به اولین سایت تخصصی هواداران بارسلونا در ایران خوش آمدید. برای استفاده از تمامی امکانات سایت، ثبت نام کنید و یا با نام کاربری خود وارد شوید!

شناسه کاربری:
کلمه عبور:
ورود خودکار

نحوه فعالیت در انجمن‌های سایت
دوستان عزیز توجه کنید که تا زمانی که با نام کاربری خود وارد نشده باشید، تنها می‌توانید به مشاهده مطالب انجمن‌ها بپردازید و امکان ارسال پیام را نخواهید داشت. در صورتی که تمایل دارید در مباحث انجمن‌های سایت شرکت نمایید، در سایت عضو شده و با نام کاربری خود وارد شوید.

پیشنهاد می‌کنیم که قبل از هر چیز، با مراجعه به انجمن قوانین و شرح وظایف ضمن مطالعه قوانین سایت، با نحوه اداره و گروه‌های فعال در سایت و همچنین شرح وظایف و اختیارات آنها آشنا شوید. به علاوه دوستان عزیز بهتر است قبل از آغاز فعالیت در انجمن‌ها، ابتدا خود را در تاپیک برای آشنایی (معرفی اعضاء) معرفی نمایند تا عزیزان حاضر در انجمن بیشتر با یکدیگر آشنا شوند.

همچنین در صورتی که تمایل دارید در یکی از گروه‌های کاربری جهت مشارکت در فعالیت‌های سایت عضو شوید و ما را در تهیه مطالب مورد نیاز سایت یاری نمایید، به تاپیک اعلام آمادگی برای مشارکت در فعالیت‌های سایت مراجعه نموده و علائق و توانایی های خود را مطرح نمایید.
تاپیک‌های مهم انجمن
در حال دیدن این عنوان: ۸ کاربر مهمان
برای ارسال پیام باید ابتدا ثبت نام کنید!
     
پاسخ به: هرچه می خواهد دل تنگت بگو ...!!
The Emperor
نام کاربری: Lucho.The.Great
نام تیم: بارسلونا
پیام: ۶۱,۶۱۳
عضویت از: ۱۴ مرداد ۱۳۸۴
از: تهران
طرفدار:
- بویان کرکیچ
- یوهان کرویف
- پرسپولیس
- اسپانیا، آرژانتین
- احمد عابدزاده، کریم باقری
- فرانک ریکارد
- افشین امپراطور
گروه:
- لیگ فانتزی
- کاربران عضو
- مدیران کل
افتخارات
تمومش کنید. دیگه کسی در مورد گذشته و اون چند نفر صحبتی نکنه.

گذر زمان همه چیز رو آشکار خواهد کرد.






عمری است دخیلم به ضریحی که نداری...


۳۰ مهر ۱۳۹۱
پاسخ به: هرچه می خواهد دل تنگت بگو ...!!
نام کاربری: Mohamad.Barani
پیام: ۱۲,۶۳۱
عضویت از: ۴ دی ۱۳۸۸
از: ساری، دارالملک ایران
طرفدار:
- .:رونالدینهو:.
- .:لوییز انریکه:.
- .:استقلال تهران:.
- .:هــلـــنـــــــــــــد:.
- .:فرهاد مجیدی:.
- .:رایکارد:.
- .:فیروز کریمی:.
گروه:
- کاربران عضو
افتخارات
ک داستان واقعی به نقل از "سروش صحت" بازیگر ، نویسنده و کارگردان توانمند ایران
صبح ها مسیر ثابتی دارم و اگر عجله نداشته باشم آنقدر در ایستگاه منتظر می مانم تا تاکسی مورد علاقه ام برسد.
در واقع راننده این تاکسی را دوست دارم.
راننده پیر و درشت هیکلی با دست های قوی و آفتاب سوخته و چشم های مشکی رنگ است که تابستان و زمستان سر شیشه ماشین را باز می گذارد و با آنکه چهار سال است بیشتر صبح ها سوار ماشینش می شوم فقط سه چهار بار صدای بم و خش دارش را شنیده ام.

ماشینش نه ضبط دارد، نه رادیو و شاید همین سکوت، حضورش را این چنین لذت بخش می کند.
ما هر روز از مسیر ثابتی می رویم، فقط چهارشنبه های آخر هر ماه راننده مسیر همیشگی مان را عوض می کند.
یکی از چهارشنبه های آخر ماه به او گفتم «از این طرف راهمون دور می شه ها.» «می دونم.»
دیگر هیچ کدام حرفی نزدیم و او باز هر روز از مسیر همیشگی می رفت و چهارشنبه های آخر ماه مسیر دورتر را انتخاب می کرد.
چهارشنبه آخر ماه پیش وقتی از مسیر دورتر می رفت، سر یک کوچه ترمز کرد نگاهی به این طرف و آن طرف انداخت، بعد گفت؛
«ببخشید الان برمی گردم» و از ماشین پیاده شد.

