به اولین سایت تخصصی هواداران بارسلونا در ایران خوش آمدید. برای استفاده از تمامی امکانات سایت، ثبت نام کنید و یا با نام کاربری خود وارد شوید!

شناسه کاربری:
کلمه عبور:
ورود خودکار

نحوه فعالیت در انجمن‌های سایت
دوستان عزیز توجه کنید که تا زمانی که با نام کاربری خود وارد نشده باشید، تنها می‌توانید به مشاهده مطالب انجمن‌ها بپردازید و امکان ارسال پیام را نخواهید داشت. در صورتی که تمایل دارید در مباحث انجمن‌های سایت شرکت نمایید، در سایت عضو شده و با نام کاربری خود وارد شوید.

پیشنهاد می‌کنیم که قبل از هر چیز، با مراجعه به انجمن قوانین و شرح وظایف ضمن مطالعه قوانین سایت، با نحوه اداره و گروه‌های فعال در سایت و همچنین شرح وظایف و اختیارات آنها آشنا شوید. به علاوه دوستان عزیز بهتر است قبل از آغاز فعالیت در انجمن‌ها، ابتدا خود را در تاپیک برای آشنایی (معرفی اعضاء) معرفی نمایند تا عزیزان حاضر در انجمن بیشتر با یکدیگر آشنا شوند.

همچنین در صورتی که تمایل دارید در یکی از گروه‌های کاربری جهت مشارکت در فعالیت‌های سایت عضو شوید و ما را در تهیه مطالب مورد نیاز سایت یاری نمایید، به تاپیک اعلام آمادگی برای مشارکت در فعالیت‌های سایت مراجعه نموده و علائق و توانایی های خود را مطرح نمایید.
تاپیک‌های مهم انجمن
در حال دیدن این عنوان: ۱ کاربر مهمان
برای ارسال پیام باید ابتدا ثبت نام کنید!
     
پاسخ به: داستانک!
The Emperor
نام کاربری: Lucho.The.Great
نام تیم: بارسلونا
پیام: ۶۱,۶۱۳
عضویت از: ۱۴ مرداد ۱۳۸۴
از: تهران
طرفدار:
- بویان کرکیچ
- یوهان کرویف
- پرسپولیس
- اسپانیا، آرژانتین
- احمد عابدزاده، کریم باقری
- فرانک ریکارد
- افشین امپراطور
گروه:
- لیگ فانتزی
- کاربران عضو
- مدیران کل
افتخارات
امان از این سوء استفاده‌هایی که از عبارت قضاوت نکردن میشه و تهش این در میاد که آدمی با بهترین رفتار، بهتر از آدمی با بدترین رفتار نیست. که کاملا غلطه این تعبیر.

ریشه قضاوت نکردن اینه که شاید آدمی که امروز بده، فردا توبه کنه و خوب شه، نه اینکه هرکس هر کاری کرد بد نیست! که اگر اینطور بود اصلا نهی از منکر معنی پیدا نمی‌کرد.

بحث سرزنش هم نیست. آدم وقتی می‌بینه کسی مثل حیوان رفتار می‌کنه منزجر میشه. بدتر از اون کسیه که بیش از حد ضعیف و تو سری خوره. اما سرزنش نیست.

بعدم این آدمی که تو این داستان توصیف شده اگر توصیفش واقعی باشه و تحریف نشده باشه قطعا اختلال روانی داره. هیچ وقت شرایط و هر چیزی بیرون انسان توجیه رفتارهای غلطش نیست.






عمری است دخیلم به ضریحی که نداری...


۶ اسفند ۱۳۹۸
پاسخ به: داستانک!
مبدل الاشباح
نام کاربری: gh.mo
پیام: ۱,۵۶۰
عضویت از: ۲۴ فروردین ۱۳۹۵
از: tehran
گروه:
- کاربران عضو
نقل قول
علی ولی الله نوشته:

امان از این سوء استفاده‌هایی که از عبارت قضاوت نکردن میشه و تهش این در میاد که آدمی با بهترین رفتار، بهتر از آدمی با بدترین رفتار نیست. که کاملا غلطه این تعبیر.

ریشه قضاوت نکردن اینه که شاید آدمی که امروز بده، فردا توبه کنه و خوب شه، نه اینکه هرکس هر کاری کرد بد نیست! که اگر اینطور بود اصلا نهی از منکر معنی پیدا نمی‌کرد.

