به اولین سایت تخصصی هواداران بارسلونا در ایران خوش آمدید. برای استفاده از تمامی امکانات سایت، ثبت نام کنید و یا با نام کاربری خود وارد شوید!

شناسه کاربری:
کلمه عبور:
ورود خودکار

نحوه فعالیت در انجمن‌های سایت
دوستان عزیز توجه کنید که تا زمانی که با نام کاربری خود وارد نشده باشید، تنها می‌توانید به مشاهده مطالب انجمن‌ها بپردازید و امکان ارسال پیام را نخواهید داشت. در صورتی که تمایل دارید در مباحث انجمن‌های سایت شرکت نمایید، در سایت عضو شده و با نام کاربری خود وارد شوید.

پیشنهاد می‌کنیم که قبل از هر چیز، با مراجعه به انجمن قوانین و شرح وظایف ضمن مطالعه قوانین سایت، با نحوه اداره و گروه‌های فعال در سایت و همچنین شرح وظایف و اختیارات آنها آشنا شوید. به علاوه دوستان عزیز بهتر است قبل از آغاز فعالیت در انجمن‌ها، ابتدا خود را در تاپیک برای آشنایی (معرفی اعضاء) معرفی نمایند تا عزیزان حاضر در انجمن بیشتر با یکدیگر آشنا شوند.

همچنین در صورتی که تمایل دارید در یکی از گروه‌های کاربری جهت مشارکت در فعالیت‌های سایت عضو شوید و ما را در تهیه مطالب مورد نیاز سایت یاری نمایید، به تاپیک اعلام آمادگی برای مشارکت در فعالیت‌های سایت مراجعه نموده و علائق و توانایی های خود را مطرح نمایید.
تاپیک‌های مهم انجمن
در حال دیدن این عنوان: ۱ کاربر مهمان
برای ارسال پیام باید ابتدا ثبت نام کنید!
     
پاسخ به: داستانک!
مبدل الاشباح
نام کاربری: gh.mo
پیام: ۱,۵۶۰
عضویت از: ۲۴ فروردین ۱۳۹۵
از: tehran
گروه:
- کاربران عضو
نقل قول
یا لثارات الحسن نوشته:

من یه چیز رو هرگز در هیچ فیلم و سریال و کتاب و داستان و ... نفهمیدم. اصلا مگه میشه غذا رو نصفه کاره رها کرد و رفت؟! مگه میشه؟!! مگه میشههه؟!!!

معلومه حسابی شکمو هستیدا

غذا رو از نظر من میشه
ولی مثلا کیک شکلاتی و بستنی رو هرگززززز





گداخته از جفای همه
گریخته در وفای علی
۲۹ مهر ۱۳۹۹
پاسخ به: داستانک!
مبدل الاشباح
نام کاربری: gh.mo
پیام: ۱,۵۶۰
عضویت از: ۲۴ فروردین ۱۳۹۵
از: tehran
گروه:
- کاربران عضو
نقل قول
Anis نوشته:

نقل قول
beautiful queen نوشته:

نه باریییک انصافا :-*
در عجبم تو که اینقدر خوب مینویسی، چرا اینهمه مقاومت میکنی برا نوشتن


چون آدمی دوست نداره تو چیزی که خیلی دوست داره بد باشه

هممم اینم حرفیه
ولی تو توی اینی که دوست داری بد نیستی. خیلی ام خوبی





گداخته از جفای همه
گریخته در وفای علی
۲۹ مهر ۱۳۹۹
پاسخ به: داستانک!
The Emperor
نام کاربری: Lucho.The.Great
نام تیم: بارسلونا
پیام: ۶۱,۶۰۹
عضویت از: ۱۴ مرداد ۱۳۸۴
از: تهران
طرفدار:
- بویان کرکیچ
- یوهان کرویف
- پرسپولیس
- اسپانیا، آرژانتین
- احمد عابدزاده، کریم باقری
- فرانک ریکارد
- افشین امپراطور
گروه:
- لیگ فانتزی
- کاربران عضو
- مدیران کل
افتخارات
نقل قول
beautiful queen نوشته:

نقل قول
یا لثارات الحسن نوشته:

من یه چیز رو هرگز در هیچ فیلم و سریال و کتاب و داستان و ... نفهمیدم. اصلا مگه میشه غذا رو نصفه کاره رها کرد و رفت؟! مگه میشه؟!! مگه میشههه؟!!!