دوباره کمی این طرف و آن طرف را نگاه کرد، یک کوچه را تا نیمه رفت و برگشت بعد سوار شد و رفتیم.
به دست هایش نگاه کردم، فرمان را آنقدر محکم گرفته بود که ترسیدم از جا کنده شود، اما لرزش دست هایش پیدا بود،
پرسیدم «حالتون خوبه؟» گفت «نه.» نگاهش کردم و بعد برایم تعریف کرد.
چهل و شش سال پیش عاشق دختر جوانی می شود. چهارشنبه آخر یک ماه دختر جوان به او می گوید
خانواده اش اجازه نمی دهند با او ازدواج کند.

راننده از دختر جوان می خواهد لااقل ماهی یک بار او را از دور ببیند. دختر جوان قول می دهد تا آخر عمر چهارشنبه آخر هر ماه سر این کوچه بیاید. چهل و شش سال دختر جوان چهارشنبه آخر هر ماه سر کوچه آمده، راننده او را از دور دیده و رفته است.

از راننده پرسیدم «دختر جوان ازدواج کرد؟» نمی دانست. پرسیدم «آدرسشو دارین؟» نداشت. در این چهل و شش سال با او حتی یک کلمه هم حرف نزده بود فقط چهارشنبه های آخر هر ماه دختر جوان را دیده بود و رفته بود. راننده گفت «چهل و شش سال چهارشنبه آخر هر ماه اومد ولی دو ماهه نمیاد.» به راننده گفتم «شاید یه مشکلی پیش اومده.» راننده گفت «خدا نکنه» بعد گفت «اگر ماه دیگر نیاد می میرم.»




به هوای حرم امن حسین محتاجم
۳۰ مهر ۱۳۹۱
پاسخ به: هرچه می خواهد دل تنگت بگو ...!!
نام کاربری: L.A-Messi
پیام: ۴,۶۳۲
عضویت از: ۲۱ شهریور ۱۳۹۰
از: دامغان
طرفدار:
- مسی
- کرایف،دی استفانو
- گواردیولا،گاس هیدینگ
- کلا قیدشو زدم
گروه:
- کاربران عضو
جالبه این کسایی که میان پشت سر بقیه حرف میزنن، متوجه نیستن دارن حرف آقا سعید رو بی ارزش جلوه میدن و دائم از روش رد میشن

خواهشا این شیوه مسخره ایی که میاین حرفتون رو میزنین بعد میگین بخاطر آقا سعید دیگه ادامه نمی دم رو جمع کنین
البته اگه برای ایشون احترامی قائل هستین!!

تنها چیزی که لازمه بهش فکر کنین ، اصل احترام به نظر دیگرانه که خیلی هم کم نیستن تو این سایت این "دیگران"!!

پس هرکی هرچی به ذهنش رسید سریع تایپ نکنه




نمایش امضا ...
مخفی کردن امضا ...
۳۰ مهر ۱۳۹۱
پاسخ به: هرچه می خواهد دل تنگت بگو ...!!
نام کاربری: Mohamad.Barani
پیام: ۱۲,۶۳۱
عضویت از: ۴ دی ۱۳۸۸
از: ساری، دارالملک ایران
طرفدار:
- .:رونالدینهو:.
- .:لوییز انریکه:.
- .:استقلال تهران:.
- .:هــلـــنـــــــــــــد:.
- .:فرهاد مجیدی:.
- .:رایکارد:.
- .:فیروز کریمی:.
گروه:
- کاربران عضو
افتخارات
لئوناردو داوینچی هنگام كشیدن تابلوی شام آخر دچار مشكل بزرگی شد:
می‌بایست نیكی را به شكل عیسی و بدی را به شكل یهودا، از یاران مسیح كه هنگام شام تصمیم گرفت به او خیانت كند، تصویر می‌كرد.
كار را نیمه تمام رها كرد تا مدل‌های آرمانیش را پیدا كند.

روزی در یك مراسم همسرایی، تصویر كامل مسیح را در چهره یكی از آن جوانان همسرا یافت.
جوان را به كارگاهش دعوت كرد و از چهره‌اش اتودها و طرح‌هایی برداشت.

سه سال گذشت. تابلو شام آخر تقریبأ تمام شده بود؛ اما داوینچی هنوز برای یهودا مدل مناسبی پیدا نكرده بود.
كاردینال مسئول كلیسا كم كم به او فشار می‌آورد كه نقاشی دیواری را زودتر تمام كند.

