به اولین سایت تخصصی هواداران بارسلونا در ایران خوش آمدید. برای استفاده از تمامی امکانات سایت، ثبت نام کنید و یا با نام کاربری خود وارد شوید!

شناسه کاربری:
کلمه عبور:
ورود خودکار

نحوه فعالیت در انجمن‌های سایت
دوستان عزیز توجه کنید که تا زمانی که با نام کاربری خود وارد نشده باشید، تنها می‌توانید به مشاهده مطالب انجمن‌ها بپردازید و امکان ارسال پیام را نخواهید داشت. در صورتی که تمایل دارید در مباحث انجمن‌های سایت شرکت نمایید، در سایت عضو شده و با نام کاربری خود وارد شوید.

پیشنهاد می‌کنیم که قبل از هر چیز، با مراجعه به انجمن قوانین و شرح وظایف ضمن مطالعه قوانین سایت، با نحوه اداره و گروه‌های فعال در سایت و همچنین شرح وظایف و اختیارات آنها آشنا شوید. به علاوه دوستان عزیز بهتر است قبل از آغاز فعالیت در انجمن‌ها، ابتدا خود را در تاپیک برای آشنایی (معرفی اعضاء) معرفی نمایند تا عزیزان حاضر در انجمن بیشتر با یکدیگر آشنا شوند.

همچنین در صورتی که تمایل دارید در یکی از گروه‌های کاربری جهت مشارکت در فعالیت‌های سایت عضو شوید و ما را در تهیه مطالب مورد نیاز سایت یاری نمایید، به تاپیک اعلام آمادگی برای مشارکت در فعالیت‌های سایت مراجعه نموده و علائق و توانایی های خود را مطرح نمایید.
تاپیک‌های مهم انجمن
در حال دیدن این عنوان: ۱ کاربر مهمان
برای ارسال پیام باید ابتدا ثبت نام کنید!
     
پاسخ به: مباحث مرتبط با نظریه ولایت فقیه
نام کاربری: R.A.Lionel
پیام: ۷,۲۴۷
عضویت از: ۱۴ شهریور ۱۳۸۹
از: مشهد
طرفدار:
- مسی
- آنری
- پرسپولیس
- ایران
- گواردیولا، فرگوسن
گروه:
- كاربران بلاک شده
افتخارات
نقل قول
SiLence نوشته:

یه سوال فنی برام پیش اومده

اینکه میگن رهبر نایب امام زمان هست ، این الان روایت خاص داره یا صرفا همون بحث ولایت هستش ؟


این یک دلیل عقلی داره که واضح وقتی ما دستمون به حضرت نمیرسه، سراغ نزدیکترین شخص از سه حیث، عدالت، مدیریت و تقوا می ریم.

دلیل نقلی و رایاتش هم که بسیار مخصوصا از امام رضا که ایشون ولایت رو بیشتر از هر امام معصوم دیگه ای برای مردم جا انداختن. اگه خواستین روایاتش رو هم می ذارم.






۸ بهمن ۱۳۹۳
پاسخ به: مباحث مرتبط با نظریه ولایت فقیه
نام کاربری: Zahra.Argentina
پیام: ۱,۲۵۷
عضویت از: ۲۳ شهریور ۱۳۹۲
از: مشهد
طرفدار:
- مسی و اینیستا
- پرسپولیس
- aRgEnTiNa
گروه:
- کاربران عضو
ممنون میشم اگه بزارین.





۹ بهمن ۱۳۹۳
پاسخ به: مباحث مرتبط با نظریه ولایت فقیه
نام کاربری: R.A.Lionel
پیام: ۷,۲۴۷
عضویت از: ۱۴ شهریور ۱۳۸۹
از: مشهد
طرفدار:
- مسی
- آنری
- پرسپولیس
- ایران
- گواردیولا، فرگوسن
گروه:
- كاربران بلاک شده
افتخارات
1ـ روايتى كه در بين فقهاء به «توقيع شريف» مشهور است. اين توقيع را عالم بزرگ و كم نظير شيعه، مرحوم شيخ صدوق در كتاب اكمال الدين خود آورده است. اين توقيع در واقع پاسخى است كه حضرت ولى عصر امام زمان(عليه السلام) در جواب نامه اسحاق بن يعقوب مرقوم داشته اند. اسحاق بن يعقوب در اين نامه سؤالاتى را به محضر شريف آن حضرت ارسال داشته كه از جمله آنها اين است كه در مورد «حوادث واقعه» كه در زمان غيبت پيش خواهد آمد وظيفه ما چيست؟ آن حضرت در اين باره مى‌فرمايند:

وَ اَمَّا الْحَوَادِثُ الْوَاقِعَةِ فَارْجِعُوا فِيهَا اِلَى رُوَاةِ حَدِيثِنَا فَاِنَّهُمْ حُجَّتِى عَلَيكُمْ وَ اَنَا حُجَّةُ اللَّهِ عَلَيهِمْ(1)

1. اكمال الدين، ج 1، ص 483.

و امّا رخدادهايى كه پيش مى‌آيد پس به راويان حديث ما مراجعه كنيد زيرا آنان حجت من بر شمايند و من حجت خدا بر آنان هستم.

اگر منظور از «حوادث واقعه» و «رواة حديث» در اين توقيع معلوم گردد آن گاه دلالت آن بر مدّعاى ما كه اثبات ولايت فقيه است روشن خواهد شد.

