در حال دیدن این عنوان: |
۲ کاربر مهمان
|
برای ارسال پیام باید ابتدا ثبت نام کنید!
|
|
|
پاسخ به: دل نوشته | ||
نام کاربری: Carles.Luis.Suárez
پیام:
۱۱,۸۱۳
عضویت از: ۸ بهمن ۱۳۹۰
از: همدان
طرفدار:
- همه **** - ronaldinho - هیچ کدام - آرژانتين -اسپانيا - آرش برهاني - آرسن ونگر - ***** گروه:
- کاربران عضو |
ﻣﯽ ﺑﻮﺳﻢ ﻭ ﻣﯽ ﺑﻮﯾﻢ ﺑﺮﮔﻬــــﺎﯼ ﺯﺭﺩ ﻭ ﻗﺮﻣﺰﺕﺭﺍ ﻧﻔﺲ ﻣﯿﮑﺸﻢ ﺩﺭ هوایت ﺑﻮﯼ ﺑﺎﺭﺍﻥ ﺩﺍﺭﯼ ﺑﻮﯼ ﺧﺎﮎ ﻭ ﺑﺮﮒ ﻣﻦ ﺑﻮﯼ ﺧــــــــــﺪﺍ ﻣﯽﻓﻬﻤﻢ ﺍﺯ ﺗـــﻮ |
||
گاه رنگها برای تو بیرنگ می شود . گاه خاطری به یاد تو خشنود و دلخوش است ، گاهی لبی برای تو لبخند میزند . گاهی نفس ز سینه نمی آید از غمت ، گاهی ز شوق بودنت ، نفسی بند می شود |
|||
۲ مهر ۱۳۹۷
|
|
پاسخ به: دل نوشته | ||
|
یکی از تلخ ترین خاطرات من/ابوالقاسم کریمی . مکان:پارک لاله تهران زمان:ساعت 17 تاریخ:جمعه 9 شهریور 1397 .............................. در یکی از برنامه های غذا رسانی که در پارک لاله برگزار کرده بودیم در هنگام غذا دادن به گربه ها، شهروند مُسنی آمد پیش من و با لحنی ناراحت ، بی مقدمه گفت: «چن مدت پیش یه گروه شش هف نفره آمده بود اینجا برای همین کاری که شما دارین انجام میدین اما موقه ای که گربه ها جمع شده بودن و داشتن غذا میخوردن سه چارتاشونو گرفتن و انداختن تو یه قفس ، وقتی ازشون پرسیدم چرا دارین این کار رو میکنین گفتن ما حامی حیوانات هستیم و این گربه ها رو داریم برای درمان میبریم» در ادامه این آقا گفت:رفتارشون با گربه ها به حامی حیوانات نمیخورد، من آدمای زیادی رو دیدم که میان اینجا و غذا رسانی میکنن .............................. این شهروند بعد از اینکه من قول پیگیری این موضوع را دادم و شماره همراه مرا گرفت خداحافظی کرد و رفت..... .............................. بعد از یک هفته پیگیری بلاخره متوجه شدم گروهی که خود را حامی حیوانات و فعال محیط زیست معرفی کرده اند مدت هاست در ظهر وسط هفته در پارک ها برنامه ی به ظاهر غذا رسانی به حیوانات برگزار میکنند اما بعد از به دام انداختن و بردن گربه های بیچاره آنها را میکشند و گوشتشان را به رستوران های خارج از شهر میفروشند. لطفا مراقب باشید ابوالقاسم کریمی(فرزندزمین) |
||
۱۳ مهر ۱۳۹۷
|
|
پاسخ به: دل نوشته | ||
نام کاربری: Lucho.The.Great
نام تیم: بارسلونا
پیام:
۶۱,۶۱۳
عضویت از: ۱۴ مرداد ۱۳۸۴
از: تهران
طرفدار:
- بویان کرکیچ - یوهان کرویف - پرسپولیس - اسپانیا، آرژانتین - احمد عابدزاده، کریم باقری - فرانک ریکارد - افشین امپراطور گروه:
- لیگ فانتزی - کاربران عضو - مدیران کل |
