*
پیام:
۵,۲۳۶
عضویت از: ۲۹ مهر ۱۳۹۱
از: بابلسر _كاله
طرفدار:
- مسي - كرايف - استقلال کبییر - تيم ملي بارسلونا - جانواريو - پپ گواردیولا - قلعه نوعي گروه:
- كاربران بلاک شده
|
نقل قول مردک پست که عمری نمک حیدر خوردنعره زد بر سر مادر، به غرورم برخورد...  حالم ازش بهم میخوره...  به جانه مادرم من حاظرم تو آتیش جهنم بسوزم ولی به من اجازه بدن که انتقام مادرمو بگیرم کینه ای که از عمر دارم از شمر ندارم
|
||
|
رفتی کلاس اول این جمله را عوض کن "آن مرد تا نیاید،باران نخواهد آمد " |
|||
|
۹ بهمن ۱۳۹۲
|
|||
|
|
پاسخ به: بحث آزاد مذهبی | ||
|
نام کاربری: *mohammad.z*
پیام:
۵,۲۳۶
عضویت از: ۲۹ مهر ۱۳۹۱
از: بابلسر _كاله
طرفدار:
- مسي - كرايف - استقلال کبییر - تيم ملي بارسلونا - جانواريو - پپ گواردیولا - قلعه نوعي گروه:
- كاربران بلاک شده
|
 خدایا دلم که برایت تنگ می شود با آنکه می دانم همه جا هستی اما به آسمان نگاه می کنم چرا که آسمان سه نشانه از تو دارد : بی انتهاست ، بی دریغ است و چون یک دست مهربان همیشه بالای سرماست ! |
||
|
رفتی کلاس اول این جمله را عوض کن "آن مرد تا نیاید،باران نخواهد آمد " |
|||
|
۲۳ بهمن ۱۳۹۲
|
|||
|
|
پاسخ به: بحث آزاد مذهبی | ||
  نام کاربری: Ayhan-10
پیام:
۶۰۰
عضویت از: ۷ بهمن ۱۳۹۱
از: ı̴̴̡̡̡ ̡͌l̡̡̡ ̡͌l̡*̡̡ ̴̡ı̴̴̡ ̡̡͡|̲̲̲͡͡͡ ̲▫̲͡ ̲̲̲͡͡π̲͡
طرفدار:
- Messi - Johan Cruyff - تراختور - آلمان,آرژانتین - علی دایی - پپ،ونگر،فرگوسن - علی دایی گروه:
- کاربران عضو
|
درخواست کمک داشتم خوشحال میشم کمکم کنین : 1.ثابت کردن وجود خدا برای کودکان،میخوام ی مطلبی ، ی جمله ای باشه ک باهاش بشه خدارو برای بچه های ابتدایی و کوچیکتر ثابت کرد. 2.مطلبی ک قانعمون کنه باید نماز بخونیم. خوشحال میشم،اگه مطلبی در این 2 مورد داشتین بذارین ک هم من استفاده کنم ، هم دوستان. پیشاپیش از همتون ممنونم.  
|
||
|
۲۳ بهمن ۱۳۹۲
|
|||
|
|
پاسخ به: بحث آزاد مذهبی | ||
|
|
نقل قول Rasoul نوشته:درخواست کمک داشتم خوشحال میشم کمکم کنین : 1.ثابت کردن وجود خدا برای کودکان،میخوام ی مطلبی ، ی جمله ای باشه ک باهاش بشه خدارو برای بچه های ابتدایی و کوچیکتر ثابت کرد. 2.مطلبی ک قانعمون کنه باید نماز بخونیم. خوشحال میشم،اگه مطلبی در این 2 مورد داشتین بذارین ک هم من استفاده کنم ، هم دوستان. پیشاپیش از همتون ممنونم. در مکتب اهل بیت خدا مشکوک نیست که نیاز به اثبات داشته باشه. خدا بدیهی ترین و فطری ترین و روشن ترین شی در دنیاست. اثبات برای یک امر مجهوله نه معلوم ترین اشیا در مورد نماز اولین و بهترین تذکر شکر منعمه. شکر منعم یعنی تشکر از کسی که بهت لطف کرده و یک نعمت بهت داده. اگر بابت یک لیوان آب از کسی که بهت آب داده تشکر نکنی انسانیت نیست حال فکر کن چند نعمت در یک لحظه و در تک تک لحظات حیاتت خدا بهت لطف میکنه؟ چقدر باید شکرش کنی؟ حالا از باب لطف گفته حد اکثر روزی 17 دقیقه از من نوعی سپاسگزاری وتشکر کن که حبیبم یادت داده و من حتی در ازای وظیفه شکر گذاریت ( نماز) نعمتهای خیلی عظیم تری هم بهت میدم هم مادی هم معنوی. |
||
|
من منتظرم زیرا،گفتند:"تو می آیی" تا عابر چشمانت، ره گم نکند در شب بر کوچه بتابان نور، ای ماه تماشایی |
|||
|
۳۰ بهمن ۱۳۹۲
|
|||
|
|
پاسخ به: بحث آزاد مذهبی | ||
|
|
