به اولین سایت تخصصی هواداران بارسلونا در ایران خوش آمدید. برای استفاده از تمامی امکانات سایت، ثبت نام کنید و یا با نام کاربری خود وارد شوید!

شناسه کاربری:
کلمه عبور:
ورود خودکار

نحوه فعالیت در انجمن‌های سایت
دوستان عزیز توجه کنید که تا زمانی که با نام کاربری خود وارد نشده باشید، تنها می‌توانید به مشاهده مطالب انجمن‌ها بپردازید و امکان ارسال پیام را نخواهید داشت. در صورتی که تمایل دارید در مباحث انجمن‌های سایت شرکت نمایید، در سایت عضو شده و با نام کاربری خود وارد شوید.

پیشنهاد می‌کنیم که قبل از هر چیز، با مراجعه به انجمن قوانین و شرح وظایف ضمن مطالعه قوانین سایت، با نحوه اداره و گروه‌های فعال در سایت و همچنین شرح وظایف و اختیارات آنها آشنا شوید. به علاوه دوستان عزیز بهتر است قبل از آغاز فعالیت در انجمن‌ها، ابتدا خود را در تاپیک برای آشنایی (معرفی اعضاء) معرفی نمایند تا عزیزان حاضر در انجمن بیشتر با یکدیگر آشنا شوند.

همچنین در صورتی که تمایل دارید در یکی از گروه‌های کاربری جهت مشارکت در فعالیت‌های سایت عضو شوید و ما را در تهیه مطالب مورد نیاز سایت یاری نمایید، به تاپیک اعلام آمادگی برای مشارکت در فعالیت‌های سایت مراجعه نموده و علائق و توانایی های خود را مطرح نمایید.
تاپیک‌های مهم انجمن
در حال دیدن این عنوان: ۱ کاربر مهمان
برای ارسال پیام باید ابتدا ثبت نام کنید!
     
پاسخ به: بيداري انديشه [ ولايت ]
نام کاربری: White.Witch
پیام: ۱,۲۸۱
عضویت از: ۱۱ اردیبهشت ۱۳۹۱
از: موزه نگه داری انسان
گروه:
- کاربران عضو
تا اونجا که من میدونم ولایت یعنی سرپرستی و رهبری.
مثلا وقتی ما میگم ما ولایت فقیه رو قبول داریم و پیروشیم ؛ در واقع رهبری و سرپرستی اون رو پذیرفتیم و تابع دستواتشیم.




قصه ی گذشته های خوب من خیلی زود مثل یه خواب تموم شدن
حالا باید سر رو زانوم بذارم تا قیامت اشک حسرت ببارم...
۳۱ تیر ۱۳۹۱
پاسخ به: بيداري انديشه [ ولايت ]
نام کاربری: Dark_Rider
پیام: ۸,۸۵۸
عضویت از: ۶ دی ۱۳۸۸
از: كنار دريا
طرفدار:
- کارلس پویول & لیو مسی
- کرایوف
- برزیل و اسپانیا
- :D
- پپ عزیز
- پروین
گروه:
- کاربران عضو
نقل قول
مــســــــعــود نوشته:

کدوم ولایت؟!
ولایت فقیه یا ولایت ائمه؟!


هرجفتش

ولي فقيه هم به نوعي ولي مردم محسوب ميشه با اين تفاوت كه معصوم نيست ولي مستقيما زير نظر امام زمان اداره ميشن
از بعد از غيب صغري، هميشه ولي فقيه وجود داشته
4 نفر به صورت حضور مستقيم با حضرت در غيبت و بقيه به اشكال مختلف در زمان غيبت كبري

اون چهار نفر كه ولي زمان غيبت كبري بودن هي كدوم هم عصر هم نبودن ، منظورم اينه كه با مرگ يكي ديگري ولايت رو برعهده ميگرفت

ولي بعد از اون امام گفت ديگه نايب خاص ندارم و از اين به بعد نايب عام خواهم داشت

حالا سر وقت بيشتر درمورد اين صحبت ميكنيم

اسحاق بن يعقوب مى گويد: از عثمان بن سعيد (رحمة الله عليه) اولين نايب خاص امام زمان (عجل الله فرجه)، خواستم نامه اى به آن امام برساند. ودر ضمن نامه پرسيدم که در زمان غيبت به چه کسى مراجعه کنيم؟ امام (عليه السلام) با خط خودشان در پاسخ چنين مرقوم فرمود:

(اما الحوادث الواقعه فارجعوا فيها الى رواه احاديثنا، فانهم حجتى عليکم وانا حجه الله). (2)

