در حال دیدن این عنوان: |
۱ کاربر مهمان
|
برای ارسال پیام باید ابتدا ثبت نام کنید!
|
|
|
پاسخ به: خاطره نویسی! | ||
نام کاربری: Lucho.The.Great
نام تیم: بارسلونا
پیام:
۶۱,۶۱۳
عضویت از: ۱۴ مرداد ۱۳۸۴
از: تهران
طرفدار:
- بویان کرکیچ - یوهان کرویف - پرسپولیس - اسپانیا، آرژانتین - احمد عابدزاده، کریم باقری - فرانک ریکارد - افشین امپراطور گروه:
- لیگ فانتزی - کاربران عضو - مدیران کل |
نقل قول beautiful queen نوشته:خوشحال میشم به سبک نوشتنم انتقاد کنید اول از همه پاراگرافبندی رو رعایت کن. این نکته خیلی مهمیه. پاراگرافهای با فاصله و با قطع شدن محتوا تو جای مناسب و مخصوصا تو فضای نت، یه خط فاصله گذاشتن بین پاراگرافها خیلی مهمه برای اینکه خواننده خسته نشه و متن رو تا آخر بخونه. |
||
عمری است دخیلم به ضریحی که نداری... |
|||
۱ بهمن ۱۳۹۹
|
|
پاسخ به: خاطره نویسی! | ||
|
نقل قول یا لثارات الحسن نوشته:نقل قول beautiful queen نوشته:خوشحال میشم به سبک نوشتنم انتقاد کنید اول از همه پاراگرافبندی رو رعایت کن. این نکته خیلی مهمیه. پاراگرافهای با فاصله و با قطع شدن محتوا تو جای مناسب و مخصوصا تو فضای نت، یه خط فاصله گذاشتن بین پاراگرافها خیلی مهمه برای اینکه خواننده خسته نشه و متن رو تا آخر بخونه. ممنوون حتما رعایت میکنم بازم نقدی دارید بگید. |
||
گداخته از جفای همه گریخته در وفای علی |
|||
۱ بهمن ۱۳۹۹
|
|
پاسخ به: خاطره نویسی! | ||
نام کاربری: Lucho.The.Great
نام تیم: بارسلونا
پیام:
۶۱,۶۱۳
عضویت از: ۱۴ مرداد ۱۳۸۴
از: تهران
طرفدار:
- بویان کرکیچ - یوهان کرویف - پرسپولیس - اسپانیا، آرژانتین - احمد عابدزاده، کریم باقری - فرانک ریکارد - افشین امپراطور گروه:
- لیگ فانتزی - کاربران عضو - مدیران کل |
و علیکم بالعلائم النکارشی...
|
||
عمری است دخیلم به ضریحی که نداری... |
|||
۱ بهمن ۱۳۹۹
|
|
پاسخ به: خاطره نویسی! | ||
|
نقل قول یا لثارات الحسن نوشته:و علیکم بالعلائم النکارشی... علائم نگارشی دارن که |
||
گداخته از جفای همه گریخته در وفای علی |
|||
۱ بهمن ۱۳۹۹
|
|
پاسخ به: خاطره نویسی! | ||
|
چند ماه¬ی میشد که ، بخاطر مشکلات عصبی و روحی ای که توی زندگیم بوجود اومده بود ، معده درد داشتم. هر چند روز یکبار ، یادش میومد بیاد سراغم و آزارم بده. اون شب ، توی مهمونی بودم و داشتم شام میخوردم که ، معده دردم شروع شد. به بهونه ی اون، خداحافظی کردم و رفتم خونه. در یخچال رو باز کردم و داروی معده ای که دکتر بهم داده بود رو خوردم ، بعدم روش یه مسکن خوردم ، همیشه تنها راه چاره ی دردش همین بود، اگه مسکن نمیخوردم دردش ول کنم نبود. ولی نمیدونم ، اون شب چرا هرچی میگذشت ، دردش خوب نمیشد. انگار نه انگار که مسکن خورده بودم ، مثل این بود که یه مار ، توی معده ام انداخته بودن ، مدام میپیچید و از درون نیشم میزد. از درد معده ، گاهی دور خونه راه میرفتم، گاهی می نشستم روی زمین و زانوهام رو بغل میکردم و خودم رو گهواره وار تکون میدادم ، استیصال و درموندگی از سر و روم میبارید. هر چی میگذشت دردش بدتر میشد. از درد نشستم روی زمین ، با یه دست، مشت میکوبیدم توی معده ام ، و اون یکی دستم رو به دندون گرفته بودم و با تمام توان ، دندونام رو ، روش فشار میدادم ، تا از زور درد داد نزنم . اونقدر دستم رو سفت گاز گرفته بودم که خون شده بود ! دیگه نفسم بالا نمیومد، درد به اوج خودش رسیده بود ، انگار میخواست جونم رو ، ذره ذره از داخل گلوم بکشه بیرون ، فکر میکردم ، اگه بمیرم خیلی راحتتر از تحمل اون همه درده، دیگه صبرم تموم شده بود، توی همون حالت ، با صدایی که شبیه جیغ شده بود ، گفتم یا صاحب الزمان شما یه چیز بگو این درد آروم بشه ، دیگه نمیتونم تحملش کنم. از لحظه نگذشته بود که ، دردم آروم شد. از لطف پدر در حقم، شروع به گریه کردم... |
||
گداخته از جفای همه گریخته در وفای علی |
|||
۱ بهمن ۱۳۹۹
|
|
پاسخ به: خاطره نویسی! | ||
نام کاربری: Lucho.The.Great
نام تیم: بارسلونا
پیام:
۶۱,۶۱۳
عضویت از: ۱۴ مرداد ۱۳۸۴
از: تهران
طرفدار:
- بویان کرکیچ - یوهان کرویف - پرسپولیس - اسپانیا، آرژانتین - احمد عابدزاده، کریم باقری - فرانک ریکارد - افشین امپراطور گروه:
- لیگ فانتزی - کاربران عضو - مدیران کل |
نقل قول beautiful queen نوشته:نقل قول یا لثارات الحسن نوشته:و علیکم بالعلائم النکارشی... علائم نگارشی دارن که قبل از اکثر علائم نگارشی مثل نقطه، ویرگول، نقطه ویگول، دو نقطه، علامت سوال، علامت تعجب و امثالهم نباید فاصله بیاد یعنی به کلمه قبلشون میچسبن. یه فاصله بعدش میاد. موارد استثنا گیومه و پرانتز و اینها هستن که به محتوای داخلشون میچسبن و از بیرون فاصله دارن، و خط تیره جمله معترضه که از قبل و بعد فاصله داره. |
||
عمری است دخیلم به ضریحی که نداری... |
|||
۲ بهمن ۱۳۹۹
|
|
پاسخ به: خاطره نویسی! | ||
|
نقل قول یا لثارات الحسن نوشته:نقل قول beautiful queen نوشته:نقل قول یا لثارات الحسن نوشته:و علیکم بالعلائم النکارشی... علائم نگارشی دارن که قبل از اکثر علائم نگارشی مثل نقطه، ویرگول، نقطه ویگول، دو نقطه، علامت سوال، علامت تعجب و امثالهم نباید فاصله بیاد یعنی به کلمه قبلشون میچسبن. یه فاصله بعدش میاد. موارد استثنا گیومه و پرانتز و اینها هستن که به محتوای داخلشون میچسبن و از بیرون فاصله دارن، و خط تیره جمله معترضه که از قبل و بعد فاصله داره. بابا اینارو میدونم ناسلامتی پایان نامه نوشتم بای کارشناسی، مقاله نوشتم. اینجا من فاصله میدم که پیدا باشه برادر. ولی به هرحال ممنون که گفتین |
||
گداخته از جفای همه گریخته در وفای علی |
|||
۲ بهمن ۱۳۹۹
|
|
پاسخ به: خاطره نویسی! | ||
نام کاربری: Lucho.The.Great
نام تیم: بارسلونا
پیام:
۶۱,۶۱۳
عضویت از: ۱۴ مرداد ۱۳۸۴
از: تهران
طرفدار:
- بویان کرکیچ - یوهان کرویف - پرسپولیس - اسپانیا، آرژانتین - احمد عابدزاده، کریم باقری - فرانک ریکارد - افشین امپراطور گروه:
- لیگ فانتزی - کاربران عضو - مدیران کل |
نقل قول beautiful queen نوشته:از لحظه نگذشته بود که ، دردم آروم شد. *گیف خیره راس* |
||
عمری است دخیلم به ضریحی که نداری... |
|||
۲ بهمن ۱۳۹۹
|
|
پاسخ به: خاطره نویسی! | ||
نام کاربری: Lucho.The.Great
نام تیم: بارسلونا
پیام:
۶۱,۶۱۳
عضویت از: ۱۴ مرداد ۱۳۸۴
از: تهران
طرفدار:
- بویان کرکیچ - یوهان کرویف - پرسپولیس - اسپانیا، آرژانتین - احمد عابدزاده، کریم باقری - فرانک ریکارد - افشین امپراطور گروه:
- لیگ فانتزی - کاربران عضو - مدیران کل |