در مورد توضيح مراد از «حوادث واقعه» كه در متن توقيع شريف آمده بايد بگوييم بسيار بعيد است كه منظور اسحاق بن يعقوب از آن، احكام شرعى و همين مسائلى كه امروزه معمولاً در رساله هاى عمليه نوشته مى‌شود بوده باشد زيرا اوّلا براى شيعيان معلوم بوده كه در اين گونه مسائل بايد به علماى دين و كسانى كه با اخبار و روايات ائمه و پيامبر(عليهم السلام) آشنايى دارند مراجعه كنند و نيازى به سؤال نداشته است. همان‌گونه كه در زمان حضور خود ائمه(عليهم السلام) به علّت مشكلاتى نظير دورى مسافت و امثال آنها كه وجود داشته امامان شيعه مردم را در مورد مسائل شرعى به افرادى نظير يونس بن عبدالرحمن، زكريا بن آدم و امثال آنان ارجاع مى‌دادند. همچنين نوّاب اربعه در زمان غيبت صغراى امام زمان(عليه السلام) (كه هر چهار نفر آنان از فقها و علماى دين بوده اند) گواه روشنى بر اين مطلب است؛ وخلاصه اين مسأله براى شيعه چيز تازه‌اى نبوده است. و ثانياً اگر منظور اسحاق بن يعقوب از حوادث واقعه، احكام شرعى بود قاعدتاً بايد تعبيراتى نظير اين كه «وظيفه ما در مورد حلال و حرام چيست؟» و يا «در مورد احكام الله چه تكليفى داريم؟» و مانند آنها را بكار مى‌برد كه تعبير شايع و رايجى بوده و در ساير روايات هم بسيار بكار رفته است و به هر حال، تعبير «حوادث واقعه» در مورد احكام شرعى به هيچ وجه معمول و متداول نبوده است. و ثالثاً اصولا دلالت الفاظ، تابع وضع آنهاست و كلمه

«حوادث واقعه» به هيچ وجه از نظر لغت و دلالت وضعى به معناى احكام شرعى نيست بلكه معناى بسيار وسيع ترى دارد كه حتماً شامل مسائل و مشكلات و رخدادهاى اجتماعى نيز مى‌شود.بنابراين، سؤال اسحاق بن يعقوب از محضر حضرت ولى عصر(عليه السلام) در واقع اين است كه در مورد مسائل و مشكلات اجتماعى جامعه اسلامى كه در زمان غيبت شما پيش مى‌آيد وظيفه ما چيست و به چه مرجعى بايد مراجعه كنيم؟ و آن حضرت در جواب مرقوم فرموده‌اند كه در اين مورد به «راويان حديث ما» مراجعه كنيد. اكنون ببينيم مراد از «راويان حديث» چه كسانى هستند.

ممكن است كسى بگويد منظور از «راويان حديث» هر كسى است كه مثلاً كتاب اصول كافى يا وسائل الشيعه يا هر كتاب روايى ديگر را بر دارد و احاديث و روايات آن را براى مردم بخواند و نقل كند. امّا با اندكى دقّت و توجّه معلوم مى‌گردد كه اين تصوّر درست نيست. زيرا كسى كه در زمان ما مى‌خواهد از قول پيامبر(صلى الله عليه وآله) يا امام صادق و ساير ائمه(عليهم السلام) حديث و روايتى را نقل كند بايد به طريقى احراز كرده باشد كه اين حديث واقعاً از پيامبر يا امام صادق يا امام ديگر است، و در غير اين صورت حق ندارد و نمى‌تواند بگويد امام صادق چنين فرموده و اگر در حالى كه آن حديث و روايت به هيچ طريق معتبرى برايش ثابت نشده معهذا آن را به امام صادق و يا ساير ائمه و معصومين(عليهم السلام) نسبت دهد از مصاديق كذب و افتراى بر پيامبر و امامان خواهد بود كه گناهى بزرگ است. به عبارت دقيق تر، اگر كسى بخواهد حديثى را از پيامبر يا امامى نقل كند حتماً بايد بتواند بر اساس يك حجّت و دليل شرعى معتبر آن را به امام معصوم نسبت دهد. و واضح است كه اين گونه نقل حديث كردن نياز به تخصّص دارد و تخصّص آن هم مربوط به علم پزشكى يا مهندسى يا كامپيوتر و ساير علوم نيست


بلكه مربوط به علم فقه است و «فقيه» كسى است كه از چنين تخصّصى برخوردار است. بنابراين، مقصود از «راويان حديث» در واقع همان فقها و علماى دين هستند.

با توجّه به توضيحى كه درباره دو واژه «حوادث واقعه» و «رواة حديث» داديم اكنون معناى توقيع شريف اين مى‌شود كه امام زمان(عليه السلام) فرموده‌اند «درباره مسائل و مشكلات و رخدادهاى اجتماعى كه در زمان غيبت من در جامعه اسلامى پيش مى‌آيد به فقها و علماى دين مراجعه كنيد زيرا آنان حجّت من برشمايند و من حجّت خدا بر آنان هستم.» و دلالت چنين جمله‌اى بر ولايت فقيه در زمان غيبت بسيار روشن و واضح است.