در حوادث ومشکلاتى که برايتان رخ مى دهد، در آنها به راويان احاديث ما مراجعه کنيد، زيرا آنان حجت من بر شما هستند ومن حجت خداوندم.
(2) کشف الغمه، علامه اربلى، ج 2، ص 531.
___________________________________________
در زمان نيابت عامه ، امام ( ع ) ضابطه و قاعده ای به دست داده است تا در هر عصر ، فرد شاخصی که آن ضابطه و قاعده ، در همه ابعاد بر او صدق کند ، نايب عام امام ( ع ) باشد و به نيابت از سوی امام ، ولی جامعه باشد در امر دين و دنيا . بنابراين ، در هيچ دوره ای پيوند امام( ع ) با مردم گسيخته نشده و نبوده است . اکنون نيز ، که دوران نيابت عامه است ، عالم بزرگی که دارای همه شرايط فقيه و دانای دين بوده است و نيز شرايط رهبری را دارد ، در راس جامعه قرار مي گيرد و مردم به او مراجعه مي کنند و او صاحب " ولايت شرعيه " است به نيابت از حضرت مهدی ( ع ) . بنابراين ، اگر نايب امام ( ع ) در اين دوره ، حکومتی را درست و صالح نداند آن حکومت طاغوتی است ، زيرا رابطه ای با خدا و دين خدا و امامت و نظارت شرعی اسلامی ندارد . بنابر راهنمايی امام زمان ( عجل الله فرجه)برای حفظ انتقال موجوديت تشيع و دين خدا ، بايد هميشه عالم و فقيهی در راس جامعه شيعه قرار گيرد که شايسته و اهل باشد ، و چون کسی - با اعلميت و اولويت - در راس جامعه دينی و اسلامی قرار گرفت بايد مجتهدان و علمای ديگر مقام او را پاس دارند ، و برای نگهداری وحدت اسلامی و تمرکز قدرت دينی او را کمک رسانند ، تا قدرتهای فاسد نتوانند آن را متلاشی و متزلزل کنند . گر چه دوری ما از پناهگاه مظلومان و محرومان و مشتاقان - حضرت مهدی ( ع ) - بسيار درد آور است ، ولی بهر حال - در اين دوره آزمايش - اعتقاد ما اينست که حضرت مهدی ( ع ) به قدرت خدا و حفظ او ، زنده است و نهان از مردم جهان زندگی مي کند ، روزی که " اقتضای تام " حاصل شود ، ظاهر خواهد شد ، و ضمن انقلابی پر شور و حرکتی خونين و پردامنه ، بشريت مظلوم را از چنگ ظالمان نجات خواهد داد ، و رسم توحيد و آيين اسلامی را عزت دوباره خواهد بخشيد .
__________________________________________________
نقل قول
با توجه با موضوعات هم که مطرح شده اولین چیز که باید مشخص بشه تعریف ساده و واضحی از ولایت هست به طور کلی.

بله درسته
نقل قول
تا اونجا که من میدونم ولایت یعنی سرپرستی و رهبری.
مثلا وقتی ما میگم ما ولایت فقیه رو قبول داریم و پیروشیم ؛ در واقع رهبری و سرپرستی اون رو پذیرفتیم و تابع دستواتشیم.

بله تعريف كلي همينه
ولايت و سرپرستي يعني اطلاعت از امر ولي فقيه براي رسيدن و تعالي به خداوند
خدا بعد از پيامبر اكرم (ص) براي تحقق ارمانهاي اسلام و حفظ دين و شريعت بحث ولايت رو مطرح كرد و نزد 12 امام ما قرار داد

اثبات اين موضوع در تمامي كتب شيعه و سني به راحتي قابل دسترسه

ولي چيز مهمي كه وجود داشت اين بود كه ولايت و ولايت مداري براي مردم زمان تبعين نشد و باعث شد مردم از ولايت رويگردان بشن

كاري كه مردم زمان صدر اسلام با 12 امام معصوم كردند پشت كردن به ولايت بود ، و دونه دونه ولي ها رو شهيد كردن چون بين هواي نفس و بحث دين نتونستند درست انتخاب كنند.

حالا ما هم همين شرايطو با يكم فرق داريم، فرقشم در اينه كه اون مردم مستقيم با ولي الله سرو كار داشتند ما با رابطه ولي الله سرو كار داريم.

اون مردم بعضا (مثل دروه خلافت كوتاه امام علي) ولي رو به خاطر مسائل سياسي قبول داشتند و يا مثل زمان غيبت صغري نايب خاص رو قبول داشتند و نايب امام رو ولي ما نايب عام رو قبول داريم به خاطر ولي برحق زمان حضرت مهدي







۳۱ تیر ۱۳۹۱
پاسخ به: بيداري انديشه [ ولايت ]
نام کاربری: Dark_Rider
پیام: ۸,۸۵۸
عضویت از: ۶ دی ۱۳۸۸
از: كنار دريا
طرفدار:
- کارلس پویول & لیو مسی
- کرایوف
- برزیل و اسپانیا
- :D
- پپ عزیز
- پروین
گروه:
- کاربران عضو
تاریخچه نظریه ولایت فقیه
ولایت فقیه


آیا پیشینه ی نظریه ولایت فقیه به زمان غیبت امام زمان(عج) می‌رسد یا اینکه ریشه های این نظریه در دوران حضور امامان معصوم هم وجود داشته است؟

شاید در ذهن اکثر مردم چنین باشد که ولایت فقیه به پس از دوران غیبت کبرای امام زمان(عج) برمی گردد یعنی در کمتر از 1200 سال قبل ولی با توجه به مفاد نظریه ی ولایت فقیه و با مروری اجمالی به تاریخ دوران حضور امامان معصوم براحتی می توان ولایت فقیه را در عصر حضور معصومین هم دید.

حکومت خدا و منصوبین او

بر اساس دیدگاه عقیدتی شیعه حاکمیت در اصل از آن خداست و به عبارتی دیگر: حاکمیت از شؤون ربوبیت الهی است. هیچ کس حق حکومت بر انسانی را ندارد مگر آنکه خدا به او اجازه دهد. پیامبران و خاتم آنها (حضرت محمد صلی الله علیه و آله) و اوصیای معصوم ایشان از طرف خدا اجازه حکومت برانسانها را داشتند. ما در اینجا قصد بیان دلیل مشروعیت حکومت حضرت رسول و امامان معصوم را نداریم. از نظر تاریخی مسلم است از میان امامان معصوم فقط حضرت علی (علیه السلام) و امام حسن مجتبی (علیه السلام) برای مدت بسیار کوتاهی به حاکمیت ظاهری رسیدند و دیگر امامان بدلیل سلطه ی حاکمان غیر شرعی از اداره جامعه برکنار بودند و مجالی برای حکومت به دست نیاوردند.