نقل قول ابوالقاسم کریمی نوشته:یکی از تلخ ترین خاطرات من/ابوالقاسم کریمی . مکان:پارک لاله تهران زمان:ساعت 17 تاریخ:جمعه 9 شهریور 1397 .............................. در یکی از برنامه های غذا رسانی که در پارک لاله برگزار کرده بودیم در هنگام غذا دادن به گربه ها، شهروند مُسنی آمد پیش من و با لحنی ناراحت ، بی مقدمه گفت: «چن مدت پیش یه گروه شش هف نفره آمده بود اینجا برای همین کاری که شما دارین انجام میدین اما موقه ای که گربه ها جمع شده بودن و داشتن غذا میخوردن سه چارتاشونو گرفتن و انداختن تو یه قفس ، وقتی ازشون پرسیدم چرا دارین این کار رو میکنین گفتن ما حامی حیوانات هستیم و این گربه ها رو داریم برای درمان میبریم» در ادامه این آقا گفت:رفتارشون با گربه ها به حامی حیوانات نمیخورد، من آدمای زیادی رو دیدم که میان اینجا و غذا رسانی میکنن .............................. این شهروند بعد از اینکه من قول پیگیری این موضوع را دادم و شماره همراه مرا گرفت خداحافظی کرد و رفت..... .............................. بعد از یک هفته پیگیری بلاخره متوجه شدم گروهی که خود را حامی حیوانات و فعال محیط زیست معرفی کرده اند مدت هاست در ظهر وسط هفته در پارک ها برنامه ی به ظاهر غذا رسانی به حیوانات برگزار میکنند اما بعد از به دام انداختن و بردن گربه های بیچاره آنها را میکشند و گوشتشان را به رستوران های خارج از شهر میفروشند. لطفا مراقب باشید ابوالقاسم کریمی(فرزندزمین) آخه مگه قطحی اومده که گوشت گربه رو بخوان بدن آدما بخورن؟ |
||
عمری است دخیلم به ضریحی که نداری... |
|||
۱۳ مهر ۱۳۹۷
|
|
پاسخ به: دل نوشته | ||
نام کاربری: Carles.Luis.Suárez
پیام:
۱۱,۸۱۳
عضویت از: ۸ بهمن ۱۳۹۰
از: همدان
طرفدار:
- همه **** - ronaldinho - هیچ کدام - آرژانتين -اسپانيا - آرش برهاني - آرسن ونگر - ***** گروه:
- کاربران عضو |
|
||
گاه رنگها برای تو بیرنگ می شود . گاه خاطری به یاد تو خشنود و دلخوش است ، گاهی لبی برای تو لبخند میزند . گاهی نفس ز سینه نمی آید از غمت ، گاهی ز شوق بودنت ، نفسی بند می شود |
|||
۶ آبان ۱۳۹۷
|
|
پاسخ به: دل نوشته | ||
نام کاربری: Carles.Luis.Suárez
پیام:
۱۱,۸۱۳
عضویت از: ۸ بهمن ۱۳۹۰
از: همدان
طرفدار:
- همه **** - ronaldinho - هیچ کدام - آرژانتين -اسپانيا - آرش برهاني - آرسن ونگر - ***** گروه:
- کاربران عضو |
|
||
گاه رنگها برای تو بیرنگ می شود . گاه خاطری به یاد تو خشنود و دلخوش است ، گاهی لبی برای تو لبخند میزند . گاهی نفس ز سینه نمی آید از غمت ، گاهی ز شوق بودنت ، نفسی بند می شود |
|||
۱۴ آبان ۱۳۹۷
|
|
پاسخ به: دل نوشته | ||
نام کاربری: Carles.Luis.Suárez
پیام:
۱۱,۸۱۳
عضویت از: ۸ بهمن ۱۳۹۰
از: همدان
طرفدار:
- همه **** - ronaldinho - هیچ کدام - آرژانتين -اسپانيا - آرش برهاني - آرسن ونگر - ***** گروه:
- کاربران عضو |
|
||
گاه رنگها برای تو بیرنگ می شود . گاه خاطری به یاد تو خشنود و دلخوش است ، گاهی لبی برای تو لبخند میزند . گاهی نفس ز سینه نمی آید از غمت ، گاهی ز شوق بودنت ، نفسی بند می شود |
|||
۹ آذر ۱۳۹۷
|
|
پاسخ به: دل نوشته | ||
نام کاربری: Heavenly.Girl