این که تاریخ تکرار می شود همیشه اتفاق خوبی نیست! گاهی این قدر تلخ است که راه نفس را تنگ می کند ... خیال را می برد به یک بغض کور ... یا به یک غم جانکاه ... به یاد یک جسارت دهشتناک... باز میخواهند حریم آینه را بشکنند... میخواهند پشت سایه جهل مرکب، صورت حقیقت را پاک کنند!! چه می دانند درگوشه هر مسجد و محراب اعتقاد ما، زینبیه ای برپاست که این روزها روی کتیبه های دیوارش نوشته شده " کلنا عباسک یا زینب" یا زینب! گرگ ها جمع شده اند که حریمت را مکدر کنند ... گوییا سیلی خطبه های دیروز تورا میخواهند امروز، تلافی کنند! غافل از آنکه ما جان روی جان، قلب روی قلب میگذاریم اطراف خیمه ات، با پوست و استخوان سپر میسازیم و با خون خود سیل به پا میکنیم تا ویران کند خانه ی عناد و کینه ی به تو را ... برفراز گنبدت پرچم یا عباس افراشته ایم که بگوییم آرام بخواب غیرت خدا...سایه تو هنوز روی خیمه هاست... یا ابن الحسن... نفس ها ناله های زار شد نمی آیی ؟؟ حرف ها شعله های نار شد نمی آیی؟؟ پناه مومنین! حصن الحصین! حالی نمی پرسی؟ به شیعه زندگی دشوار شد نمی آیی؟؟ منتظر از چاه های کوفه هم گشت تنها تر.. هزاران طعنه با او یار شد نمی آیی؟؟ باز تیغ خصم ... باز سرهای بریده ... باز هم کربلا تکرار شد نمی آیی؟؟ منبع: مشاهده لینک |
||
|
من منتظرم زیرا،گفتند:"تو می آیی" تا عابر چشمانت، ره گم نکند در شب بر کوچه بتابان نور، ای ماه تماشایی |
|||
|
۳۰ بهمن ۱۳۹۲
|
|||
|
|
پاسخ به: بحث آزاد مذهبی | ||
|
نام کاربری: *mohammad.z*
پیام:
۵,۲۳۶
عضویت از: ۲۹ مهر ۱۳۹۱
از: بابلسر _كاله
طرفدار:
- مسي - كرايف - استقلال کبییر - تيم ملي بارسلونا - جانواريو - پپ گواردیولا - قلعه نوعي گروه:
- كاربران بلاک شده
|
نقل قول KOSAR نوشته:این که تاریخ تکرار می شود همیشه اتفاق خوبی نیست! گاهی این قدر تلخ است که راه نفس را تنگ می کند ... خیال را می برد به یک بغض کور ... یا به یک غم جانکاه ... به یاد یک جسارت دهشتناک... باز میخواهند حریم آینه را بشکنند... میخواهند پشت سایه جهل مرکب، صورت حقیقت را پاک کنند!! چه می دانند درگوشه هر مسجد و محراب اعتقاد ما، زینبیه ای برپاست که این روزها روی کتیبه های دیوارش نوشته شده ' کلنا عباسک یا زینب' یا زینب! گرگ ها جمع شده اند که حریمت را مکدر کنند ... گوییا سیلی خطبه های دیروز تورا میخواهند امروز، تلافی کنند! غافل از آنکه ما جان روی جان، قلب روی قلب میگذاریم اطراف خیمه ات، با پوست و استخوان سپر میسازیم و با خون خود سیل به پا میکنیم تا ویران کند خانه ی عناد و کینه ی به تو را ... برفراز گنبدت پرچم یا عباس افراشته ایم که بگوییم آرام بخواب غیرت خدا...سایه تو هنوز روی خیمه هاست... یا ابن الحسن... نفس ها ناله های زار شد نمی آیی ؟؟ حرف ها شعله های نار شد نمی آیی؟؟ پناه مومنین! حصن الحصین! حالی نمی پرسی؟ به شیعه زندگی دشوار شد نمی آیی؟؟ منتظر از چاه های کوفه هم گشت تنها تر.. هزاران طعنه با او یار شد نمی آیی؟؟ باز تیغ خصم ... باز سرهای بریده ... باز هم کربلا تکرار شد نمی آیی؟؟ منبع: مشاهده لینک  بی نهایت زیبا بود
|
||
|
رفتی کلاس اول این جمله را عوض کن "آن مرد تا نیاید،باران نخواهد آمد " |
|||
|
۳۰ بهمن ۱۳۹۲
|
|||
|
|
پاسخ به: بحث آزاد مذهبی | ||
|
نام کاربری: *mohammad.z*
پیام:
۵,۲۳۶
عضویت از: ۲۹ مهر ۱۳۹۱
از: بابلسر _كاله
طرفدار:
- مسي - كرايف - استقلال کبییر - تيم ملي بارسلونا - جانواريو - پپ گواردیولا - قلعه نوعي گروه:
- كاربران بلاک شده
|