حضرت علی (علیه السلام) در زمان حاکمیتشان کسانی را در نقاط مختلف کشور اسلامی به حکومت می گماردند که منصوب خاص آن حضرت بودند و اطاعت از آنها – مانند اطاعت از خود آن حضرت – واجب بود، چون این افراد بواقع منصوب با واسطه از طرف خدا بودند یعنی لازم نیست شخص منصوب بی واسطه از سوی خدا باشد، تا اطاعتش واجب گردد. ولایت فقیه هم – در واقع – نصب با واسطه است و فقیه از طرف خدا اجازه دارد حکومت کند. در زمان امامانی که حاکمیت ظاهری نیافتند امور جامعه ی مسلمانان تحت تسلط و حاکمیت حاکمان جور بود. این حاکمان در فرهنگ شیعه "طاغوت" محسوب می شدند و بر اساس نصّ قرآن "یریدون ان یتحاکموا الی الطاغوت و قد امروا ان یکفروا به"(1) مردم حق مراجعه به آن حاکمان و کسانی را که به سوی آنها برای تدبیر امور گمارده شده بودند نداشتند در حالی که در مواردی نیاز بود به شخصی مثل حاکم یا قاضی مراجعه شود، در چنین مواردی وظیفه ی مردم چه بود؟
از امامان معصوم دستورهایی رسیده است که مردم باید در زمان یا مکانی که دسترسی به معصوم ممکن نیست به کسانی که دارای شرایط خاصی هستند مراجعه کنند تا کارهای آنان زمین نماند. مثلا از امام صادق (علیه السلام) نقل شده است: "من کان منکم قد روی حدیثنا و نظر فی حلالنا و حرامنا و عرف احکامنا فلیرضوا به حکما ..."مقصود از شخص آگاه به حلال و حرام و آشنا به احکام همان فقیه مورد نظر ماست


ولایت فقیه در کلام معصوم


از امامان معصوم دستورهایی رسیده است که مردم باید در زمان یا مکانی که دسترسی به معصوم ممکن نیست به کسانی که دارای شرایط خاصی هستند مراجعه کنند تا کارهای آنان زمین نماند. مثلا از امام صادق(علیه السلام) نقل شده است: "من کان منکم قد روی حدیثنا و نظر فی حلالنا و حرامنا و عرف احکامنا فلیرضوا به حکما ..." (2) مقصود از شخص آگاه به حلال و حرام و آشنا به احکام همان فقیه مورد نظر ماست. طبق روایات مشابه به هنگام دسترسی نداشتن به معصوم ،"فقیه حاکم مردم است و این حاکمیت از معصوم به او رسیده است. در همین روایت آمده است: "فانّی قد جعلته علیکم حاکما،" (3) من او را حاکم شما قرار دادم.

روشن است امام شخص معینی را به حاکمیت نصب نکرده بلکه به صورت عام منصوب نموده است. در همین روایت آمده است "فاذا حکم بحکمنا فلم یقبل منه فانّما استخفّ بحکم الله و علینا ردّ و الرّاد علینا کالرّاد علی الله و هو علی حّد الشّرک بالله"(4) حاکمی که منصوب عام از طرف معصوم است اطاعتش واجب است و اگر کسی حکم او را نپذیرد، مانند آن است که حاکمیت معصوم را نپذیرفته است. با توجه به نصب عام فقها نظریه ولایت فقیه اختصاص به زمان غیبت ندارد، بلکه در زمان حضور اگر دسترسی به امام معصوم ممکن نباشد این نظریه نیز باید اجرا گردد. زیرا محتوای این نظریه، چیزی جز چاره جویی برای مردمی که دسترسی به امام ندارند، نیست پس ریشه این نظریه را در زمان حضور معصوم نیز می توان دید.




۲ مرداد ۱۳۹۱
پاسخ به: بيداري انديشه [ ولايت ]
نام کاربری: Dark_Rider
پیام: ۸,۸۵۸
عضویت از: ۶ دی ۱۳۸۸
از: كنار دريا
طرفدار:
- کارلس پویول & لیو مسی
- کرایوف
- برزیل و اسپانیا
- :D
- پپ عزیز
- پروین
گروه:
- کاربران عضو
سلام
خوب يه موضوع مطرح ميشه كه ولايت فقط در اسلام معنا پيدا كرده؟ قبل از اولين ولايت كه نزد حضرت علي بوده كسي ولي نبوده؟

جواب ، همه پيامبران الهي نوعي ولي زمان محسوب ميشدن

تا حدود زيادي مثل ولي زمان ما.
همچنين ولي فقيه غير معصوم و غير پيامبر هم وجود داشت.
مثلا حضرت موسي عليه السلام وقتي ميخواست به كوه تور بره براي دريافت قوانين در نبودش هارون رو به جاي خودش وصي قرار داد.
يا حضرت عيسي عليه السلام بعد از خودش پتروس رو وصي قرار داد

بلايي كه سر پتروس و هارون اومد خيلي جالب توجه
اول بگم اينا همه تعابير خودم از موضوعاته اگه كمي كسري داره خودتون ببخشيد ولي اتفاقاتي كه صورت گرفته نكات مهمي داشت كه تا جايي كه خودم گرفتم رو براتون ميگم

حضرت موسي (ع) زماني كه ميخواست به كوه تور بره به مردمش گفت يا بني اسراييل در نبود من حرف حرف هارونه
توصيه هاي لازم رو هم به مردم و هارون كرد

به خواست خدا سي روزي كه حضرت موسي وعده داد شد چهل روز

در مدت اين ده روزه فرصتي براي منافقان پيدا شد و بلايي سر ولايت اوردن كه قران اينطور ازش ياد ميكنه

- هنگامی که موسی (علیه السلام) به میقات پروردگار خود می رفت، برادر خود را جانشین خود قرار داد و به او چنین سفارش کرد: «اخلفنی فی قومی واصلح ولا تتبع سبیل المفسدین» ترجمه: «جانشین من در میان قوم من باش و اصلاح کن و از مفسدان مباش» (اعراف/142).

