ツ ســـــــپیده هـــــــستمツ نوشته:

اعتراف میکنم بچه که بودم فک میکردم این قلم جادویی هری پاتر واقعا وجود داره و همیشه سعی میکردم یکی از اینا واسه خودم بسازم

اعتراف میکنم قبلا ها همیشه فک میکردن سرزمین نارنیا وجود داره و همیشه میرفتم تو کمد تا کشفش کنم

اعتراف میکنم بچه که بودم فک میکردم جهان دو تا کشوره یکی ایران و یکی به اسم خارج که اون خارج هم هری پاتر توش زندگی میکنه همیشه آرزو داشتم برم خارج

MAHTA--XAVI نوشته:

تقریبا پارسال بود نزدیک 12-13 نفر از بچه های دوران ابتدایی قرار گذاشتیم کافی شاپ همو ببینیم . خیلیاشونو خیلی سال بود ندیده بودم . باهم رودربایستی داشتیم . نشستیم و بچه ها شروع کردن سفارش دادن من کیفمو نگاه کردم دیدم 2 تومن بیشتر پول تو کیفم نیست یادم رفته بود ببرم چون کافی شاپ نزدیک خونمون بود و منم به خیال این که پول همرام هست
همه بستنی سفارش دادن که هرکدوم 12 تومن شد
منم رنگم پریده بود مونده بودم چیکار کنم . اولش گفتم من میل ندارم ولی بچه ها اصرار کردن
منو رو که نگاه کردم دیدم فقط یه چیزی داره اونم شات اسپرسو بود که 1500 بود
منم گفتم من شات اسپرسو دوست دارم همیشه ازینا میخورم . حالا همه بستنی سفارش دادن مونده بودن چرا من شات اسپرسو سفارش دادم
عصن نمیدونستم چی هست
آقایی که اومد سفاارشارو بگیره بعد این که دید گفت کسی شات اسپرسو سفارش داده ؟ سریع گفتم بله مال منه یهو گفت این که پیش غذاست
همه بچه ها برگشتن خیره شدن به من
منم یهو گوشیمو دراوردم گفتم بله مامان عه جدی ؟ مهمون داریم ؟ باشه اومدم
وسریع پاشدم و از بچه ها خدافظی کردم و در نهایت ضایگی در افق محو شدم