معلومه حسابی شکمو هستیدا

غذا رو از نظر من میشه
ولی مثلا کیک شکلاتی و بستنی رو هرگززززز

غذا حرمت داره، نه لذت.






عمری است دخیلم به ضریحی که نداری...


۲۹ مهر ۱۳۹۹
پاسخ به: داستانک!
Queen Laelys
نام کاربری: Huchism
پیام: ۱۱۸
عضویت از: ۱۶ اردیبهشت ۱۳۹۸
از: The far galaxy
گروه:
- کاربران عضو
عصر پاییزی آرامی بود.صدای کلاغ‌ها در جنگل دوردست شنیده می‌شد. بوی دلنشین کیک دارچینی از آشپزخانه به مشام می‌رسید و به خانه کوچک چوبی صفا داده بود.
صدای غژ غژ لولای در جلویی خانه خبر از آمدن پدر ژپتو ‌داد؛ امروز به دریا رفته بود و از برق چشمان خسته‌اش میتوانستی بخوانی که دست پر به خانه بازگشته است. «نمیدانی چه روزی بود امروز! دخترک‌های شر و شیطان کنار ساحل داستان‌هایی از شهر می‌گفتند که شک کرده بودم افسانه باشد». پدر ژپتو با صدای زمختش تقریبا فریاد می‌کشید. «حالا دیگر میدان گازی دارند. زمین را حفر میکنند و خدا می‌داند چه از دل آن بیرون می‌‍آورند. دخترک معلوم نیست از کجا این کلمات قلمبه سلمبه‌ را یاد گرفته بود. حرف از میعانات گازی و نفت می‌زد».
همچنان که پدر ژپتو با دست و روی شسته و لیوانی چای بحارالانوارش را زیر بغل زده و به سمت صندلی مخصوصش روی ایوان خانه می‌رفت، صدایش رو به خاموشی می‌گرایید... «خدا می‌داند چند مرتبه به این پیتر بی‌مغز گفتم جلوی بچه هر حرفی را نباید بزند. ذهن معصوم و جوانشان را سیاه می‌کنند».
پدر ژپتو به صندلی تکیه داد، پتوی زمختی روی پاهایش انداخت و کتابش را باز کرد. دوباره صدای محو کلاغ‌ها به گوش می‌رسید...





۲۹ مهر ۱۳۹۹
پاسخ به: داستانک!
The Emperor
نام کاربری: Lucho.The.Great
نام تیم: بارسلونا
پیام: ۶۱,۶۰۹
عضویت از: ۱۴ مرداد ۱۳۸۴
از: تهران
طرفدار:
- بویان کرکیچ
- یوهان کرویف
- پرسپولیس
- اسپانیا، آرژانتین
- احمد عابدزاده، کریم باقری
- فرانک ریکارد
- افشین امپراطور
گروه:
- لیگ فانتزی
- کاربران عضو
- مدیران کل
افتخارات
نقل قول
Lily نوشته:

عصر پاییزی آرامی بود.صدای کلاغ‌ها در جنگل دوردست شنیده می‌شد. بوی دلنشین کیک دارچینی از آشپزخانه به مشام می‌رسید و به خانه کوچک چوبی صفا داده بود.
صدای غژ غژ لولای در جلویی خانه خبر از آمدن پدر ژپتو ‌داد؛ امروز به دریا رفته بود و از برق چشمان خسته‌اش میتوانستی بخوانی که دست پر به خانه بازگشته است. «نمیدانی چه روزی بود امروز! دخترک‌های شر و شیطان کنار ساحل داستان‌هایی از شهر می‌گفتند که شک کرده بودم افسانه باشد». پدر ژپتو با صدای زمختش تقریبا فریاد می‌کشید. «حالا دیگر میدان گازی دارند. زمین را حفر میکنند و خدا می‌داند چه از دل آن بیرون می‌‍آورند. دخترک معلوم نیست از کجا این کلمات قلمبه سلمبه‌ را یاد گرفته بود. حرف از میعانات گازی و نفت می‌زد».
همچنان که پدر ژپتو با دست و روی شسته و لیوانی چای بحارالانوارش را زیر بغل زده و به سمت صندلی مخصوصش روی ایوان خانه می‌رفت، صدایش رو به خاموشی می‌گرایید... «خدا می‌داند چند مرتبه به این پیتر بی‌مغز گفتم جلوی بچه هر حرفی را نباید بزند. ذهن معصوم و جوانشان را سیاه می‌کنند».
پدر ژپتو به صندلی تکیه داد، پتوی زمختی روی پاهایش انداخت و کتابش را باز کرد. دوباره صدای محو کلاغ‌ها به گوش می‌رسید...

عالی بود.

باریکلا همه دارن میان وسط.

:همه دستا بالا...






عمری است دخیلم به ضریحی که نداری...


۲۹ مهر ۱۳۹۹
پاسخ به: داستانک!
Queen Laelys
نام کاربری: Huchism
پیام: ۱۱۸
عضویت از: ۱۶ اردیبهشت ۱۳۹۸
از: The far galaxy
گروه:
- کاربران عضو
نقل قول
یا لثارات الحسن نوشته:

عالی بود.

باریکلا همه دارن میان وسط.

:همه دستا بالا...







۲۹ مهر ۱۳۹۹
پاسخ به: داستانک!
Queen of Forumhall
نام کاربری: Daughter.of.Eve
نام تیم: مالاگا
پیام: ۶,۹۵۲
عضویت از: ۲۰ مهر ۱۳۹۰
از: تبريز
طرفدار:
- مسي
- پویول-ژاوی-کرایف
- تراکتور سازی تبریز(تيراختور)
- آرژانتين و اسپانيا
- پپ گوارديولا
گروه:
- کاربران عضو
- مدیران انجمن
- مترجمین اخبار
- لیگ فانتزی
نقل قول
beautiful queen نوشته:

نقل قول
Anis نوشته:

نقل قول
beautiful queen نوشته:

نه باریییک انصافا :-*
در عجبم تو که اینقدر خوب مینویسی، چرا اینهمه مقاومت میکنی برا نوشتن


چون آدمی دوست نداره تو چیزی که خیلی دوست داره بد باشه

هممم اینم حرفیه
ولی تو توی اینی که دوست داری بد نیستی. خیلی ام خوبی


چی بگم

نقل قول
Lily نوشته:

عصر پاییزی آرامی بود.صدای کلاغ‌ها در جنگل دوردست شنیده می‌شد. بوی دلنشین کیک دارچینی از آشپزخانه به مشام می‌رسید و به خانه کوچک چوبی صفا داده بود.
صدای غژ غژ لولای در جلویی خانه خبر از آمدن پدر ژپتو ‌داد؛ امروز به دریا رفته بود و از برق چشمان خسته‌اش میتوانستی بخوانی که دست پر به خانه بازگشته است. «نمیدانی چه روزی بود امروز! دخترک‌های شر و شیطان کنار ساحل داستان‌هایی از شهر می‌گفتند که شک کرده بودم افسانه باشد». پدر ژپتو با صدای زمختش تقریبا فریاد می‌کشید. «حالا دیگر میدان گازی دارند. زمین را حفر میکنند و خدا می‌داند چه از دل آن بیرون می‌‍آورند. دخترک معلوم نیست از کجا این کلمات قلمبه سلمبه‌ را یاد گرفته بود. حرف از میعانات گازی و نفت می‌زد».
همچنان که پدر ژپتو با دست و روی شسته و لیوانی چای بحارالانوارش را زیر بغل زده و به سمت صندلی مخصوصش روی ایوان خانه می‌رفت، صدایش رو به خاموشی می‌گرایید... «خدا می‌داند چند مرتبه به این پیتر بی‌مغز گفتم جلوی بچه هر حرفی را نباید بزند. ذهن معصوم و جوانشان را سیاه می‌کنند».
پدر ژپتو به صندلی تکیه داد، پتوی زمختی روی پاهایش انداخت و کتابش را باز کرد. دوباره صدای محو کلاغ‌ها به گوش می‌رسید...