وقتي از كوه برگشت و با اون تصوير مواجه شد اين ايات درموردش وجود داره

«ولما رجع موسی الی قومه غضبان اسفا قال بئسما خلقتمونی من بعدی اعجلتم امر ربکم و الفی الالواح واخذ براس اخیه یجره الیه» ترجمه: «آنگاه که موسی خشمگین به سوی قوم خود بازگشت، گفت: پس از من بد جانشینانی برای من بودید: آیا در فرمان پروردگار خود عجله نمودید؟ الواح را انداخت و سر برادر را گرفت و به سوی خود کشید» (اعراف/150). و از آیه سوره طه استفاده می شود که سر و ریش برادر خود را گرفت، چنانکه قرآن از زبان هارون می فرماید: «یابن ام لاتاخذ بلحیتی ولابراسی» ترجمه: «فرزند مادرم! ریش و سر مرا مگیر!» (طه/ 94).

حضرت موسي كه با اين صحنه عجيب مواجه شده بود سراغ هارون كه وصي و ولي قرار گرفته بود رفت و بازخواستش كرد
طوري كه در ايه ميبينيد
ولي جواب هارون در قبال اين خشم موسي جالبه
ايشون فرمودن اين قوم ميخواستن سر من رو ببرن

«ان القوم استضعفونی وکادوا یقتلوننی فلا تشمت بی الاعداء ولا تجعلنی مع القوم الظالمین». (اعراف/ 149) «این گروه مرا تنها و ناتوان دیدند و نزدیک بود مرا بکشند و کاری مکن که شماتت دشمنان بر ضد من تحریک شود و مرا از قوم ستمگر قرار مده!». فورا عواطف موسی تحریک شد، رو به درگاه الهی کرد و گفت: «رب اغفرلی ولاخی وادخلنا فی رحمتک و انت ارحم الراحمین» (اعراف/150) «پروردگارا! من و برادرم را ببخش و ما را در رحمت خود وارد ساز، تو ارحم الراحمینی»

ايات مربوط به هارون زياده
حضرت هارون اشارات خاصي به برخي مسائل كرده كه بايد ازش درس بگيريم
وقتي كه روز سي ام حضرت موسي برنگشت سامري كه كينه خاصي نسبت به حضرت داشت رفت بين قوم و گفت يا بني اسراييل موسي مرده و برنميگرده
هارون گفت چي ميگي؟ چرا شايعه درست ميكني؟
در جواب گفت مگه پيامبران نميميرن؟ و چند مثال از مرگ چند پيامبر زد
مردم هم قبول كردند
سامري گفت يا دروغگوست كه سر وقت برنگشت يا مرده
بعد اولين كاري كه سامري كرد اين بود كه ولايت رو خراب كرد
گفت اي مردم، موسي برادر خود رو وصي قرار داد؟چرا بايد اينجوري باشه؟چرا برادر خودش مگه ما چيمون كمه؟ و از اين حرفا
نكته مهمي كه گفت اين بود كه چرا از ريس هاي دوازده گانه قبايل بني اسراييل مشورت نگرفت؟
بعد گفت اي مردم بعد از موسي من وصي شما هستم و موسي اينو خودش به من گفت
با هوام فريبي شروع كرد به چرت گفتن و نقطه ضعف يهود هم دستش بود يعني علاقه خاصي كه مردم بني اسراييل به گوساله پرستي دارن

گفت حضرت موسي گفته ميتونيد در كنار خدا گوساله هم بپرستيد
بعد هم گوساله معروف رو كه جادو بود رو كرد
مردم هم شروع به پرستيدن كردن
بعد هم شرب خمر و بعد هم رابطه نامشروع دسته جمعي
فجايعي بود كه سامري ايجاد كرد

در قبال حضرت هارون هم مقابله هايي داشت ولي در اخر با اين مواجه شد كه شمشير گذاشتن رو گلوش گفتن اگه بيشتر بگي تو را خواهيم كشت

بعد هم جمله معروف قران درمورد هارون كه ميفرماييد اين قوم مرا ضعيف پنداشتند

بعد از برگشت حضرت موسي و مواجه شدن با اون تصاوير و بازخواست هارون سراغ سامري رفت.
نكته جالب درمورد سامري اين بود كه سامري از افراد نزديك به موسي بود و مردم اونو دست راست حضرت ميدونستند(اين نكته ها رو داشته باشيد)

ولايت هارون ترد شد به خاطر كينه توزي، شرك، فساد، و از همه مهم تر نژاد پرستي.

فردا درمورد جناب پتروس و ولايت در مسيحيت بحث خواهم كرد
براي جلوگيري از طولاني شدن ارسال ها تيكه تيكه قرار ميدم




۳ مرداد ۱۳۹۱
پاسخ به: بيداري انديشه [ ولايت ]
نام کاربری: Mahi_kocholoo
پیام: ۳,۰۶۶
عضویت از: ۸ اسفند ۱۳۸۷
از: تهران
طرفدار:
- xavi...... ژاوی
- یوهان کرایوف
- استقلال
- اسپانیا
- پپ
گروه:
- کاربران عضو
خوب با تشکر از کمیل که انقدر مطالب رو کم کم و مرتب میذاره

چیزی که تو همه ولایت ها مشخص بوده این بوده که فردی که برای ولایت انتخاب میشده رو تقریبا همیشه مردم قبول داشتن و افرادی که منافع خودشون رو در خطر میدیدن به مخالفت برمیخاستن!
از همون قدیم تا الان که الانه شاهد این حرکت و راه های از بین بردن ولایت بودیم.

این ولایت هم معقوله ی سختیه و هم نیاز به حمایت داره .