2ـ روايت ديگرى كه مى‌توان در اثبات ولايت فقيه به آن استناد كرد حديثى است كه به مقبوله عمربن حنظله مشهور است. در اين حديث، امام صادق(عليه السلام) در بيان تكليف مردم در حلّ اختلافات و رجوع به يك مرجع صلاحيت دار كه حاكم بر مسلمين باشد چنين مى‌فرمايد:

«... مَنْ كَانَ مِنْكُمْ قَد رَوَى حَِديثَنَا وَ نَظَرَ فِى حَلاَلِنَا وَ حَرَامِنَا وَ عَرَفَ اَحْكَامَنَا فَلْيَرْضَوْا بِهِ حَكَماً فَاِنِّى قَدْ جَعَلْتُهُ عَلَيكُمْ حَاكِماً فَاِذَا حَكَمَ بِحُكْمِنَا فَلَم يَقْبَلْهُ مِنْهُ فَاِنَّمَا اِسْتَخَفَّ بِحُكْمِ اللَّهِ وَ عَلَيْنَا رَدَّ وَ الرَّادُّ عَلَيْنَا كَالرَّادِّ عَلَى اللَّهِ وَ هُوَ عَلَى حَدِّ الشِّرْكِ بِاللَّهِ(1)

... هر كس از شما كه راوى حديث ما باشد و در حلال و حرام ما بنگرد و صاحب نظر باشد و احكام ما را بشناسد او را به عنوان داور بپذيريد. همانا من او را حاكم بر شما قرار دادم. پس هر گاه حكمى كرد و از او قبول نكردند، حكم خدا را سبك شمرده‌اند و ما را رد كرده‌اند و آن كس كه ما را رد كند خدا را رد كرده و رد كردن خدا در حدّ شرك به خداى متعال است.

1. اصول كافى، ج 1، ص 67؛ وسايل الشيعه، ج 18، ص 98.


بديهى است كه عبارت «قَد رَوَى حَدِيثَنَا وَ نَظَرَ فِى حَلاَلِنَا وَ حَرَامِنَا وَ عَرَفَ اَحْكَامَنَا» در اين حديث جز بر شخصى كه فقيه و مجتهد در احكام و مسائل دين باشد قابل تطبيق نيست و قطعاً منظور امام(عليه السلام) فقها و علماى دين هستند كه آن حضرت ايشان را به عنوان حاكم بر مردم معرّفى كرده و حكم فقيه را نظير حكم خويش قرار داده است؛ و بديهى است كه اطاعت حكم امام معصوم(عليه السلام) واجب و الزامى است. بنابراين، اطاعت حكم فقيه نيز واجب و الزامى است و همانگونه كه خود امام(عليه السلام) فرموده، رد كردن و قبول نكردن حاكميت و حكم فقيه به منزله نپذيرفتن حاكميت امام معصوم(عليه السلام) و استخفاف به حكم ايشان است كه آن نيز گناهى است بزرگ و نابخشودنى؛ زيرا كه نپذيرفتن حكم امام معصوم(عليه السلام) عيناً رد كردن و نپذيرفتن حاكميت تشريعى خداى متعال است كه در روايت گناه، آن در حدّ شرك به خداوند دانسته شده و قرآن كريم درباره شرك مى‌فرمايد:

اِنَّ الشِّرْكَ لَظُلْمٌ عَظِيمٌ(1)

همانا شرك، ستمى بس بزرگ است.

اِنّ اللَّهَ لاَيَغْفِرُ اَنْ يُشْرَكَ بِهِ وَ يَغْفِرُ مَا دُونَ ذَلِكَ لِمَنْ يَشَاءُ(2)

همانا خداوند اين را كه به او شرك ورزيده شود نمى‌آمرزد و پايين تر از اين حد را براى هر كس كه بخواهد مى‌آمرزد.

بنابراين براساس اين روايت شريف، سرپيچى از حاكميت فقيه و نپذيرفتن حكم او ستمى است بس بزرگ و گناهى است كه خداوند آن را نمى‌بخشد.

اشكالى كه معمولاً در استدلال به اين روايت مطرح مى‌شود اين است كه گفته مى‌شود اين روايت در پاسخ به يك سؤال صادر شده كه راوى از

1. لقمان/ 13.

2. نساء /48.

حضرت در مورد اختلافات حقوقى و نزاع هايى كه بين شيعيان پيش مى‌آيد سؤال مى‌كند كه وظيفه ما چيست؟ آيا به همين تشكيلات قضايى و قضاتى كه در دستگاه حكومت غاصب عبّاسى وجود دارند مراجعه كنيم يا وظيفه ديگرى داريم؟ و حضرت در پاسخ به چنين سؤالى اين فرمايش را فرموده اند؛ و مقبوله عمربن حنظله در واقع مربوط به مسأله قضاوت و اجراى احكام قضايى اسلام است كه تنها بخشى از مسائل حكومت است در حالى كه بحث ولايت فقيه مربوط به كلّ حكومت و اجراى تمامى احكام اسلام و حاكميت فقيه بر تمامى شئون جامعه اسلامى است. بنابراين اگر هم اين روايت را قبول كنيم و در سند آن مناقشه و اشكال نكنيم، اين روايت فقط حق حاكميت و دخالت در امور قضايى را براى فقيه اثبات مى‌نمايد و بيش تر از اين دلالتى ندارد.