بحث سرزنش هم نیست. آدم وقتی می‌بینه کسی مثل حیوان رفتار می‌کنه منزجر میشه. بدتر از اون کسیه که بیش از حد ضعیف و تو سری خوره. اما سرزنش نیست.

بعدم این آدمی که تو این داستان توصیف شده اگر توصیفش واقعی باشه و تحریف نشده باشه قطعا اختلال روانی داره. هیچ وقت شرایط و هر چیزی بیرون انسان توجیه رفتارهای غلطش نیست.


داداچ داری اشتبا میزنی کلا
گفتم که صبر داشته باشید...
بذارید داستان تموم بشه بعد یه جلسه پرسش و پاسخ و تحلیل میذاریم
خیلیش نمونده دیگه.




گداخته از جفای همه
گریخته در وفای علی
۷ اسفند ۱۳۹۸
پاسخ به: داستانک!
The Emperor
نام کاربری: Lucho.The.Great
نام تیم: بارسلونا
پیام: ۶۱,۶۱۳
عضویت از: ۱۴ مرداد ۱۳۸۴
از: تهران
طرفدار:
- بویان کرکیچ
- یوهان کرویف
- پرسپولیس
- اسپانیا، آرژانتین
- احمد عابدزاده، کریم باقری
- فرانک ریکارد
- افشین امپراطور
گروه:
- لیگ فانتزی
- کاربران عضو
- مدیران کل
افتخارات
میگن جلو بچه نگین بدآموزی داره. راست میگن.






عمری است دخیلم به ضریحی که نداری...


۷ اسفند ۱۳۹۸
پاسخ به: داستانک!
مبدل الاشباح
نام کاربری: gh.mo
پیام: ۱,۵۶۰
عضویت از: ۲۴ فروردین ۱۳۹۵
از: tehran
گروه:
- کاربران عضو
نقل قول
علی ولی الله نوشته:

میگن جلو بچه نگین بدآموزی داره. راست میگن.


آره خب دیگه در مقابل پیرمردی به سن و سال شما معلومه من بچه حساب میشم
ببین شما خودت شروع کردی

پ.ن:کی پست قبلی من رو پاک کرد؟




گداخته از جفای همه
گریخته در وفای علی
۷ اسفند ۱۳۹۸
پاسخ به: داستانک!
The Emperor
نام کاربری: Lucho.The.Great
نام تیم: بارسلونا
پیام: ۶۱,۶۱۳
عضویت از: ۱۴ مرداد ۱۳۸۴
از: تهران
طرفدار:
- بویان کرکیچ
- یوهان کرویف
- پرسپولیس
- اسپانیا، آرژانتین
- احمد عابدزاده، کریم باقری
- فرانک ریکارد
- افشین امپراطور
گروه:
- لیگ فانتزی
- کاربران عضو
- مدیران کل
افتخارات
نقل قول
beautiful queen نوشته:

نقل قول
علی ولی الله نوشته:

میگن جلو بچه نگین بدآموزی داره. راست میگن.


آره خب دیگه در مقابل پیرمردی به سن و سال شما معلومه من بچه حساب میشم
ببین شما خودت شروع کردی

پ.ن:کی پست قبلی من رو پاک کرد؟

در خانه اگر کس است، یک حرف بس است.






عمری است دخیلم به ضریحی که نداری...


۷ اسفند ۱۳۹۸
پاسخ به: داستانک!
Queen of Forumhall
نام کاربری: Daughter.of.Eve
نام تیم: مالاگا
پیام: ۶,۹۵۲
عضویت از: ۲۰ مهر ۱۳۹۰
از: تبريز
طرفدار:
- مسي
- پویول-ژاوی-کرایف
- تراکتور سازی تبریز(تيراختور)
- آرژانتين و اسپانيا
- پپ گوارديولا
گروه:
- کاربران عضو
- مدیران انجمن
- مترجمین اخبار
- لیگ فانتزی
نقل قول
beautiful queen نوشته:

نقل قول
علی ولی الله نوشته:

میگن جلو بچه نگین بدآموزی داره. راست میگن.


آره خب دیگه در مقابل پیرمردی به سن و سال شما معلومه من بچه حساب میشم
ببین شما خودت شروع کردی

پ.ن:کی پست قبلی من رو پاک کرد؟


من پاک کردم که حرفای حاشیه‌ای تو تاپیک ادامه پیدا نکنه.