فعلا همینا رو میخواستم بگم




سکوت همیشه به معنای رضایت نیست. گاهی یعنی خسته ام از اینکه مدام به کسانی که هیچ اهمیتی برای فهمیدن نمی دهند، توضیح دهم.
۳ مرداد ۱۳۹۱
پاسخ به: بيداري انديشه [ ولايت ]
نام کاربری: Dark_Rider
پیام: ۸,۸۵۸
عضویت از: ۶ دی ۱۳۸۸
از: كنار دريا
طرفدار:
- کارلس پویول & لیو مسی
- کرایوف
- برزیل و اسپانیا
- :D
- پپ عزیز
- پروین
گروه:
- کاربران عضو
خوب بحثو ادامه میدیم با ولایت

درمورد ولایت در ایین یهود توضیحاتی ارائه کردم، ولی حالا میریم سر بحث ولایت در مسیحیت

اول ولی های اولیه تاریخ رو معرفی میکنم

شش دوره اول تاريخ بشر، شش ناطق ظهور كرده‌اند. ناطقان همان پيغمبران اولوالعزم بودند از حضرت آدم، نوح، ابراهيم، موسي، عيسي،‌ و حضرت محمد عليهم السلام همزمان با ناطق هر دوره يا قبل از آن، امام مقيم وجود دارد كه در واقع مربي ناطق هر دوره محسوب مي‌شود. هرناطق (پيغمبري) وصي و جانشيني دارد كه «اساس» و «صامت» نيز ناميده مي‌شود كه در حال حيات ناطق از علم او بهره‌مند بوده است. بنابراين وصي حضرت آدم علیه‌السلام، شيث بود. وصي حضرت نوح علیه‌السلام سام، وصي ناطق سوم يعني حضرت ابراهيم علیه‌السلام، حضرت اسماعيل علیه‌السلام، وصي ناطق چهارم يعني حضرت موسي علیه‌السلام، هارون يا يوشع، وصي ناطق پنجم حضرت عيسي علیه‌السلام شمعون الصفا (پطروس) و وصي ناطق ششم يعني حضرت محمد صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم امام علي علیه‌السلام بود.

جناب شمعون نزدیک ترین حواری حضرت عیسی علیه سلام در زمان پیامبری ایشون بود
بجز رابطه دینی ایشون رابطه خونی(!) هم با حضرت عیسی علیه السلام داشتند.
حواریون حضرت عیسی علیه السلام 12 نفر بودن به شرح زیر:
1.شمعون الصفا
2; شمعون القنانی
3; یعقوببن زندیپ
4; یعقوببن حلقی (حلفا)
5 قولوس (فیلیفوس);
6مارقوس
7یوحنا
8 لوقا
9 توما
10; اندراوس (اندرواس)
11 برثملا (مصحف برثلما) (برطلمی)
12.متی
اناجیل مخلتف اکثرا با نام های این بزرگواران ثبت شده است

پطرس یا شمعون، به همراه برادرش آندریاس از حواریون مسیح و پطرس اولین پاپ کلیسای کاتولیک روم بود که به عنوان قدیس شناخته شده و در میان مذاهب ارتدکس نیز محترم است. او در سال یک میلادی] در Bethsaida به دنیا آمد و در ۶۴ میلادی در رم از دنیا رفت.
پطرس در انجیل

بر اساس روایات، عیسی نام شمعون را به پطرس تغییر داد. پطرس به معنی ((صخره)) هست.

بر اساس انجیل متی، پطرس اولین حواری بود که عیسی را «مسیح، فرزند خدای زنده» نامید. و عیسی او را ستود و به او گفت« من بر روی این صخره، کلیسای خود را بنا می‌کنم، و قدرتهای جهنم، هرگز قادر به نابودی آن نخواهند بود. من کلیدهای ملکوت خدا را در اختیار تو(پطرس) می‌گذارم تا هر دری را بر روی زمین بگشایی در آسمان نیز گشوده شود و هر دری را بر روی زمین ببندی، در آسمان بسته شود.» بر اساس این روایت، کلیسای رم خود را جانشین پطرس و وارث کلید بهشتی می‌دانند.

در سال ۶۴ میلادی (در برخی روایات ۶۷ میلادی)، رومیان پطرس را گرفتند و وی را به حضور نرون امپراطور روم برده و او را به صلیب کشیدند.

_____________________________________________________
بعد از اروج حضرت عیسی پتروس ولایت قوم حضرت رو برعهده داشت.
ولی شخصی به نام شائول(یهودی الاصل) که یکی از خشن ترین افراد نصبت به مسیحیان بود و مسیحیان نو کشیش رو میکشت به وحشیانه ترین شکل روزی بر مردم وارد شد و گفت من روزی حضرت عیسی را درمیان زمین و اسمان دیدم و ایشون منو بابت رفتارم نسبت به مسیحیان منع نمود و مرا وصی خود قرار داد و از امروز من هم مسیحی هستم

بعد اولین کاری که ایشون کرد کنار گذاشتن ولی برحق حضرت بود و با اکاذیب خود جناب پطروس رو کنار گذاشت.
البته در وحله اول اکثر حواریون متوجه کلک این فرد نشدند(نکته مهم) ولی با گذشت زمان و تفاوت سخنان این فرد وگفته های حضرت حواریون یکی یکی معترض شدند و برکنار شدند

بعد از برکناری پطروس اناجیل یکی یکی به تحریف رفتند و اولین جعلی که در مسیحیت قوت گرفت پسر خدا نام نهادن حضرت عیسی بود

این بحث فرزند خدا بودن حضرت عیسی در زمان حضور ایشون اتفاق افتاد و از جانب پروردگار دستور رسید به ایشون که جمعی از حواریون رو برای معالجه و شفای مردم بفرسته تا مردم بدوند هرکسی که خدا اراده کنه قدرت پیدا میکنه و حضرت عیسی فرزند خدا نیست

ولی شائول نکته رو گرفته بود که مسیحیان علاقه نشون دادن به چنین بحثی

مثل همون علاقه ای که یهودیان نسبت به گوساله پرستی داشتند و سامری این نکته رو گرفته بود و ازش سوء استفاده کرد

نکته بسیار مهمی که درمورد شائول وجود داره و تو بحث حضرت علی هم بهش میپردازم اینه که این فرد خودشو جوری بین مردم جا کرد که بعد از حضرت نفر دوم در جهان مسیحیت به حساب میاد و امام صادق علیه السلام میفرمایند چند نفر در جهنم به شکل ویژه ای عذاب خواهند شد که نام سامری و پولس(نام مسیحی شائول) رو میبرند که از جمله انان هستند