امّا در پاسخ به اين اشكال مى‌توان گفت كه اوّلا درست است كه سؤال راوى از مورد خاص (مسأله قضاوت) بوده امّا در فقه مشهور است كه مى‌گويند همه جا اين طور نيست كه خصوصيت سؤال باعث شود كه پاسخ فقط اختصاص به همان مورد و محدوده داشته باشد و موارد ديگر را شامل نشود بلكه ممكن است گرچه از يك مورد خاص سؤال شده امّا پاسخى كه داده شده عام و كلّى باشد. مثلاً در باب نماز، روايات فراوانى داريم كه راوى سؤال مى‌كند مردى در حال نماز خواندن است و چنين و چنان مى‌شود و... در مورد اين روايات هيچ فقيهى نگفته و نمى‌گويد پاسخى كه امام معصوم (عليه السلام) در جواب اين قبيل سؤالات داده فقط حكم مرد نمازگزار را بيان مى‌كند و اگر همين مسأله عيناً براى زن نمازگزارى پيش بيايد ديگر حكم آن از اين روايت استفاده نمى‌شود و بايد روايت ديگرى پيدا كنيم. بلكه برخورد فقها با اين قبيل روايات اين گونه است كه با اين كه در اين قبيل روايات از مورد خاص، يعنى مرد نمازگزار، سؤال شده امّا حكمى را كه حضرت در پاسخ فرموده مربوط به هر نمازگزارى اعمّ از زن و مرد مى‌دانند.

و ثانياً در مقبوله عمربن حنظله فرموده چنين كسى را (رَوَى حَدِيثَنَا وَ نَظَرَ فِى حَلاَلِنَا وَ حَرَامِنَا وَ عَرَفَ اَحْكَامَنَا) بر شما حاكم قرار دادم و نفرموده او را قاضى بر شما قرار دادم و بين اين كه بفرمايد «جعلته عليكم حاكما» تا اين كه بفرمايد «جعلته عليكم قاضياً» تفاوت وجود دارد و عموميت و اطلاق واژه «حاكم» همه موارد حكومت و حاكميت را شامل مى‌شود.

به هر حال با توجّه به ادلّه عقلى و نقلى كه نمونه‌اى از آن‌ها ذكر گرديد به نظر ما ترديدى در اين مسأله وجود ندارد كه در زمان غيبت امام معصوم(عليه السلام) تنها فقيه جامع الشرايط است كه از طرف خداى متعال و امام معصوم (عليه السلام) حق حكومت و حاكميت براى او جعل شده و اذن اِعمال حاكميت به او داده شده است و هر حكومتى كه فقيه در رأس آن نباشد و امور آن با نظر و اذن او اداره نشود هر چه و هر كه باشد حكومت طاغوت است و كمك كردن به آن نيز گناه و حرام است. همان‌گونه كه اگر در زمانى فقيه جامع الشرايطى بسط يد پيدا كرد و شرايط براى او فراهم شد و تشكيل حكومت داد به حكم ادلّه‌اى كه گفتيم، اطاعت او واجب و تخلّف از حكومت و حاكميت او حرام است زيرا امام (عليه السلام) فرمود فهو حجّتى عليكم: پس او حجت من بر شماست. و يا فرمود فاذا حكم بحكمنا فلم يقبله منه فانما استخفّ بحكم الله و علينا ردّ: پس هرگاه حكمى كرد و از او نپذيرفتند، حكم خدا را سبك شمرده‌اند و ما را رد كرده اند. نظير اين كه اگر در زمان حكومت اميرالمؤمنين (عليه السلام) آن حضرت شخصى را براى حكومت يك منطقه منصوب مى‌كرد اطاعت او واجب بود و مخالفت با او مخالفت با اميرالمؤمنين (عليه السلام) محسوب مى‌شد. مثلاً اگر آن حضرت مالك اشتر را براى حكومت مصر فرستاد كسى حقّ مخالفت با فرمان مالك را نداشت و نمى‌توانست بگويد با اين كه مى‌دانم على (عليه السلام) مالك را تعيين كرده و به او فرمان حكومت داده اما بالاخره چون مثلاً مالك معصوم نيست و خودِ على نيست پس اطاعت از مالك اشتر لزومى ندارد و با اين كه مالك در محدوده حكومت خود دستورى داده و قانونى وضع كرده من مخالفت مى‌كنم و هيچ اشكال شرعى هم ندارد. بديهى است كه چنين استدلال و سخنى باطل و غلط است و مخالفت با مالك اشترى كه از جانب على براى حكومت نصب شده قطعاً جايز نيست. مفاد ادلّه‌اى هم كه ذكر گرديد دقيقاً همين است كه فقيه در اين زمان نماينده و منصوب از طرف خدا و امام زمان (عليه السلام) است و همان‌گونه كه خودِ امام (عليه السلام) نيز فرمود مخالفت با او شرعاً جايز نيست.




۹ بهمن ۱۳۹۳
پاسخ به: مباحث مرتبط با نظریه ولایت فقیه
نام کاربری: R.A.Lionel
پیام: ۷,۲۴۷
عضویت از: ۱۴ شهریور ۱۳۸۹
از: مشهد
طرفدار:
- مسی
- آنری
- پرسپولیس
- ایران
- گواردیولا، فرگوسن
گروه:
- كاربران بلاک شده
افتخارات


برکات ماه رجب منحصر به این ولادتها نیست؛ توصیه میکنم خودم را و شما را که از برکات ماه رجب استفاده کنیم با تقویت پیوند و ارتباط قلبی با خدای متعال. اگر آحاد ما رابطه‌ی خودمان را با خدا تقویت کنیم، بسیاری از معضلات، مشکلات، نابسامانی‌ها، ناهنجاری‌ها به خودیِ خود مرتفع خواهد شد.


نقل قول
Agent Of Chaos نوشته:

دو تا مطلب اینجا اشتباه برداشت شده ؛ اول در جواب ابوالفضل:

این اشکالی که شما میگی کدیور مطرح کرده بحثش جداست، چیزی که من نوشتم بحث صلاحیت حقوقی نظام حاکم بر یک کشوره که عقلی هم هست... بحث مشروعیت دادن به رهبری نیست.