نقاش پس از روزها جستجو، جوان شكسته و ژنده‌پوش و مستی را در جوی آبی یافت.
به زحمت از دستیارانش خواست او را تا كلیسا بیاورند، چون دیگر فرصتی برای طرح برداشتن نداشت.

گدا را كه درست نمی‌فهمید چه خبر است، به كلیسا آوردند:
دستیاران سرپا نگه‌اش داشتند و در همان وضع، داوینچی از خطوط بی‌تقوایی،
گناه و خودپرستی كه به خوبی بر آن چهره نقش بسته بودند، نسخه برداری كرد.

وقتی كارش تمام شد، گدا، كه دیگر مستی كمی از سرش پریده بود،
چشم‌هایش را باز كرد و نقاشی پیش رویش را دید و با آمیزه‌ای از شگفتی و اندوه گفت: «من این تابلو را قبلأ دیده‌ام!»

داوینچی با تعجب پرسید: «كی؟»

- سه سال قبل، پیش از آنكه همه چیزم را از دست بدهم. موقعی كه در یك گروه همسرایی آواز می‌خواندم، زندگی پر رویایی داشتم و هنرمندی از من دعوت كرد تا مدل نقاشی چهره عیسی شوم !!!!!»




به هوای حرم امن حسین محتاجم
۳۰ مهر ۱۳۹۱
پاسخ به: هرچه می خواهد دل تنگت بگو ...!!
نام کاربری: *mohammad.z*
پیام: ۵,۲۳۶
عضویت از: ۲۹ مهر ۱۳۹۱
از: بابلسر _كاله
طرفدار:
- مسي
- كرايف
- استقلال کبییر
- تيم ملي بارسلونا
- جانواريو
- پپ گواردیولا
- قلعه نوعي
گروه:
- كاربران بلاک شده
سلام من همون mohammad.z قبل هستم که چند روز نمی تونستم با اون نام کاربری وارد سایت بشم و مجبور شدم دوباره ثبت نام کنم .وقتی اومدم تو تاپیک واین مطالب رو دیدم به خدا شکه شدم.نمیدونم چی بگم؟من نمیخوام در مورد چیزی که ازش مطلع نیستم قضاوت کنم ولی اگه ما ها به خدایی که بالا سرمون هست اعتقاد داریم و قبول داریم که روز حسابی هست پس باید بدونیم که تهمت زدن ازون خلاف هایی هست که خدا هم اونو نمیبخشه.اگه واقعا هم یه اشتباهی اتفاق افتاد باز هم همون خدا به ما یاد داده که راز نگه دار باشیم وآبروی همدیگه رو نبریم.اگه قرار بود خدا اون کارهایی که ما پشت پرده انجام دادیم رو به همه لو میداد هر کسی خوش بهتر می دونه که چه فاجعه ای رخ میداد.
دوستان هیچ میدونید که با این جرو بحث ها دارین تاپیک رو نابود میکنین؟؟؟؟؟؟؟؟؟
خواهشا این بحث های بچگونه رو تموم کنید.
امام علی علیه السلام:هر چیزی را که برای خود می پسندید برای دیگران هم بپسندید





رفتی کلاس اول این جمله را عوض کن
"آن مرد تا نیاید،باران نخواهد آمد "
۱ آبان ۱۳۹۱
پاسخ به: هرچه می خواهد دل تنگت بگو ...!!
The Emperor
نام کاربری: Lucho.The.Great
نام تیم: بارسلونا
پیام: ۶۱,۶۱۳
عضویت از: ۱۴ مرداد ۱۳۸۴
از: تهران
طرفدار:
- بویان کرکیچ
- یوهان کرویف
- پرسپولیس
- اسپانیا، آرژانتین
- احمد عابدزاده، کریم باقری
- فرانک ریکارد
- افشین امپراطور
گروه:
- لیگ فانتزی
- کاربران عضو
- مدیران کل
افتخارات
یکی بیاد ۱۰ تا ارسال خوب تو این تاپیک انجام بده که این بحثا بدست فراموشی سپرده شه

چراغ اول رو خودم روشن کردم






عمری است دخیلم به ضریحی که نداری...