نام تیم: پورتو
پیام:
۱۲,۸۵۳
عضویت از: ۵ اسفند ۱۳۹۲
از: تهران
طرفدار:
- ليونل مسي - لیونل مسي - پرسپوليس - ایران گروه:
- کاربران عضو - لیگ فانتزی - ناظرين انجمن - مدیران اخبار |
وابستگی یعنی احساس تعلق.. احساس تعلق به هر کس یا هر چیزی که تو را به دنیای خاطرات مبهم یا واضح گذشته میبرد. این که به چه چیزی و یا به چه کسی وابستهای مهم نیست، مهم این است که در تاریخ این دنیای تاریک و تیره جایی هست که تو بدان تعلق داری.. جایی که سرآغاز این وابستگی بوده و حال هر چقدر هم که تلاش کنی نمیتوانی آن را که در دنجترین گوشه طاقچه ذهنت جا خشک کرده فراموش کنی.. وابستگی را می توان آنجایی یافت که وقتی عروسک دختر بچهای را از او جدا میکنند، از اعماق وجودش میگرید؛ عروسکی که حاضر نیست حتی بعد از خداحافظی با دنیای اسباب بازیها از آن جدا شود.. حاضر نیست چون نمی خواهد از هیچ یک از خاطراتی که با آن عروسک در دفتر زندگیاش ثبت شده، دور شود. وابستگی میتواند به همین چیزهای کوچک باشد، همین چیزهای کوچک که بزرگترین دنیای خاطرات را میسازند... وابستگی حتی میتواند به بید مجنونی باشد که در حیاط خانه قدیمی مادر بزرگت، از همان بچگی با تو قد کشیده و حال بزرگترین محرم رازهای توست.. همان درختی که هر وقت میخواستی دور از چشم دیگران گریه کنی، حصار موهایش را بهترین پناهگاه می برای پنهان شدن میدانستی.. همان بید صبوری که همیشه تمام لقمه های تنهاییت را با آن قسمت کردهای، همان بیدی که حتی وقتی باد، گیسوانش را به رقصیدن وا میداشت اجازه نمی داد کسی چهرهاش را ببینید.. راستش من هم هیچ وقت نتوانستم ببینم.. اما وقتی به هر بهانهای محکوم به تماشای کوتاه شدن گیسوان بلندش باشی، قلبت میتواند آنقدر به درد بیاید که متلاشی شدنش را حس کنی.. |
||
who don't pay attention to you |
|||
۲۴ دی ۱۳۹۷
|
|
پاسخ به: دل نوشته | ||
نام کاربری: Lucho.The.Great
نام تیم: بارسلونا
پیام:
۶۱,۶۱۳
عضویت از: ۱۴ مرداد ۱۳۸۴
از: تهران
طرفدار:
- بویان کرکیچ - یوهان کرویف - پرسپولیس - اسپانیا، آرژانتین - احمد عابدزاده، کریم باقری - فرانک ریکارد - افشین امپراطور گروه:
- لیگ فانتزی - کاربران عضو - مدیران کل |
نقل قول Strong forever نوشته:وابستگی یعنی احساس تعلق.. احساس تعلق به هر کس یا هر چیزی که تو را به دنیای خاطرات مبهم یا واضح گذشته میبرد. این که به چه چیزی و یا به چه کسی وابستهای مهم نیست، مهم این است که در تاریخ این دنیای تاریک و تیره جایی هست که تو بدان تعلق داری.. جایی که سرآغاز این وابستگی بوده و حال هر چقدر هم که تلاش کنی نمیتوانی آن را که در دنجترین گوشه طاقچه ذهنت جا خشک کرده فراموش کنی.. وابستگی را می توان آنجایی یافت که وقتی عروسک دختر بچهای را از او جدا میکنند، از اعماق وجودش میگرید؛ عروسکی که حاضر نیست حتی بعد از خداحافظی با دنیای اسباب بازیها از آن جدا