اینکه یک نهاد نباید در انتخاب و ممیزی نهادِ ناظر خودش دخالت داشته باشه ، یک اصل ساده حقوقی هست و البته منطقی... دلیلش هم اظهر من الشمسه. اشکالی که به شورای نگهبان در مورد خبرگان وارد میشه به این صورته برادر (به همون صورتی که توضیح دادم توی ارسالم)... و البته جدی تر از این حرفهاست که ساده از کنارش بگذریم یا جواب راحتی داشته باشه مثل جواب شما..


من این پیامت رو الان دیدم.

اینکه میگی "صلاحیت حقوقی" منظورت چی؟ ببین ولی فقیه به کسی میگن که نزدیک ترین شخص به انسان معصوم. حتی یک درجه بالاتر از یک فقیه. اگر قرار باشه فقیه بخواد از مسئولیتی که داره سو استفاده بکنه، یعنی بیاد افرادی که خودش تائید میکنه با این پیش فرض که بخوان ازش حمایت بکنن که هرکار دلش بخواد انجام بده، دیگه فقیه نیست. تفاوت اصلی ولی فقیه با یک شخص دیگه ای که از طرف شخص یا ارگانی منصوب میشه همین. فقیه با این فرض منصوب میشه که میشه بهش اختیار داد و اون فرد سو استفاده نمی کنه. اصلا به خاطر همین بهش میگن ولی فقیه!

الان اشکالی که به شورای نگهبان گرفته میشه این که رهبری می تونه اون افرادی که خودش میخواد بیاره سرکار، بعد اون افراد میان خبرگان رو فیلتر میکنن و رهبری کاملا میشه فیلتر شده. جوابش خیلی راحت اگه اون شخصی که به عنوان ولی فقیه جامعه اومد این کار انجام داد، یعنی شما احساس کردی این افرادی که تو شورای نگهبان هستند، صلاحیت کافی رو ندارن و صرفا برای "باند و باند بازی" رهبری انتخاب شدن، اون شخص جایگاهی به عنوان نائب امام زمان نداره و از رهبری عزل میشه. به همین راحتی.

اتفاقا بر خلاف اون چیزی که به نظر می رسه، اختیار انتخاب شورای نگهبان رو سپردان دست رهبری خیلی خوب. چون ایشون با توجه به وضع سیاسی موجود، خودش اون کسانی که بهتر به درد میخورن انتخاب میکنه. بعد این برای ریاست جمهوری خیلی ارزشمند. یک کسی میاد روی کار که ویژگی هاش، نزدیک به وضع موجود. در وافع رهبر به عنوان یک شخصی که بهتر از هرکسی میتونه جریان سیاسی داخل و خارج مرز تشخیص میده، بهترین گزینه برای این فیلتر. تاریخ انقلاب هم چندین نمونه وجود داشته که این همه اختیارات رهبری، به داد مردم رسیده.

هیچکس اینجا مسئله شورایی بودن رهبری، تفاوت ولایت مطلقه یا ولایت فقیه و ... نمی خواد مطرح کنه؟ یعنی واقعا واستون سوال پیش نیومده؟




۱۱ اردیبهشت ۱۳۹۴
پاسخ به: مباحث مرتبط با نظریه ولایت فقیه
The Emperor
نام کاربری: Lucho.The.Great
نام تیم: بارسلونا
پیام: ۶۱,۶۰۸
عضویت از: ۱۴ مرداد ۱۳۸۴
از: تهران
طرفدار:
- بویان کرکیچ
- یوهان کرویف
- پرسپولیس
- اسپانیا، آرژانتین
- احمد عابدزاده، کریم باقری
- فرانک ریکارد
- افشین امپراطور
گروه:
- لیگ فانتزی
- کاربران عضو
- مدیران کل
افتخارات
یک نگاهی که من اخیرا از جانب یه آدم مذهبی اما غیر معتقد به ولایت فقیه به صورت رایجش برخوردم این بود که ولایت فقیه رو معادل مرجعیت و تبعیت از مرجع تقلید خود هر نفر تعریف می کردن. چطوری میشه به این ابهام جوابی بر پایه اعتقادات - و نه جنبه های سیاسی و حکومتی - داد؟






عمری است دخیلم به ضریحی که نداری...


۱۱ اردیبهشت ۱۳۹۴
پاسخ به: مباحث مرتبط با نظریه ولایت فقیه
نام کاربری: R.A.Lionel
پیام: ۷,۲۴۷
عضویت از: ۱۴ شهریور ۱۳۸۹
از: مشهد
طرفدار:
- مسی
- آنری
- پرسپولیس
- ایران
- گواردیولا، فرگوسن
گروه:
- كاربران بلاک شده
افتخارات
بعد از وفات حضرت رسول، اصل و محور دعوا انبیا و اشقیا سر امامت بوده. شما از ماجرای شهادت حضرت زهرا یا شهادت پسرش در کربلا تا همین امروز اگه دقت کنی، همه چیز سر "امامت" بوده. بنظر من اصلی ترین و مهم ترین تفاوت دین اسلام با ما بقی ادیان الهی همین مسئله امامت. یعنی اون قسمتی که خدا تاکید داره بر تکمیل شدن دین اسلام، منظورش همین امامت بوده البته این نظر من نیست، یک تحقیق بکنید دستتون میاد.