حالا نکته مهم درمورد رابطه خونی میان حضرت عیسی و جناب شمعون اینه:
شمعون صفا ، فرزند حمون بن عمامه، ، جد مادری بانو نرجس است او برترین حواری حضرت مسیح (ع) بود. رابطه وی با حضرت عیسی چنان نزدیک بوده که گاه او را برادر حضرت عیسی خوانده‌اند او پس از عروج مسیح ( علیه‌السّلام ) با یک انتصاب الهی جانشین او شده و به عنوان وصی حضرت مسیح در تاریخ شناخته شده است . احادیث بسیاری وجود دارد که شباهت منصب ولایی حضرت علی ( علیه‌السّلام ) و شمعون صفا را نمایانگر است و ما به علت اختصار از ذکر آنها معذوریم (14)
در روایات آمده است که امام زمان ، مهدی منتظر ( عج‌الله‌ )، پس از ظهور در خانۀ خدا خویشتن را این‌گونه معرف می‌کند :
« یا معشر الخلائق ! ... الا و من اراد ان ینظر الی عیسی و شمعون فها انا ذا عیسی و شمعون ... (9)
ای مردم ... بدانید اگر کسی بخواهد عیسی و شمعون را بنگرد همانا من عیسی و شمعون هستم ...
9- بحارالانوار، ج53، ص9.
14- رک: بحارالانوار، ج 38 و 53

این بحث نصبت خونی برقرار بودن میان جناب شمعون و حضرت عیسی ، حضرت موسی و برادرش هارون ، حضرت علی و پیامبر اکرم
این نشون میده نسبت خونی اولا دلیل بر این نیست که دموکراسی وجود نداره
از شبهاتی که به حضرت امیر میزنن به خاطر رابطه خونی و فامیلی ایشون و پیامبره ولی تاریخ و سایر ادیان هم ثابت میکنه این باعث بدی نیست

ولی این رابطه خونبی میان اکثر ولی ها وجود داشته
مثلا حضرت ابراهیم و اسماعیل پدر و پسر

تا اینجا باشه ادامه بحث رو فردا قرار میدم


پ.ن
سوالی هست در خدمتم




۵ مرداد ۱۳۹۱
پاسخ به: بيداري انديشه [ ولايت ]
نام کاربری: Mahi_kocholoo
پیام: ۳,۰۶۶
عضویت از: ۸ اسفند ۱۳۸۷
از: تهران
طرفدار:
- xavi...... ژاوی
- یوهان کرایوف
- استقلال
- اسپانیا
- پپ
گروه:
- کاربران عضو
خوب من یه سوال داشتم با اجازه

خوب چیزی که تو همه این موارد درباره ولایت و ولی به چشم میخوره میگه که ولی کسی بوده که حتما یه رابطه ای با اولیا داشته عنی حتما ولی باید کسی میبوده که همچین رابطه ی نزدیکی با اولیا داشته باشه ؟
خوب چرا نمیشده که کسی که هیچ رابطه ای نداشته انتخاب شه؟
اینطوری انگار به نظر میرسه از قبل همه چیز مشخص بوده.
پس دیگه رای مردمو قبول داشتن و نداشتنشون چه تاثیری داشته؟

سوالام زیاد شد




سکوت همیشه به معنای رضایت نیست. گاهی یعنی خسته ام از اینکه مدام به کسانی که هیچ اهمیتی برای فهمیدن نمی دهند، توضیح دهم.
۵ مرداد ۱۳۹۱
پاسخ به: بيداري انديشه [ ولايت ]
نام کاربری: elguaje7
پیام: ۲,۳۴۸
عضویت از: ۱ آبان ۱۳۸۹
طرفدار:
- داوید ویا، ژاوی، پویول
- یوهان کرایف، رونالدینیو
- استقلال
- اسپانیا، آرژانتین، ایتالیا
- پپ گواردیولا
- امیر قلعه نویی
گروه:
- کاربران عضو
منم یه سوال بپرسم؟

مشکل مردم چی بوده که راحت گول میخوردن؟ با اینکه میدونستن پیامبرشون چه کسی رو وصی خودش قرار داده و زمان زیادی هم از ماجرا نگذشته بوده، چجوری همه چی رو فراموش میکردن؟ البته الان که حقیقت ماجرا برامون روشن شده، بنظر میاد راحت تسلیم شدن ولی خب شاید شبهه هایی که توی اون شرایط ایجاد میکردن براشون و اون نقطه ضعفایی که افراد کنار زننده ی وصی از مردم داشتن واقعا طوری بوده که اگه گول نمیخوردن جای تعجب داشته! بله؟





۶ مرداد ۱۳۹۱
پاسخ به: بيداري انديشه [ ولايت ]
نام کاربری: The.Gladiator
پیام: ۱,۸۲۸
عضویت از: ۶ تیر ۱۳۹۰
گروه:
- کاربران عضو
نقل قول
پس دیگه رای مردمو قبول داشتن و نداشتنشون چه تاثیری داشته؟


ببین اولیا از قبل و توسط پیامبران انتخاب شدن. اما یه مورد دیگه هم توی تاریخ مشترک هست اونم اینه که وقتی ولی تقلبی رو اومد روی کار اوضاع به هم ریخته بود. یعنی اون موقع مردم همراه ولی واقعی نبودن. پشت ولی نبودن و گول خوردن. همون طور که شائول دروغ گفت و مردم باور کردن. و نمونه های دیگه توی تاریخ که به موقع ازشون یاد میشه.
رای مردم بیشتر برای ثبات ولایت حق بوده تا انتخاب و روی کار اومدنش. ولایت برای اینکه بتونه به وظایف اصلیش توی جامعه عمل کنه به مقبولیت از طرف افراد اون جامعه داره. همون طور که نمیشه به زور به یه نفر کمک کرد، به زور هم نمیشه ولایت رو به جامعه تحمیل کرد.