شود.. حاضر نیست چون نمی خواهد از هیچ یک از خاطراتی که با آن عروسک در دفتر زندگیاش ثبت شده، دور شود. وابستگی میتواند به همین چیزهای کوچک باشد، همین چیزهای کوچک که بزرگترین دنیای خاطرات را میسازند... وابستگی حتی میتواند به بید مجنونی باشد که در حیاط خانه قدیمی مادر بزرگت، از همان بچگی با تو قد کشیده و حال بزرگترین محرم رازهای توست.. همان درختی که هر وقت میخواستی دور از چشم دیگران گریه کنی، حصار موهایش را بهترین پناهگاه می برای پنهان شدن میدانستی.. همان بید صبوری که همیشه تمام لقمه های تنهاییت را با آن قسمت کردهای، همان بیدی که حتی وقتی باد، گیسوانش را به رقصیدن وا میداشت اجازه نمی داد کسی چهرهاش را ببینید.. راستش من هم هیچ وقت نتوانستم ببینم.. اما وقتی به هر بهانهای محکوم به تماشای کوتاه شدن گیسوان بلندش باشی، قلبت میتواند آنقدر به درد بیاید که متلاشی شدنش را حس کنی.. این داستان دل ه. همیشه به هرجا که آویزون میشه خسارت به بار میاره. اما نه میشه کشتش، نه بدونش میشه چیز زیبایی رو لمس کرد. فقط باید یاد گرفت تا میشه کنترلش کرد. |
||
عمری است دخیلم به ضریحی که نداری... |
|||
۲۴ دی ۱۳۹۷
|
|
پاسخ به: دل نوشته | ||
نام کاربری: RAMONA
نام تیم: آژاکس
پیام:
۱۲,۷۱۷
عضویت از: ۳۰ بهمن ۱۳۹۰
از: همين حوالى...
طرفدار:
- همه ی بازیکنای بارسا + فابرگاس - استقلال♥ - اسپانیا - خسرو حیدری - گواردیولا و انریکه گروه:
- کاربران عضو - لیگ فانتزی - مدیران گالری - ناظرين انجمن - شورای نخبگان سایت - مدیران نظرات |
نقل قول Strong forever نوشته:وابستگی یعنی احساس تعلق.. احساس تعلق به هر کس یا هر چیزی که تو را به دنیای خاطرات مبهم یا واضح گذشته میبرد. این که به چه چیزی و یا به چه کسی وابستهای مهم نیست، مهم این است که در تاریخ این دنیای تاریک و تیره جایی هست که تو بدان تعلق داری.. جایی که سرآغاز این وابستگی بوده و حال هر چقدر هم که تلاش کنی نمیتوانی آن را که در دنجترین گوشه طاقچه ذهنت جا خشک کرده فراموش کنی.. وابستگی را می توان آنجایی یافت که وقتی عروسک دختر بچهای را از او جدا میکنند، از اعماق وجودش میگرید؛ عروسکی که حاضر نیست حتی بعد از خداحافظی با دنیای اسباب بازیها از آن جدا شود.. حاضر نیست چون نمی خواهد از هیچ یک از خاطراتی که با آن عروسک در دفتر زندگیاش ثبت شده، دور شود. وابستگی میتواند به همین چیزهای کوچک باشد، همین چیزهای کوچک که بزرگترین دنیای خاطرات را میسازند... وابستگی حتی میتواند به بید مجنونی باشد که در حیاط خانه قدیمی مادر بزرگت، از همان بچگی با تو قد کشیده و حال بزرگترین محرم رازهای توست.. همان درختی که هر وقت میخواستی دور از چشم دیگران گریه کنی، حصار موهایش را بهترین پناهگاه می برای پنهان شدن میدانستی.. همان بید صبوری که همیشه تمام لقمه های تنهاییت را با آن قسمت کردهای، همان بیدی که حتی وقتی باد، گیسوانش را به رقصیدن وا میداشت اجازه نمی داد کسی چهرهاش را ببینید.. راستش من هم هیچ وقت نتوانستم ببینم.. اما وقتی به هر بهانهای محکوم به تماشای کوتاه شدن گیسوان بلندش باشی، قلبت میتواند آنقدر به درد بیاید که متلاشی شدنش را حس کنی.. وابستگی یعنی ضعیف بودن همین... |