اول اینکه قبل از اینکه جواب این افراد بدیم اول این دلایل نقلی ولایت فقیه بهش باید توضیح داد:

نقل قول
۱.. مقبوله عمر بن حنظله
امام صادق علیه‌السلام‌ می‌فرماید:
من کان منکم قد روی حدیثنا و نظر فی حلالنا و حرامنا و عرف احکامنا، فلیرضوا به حکماً فانّی قد جعلته حاکماً علیکم فاذا حکم بحکمنا فلم یقبل منه فانّما استخف بحکمنا و علینا ردّ و الرادّ علینا کالرّاد علی الله و هو علی حد الشرک به.[۱۴]

هرکس از شما که راوی حدیث ما باشد و در حلال و حرام ما بنگرد و صاحب نظر باشد و احکام ما را بشناسد؛ او را به عنوان داور بپذیرد، همانا من او را بر شما حاکم قرار دادم. پس هرگاه حکمی کرد و از او قبول نکردند، حکم ما را سبک شمرده و ما را رد کرده‌اند و آن کس که ما را رد کند، خدا را رد کرده است و ردکردن خدا، در حد شرک به خدای متعال است.

۲. صحیحه ابی‌خدیجه (سالم‌بن‌مکرم)
امام صادق علیه‌السلام فرمود:
ایّاکم ان یحاکم بعضکم بعضاً الی اهل الجور ولکن انظروا الی رجل منکم یعلم شیئاً من قضائنا (قضایانا)، فاجعلوه بینکم قاضیاً فانّی قد جعلته قاضیاً فتحاکموا الیه.[۱۵]

زنهار که مسائل اختلافی خود را نزد اهل جور (کسانی که جایگاه عدالت را به ناحق اشغال کرده‌اند) نبرید، بلکه از میان خود کسی را که از روش حکومت و دادرسی ما آگاه باشد، برای قضاوت برگزینید. من چنین کسی را بدین مقام منصوب کرده‌ام؛ پس داوری را به نزد او برید.

۳. روایت امام حسین علیه‌السلام
... مجاری الامور و الاحکام علی ایدی العلماء بالله و الامناء علی حلاله و حرامه.[۱۶]

مجاری امور و احکام به دست علمای ربانی است که امین بر حلال و حرام خدا هستند.

۴. روایت شیخ صدوق از پیامبر اکرم
وی از قول آن حضرت آورده است: «اللهم ارحم خلفائی. قیل: یا رسول الله و من خلفائک؟ قال: الذین یأتون بعدی و یَرونَ منّی حدیثی و سنتی... .[۱۷]

خدایا! بر جانشینان من رحمت فرست، پرسیدند: ای رسوال خدا! جانشینان شما کیانند؟ فرمود: آنان که بعد از من می‌آیند و حدیث و سنت مرا نقل می‌کنند.

۵. توقیع شریف امام زمان
حضرت ولی عصر‌ در پاسخ به نامه اسحاق‌بن‌یعقوب این توقیع را صادر نمود:
امّا الحوادِثُ الواقعه فارجعوا فیها الی رُواة حدیثنا فَانّهم حُجتی علیکم و انا حجة الله علیهم.[۱۸]

در رخدادهایی که اتفاق می‌افتد، به راویان حدیث ما مراجعه کنید؛ زیرا آنان حجت من بر شمایند و من حجت خدا بر آنان هستم.


۱. منظور از راویان حدیث در توقیع شریف ولی عصر، قطعاً کسانی نیستند که الفاظ حدیث را بدون تفهم و تفقه در مفاد آن، نقل می‌کنند؛ بلکه مقصود فقها و اهل نظرانند که از ناحیه آن حضرت، حجت بر مردم هستند.

۲. منظور از حوادثی که به وقوع می‌پیوندد و مردم باید در آن حوادث به علما مراجعه کنند، یقیناً امور اجتماعی و حکومتی است، نه صرفاً بیان احکام و مسائل شرعی و حلال و حرام.

شیخ انصاری در کتاب مکاسب، با سه دلیل ثابت می‌کند که منظور از «حوادث واقعه»، همه اموری است که عقلاً و شرعاً در مورد آن، باید به حاکم مراجعه کرد. از جمله اینکه امام، مردم را در اصل حوادث، به فقها ارجاع داده است، نه در حکم حوادث. اگر می‌فرمود: در احکام حوادث به فقها مراجعه کنید، ممکن بود بگوییم: فقها در بین حلال و حرام خدا و فتوا، حجت و نماینده مردم هستند، نه در امور سیاسی و اجتماعی، ولی در این توقیع خود حوادث، به فقها ارجاع داده است.

۳. از جمله «فانّهم حجتی علیکم»، استفاده می‌شود که از سوی امام مهدی علیه‌السلام، فقیهان در کارهایی منصوب هستند که از شئون امامت و امور اجتماع باشد. آنان در کارها و اموری حجت امام زمان هستند که اگر حضرت حضور می‌داشت می‌بایست خود انجام دهد، ولی به دلیل عدم حضورش، آنها را به فقیهان محول کرده و مردم را نیز به آنان ارجاع داده است.

14. کافی، کلینی، ج1، ص67.
15. من لا یحضره الفقیه، شیخ صدوق، ج3، ص2؛ کافی، کلینی، ج7، ص412، ح4؛ وسائل الشیعه، شیخ حر عاملی، ج27، ص13.
16. تحف العقول، ابن‌شعبه حرانی، ص169؛ مستدرک الوسائل، محدث نوری، ص35، ص188.
17. من لا یحضره الفقیه، شیخ صدوق، ج4، ح5919؛ وسائل الشیعه، شیخ حر عاملی، ج 18، ص 65
18. کمال الدین، شیخ صدوق، ص483.


