.: تختی :. نوشته:

سلام حسین جون

اول برام مشخص کن دلیلت از این حرف چی بود

حواشی تموم

1-تو کارش جدیه و شوخی هم نداره
2-اخلاق خوبی داره کاملا جدی شوخی میکنه باید بری تو نخش تا بشناسیش من تو جشن فهمیدم چه پسر گلی تشریف داره
3-از مرام هیچی کم نداره
4-قدیما با شمشیرش اسپم کشی بود برا خودش ولی جدیدا اومد تو خط ما
5-اصلا وقت اضافی نداره
فقط یه مشکلی دارم باهاش چرا ما میریم ارم نمیایی؟؟؟میخوایم یه کم باهات شوخی کنیما
ازش بدی ندیدم امیدوارم تو همه فریم های زندگیش موفق باشه

کاتالونیا نوشته:

حسین میگم یوزرت رو به Sleepless تغییر بده بعدش یه توان 2 هم بزار روش

كميل نوشته:

خوب حسین جان
منم یه دو خطی میخوام جدی نقدت کنم

اول از شخصیت ظاهریت میگم:
شخصیت جالب و منحصر به فردی داری در ظاهر خشن و خشک ولی عملا خیلی خونگرم و اجتماعی

تفکراتت بسیار خوب و مورد تحسینه و اینکه منابع بسیار موثقی رو برای بیشتر کردن اطلاعات و عقایدت استفاده میکنی

از پشتکارت خیلی خوشم میاد یعنی توی کاری که میخوای شروع کنی واقعا علاقه و پشت کار داری و دوست داری همیشه بهترین باشه نه بهتر

مثبت ترین جنبه شخصیتت همین پشتکارت و عزمیه که داری و از کاری و ارمانی هراسی نداری و شک به دلت راه نمیدی

خوب خوبی هات خیلی زیاده من خودم اوایل شناختم ازت تنها در حد ارسال های هنریت بود و یا علمی ولی الان که بیشتر میشناسمت میتونم دها جنبه مثبت شخصیتیتو بشمارم

نکته منفی شخصیتت که خیلی ها در نگاه ظاهری مخصوصا توی فضای مجازی و در غالب یه کابر موج میزنه(و انصافا در ماهای اخیر واقعا کم شده) سفت و سخت بودنته
شاید از یه جهاتی درست باشه ولی خوب باعث میشه یه شخصیت خشک و شخصیت انتقاد ناپذیر ازت ساخته بشه

به نظرم همیشه باید با همه اندازه درکشون صحبت کنی
یعنی حس میکنم بقیه رو در حد خودت نمیبینی(منظورم این نیست که غرور داری ها ) منظورم اینه که معمولا با کسایی که حس میکنی در سطح اطلاعاتیت نیستند کاری نداری مگر اینکه مجبور بشی

نوع گفتارت خیلی سنگینه و معمولا عوام پسند نیست ،همیشه به نظرم ادم خوبه در حد جمع باشه.

و در اخر هم اینکه واقعا یکم زرنگی خوب و بدشو کار ندارما ولی خجالت بکش یه بستنی بخر برای دوستات خجالت هم خوب چیزیه
یکم به جای اینکه لنز عوض کنی خجالت بکش

در کل ارزوی موفق برات دارم حسین جان

Gandalf The White نوشته:


نه، چون گاهی احساس میکنم خودم هم خودم رو نمی شناسم. اخلاق شاید، ولی تو سایر زمینه ها هم شناختی نداری، چون تو کار تخصصیم، ژورنال نویسی، به من میگی تخصصی ندارم.

لطف داری.

برای اینکه نظری بدم، اول فکر میکنم. پس نباید انتظار داشت تا وقتی که توجیه مناسبی برای نقض تفکرم پیدا نشده مواضعم رو عوض کنم. از طرف مقابل هم این انتظار رو دارم، چون اگر زود از موضعش کوتاه بیاد یا خیلی تفکرش آبکی بوده، یا بدون فکر یه چیزی پرونده.