۷ اسفند ۱۳۹۸
پاسخ به: داستانک!
مبدل الاشباح
نام کاربری: gh.mo
پیام: ۱,۵۶۰
عضویت از: ۲۴ فروردین ۱۳۹۵
از: tehran
گروه:
- کاربران عضو
نقل قول
Anis نوشته:

نقل قول
beautiful queen نوشته:

نقل قول
علی ولی الله نوشته:

میگن جلو بچه نگین بدآموزی داره. راست میگن.


آره خب دیگه در مقابل پیرمردی به سن و سال شما معلومه من بچه حساب میشم
ببین شما خودت شروع کردی

پ.ن:کی پست قبلی من رو پاک کرد؟


من پاک کردم که حرفای حاشیه‌ای تو تاپیک ادامه پیدا نکنه.


خوب کردی




گداخته از جفای همه
گریخته در وفای علی
۷ اسفند ۱۳۹۸
پاسخ به: داستانک!
مبدل الاشباح
نام کاربری: gh.mo
پیام: ۱,۵۶۰
عضویت از: ۲۴ فروردین ۱۳۹۵
از: tehran
گروه:
- کاربران عضو
نقل قول
علی ولی الله نوشته:

نقل قول
beautiful queen نوشته:

نقل قول
علی ولی الله نوشته:

میگن جلو بچه نگین بدآموزی داره. راست میگن.


آره خب دیگه در مقابل پیرمردی به سن و سال شما معلومه من بچه حساب میشم
ببین شما خودت شروع کردی

پ.ن:کی پست قبلی من رو پاک کرد؟

در خانه اگر کس است، یک حرف بس است.

هست،ولی چون شما پیر شدی،چشماتم ضعیف شده حتما، برای همین دیدن براتون سخت شده






گداخته از جفای همه
گریخته در وفای علی
۷ اسفند ۱۳۹۸
پاسخ به: داستانک!
مبدل الاشباح
نام کاربری: gh.mo
پیام: ۱,۵۶۰
عضویت از: ۲۴ فروردین ۱۳۹۵
از: tehran
گروه:
- کاربران عضو
ترس
قسمت پانزدهم

دوتا چمدون خیلی بزرگ و سنگین دستم بود،به سختی در رو باز کردم و حدود ۲۰الی ۲۵کیلو بار رو به بدبختی تا طبقه چهارم بالا کشیدم.
وقتی جلوی در خونه رسیدم، تازه نگاهی به گوشیم انداختم. دیدم ای وای مادرم چندباری زنگ زده،سریع زنگش زدم و گفتم رسیدم خونه.
همون لحظه مادر مهران در رو باز کرد. گفت: کجایی تو؟ چرا جواب نمیدادی؟ مجبور شدم زنگ بزنم پدر مادرت ببینم اونا ازت خبر دارن؟!
با خودم گفتم،پس بگو چرا اون بیچاره ها ساعت یک شب اینقدر نگران شدن.
گفتم: چرا به اونا زنگ زدین؟ گفته بودم خودم با تاکسی میام.
از دست مادر مهران اونقدر عصبانی بودم که حد نداشت. او نقدر بیفکر بود که الکی بقیه رو هم نگران کرده بود.
پام رو که گذاشتم تو خونه،دیدم مهران خوابیده وسط خونه. مادرش مثل ماتم زده ها اومد تو و نشست بالا سرش. من که شوکه شده بودم و داشتم از ترس سکته میکردم، گفتم چی شده؟چرا مهران اینطوری شده؟
مادرش گفت رفته بود حمام خون دماغ شده!
گفتم خب خون دماغ شدن که چیز وحشتناکی نیست. مادرش طوری برخورد میکرد که انگار مهران از اون دنیا برگشته.
عصبانی بودم. از همه چی بیشتر از همه از رفتار بچه گانه و احمقانه مادر مهران.
گفتم : چرا الکی بزرگ میکنید یه مشکلی رو، من خودم هرچند وقت یک بار خون دماغ میشم . ترس نداره که.
اونقدر با آرامش با مادرش حرف زدم، تا مادرش یکم آروم شد و ساعت ۲.۵ راضی شد بره خونه اش.
مهران خواب و بیدار بود. رفتم کنارش نشستم . من رو که دید گفت:خوبی؟میخواستم بیام دنبالت ولی نتونستم.
گفتم اشکال نداره. غصه نخور. بهتری؟
گفت آره،خیلی خون از دماغم اومد ولی.
با اینکه خودم ترسیده بودم،اما تا جایی که میشد آرومش کردم تا خوابش برد.
خودمم خزیدم زیر پتو و خوابیدم.