از توی این روایات خیلی واضح میشه فهمید که علاوه بر دلیل عقلی، دلایل نقلی زیادی هم وجود داره که انبیا گفتن اگر ما در بین شما نبودیم، برید سراغ کسی که نزدیک ترین شخص به ما. حالا اگه یک نفر نظرش این ولی فقیه صرفا یک شیخی که تو خونه میشین تا بقیه بیان ازش سوال بپرسن، یا متوجه اصل دین نشده، یا داره مثل انجمن حچتیه خودش به خریت میزنه.

به قول حضرت امام اسلام آمریکایی، وقتی کسی همچین قصدی داره، می خواد جایگاه ولی فقیه رو کمرنگ کنه که نتونه مثل خود امام معصوم رهبری کنه جامعه اسلامی رو، جامعه بدون رهبری دینی، هرگز نمی تونه دینی باشه. و تمام سعی کسی که دشمنی با اسلام داره همین که محور تمام ارکانش رو حذف کنه.

در روایات اومده این سری آدم هایی که اینجوری ولایت فقیه رو میبرن زیر سوال، وقتی حضرت هم ظهور کنن میگن شما اونی نبودی که ما منتظرش بودیم، امامی که خلاف نظر و میل ما حکم بده به درد ما نمی خوره ...




۱۱ اردیبهشت ۱۳۹۴
پاسخ به: مباحث مرتبط با نظریه ولایت فقیه
نام کاربری: R.A.Lionel
پیام: ۷,۲۴۷
عضویت از: ۱۴ شهریور ۱۳۸۹
از: مشهد
طرفدار:
- مسی
- آنری
- پرسپولیس
- ایران
- گواردیولا، فرگوسن
گروه:
- كاربران بلاک شده
افتخارات



ظهر امروز: بنده خبرهایی دارم که دشمنان با همراهی برخی مسئولان سفیه منطقه‌ی خلیج فارس درصددند که جنگ‌های نیابتی را به مرزهای ایران بکشانند/ آنها بدانند اگر شیطنتی صورت گیرد واکنش ایران بسیار سخت خواهد بود‌.





۳۰ اردیبهشت ۱۳۹۴
پاسخ به: مباحث مرتبط با نظریه ولایت فقیه
نام کاربری: Greatest.Ever
پیام: ۱,۱۳۹
عضویت از: ۲۸ شهریور ۱۳۹۰
طرفدار:
- یوهان کرویف - پپ - ژاوی و مسی.
گروه:
- کاربران عضو
نقل قول
حكومت اسلامى، حكومت قانون الهى بر مردم است. ولايت ‏فقيه، ولايت قوانين الهى است و اين انقلاب نه حكومت اشخاص و احزاب، بلكه به حكومت‏خدا مى‏انديشد.


نقل قول
س 59: آيا كسى كه اعتقاد به ولايت مطلقه فقيه ندارد، مسلمان حقيقى محسوب مى‏شود؟

«عدم اعتقاد به ولايت مطلقه فقيه، اعم از اين كه بر اثر اجتهاد باشد يا تقليد، در عصر غيبت حضرت حجت «ارواحنا فداه» موجب ارتداد و خروج از دين اسلام نمی شود.»


چند ابهام واسم پیش اومده. بر فرض پذیرش این اصل که ولایت فقیه همان ولایت انبیاء، اولیاء رو داره عدم التزام به آن چگونه مساوی با بی دینی نیست؟
در برهان اول «ولایت فقیه» ولایت «قوانین الهی» تلقی شده.
اما رهبری فرمودند «عدم اعتقاد به ولايت مطلقه فقيه، اعم از اين كه بر اثر اجتهاد باشد يا تقليد، در عصر غيبت حضرت، موجب ارتداد و خروج از دين اسلام نمی شود»

این تناقض نداره با پاراگراف اول؟ خب اگر نسبت دستورات ولایت فقیه با دستورات ائمه و رسول الله یکیست چگونه عدم اعتقاد به ولایت فقیه موجب خروج از دین نمی شود و مساوی بی دینی نیست؟ مگر نه اینکه ولایت فقیه حکم خدا و رسول االه را استخراج میکنه؟ پس چگونه عدم التزام به ولی فقیه مساوی با دینی نیست؟

بعد منظور حضرت آقا از اجتهاد چیست؟ منظور اجتهاد شخصیست؟ یا اینکه فرد باید خودش متخصص (مجتهد) باشه؟




۱۹ تیر ۱۳۹۹
پاسخ به: مباحث مرتبط با نظریه ولایت فقیه
The Emperor
نام کاربری: Lucho.The.Great
نام تیم: بارسلونا
پیام: ۶۱,۶۰۸
عضویت از: ۱۴ مرداد ۱۳۸۴
از: تهران
طرفدار:
- بویان کرکیچ
- یوهان کرویف
- پرسپولیس
- اسپانیا، آرژانتین
- احمد عابدزاده، کریم باقری
- فرانک ریکارد
- افشین امپراطور
گروه:
- لیگ فانتزی
- کاربران عضو
- مدیران کل
افتخارات
نقل قول
Greatest Ever نوشته:

نقل قول
حكومت اسلامى، حكومت قانون الهى بر مردم است. ولايت ‏فقيه، ولايت قوانين الهى است و اين انقلاب نه حكومت اشخاص و احزاب، بلكه به حكومت‏خدا مى‏انديشد.


نقل قول
س 59: آيا كسى كه اعتقاد به ولايت مطلقه فقيه ندارد، مسلمان حقيقى محسوب مى‏شود؟

«عدم اعتقاد به ولايت مطلقه فقيه، اعم از اين كه بر اثر اجتهاد باشد يا تقليد، در عصر غيبت حضرت حجت «ارواحنا فداه» موجب ارتداد و خروج از دين اسلام نمی شود.»