اتفاقا اصلا مهم نیست برام که دیگران قبول بکنن یا نه. چیزی که مهمه، اینه که از حرفم، از فکرم دفاع کنم. خدا رو صد هزار مرتبه شکر، اینقدری هستم که محتاج تایید دیگران نباشم.

من نگفتم با تو مشکل دارم، چون اصولا من مشکلی ندارم. گفتم تنها کسی که تا حالا از من شکایت کرده شمایی، که این یعنی اولین کسی که با من مشکل پیدا کرده هم شمایی. من چرا باید مشکلی داشته باشم؟ قوانین انجمنم مشخصه، مشکل رو کسی ایجاد میکنه که اون ها رو رعایت نمی کنه.

مرز بین شوخی و جدی حرف هام رو می شه از روی اسمایل کنار جمله تشخیص داد. وقتی این میاد: ، یعنی شوخی، وقتی نمیاد یعنی جدی.

تو هم همینطور، ولی از یه برادر انتظار دارم از شوخی ناراحت نشه و رفتارش تو بحث توهین گونه نباشه، که بقول خودت من عصبانی بشم و چیزی جلودارم نباشه.
متشکر از نقدت.


پ.ن: نقد بسیار خوبی بود. بقیه هم یاد بگیرین یکم، که بحث فلافل یواشکی مطرح نکنید، که ربطی به من نداره.

Gandalf The White نوشته:


من با اصل این "ارتباط" مشکل دارم!

تو هروقت روز که بیای، لنگه دمپایی مستقبل وجودته.

بستگی مستقیم به فرد مقابل داره. فقط برای آدم قابل احترام، احترام قائل هستم.

چرا همه یا از من ضایع شدن، یا تیکه انداختم بهشون؟ به تو چی گفتم؟ یادم نمیاد!

مسعود نوشته:

خب خب خب
عمو حسین عزیز
راستش دو سه بار قبلا اومدم نقدت کنم، نقدم رو نوشتم ولی ارسال نکردم!
این بار یه کم نقدم رو ویرایش می کنم و می گم!
شخصیت بسیار خوب و جالبی داری! بیش از حد شوخی نمی کنی (بر عکس من) که این خوبه! اصولا جامعه ما اینو اثبات کرده که باید با افراد قلیلی شوخی کرد.
عقاید مذهبی و سیاسیت رو هم که فوق العاده می پسندم هیچ وقت توی بحثی شرکت نمی کنی مگر اینکه واقعا بتونی از اون بحث پیروز در بیای
توی کارهات واقعا مصمم و موفق و پرتلاش هستی، هیچ کاری رو بر عهده نمی گیری مگر اینکه به نحو احسن انجام بدی. فقط من اینطور احساس کردم که کارهای زیادی بر عهده می گیری! درسته که همشون رو به عالی ترین شکل ممکن انجام میدی ولی خوب برای خودت سخت تر میشه و وقت پیدا نمی کنی تو یاهو بچتیم
یه زمانی یه ذره عصبانی بودی
اما واقعا الان خیلی گلی
یه نظر هم داشتم
بعضی وقتا خیلی جدی میشی و اصلا آدم یه حس غریبی پیدا می کنه. من خودم به شخصه وقتی از دست کسی عصبانی میشم با شوخی و با خنده آروم سرش رو می برم
در کل اگه بخوایم نتیجه گیری کنیم دو مورد خیلی کم رنگ به چشمم خورد: یکی اینکه سعی کن زیاد کارت رو سنگین نکنی! اینطوری آدم زودتر خسته میشه البته صد در صد ظرفیت تو زیده ولی خوب بالاخره هر انسانی روزانه تا یه حدی میتونه فعالیت داشته باشه البته این که نظر من بود
دومی هم اینه که سعی کن تا حدودی توی رفتارت با بقییه یه کم از جدی بودنت کم کن البته بستگی به طرف مقابلت داره ولی خب میتونی همون حرفها رو با یه بیان دیگه و دوستانه تر و تاثیر گذارتری بیان کنی

انشالله یه روز میام تهران واسه شام مهمونم می کنی تا بقیه بفهمن که خسیس نیستی

موفق باشی