«من یهودی هستم و افتخار می کنم!» عنوان مقاله ای است که اخیرا یک جوان آمریکایی آن را منتشر کرده است. او در این مقاله نوشت: من یهودی هستم و افتخار می کنم! امروز تصمیم با ماست. ای اعراب و ای مسلمانان، شکوه و عظمت شما از بین رفته. آیا ندیدید که ما با زیرکی با شما چه کار کردیم؟! در خیابان های شما راه رفتیم و وضع شما ما را به شگفتی وا نمی دارد آیا می دانید چه کار کردیم؟! با همه سادگی حجاب دختران شما را برداشتیم و به وسیله آن [حجاب های کنار زده شده]، قرآن شما را پوشاندیم. شما تحت فرمان ما قرار گرفتید! شما را آن طور که می خواهیم و در زمانی که خواستیم به حرکت وا می داریم. شما یک دین کامل بودید ولی ما باعث شدیم که دین شما فرقه فرقه شود، لباس هایمان را به شما صادر کردیم. به بازارهایتان نگاه کنید، همه این لباس ها عامل هتک حرمت شماست و جالب است که همه شما به آن گرایش دارید. شلوارهای جوانانتان پایین کمرهایشان است و نمی دانید که این از صفات قوم لوط است. آن وقت شما ای نادان ها فریاد می زنید: یهود سرزمین ما را دزدید و به آبروی ما توهین کرد. شما کجایید؟! در خیابان ها دخترانتان را با چه تمسخری اذیت می کنید! شما در حال سقوط و نابودی هستید در حالی که پیشرفت درسی شما برای ما شگفت آور نیست. پس شما را به خط مشی های کسالت آور مجهز کردیم و تلویزیون های شما را با برنامه های فریبنده و گمراه کننده پر کردیم. دیگر به چیزهایی که اهمیت دارد فکر نکردید و نیازی نیست که بگویید چه چیزی فکر شما را مشغول کرده است؟! پس ساکت بمانید! ما فرهنگ دوست یابی بین دختران و پسرانتان را رایج کردیم در حالی که شما پاک ترین مردم بودید و حالا پست و بیچاره هستید! پی بردیم که زبان شما (عربی) فصیح ترین زبان است و با آن قرآن را می خوانید پس به شما گفتیم که زبانتان عقب مانده و مربوط به گذشته است. فورا از آن رویگردان شدید و به زبان های ساختگی و دروغین افتخار کردید. دولت های شما محیط علمی را برای شما فراهم نکردند و این مسأله دانشمندانتان را وادار به فرار به کشورهای غربی کرد یا این که در کشورهایتان ماندند و در پایین ترین مرتبه زندگی کردند. بگویید: پدرم و پدر بزرگم این چنین آن چنان بودنند در حالی که خود شما چیزی نیستید، ما شما را این گونه دوست داریم و می خواهیم این گونه باشید! وحدت کلمه شما ما را متعجب نمی کند پس مسجدی از شیعیان را منفجر می کنیم و می گوییم اهل سنت منفجر کرد یا مسجدی از اهل سنت را ویران می کنیم و می گوییم کار شیعیان بود. پس شما را به این شکل رها کردیم تا این که آتش جنگ بین شما شعله ور شد! به شما برگه هایی را برای خواندن دادیم و فیلم هایی که آنها را در اخبارتان پخش می کنید برای اینکه بین شما فتنه بیندازیم. به شما یک سرگرمی به اسم «بهار عربی» دادیم که با آن بازی می کنید تا آتش جنگ را بین شما برافروزیم آتشی که تا همه شما را نسوزاند، خاموش نخواهد شد. من یک یهودی آمریکایی هستم و افتخار می کنم! گفتنی است، می توان گفت با وجود بی شرمی و گستاخی این جوان یهودی آمریکایی، اما متاسفانه باید گفت که او راست می گوید. خدایا حال همه مسلمانان را اصلاح بگردان. |
||
|
رفتی کلاس اول این جمله را عوض کن "آن مرد تا نیاید،باران نخواهد آمد " |
|||
|
۲ اسفند ۱۳۹۲
|
|||
|
|
|
برای ارسال پیام باید ابتدا ثبت نام کنید!
|
| شما می‌توانید مطالب را بخوانید. |
| شما نمی‌توانید عنوان جدید باز کنید. |
| شما نمی‌توانید به عنوان‌ها پاسخ دهید. |
| شما نمی‌توانید پیام‌های خودتان را ویرایش کنید. |
| شما نمی‌توانید پیام‌های خودتان را حذف کنید. |
| شما نمی‌توانید نظرسنجی اضافه کنید. |
| شما نمی‌توانید در نظرسنجی‌ها شرکت کنید. |
| شما نمی‌توانید فایل‌ها را به پیام خود پیوست کنید. |
| شما نمی‌توانید پیام بدون نیاز به تایید بزنید. |