نقل قول
مشکل مردم چی بوده که راحت گول میخوردن؟ با اینکه میدونستن پیامبرشون چه کسی رو وصی خودش قرار داده و زمان زیادی هم از ماجرا نگذشته بوده، چجوری همه چی رو فراموش میکردن؟ البته الان که حقیقت ماجرا برامون روشن شده، بنظر میاد راحت تسلیم شدن ولی خب شاید شبهه هایی که توی اون شرایط ایجاد میکردن براشون و اون نقطه ضعفایی که افراد کنار زننده ی وصی از مردم داشتن واقعا طوری بوده که اگه گول نمیخوردن جای تعجب داشته! بله؟

اولیای تقلبی همیشه برای به هم زدن اوضاع و عوض کردن ورق به نفع خودشون نقشه های خوبی کشیدن.
دست گذاشتن روی نقطه ضعف عام، استفاده از اسامی پیامبران و به قول خودمون سیابازی خیلی راحت مردم رو گول میزدن. اونهایی هم که چیزی حالیشون میشده به خاطر خفقان فضا نمیتونستن چیزی بگن که اگر هم میگفتن دستگیر میشدن و به فراموشی سپرده میشدن. بعدشم عقل مردم به چشمشون هست و خیلی هاشون باوجود تجربه ی زیاد نتونستن در برابر بحران ها عنصر فعالی باشن و به جای حفظ دین و حرمت خدا سعی در حفظ منافع شخصی خودشون داشتن.
خیلی از آدمای اگاه هم از راه تطمیع و تهدید ساکت میشدن.




۶ مرداد ۱۳۹۱
پاسخ به: بيداري انديشه [ ولايت ]
نام کاربری: H_Majnun
نام تیم: بایرن مونیخ
پیام: ۱۳,۵۲۱
عضویت از: ۲ فروردین ۱۳۸۹
از: زمین خدا
طرفدار:
- لیونل آندرس مسی
- ریوالدو ویتور بوربا فریرا ویکتور
- جوزپ گواردیولا
گروه:
- كاربران بلاک شده
نقل قول
سولماز نوشته:

خوب من یه سوال داشتم با اجازه

خوب چیزی که تو همه این موارد درباره ولایت و ولی به چشم میخوره میگه که ولی کسی بوده که حتما یه رابطه ای با اولیا داشته عنی حتما ولی باید کسی میبوده که همچین رابطه ی نزدیکی با اولیا داشته باشه ؟
خوب چرا نمیشده که کسی که هیچ رابطه ای نداشته انتخاب شه؟
اینطوری انگار به نظر میرسه از قبل همه چیز مشخص بوده.
پس دیگه رای مردمو قبول داشتن و نداشتنشون چه تاثیری داشته؟

سوالام زیاد شد

ببین من استنباطم اینه.
مردم عقلشون به چشمشون بوده.
وقتی کسی هیچ رابطه ای با ولی نداشته باشه چطور میخواد بین مردم مقبولیت پیدا کنه؟
بعدشم ببین مردم عقل ناقصن خدا عقل کامل، قرار نیست مردم دیگه تو همه چیز رای بدن، پس اگر اینطوره پیامبرا رو هم مردم خودشون با رای خودشون انتخاب کنن.
خدا فقط تو یه برهه پیدا کردن ولی رو گذاشته به عهده خود مردم اونم دوره غیبت کبری امام زمین(عج) ه که باز تو اونم یه سری مشخصاتو داده گفته ببینید هر کی این مشخصاتو داشت به عنوان ولی و نایب امام زمان(عج) انتخابش کنید و از دستوراتش پیروی کنید.
البته استنباط من بودا...

نقل قول
elguaje7 نوشته:

منم یه سوال بپرسم؟

مشکل مردم چی بوده که راحت گول میخوردن؟ با اینکه میدونستن پیامبرشون چه کسی رو وصی خودش قرار داده و زمان زیادی هم از ماجرا نگذشته بوده، چجوری همه چی رو فراموش میکردن؟ البته الان که حقیقت ماجرا برامون روشن شده، بنظر میاد راحت تسلیم شدن ولی خب شاید شبهه هایی که توی اون شرایط ایجاد میکردن براشون و اون نقطه ضعفایی که افراد کنار زننده ی وصی از مردم داشتن واقعا طوری بوده که اگه گول نمیخوردن جای تعجب داشته! بله؟

باز هم نظر من اینه.
ببینید یه دلیلشو که خودتون گفتید.
تو اون زمان واقعا برای مردم خیلی سخت بود انتخاب کردن.
افرادی هم که میومدن ادعا میکردن خیلی قوی بودن تو تضاهر و اکثرا از نزدیکای پیامبر زمان هم بودن.
مثلا در مورد سامری، سامری بین مردم بعد از حضرت موسی میشه گفت نفر دوم اون زمان بود.
یعنی مردم اصلا باور نمیکردن که این بخواد دروغ بگه، انقدر قوی تو زمان حضور حضرت موسی تظاهر کرده بود.
خب مردم بیچاره از کجا میخوان بفهمن، البته که باید به حرف پیامبرشون گوش میدادن ولی خب خیلی زیاد هم نمیشه بشون خرده گرفت.
در مورد شائول هم این استنباط کاملا شخصیه.
ببینید شائول کسی بود که اصلا دشمنی النیی با مسیحی ها داشت و خیلی از بزرگای مسیحیت رو با دست خودش کشته بود.
اسم شائول که میومد مردم لرزه به تنوشن میفتاد.
خب حالا وقتی یه چنین کسی بیاد ادعا کنه که مردم من مسیحی شدم و دیگه کاری به کار شما ندارم، و بیاد مثل اونا عبادت کنه، و تظاهر خیلی خیلی خیلی قوی، ب این دقیقا همون چیزیه که مردم میخوان، یعنی تبدیل شدن بزرگترین دشمن به بزرگترین دوست، وقتی این اتفاق افتاده چرا قبولش نکنن؟؟
یه سری افراد تو مسیحیت هم که وقتی دیدن شائول داره تو دین دست میبره و دین رو اون جوری که دوست داره برا مردم تعریف میکنه و تمام کتابا رو تحریف میکنه و میخواستن افشا گری کنن خیلی زود توسط همین شائول سرشون رفت زیر آب.
خب همون طور که میبینید درسته مردم به حرف پیامبرشون گوش ندادن و از کسی که اون گفت پیروی نکردن ولی خیلی زیادم نمیشه بشون خرده گرفت چون با بد افرادی برخورد داشتن و تشخیص خیلی بد بوده.