روزها میگذشت. نمیدونم،مهران یکم اخلاقش بهتر شده بود یا، چون من کاری به کارش نداشتم و سعی میکردم ایراد نگیرم وغر نزنم و از اون طرف هم خوشحال و پر انرژی باشم، اوضاع بهتر شده بود.
وسطای ماه رمضان شده بود. هنوز چند روز به شب قدر بود. برنجی که از شمال میاورد تموم شده بود و میخواست در حدی که میشد بره شمال و بیاره.
قرار شد باهم بریم. چون باید هر روز بادکش میکرد بدنش رو، و از طرفی دلم نمیومد تنها بره.
نزدیکای اذان مغرب راه افتادیم. بارون خیلی شدیدی می بارید. اونقدری که به سختی جلومون رو میدیدیم.
برای همین مسیر۳ الی۴ ساعته رو ۶ ساعت توی راه بودیم.
حدودای ساعت ۱شب بود که رسیدیم. بارون شدید میومد و نمیتونستیم چادر برنیم ، پول هتل رفتن هم نداشتیم و اصلا اون ساعت هم هیچ هتلی پذیرش نداشت. جایی هم برای رفتن نداشتیم. خونه ی یکی از دوستامون بود،ولی رومون نمیشد اون ساعت تماس بگیریم و بریم خونشون. چون اونا هم کشاورز بودن و زود میخوابیدن.
ناچار گفتیم تو ماشین میخوابیم. من گرما و شرجی توی ماشین رو میتونستم تحمل کنم ، ولی مهران خیلی اذیت بود. آخر سر به پیشنهاد من رفتیم توی کوچه های روستا و یه جایی که یکم سایبون داشت پیدا کردیم.مهران ماشین رو طوری پارک کرد که حداقل شیشه های یک سمت زیر سایبون باشه تا بشه شیشه رو باز بذاریم و بارون نیاد تو
ولی اونقدر سایبون روی دیوار کوچیک بود که فایده ای نداشت.
مهران سمت دیوار بودم و من طرف مقابل. شیشه سمت خودم رو آوردم پایین و به دروغ به مهران گفتم بارون نمیاد داخل تو بخواب.
تا صبح تقریبا خیس خیس شده بودم از بارون.
صبح که مهران بیدار شد،گفت چطور من با اینکه سمت دیوار بودم، شیشه رو میاوردم پایین بارون میومد داخل ، چطور سمت تو اینطور نبود؟
گفتم سمت منم اینطور بود ، خواستم تو راحت بتونی بخوابی.
از چشمای متعجبش و سری که تکون داد ،فهمیدم باورش نشده. اما رفتارش معلوم بود که متشکره بخاطر صبری که کرده بودم برای اون
.
بخاطر سفر کوتاه دو روزه حسابی حال و هوامون عوض شده بود.من که داشتم بال در میاوردم از خوشحالی،چون بعد از کربلای سال قبل هیچ جایی نرفته بودیم و واقعا روحم تازه شده بود بخاطر اون سفر کوتاه.
در نهایت، غروب روز بعدش از شمال برگشتیم.و طرفای ساعت ۳شب رسیدیم تهران.




گداخته از جفای همه
گریخته در وفای علی
۸ اسفند ۱۳۹۸
پاسخ به: داستانک!
The Emperor
نام کاربری: Lucho.The.Great
نام تیم: بارسلونا
پیام: ۶۱,۶۱۳
عضویت از: ۱۴ مرداد ۱۳۸۴
از: تهران
طرفدار:
- بویان کرکیچ
- یوهان کرویف
- پرسپولیس
- اسپانیا، آرژانتین
- احمد عابدزاده، کریم باقری
- فرانک ریکارد
- افشین امپراطور
گروه:
- لیگ فانتزی
- کاربران عضو
- مدیران کل
افتخارات
نقل قول
beautiful queen نوشته:

نقل قول
علی ولی الله نوشته:

نقل قول
beautiful queen نوشته:

نقل قول
علی ولی الله نوشته:

میگن جلو بچه نگین بدآموزی داره. راست میگن.