۱ آبان ۱۳۹۱
پاسخ به: هرچه می خواهد دل تنگت بگو ...!!
نام کاربری: xavisam
پیام: ۳,۲۵۴
عضویت از: ۲۴ خرداد ۱۳۸۹
از: Mashad
طرفدار:
- xavi
- spain
- pep
گروه:
- کاربران عضو
دلم میخواست : بند از پای جانم باز میکردند
که من ، تا روی بام ابرها پرواز میکردم
از آنجا ، با کمند کهکشان ، تا آستانِ عرش میرفتم
در آن درگاه ، درد خویش را فریاد میکردم !
که کاخ صد ستون کبریا لرزد !
مگر یک شب ، ازین شبهای بی فرجام
ز یک فریاد بی هنگام
- به روی پرنیان آسمان ها - خواب در چشم خدا لرزد !
دلم میخواست : دنیا رنگ دیگر بود
خدا ، با بنده هایش مهربانتر بود
از این بیچاره مردم یاد میفرمود !
دلم میخواست : زنجیری گران ، از بارگاه خویش می آویخت
که مظلومان ، خدا را پای آن زنجیر
ز درد خویش آگاه میکردند .
چه شیرین است : وقتی بیگناهی داد خود را از خدای خویش میگیرد .
چه شیرین است اما من ،
دلم میخواست : اهل زور و زر ، ناگاه !
ز هر سو راه مردم را نمیبستند و زنجیر خدا را بر نمیچیدند !

( همراه حافظ | فریدون مشیری )






نمایش امضا ...
مخفی کردن امضا ...
۱ آبان ۱۳۹۱
پاسخ به: هرچه می خواهد دل تنگت بگو ...!!
نام کاربری: Mohamad.Barani
پیام: ۱۲,۶۳۱
عضویت از: ۴ دی ۱۳۸۸
از: ساری، دارالملک ایران
طرفدار:
- .:رونالدینهو:.
- .:لوییز انریکه:.
- .:استقلال تهران:.
- .:هــلـــنـــــــــــــد:.
- .:فرهاد مجیدی:.
- .:رایکارد:.
- .:فیروز کریمی:.
گروه:
- کاربران عضو
افتخارات
کلاه فروشی روزی از جنگلی می گذشت. تصمیم گرفت زیر درخت مدتی استراحت کند. لذا کلاه ها را کنار گذاشت و خوابید. وقتی بیدار شد متوجه شد که کلاه ها نیست . بالای سرش را نگاه کرد . تعدادی میمون را دید که کلاه ها را برداشته اند فکر کرد که چگونه کلاه ها را پس بگیرد. در حال فکر کردن سرش را خاراند و دید که میمون ها همین کار را کردند. او کلاه را ازسرش برداشت و دید که میمون ها هم از او تقلید کردند. به فکرش رسید... که کلاه خود را روی زمین پرت کند. لذا این کار را کرد. میمونها هم کلاهها را بطرف زمین پرت کردند. او همه کلاه ها را جمع کرد و روانه شهر شد.



سالهای بعد نوه او هم کلاه فروش شد. پدر بزرگ این داستان را برای نوه اش تعریف کرد و تاکید کرد که اگر چنین وضعی برایش پیش آمد چگونه برخورد کند. یک روز که او از همان جنگل گذشت در زیر درختی استراحت کرد و همان قضیه برایش اتفاق افتاد او شروع به خاراندن سرش کرد. میمون ها هم همان کار را کردند. او کلاهش را برداشت ,میمون ها هم این کار را کردند. نهایتا کلاهش را بر روی زمین انداخت. ولی میمون ها این کار را نکردند. یکی از میمون ها از درخت پایین آمد و کلاه را از روی زمین برداشت و در گوشی محکمی به او زد و گفت : فکر می کنی فقط تو پدر بزرگ داری




به هوای حرم امن حسین محتاجم
۱ آبان ۱۳۹۱
پاسخ به: هرچه می خواهد دل تنگت بگو ...!!
نام کاربری: Mohamad.Barani
پیام: ۱۲,۶۳۱
عضویت از: ۴ دی ۱۳۸۸
از: ساری، دارالملک ایران
طرفدار:
- .:رونالدینهو:.
- .:لوییز انریکه:.
- .:استقلال تهران:.
- .:هــلـــنـــــــــــــد:.
- .:فرهاد مجیدی:.
- .:رایکارد:.
- .:فیروز کریمی:.
گروه:
- کاربران عضو
افتخارات
آورده اند که گرگی و شتری خانه یکی شدند و قرار گذاشتند که از آن پس جدایی از میان برداشته شود و دو خانواده ، یکی بشمار رود و مابین کودکان آنها هم تفاوتی نباشد.

روزی شتر برای تلاش معاش به صحرا رفت. گرگ یکی از بچه های او را خورد و در گوشه ای خزید. چون سروکله ی شتر از دور پیدا شد ، گرگ پیش دوید و گفت : ای برادر بیا که یکی از بچه هایمان نیست.