یه مثال میزنم تو زمان خودمون.
همین مجاهدین خلق، قبل از اینکه لو برن کل مردم و مسئولین نظام غیر از امام عاشقشون بودن، یه حرفایی از امام علی(ع) و غیره میزدن که همه عاشقشون میشدن.
یه جایی شنیدم یه بنده خدایی میگفت با یکی از همینا شبا کشیک بودیم اون چند متر اونور تر از من بود جاش.
شبا که میشد دعای کمیل رو بلند بلند از حفظ میخوند و بقیه پشت سرش زمزمه میکردن.
میگه همون موقع امام هی اینا رو قبول نمیکرد و هر چی میگفتن امام اسلحه و اینا در اختیارشون بزاره امام نمیزاشت.
تا یه جلسه یه نماینده فرستادن پیش امام که با امام صحبت کنه و توجیهش کنه.
یارو که امد صحبت کرد وقتی رفت امام گفت اگر ذره ای شک داشتم که اینا برحق نیستن الان دیگه یقین کردم.
گفتن چرا این که خیلی قشنگ حرف زد.
امم میگه: این یه چیزایی از نهج البلاغه میگفت من یاد ندارم هیچ وقت هیچ جا چنین چیزایی از امام علی خونده باشم.
یعنی انقدر تو تظاهر قوی هستن که مردم دیگه کاری ندارن چی میگن، حرفشون برای مردم سنده و تا یکی مثل امام نباشه به درون حرفاشون پی نمیبره.

ببخشید طولانی شد.




۶ مرداد ۱۳۹۱
     
برو به صفحه
برای ارسال پیام باید ابتدا ثبت نام کنید!

اختیارات
شما می‌توانید مطالب را بخوانید.
شما نمی‌توانید عنوان جدید باز کنید.
شما نمی‌توانید به عنوان‌ها پاسخ دهید.
شما نمی‌توانید پیام‌های خودتان را ویرایش کنید.
شما نمی‌توانید پیام‌های خودتان را حذف کنید.
شما نمی‌توانید نظرسنجی اضافه کنید.
شما نمی‌توانید در نظرسنجی‌ها شرکت کنید.
شما نمی‌توانید فایل‌ها را به پیام خود پیوست کنید.
شما نمی‌توانید پیام بدون نیاز به تایید بزنید.

فعالترین کاربران ماه انجمن
فعالیترین کاربران سایت
اعضای جدید سایت
جدیدترین اعضای فعال
تعداد کل اعضای سایت
اعضای فعال
۱۷,۹۳۲
اعضای غیر فعال
۱۴,۳۶۳
تعداد کل اعضاء
۳۲,۲۹۵
پیام‌های جدید
بحث آزاد در مورد بارسا
انجمن عاشقان آب‍ی و اناری
۵۸,۱۹۷ پاسخ
۸,۳۳۳,۱۰۷ بازدید
۱ روز قبل
Salehm
هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
انجمن مباحث آزاد
۷۶,۴۸۹ پاسخ
۱۱,۵۹۴,۹۳۶ بازدید
۴ روز قبل
Greatest Ever
بحث در مورد تاپیک های بخش سرگرمی
انجمن سرگرمی
۴,۶۶۳ پاسخ
۵۴۶,۰۵۴ بازدید
۱۰ روز قبل
Greatest Ever
مباحث علمی و پزشکی
انجمن علمی و کاربردی
۱,۵۴۷ پاسخ
۷۴۳,۳۷۶ بازدید
۱۶ روز قبل
رویا
مســابــقـه جــــذاب ۲۰ ســــوالـــــــــــــــــــی
انجمن سرگرمی
۲۳,۶۵۸ پاسخ
۲,۱۹۸,۷۲۸ بازدید
۱۶ روز قبل
رویا
علمی/تلفن هوشمند/تبلت/فناوری
انجمن علمی و کاربردی
۲,۴۱۸ پاسخ
۴۳۵,۵۴۳ بازدید
۲ ماه قبل
jack jinhal
برای آشنایی خودتون رو معرفی کنید!
انجمن مباحث آزاد
۷,۶۴۲ پاسخ
۱,۲۲۸,۴۴۲ بازدید
۵ ماه قبل
مهسا
اسطوره های بارسا
انجمن بازیکنان
۳۴۳ پاسخ
۸۵,۳۵۸ بازدید
۶ ماه قبل
jalebamooz
جام جهانی ۲۰۲۲
انجمن فوتبال ملی
۲۲ پاسخ
۱,۹۰۵ بازدید
۱۰ ماه قبل
phaidyme
تغییرات سایت
انجمن اتاق گفتگوی اعضاء و ناظران
۱,۵۵۷ پاسخ
۲۷۶,۶۴۰ بازدید
۱۰ ماه قبل
یا لثارات الحسن
حاضرین در سایت
۱۹۴ کاربر آنلاین است. (۱۴۱ کاربر در حال مشاهده تالار گفتمان)

عضو: ۰
مهمان: ۱۹۴

ادامه...
هرگونه کپی برداری از مطالب این سایت، تنها با ذکر نام «اف سی بارسلونا دات آی آر» مجاز است!