لیلی توصیفاتت خیلی قشنگ بودن




۲۹ مهر ۱۳۹۹
پاسخ به: داستانک!
مبدل الاشباح
نام کاربری: gh.mo
پیام: ۱,۵۶۰
عضویت از: ۲۴ فروردین ۱۳۹۵
از: tehran
گروه:
- کاربران عضو
نقل قول
Lily نوشته:

عصر پاییزی آرامی بود.صدای کلاغ‌ها در جنگل دوردست شنیده می‌شد. بوی دلنشین کیک دارچینی از آشپزخانه به مشام می‌رسید و به خانه کوچک چوبی صفا داده بود.
صدای غژ غژ لولای در جلویی خانه خبر از آمدن پدر ژپتو ‌داد؛ امروز به دریا رفته بود و از برق چشمان خسته‌اش میتوانستی بخوانی که دست پر به خانه بازگشته است. «نمیدانی چه روزی بود امروز! دخترک‌های شر و شیطان کنار ساحل داستان‌هایی از شهر می‌گفتند که شک کرده بودم افسانه باشد». پدر ژپتو با صدای زمختش تقریبا فریاد می‌کشید. «حالا دیگر میدان گازی دارند. زمین را حفر میکنند و خدا می‌داند چه از دل آن بیرون می‌‍آورند. دخترک معلوم نیست از کجا این کلمات قلمبه سلمبه‌ را یاد گرفته بود. حرف از میعانات گازی و نفت می‌زد».
همچنان که پدر ژپتو با دست و روی شسته و لیوانی چای بحارالانوارش را زیر بغل زده و به سمت صندلی مخصوصش روی ایوان خانه می‌رفت، صدایش رو به خاموشی می‌گرایید... «خدا می‌داند چند مرتبه به این پیتر بی‌مغز گفتم جلوی بچه هر حرفی را نباید بزند. ذهن معصوم و جوانشان را سیاه می‌کنند».
پدر ژپتو به صندلی تکیه داد، پتوی زمختی روی پاهایش انداخت و کتابش را باز کرد. دوباره صدای محو کلاغ‌ها به گوش می‌رسید...

احسنت. خیلی خوب نوشته بودی
توصیفاتت هم خیلی قشنگ و عالی بود




گداخته از جفای همه
گریخته در وفای علی
۲۹ مهر ۱۳۹۹
پاسخ به: داستانک!
مبدل الاشباح
نام کاربری: gh.mo
پیام: ۱,۵۶۰
عضویت از: ۲۴ فروردین ۱۳۹۵
از: tehran
گروه:
- کاربران عضو
نقل قول
یا لثارات الحسن نوشته:

عالی بود.

باریکلا همه دارن میان وسط.

:همه دستا بالا...

اون لقبه که به من دادین چی بود؟

خدایا شکر که تونستم یک عده شبح رو به زندگی برگردونم





گداخته از جفای همه
گریخته در وفای علی
۲۹ مهر ۱۳۹۹
پاسخ به: داستانک!
The Emperor
نام کاربری: Lucho.The.Great
نام تیم: بارسلونا
پیام: ۶۱,۶۰۹
عضویت از: ۱۴ مرداد ۱۳۸۴
از: تهران
طرفدار:
- بویان کرکیچ
- یوهان کرویف
- پرسپولیس
- اسپانیا، آرژانتین
- احمد عابدزاده، کریم باقری
- فرانک ریکارد
- افشین امپراطور
گروه:
- لیگ فانتزی
- کاربران عضو
- مدیران کل
افتخارات
نقل قول
beautiful queen نوشته:

نقل قول
یا لثارات الحسن نوشته:

عالی بود.