شتر بیچاره نگران شد و پرسید: یکی از بچه های من یا بچه های تو؟

گرگ پاسخ داد : رفیق بازهم من و تویی کردی؟ یکی از آن پاپهن ها!!!




به هوای حرم امن حسین محتاجم
۱ آبان ۱۳۹۱
پاسخ به: هرچه می خواهد دل تنگت بگو ...!!
نام کاربری: Ree.raa
پیام: ۳,۲۵۷
عضویت از: ۱۴ شهریور ۱۳۹۱
طرفدار:
- مسی،ویا،اینیستا
- pep
- اسپانیا
- pep
-
گروه:
- کاربران عضو
تو این سایت کسی هست که رشتش تجربی باشه کنکورم داده باشه؟
اگه کسی هست می شه بهم پیام خصوصی بده خیلی واجبه،مرسی














لطف تو
ناگفته ی ما
میشنود
۱ آبان ۱۳۹۱
     
برو به صفحه
برای ارسال پیام باید ابتدا ثبت نام کنید!

اختیارات
شما می‌توانید مطالب را بخوانید.
شما نمی‌توانید عنوان جدید باز کنید.
شما نمی‌توانید به عنوان‌ها پاسخ دهید.
شما نمی‌توانید پیام‌های خودتان را ویرایش کنید.
شما نمی‌توانید پیام‌های خودتان را حذف کنید.
شما نمی‌توانید نظرسنجی اضافه کنید.
شما نمی‌توانید در نظرسنجی‌ها شرکت کنید.
شما نمی‌توانید فایل‌ها را به پیام خود پیوست کنید.
شما نمی‌توانید پیام بدون نیاز به تایید بزنید.

فعالترین کاربران ماه انجمن
فعالیترین کاربران سایت
اعضای جدید سایت
جدیدترین اعضای فعال
تعداد کل اعضای سایت
اعضای فعال
۱۷,۹۳۲
اعضای غیر فعال
۱۴,۳۶۳
تعداد کل اعضاء
۳۲,۲۹۵
پیام‌های جدید
بحث در مورد تاپیک های بخش سرگرمی
انجمن سرگرمی
۴,۶۶۴ پاسخ
۵۴۶,۴۰۱ بازدید
۴ ساعت قبل
یا لثارات الحسن
هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
انجمن مباحث آزاد
۷۶,۴۹۱ پاسخ
۱۱,۶۱۰,۵۶۴ بازدید
۴ ساعت قبل
یا لثارات الحسن
بحث آزاد در مورد بارسا
انجمن عاشقان آب‍ی و اناری
۵۸,۱۹۸ پاسخ
۸,۳۴۴,۰۷۳ بازدید
۴ ساعت قبل
یا لثارات الحسن
مباحث علمی و پزشکی
انجمن علمی و کاربردی
۱,۵۴۷ پاسخ
۷۴۳,۹۷۸ بازدید
۲۲ روز قبل
رویا
مســابــقـه جــــذاب ۲۰ ســــوالـــــــــــــــــــی
انجمن سرگرمی
۲۳,۶۵۸ پاسخ
۲,۲۰۰,۳۸۳ بازدید
۲۲ روز قبل
رویا
علمی/تلفن هوشمند/تبلت/فناوری
انجمن علمی و کاربردی
۲,۴۱۸ پاسخ
۴۳۵,۹۱۴ بازدید
۲ ماه قبل
jack jinhal
برای آشنایی خودتون رو معرفی کنید!
انجمن مباحث آزاد
۷,۶۴۲ پاسخ
۱,۲۳۱,۹۰۲ بازدید
۶ ماه قبل
مهسا
اسطوره های بارسا
انجمن بازیکنان
۳۴۳ پاسخ
۸۵,۵۸۰ بازدید
۶ ماه قبل
jalebamooz
جام جهانی ۲۰۲۲
انجمن فوتبال ملی
۲۲ پاسخ
۱,۹۲۶ بازدید
۱۰ ماه قبل
phaidyme
تغییرات سایت
انجمن اتاق گفتگوی اعضاء و ناظران
۱,۵۵۷ پاسخ
۲۷۶,۸۶۵ بازدید
۱۱ ماه قبل
یا لثارات الحسن
حاضرین در سایت
۲۷۱ کاربر آنلاین است. (۱۷۹ کاربر در حال مشاهده تالار گفتمان)

عضو: ۰
مهمان: ۲۷۱

ادامه...
هرگونه کپی برداری از مطالب این سایت، تنها با ذکر نام «اف سی بارسلونا دات آی آر» مجاز است!