آره خب دیگه در مقابل پیرمردی به سن و سال شما معلومه من بچه حساب میشم
ببین شما خودت شروع کردی

پ.ن:کی پست قبلی من رو پاک کرد؟

در خانه اگر کس است، یک حرف بس است.

هست،ولی چون شما پیر شدی،چشماتم ضعیف شده حتما، برای همین دیدن براتون سخت شده

از لطف و بزرگواری ما سوء استفاده نکن و حد خودتو بدون تا زحمت اژدهای ملوکانه مداری.






عمری است دخیلم به ضریحی که نداری...


۸ اسفند ۱۳۹۸
     
برو به صفحه
برای ارسال پیام باید ابتدا ثبت نام کنید!

اختیارات
شما می‌توانید مطالب را بخوانید.
شما نمی‌توانید عنوان جدید باز کنید.
شما نمی‌توانید به عنوان‌ها پاسخ دهید.
شما نمی‌توانید پیام‌های خودتان را ویرایش کنید.
شما نمی‌توانید پیام‌های خودتان را حذف کنید.
شما نمی‌توانید نظرسنجی اضافه کنید.
شما نمی‌توانید در نظرسنجی‌ها شرکت کنید.
شما نمی‌توانید فایل‌ها را به پیام خود پیوست کنید.
شما نمی‌توانید پیام بدون نیاز به تایید بزنید.

فعالترین کاربران ماه انجمن
فعالیترین کاربران سایت
اعضای جدید سایت
جدیدترین اعضای فعال
تعداد کل اعضای سایت
اعضای فعال
۱۷,۹۳۲
اعضای غیر فعال
۱۴,۳۶۳
تعداد کل اعضاء
۳۲,۲۹۵
پیام‌های جدید
بحث در مورد تاپیک های بخش سرگرمی
انجمن سرگرمی
۴,۶۶۴ پاسخ
۵۴۶,۳۹۷ بازدید
۲ ساعت قبل
یا لثارات الحسن
هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
انجمن مباحث آزاد
۷۶,۴۹۱ پاسخ
۱۱,۶۱۰,۱۰۸ بازدید
۳ ساعت قبل
یا لثارات الحسن
بحث آزاد در مورد بارسا
انجمن عاشقان آب‍ی و اناری
۵۸,۱۹۸ پاسخ
۸,۳۴۳,۸۷۴ بازدید
۳ ساعت قبل
یا لثارات الحسن
مباحث علمی و پزشکی
انجمن علمی و کاربردی
۱,۵۴۷ پاسخ
۷۴۳,۹۷۲ بازدید
۲۲ روز قبل
رویا
مســابــقـه جــــذاب ۲۰ ســــوالـــــــــــــــــــی
انجمن سرگرمی
۲۳,۶۵۸ پاسخ
۲,۲۰۰,۳۶۱ بازدید
۲۲ روز قبل
رویا
علمی/تلفن هوشمند/تبلت/فناوری
انجمن علمی و کاربردی
۲,۴۱۸ پاسخ
۴۳۵,۹۱۴ بازدید
۲ ماه قبل
jack jinhal
برای آشنایی خودتون رو معرفی کنید!
انجمن مباحث آزاد
۷,۶۴۲ پاسخ
۱,۲۳۱,۸۶۴ بازدید
۶ ماه قبل
مهسا
اسطوره های بارسا
انجمن بازیکنان
۳۴۳ پاسخ
۸۵,۵۷۱ بازدید
۶ ماه قبل
jalebamooz
جام جهانی ۲۰۲۲
انجمن فوتبال ملی
۲۲ پاسخ
۱,۹۲۶ بازدید
۱۰ ماه قبل
phaidyme
تغییرات سایت
انجمن اتاق گفتگوی اعضاء و ناظران
۱,۵۵۷ پاسخ
۲۷۶,۸۵۸ بازدید
۱۱ ماه قبل
یا لثارات الحسن
حاضرین در سایت
۲۳۵ کاربر آنلاین است. (۱۴۲ کاربر در حال مشاهده تالار گفتمان)

عضو: ۰
مهمان: ۲۳۵

ادامه...
هرگونه کپی برداری از مطالب این سایت، تنها با ذکر نام «اف سی بارسلونا دات آی آر» مجاز است!