چند ابهام واسم پیش اومده. بر فرض پذیرش این اصل که ولایت فقیه همان ولایت انبیاء، اولیاء رو داره عدم التزام به آن چگونه مساوی با بی دینی نیست؟
در برهان اول «ولایت فقیه» ولایت «قوانین الهی» تلقی شده.
اما رهبری فرمودند «عدم اعتقاد به ولايت مطلقه فقيه، اعم از اين كه بر اثر اجتهاد باشد يا تقليد، در عصر غيبت حضرت، موجب ارتداد و خروج از دين اسلام نمی شود»

این تناقض نداره با پاراگراف اول؟ خب اگر نسبت دستورات ولایت فقیه با دستورات ائمه و رسول الله یکیست چگونه عدم اعتقاد به ولایت فقیه موجب خروج از دین نمی شود و مساوی بی دینی نیست؟ مگر نه اینکه ولایت فقیه حکم خدا و رسول االه را استخراج میکنه؟ پس چگونه عدم التزام به ولی فقیه مساوی با دینی نیست؟

بعد منظور حضرت آقا از اجتهاد چیست؟ منظور اجتهاد شخصیست؟ یا اینکه فرد باید خودش متخصص (مجتهد) باشه؟

اونچه موجب خروج از دین میشه مخالفت با اصول و محکمات دین یا دستورات صریح خدا و اهل بیته. چون ولایت فقیه، اجتهاد حضرت امام و خیلی علمای دیگه از فقه اسلامیه و دستور مستقیم نیست، منطقا نمی‌تونه از محکمات دین به حساب بیاد و قبول نداشتنش موجب ارتداد بشه.

منظور از اجتهاد و تقلید هم همونه که تو مابقی احکام هست. یا خودت در سطح تشخیص باشی یا از واجد تشخیصی تبعیت کنی.






عمری است دخیلم به ضریحی که نداری...


۲۰ تیر ۱۳۹۹
< ۱ ... ۷ ۸ ۹ ۱۰
     
برو به صفحه
برای ارسال پیام باید ابتدا ثبت نام کنید!

اختیارات
شما می‌توانید مطالب را بخوانید.
شما نمی‌توانید عنوان جدید باز کنید.
شما نمی‌توانید به عنوان‌ها پاسخ دهید.
شما نمی‌توانید پیام‌های خودتان را ویرایش کنید.
شما نمی‌توانید پیام‌های خودتان را حذف کنید.
شما نمی‌توانید نظرسنجی اضافه کنید.
شما نمی‌توانید در نظرسنجی‌ها شرکت کنید.
شما نمی‌توانید فایل‌ها را به پیام خود پیوست کنید.
شما نمی‌توانید پیام بدون نیاز به تایید بزنید.

فعالترین کاربران ماه انجمن
فعالیترین کاربران سایت
اعضای جدید سایت
جدیدترین اعضای فعال
تعداد کل اعضای سایت
اعضای فعال
۱۷,۹۲۸
اعضای غیر فعال
۱۴,۳۶۳
تعداد کل اعضاء
۳۲,۲۹۱
پیام‌های جدید
بحث آزاد در مورد بارسا
انجمن عاشقان آب‍ی و اناری
۵۸,۱۹۴ پاسخ
۸,۲۵۴,۴۹۱ بازدید
۱ روز قبل
forca barca
مباحث علمی و پزشکی
انجمن علمی و کاربردی
۱,۵۴۶ پاسخ
۷۳۸,۸۸۷ بازدید
۱۵ روز قبل
dr-peymanzandi
مســابــقـه جــــذاب ۲۰ ســــوالـــــــــــــــــــی
انجمن سرگرمی
۲۳,۶۵۷ پاسخ
۲,۱۶۵,۵۳۷ بازدید
۱۶ روز قبل
FC BARCELONA
هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
انجمن مباحث آزاد
۷۶,۴۸۴ پاسخ
۱۱,۴۸۷,۵۷۳ بازدید
۱۷ روز قبل
رویا
علمی/تلفن هوشمند/تبلت/فناوری
انجمن علمی و کاربردی
۲,۴۱۸ پاسخ
۴۳۳,۴۷۲ بازدید
۱ ماه قبل
jack jinhal
برای آشنایی خودتون رو معرفی کنید!
انجمن مباحث آزاد
۷,۶۴۲ پاسخ
۱,۲۱۷,۷۳۴ بازدید
۵ ماه قبل
مهسا
اسطوره های بارسا
انجمن بازیکنان
۳۴۳ پاسخ
۸۴,۱۷۱ بازدید
۵ ماه قبل
jalebamooz
جام جهانی ۲۰۲۲
انجمن فوتبال ملی
۲۲ پاسخ
۱,۸۰۸ بازدید
۹ ماه قبل
phaidyme
تغییرات سایت
انجمن اتاق گفتگوی اعضاء و ناظران
۱,۵۵۷ پاسخ
۲۷۳,۹۳۶ بازدید
۱۰ ماه قبل
یا لثارات الحسن
حاضرین در سایت
۲۰۴ کاربر آنلاین است. (۱۲۹ کاربر در حال مشاهده تالار گفتمان)

عضو: ۰
مهمان: ۲۰۴

ادامه...
هرگونه کپی برداری از مطالب این سایت، تنها با ذکر نام «اف سی بارسلونا دات آی آر» مجاز است!