||
که فکر هیچ مهندس چنین گره نگشاد |
|||
۲۴ دی ۱۳۹۷
|
|
پاسخ به: دل نوشته | ||
نام کاربری: Heavenly.Girl
نام تیم: پورتو
پیام:
۱۲,۸۵۳
عضویت از: ۵ اسفند ۱۳۹۲
از: تهران
طرفدار:
- ليونل مسي - لیونل مسي - پرسپوليس - ایران گروه:
- کاربران عضو - لیگ فانتزی - ناظرين انجمن - مدیران اخبار |
نقل قول Ramona نوشته:نقل قول Strong forever نوشته:وابستگی یعنی احساس تعلق.. احساس تعلق به هر کس یا هر چیزی که تو را به دنیای خاطرات مبهم یا واضح گذشته میبرد. این که به چه چیزی و یا به چه کسی وابستهای مهم نیست، مهم این است که در تاریخ این دنیای تاریک و تیره جایی هست که تو بدان تعلق داری.. جایی که سرآغاز این وابستگی بوده و حال هر چقدر هم که تلاش کنی نمیتوانی آن را که در دنجترین گوشه طاقچه ذهنت جا خشک کرده فراموش کنی.. وابستگی را می توان آنجایی یافت که وقتی عروسک دختر بچهای را از او جدا میکنند، از اعماق وجودش میگرید؛ عروسکی که حاضر نیست حتی بعد از خداحافظی با دنیای اسباب بازیها از آن جدا شود.. حاضر نیست چون نمی خواهد از هیچ یک از خاطراتی که با آن عروسک در دفتر زندگیاش ثبت شده، دور شود. وابستگی میتواند به همین چیزهای کوچک باشد، همین چیزهای کوچک که بزرگترین دنیای خاطرات را میسازند... وابستگی حتی میتواند به بید مجنونی باشد که در حیاط خانه قدیمی مادر بزرگت، از همان بچگی با تو قد کشیده و حال بزرگترین محرم رازهای توست.. همان درختی که هر وقت میخواستی دور از چشم دیگران گریه کنی، حصار موهایش را بهترین پناهگاه می برای پنهان شدن میدانستی.. همان بید صبوری که همیشه تمام لقمه های تنهاییت را با آن قسمت کردهای، همان بیدی که حتی وقتی باد، گیسوانش را به رقصیدن وا میداشت اجازه نمی داد کسی چهرهاش را ببینید.. راستش من هم هیچ وقت نتوانستم ببینم.. اما وقتی به هر بهانهای محکوم به تماشای کوتاه شدن گیسوان بلندش باشی، قلبت میتواند آنقدر به درد بیاید که متلاشی شدنش را حس کنی.. وابستگی یعنی ضعیف بودن همین... نه لزوما. |
||
who don't pay attention to you |
|||
۲۴ دی ۱۳۹۷
|
برای ارسال پیام باید ابتدا ثبت نام کنید!
|
شما میتوانید مطالب را بخوانید. |
شما نمیتوانید عنوان جدید باز کنید. |
شما نمیتوانید به عنوانها پاسخ دهید. |
شما نمیتوانید پیامهای خودتان را ویرایش کنید. |
شما نمیتوانید پیامهای خودتان را حذف کنید. |
شما نمیتوانید نظرسنجی اضافه کنید. |
شما نمیتوانید در نظرسنجیها شرکت کنید. |
شما نمیتوانید فایلها را به پیام خود پیوست کنید. |
شما نمیتوانید پیام بدون نیاز به تایید بزنید. |