نقل قول beautiful queen نوشته:نقل قول یا لثارات الحسن نوشته:نقل قول beautiful queen نوشته:نقل قول یا لثارات الحسن نوشته:و علیکم بالعلائم النکارشی... علائم نگارشی دارن که قبل از اکثر علائم نگارشی مثل نقطه، ویرگول، نقطه ویگول، دو نقطه، علامت سوال، علامت تعجب و امثالهم نباید فاصله بیاد یعنی به کلمه قبلشون میچسبن. یه فاصله بعدش میاد. موارد استثنا گیومه و پرانتز و اینها هستن که به محتوای داخلشون میچسبن و از بیرون فاصله دارن، و خط تیره جمله معترضه که از قبل و بعد فاصله داره. بابا اینارو میدونم ناسلامتی پایان نامه نوشتم بای کارشناسی، مقاله نوشتم. اینجا من فاصله میدم که پیدا باشه برادر. ولی به هرحال ممنون که گفتین همون تعجب کردم چرا ویرگول رو فاصله دادی. MY EYES شدیم. |
||
عمری است دخیلم به ضریحی که نداری... |
|||
۲ بهمن ۱۳۹۹
|
|
پاسخ به: خاطره نویسی! | ||
|
نقل قول beautiful queen نوشته:چند ماه¬ی میشد که ، بخاطر مشکلات عصبی و روحی ای که توی زندگیم بوجود اومده بود ، معده درد داشتم. هر چند روز یکبار ، یادش میومد بیاد سراغم و آزارم بده. اون شب ، توی مهمونی بودم و داشتم شام میخوردم که ، معده دردم شروع شد. به بهونه ی اون، خداحافظی کردم و رفتم خونه. در یخچال رو باز کردم و داروی معده ای که دکتر بهم داده بود رو خوردم ، بعدم روش یه مسکن خوردم ، همیشه تنها راه چاره ی دردش همین بود، اگه مسکن نمیخوردم دردش ول کنم نبود. ولی نمیدونم ، اون شب چرا هرچی میگذشت ، دردش خوب نمیشد. انگار نه انگار که مسکن خورده بودم ، مثل این بود که یه مار ، توی معده ام انداخته بودن ، مدام میپیچید و از درون نیشم میزد. از درد معده ، گاهی دور خونه راه میرفتم، گاهی می نشستم روی زمین و زانوهام رو بغل میکردم و خودم رو گهواره وار تکون میدادم ، استیصال و درموندگی از سر و روم میبارید. هر چی میگذشت دردش بدتر میشد. از درد نشستم روی زمین ، با یه دست، مشت میکوبیدم توی معده ام ، و اون یکی دستم رو به دندون گرفته بودم و با تمام توان ، دندونام رو ، روش فشار میدادم ، تا از زور درد داد نزنم . اونقدر دستم رو سفت گاز گرفته بودم که خون شده بود ! دیگه نفسم بالا نمیومد، درد به اوج خودش رسیده بود ، انگار میخواست جونم رو ، ذره ذره از داخل گلوم بکشه بیرون ، فکر میکردم ، اگه بمیرم خیلی راحتتر از تحمل اون همه درده، دیگه صبرم تموم شده بود، توی همون حالت ، با صدایی که شبیه جیغ شده بود ، گفتم یا صاحب الزمان شما یه چیز بگو این درد آروم بشه ، دیگه نمیتونم تحملش کنم. از لحظه نگذشته بود که ، دردم آروم شد. از لطف پدر در حقم، شروع به گریه کردم... البته بهتر بود تیکه آخرش رو اینطور میگفتم، هنوز حرفم کامل از دهنم بیرون نیومده بود که ، انگار نه انگار که دردی داشتم ... این به حقیقت نزدیکتره |
||
گداخته از جفای همه گریخته در وفای علی |
|||
۲ بهمن ۱۳۹۹
|
برای ارسال پیام باید ابتدا ثبت نام کنید!
|
شما میتوانید مطالب را بخوانید. |
شما نمیتوانید عنوان جدید باز کنید. |
شما نمیتوانید به عنوانها پاسخ دهید. |
شما نمیتوانید پیامهای خودتان را ویرایش کنید. |
شما نمیتوانید پیامهای خودتان را حذف کنید. |
شما نمیتوانید نظرسنجی اضافه کنید. |
شما نمیتوانید در نظرسنجیها شرکت کنید. |
شما نمیتوانید فایلها را به پیام خود پیوست کنید. |
شما نمیتوانید پیام بدون نیاز به تایید بزنید. |