باریکلا همه دارن میان وسط.

:همه دستا بالا...

اون لقبه که به من دادین چی بود؟

خدایا شکر که تونستم یک عده شبح رو به زندگی برگردونم

یا مبدل الاشباح الرجال الی رجال






عمری است دخیلم به ضریحی که نداری...


۳۰ مهر ۱۳۹۹
     
برو به صفحه
برای ارسال پیام باید ابتدا ثبت نام کنید!

اختیارات
شما می‌توانید مطالب را بخوانید.
شما نمی‌توانید عنوان جدید باز کنید.
شما نمی‌توانید به عنوان‌ها پاسخ دهید.
شما نمی‌توانید پیام‌های خودتان را ویرایش کنید.
شما نمی‌توانید پیام‌های خودتان را حذف کنید.
شما نمی‌توانید نظرسنجی اضافه کنید.
شما نمی‌توانید در نظرسنجی‌ها شرکت کنید.
شما نمی‌توانید فایل‌ها را به پیام خود پیوست کنید.
شما نمی‌توانید پیام بدون نیاز به تایید بزنید.

فعالترین کاربران ماه انجمن
فعالیترین کاربران سایت
اعضای جدید سایت
جدیدترین اعضای فعال
تعداد کل اعضای سایت
اعضای فعال
۱۷,۹۳۱
اعضای غیر فعال
۱۴,۳۶۳
تعداد کل اعضاء
۳۲,۲۹۴
پیام‌های جدید
بحث آزاد در مورد بارسا
انجمن عاشقان آب‍ی و اناری
۵۸,۱۹۷ پاسخ
۸,۳۲۹,۹۹۱ بازدید
۱۶ ساعت قبل
Salehm
هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
انجمن مباحث آزاد
۷۶,۴۸۹ پاسخ
۱۱,۵۹۲,۱۵۷ بازدید
۴ روز قبل
Greatest Ever
بحث در مورد تاپیک های بخش سرگرمی
انجمن سرگرمی
۴,۶۶۳ پاسخ
۵۴۵,۹۵۷ بازدید
۹ روز قبل
Greatest Ever
مباحث علمی و پزشکی
انجمن علمی و کاربردی
۱,۵۴۷ پاسخ
۷۴۳,۲۵۰ بازدید
۱۵ روز قبل
رویا
مســابــقـه جــــذاب ۲۰ ســــوالـــــــــــــــــــی
انجمن سرگرمی
۲۳,۶۵۸ پاسخ
۲,۱۹۸,۳۰۰ بازدید
۱۵ روز قبل
رویا
علمی/تلفن هوشمند/تبلت/فناوری
انجمن علمی و کاربردی
۲,۴۱۸ پاسخ
۴۳۵,۴۹۱ بازدید
۲ ماه قبل
jack jinhal
برای آشنایی خودتون رو معرفی کنید!
انجمن مباحث آزاد
۷,۶۴۲ پاسخ
۱,۲۲۸,۰۷۷ بازدید
۵ ماه قبل
مهسا
اسطوره های بارسا
انجمن بازیکنان
۳۴۳ پاسخ
۸۵,۳۳۲ بازدید
۶ ماه قبل
jalebamooz
جام جهانی ۲۰۲۲
انجمن فوتبال ملی
۲۲ پاسخ
۱,۸۹۸ بازدید
۱۰ ماه قبل
phaidyme
تغییرات سایت
انجمن اتاق گفتگوی اعضاء و ناظران
۱,۵۵۷ پاسخ
۲۷۶,۵۸۹ بازدید
۱۰ ماه قبل
یا لثارات الحسن
حاضرین در سایت
۲۷۲ کاربر آنلاین است. (۱۷۳ کاربر در حال مشاهده تالار گفتمان)

عضو: ۰
مهمان: ۲۷۲

ادامه...
هرگونه کپی برداری از مطالب این سایت، تنها با ذکر نام «اف سی بارسلونا دات آی آر» مجاز است!