به اولین سایت تخصصی هواداران بارسلونا در ایران خوش آمدید. برای استفاده از تمامی امکانات سایت، ثبت نام کنید و یا با نام کاربری خود وارد شوید!

شناسه کاربری:
کلمه عبور:
ورود خودکار

نحوه فعالیت در انجمن‌های سایت
دوستان عزیز توجه کنید که تا زمانی که با نام کاربری خود وارد نشده باشید، تنها می‌توانید به مشاهده مطالب انجمن‌ها بپردازید و امکان ارسال پیام را نخواهید داشت. در صورتی که تمایل دارید در مباحث انجمن‌های سایت شرکت نمایید، در سایت عضو شده و با نام کاربری خود وارد شوید.

پیشنهاد می‌کنیم که قبل از هر چیز، با مراجعه به انجمن قوانین و شرح وظایف ضمن مطالعه قوانین سایت، با نحوه اداره و گروه‌های فعال در سایت و همچنین شرح وظایف و اختیارات آنها آشنا شوید. به علاوه دوستان عزیز بهتر است قبل از آغاز فعالیت در انجمن‌ها، ابتدا خود را در تاپیک برای آشنایی (معرفی اعضاء) معرفی نمایند تا عزیزان حاضر در انجمن بیشتر با یکدیگر آشنا شوند.

همچنین در صورتی که تمایل دارید در یکی از گروه‌های کاربری جهت مشارکت در فعالیت‌های سایت عضو شوید و ما را در تهیه مطالب مورد نیاز سایت یاری نمایید، به تاپیک اعلام آمادگی برای مشارکت در فعالیت‌های سایت مراجعه نموده و علائق و توانایی های خود را مطرح نمایید.
تاپیک‌های مهم انجمن
ارسال گزارش یک مورد قابل بررسی در مورد پیام زیر در تالار گفتمان
متن گزارش:*
 

پاسخ به: داستان گروهی [ داستان توماس ]
نویسنده: Ramona
دوشنبه، ۲۲ تیر ۱۳۹۴ (۱۹:۱۴)
داستان شماره1،بخش8

-شب گذشته دكتر جاكوب رابينسن در خانه شخصي اش به قتل رسيد. جسد اين فرد به پزشكي قانوني منتقل شده و علت مرگ، مسموميت ناشي از سمي كه در قهوه وي ريخته شده بوده تشخيص داده شده است. پليس ها يك كاغذ در جيب آقاي رابينسن پيدا كردند كه روي آن نوشته شده "همه چيز آن طور كه تو فكر مي كني نيست". به محض رسيدن اخبار تكلميلي آن را دراختيار شما خواهيم گذاشت.
توماس با دهان باز به تلويزيون نگاه مي كرد. نگراني شديدي وجودش را فرا گرفته بود و در ذهنش مدام اين جمله را تكرار مي كرد كه "كار كول نيست". زولا رو به توماس كرد و گفت:فكر ميكني چرا اونو كشتن؟
توماس به ساعت نگاهي كرد. ساعت هشت صبح بود تصميم گرفته بود هرچه زودتر با كول ارتباط برقرار كند ولي شماره تماسي از او نداشت. تنها جايي كه مي توانست او را ببيند سالن تمريني بسكتبال بود كه اولين بار كول را آنجا ديده بود.
به سرعت حاضر شد و به سمت درب خروجي عمارت رفت. مادر توماس كه مشغول چيدن ميز صبحانه بود با صداي بلند گفت:
-معلوم هست كجا ميري تام؟
-برمي گردم مادر.
توماس سوار دوچرخه اش شد و به راه افتاد. تا سالن با دوچرخه حدودا پنج دقيقه راه بود. در حين راه مكالمات ديروز خودرا با كول مرور مي كرد كه صدايي شنيد.
-صبح بخير ديوانه
توماس به عقب برگشت و پسر همكلاسي اش را ديد كه هميشه سعي ميكرد با حرف هايش توماس را آزار دهد. از نظر توماس او يك كودن به تمام معنا بود.
-باتو بودم ديوانه نميتوني جواب بدي؟
توماس از دوچرخه اش پياده شد و در حالي كه مشت هايش را گره كرده بود به سمت آن پسر حركت كرد.
-چرا اين قدر عصباني اي ديوانه؟ حقيقت آزارت ميده؟
توماس بدون هيچ درنگي يك مشت محكم به صورت آن پسر خواباند و پسر بيچاره از شدت درد به زمين افتاد. توماس نشست و يقه اش را گرفت.
-جيمز احمق اگر يك بار ديگر اين حرف را به زبون بياري خودم مي كشمت.
جيمز درحالي كه دستش را روي بيني اش گذاشته بود گفت: همان طور كه دكتر رابينسن رو كشتي؟. باشنيدن اين جمله باز هم نگراني به جان توماس افتاد بلند شد و بدون توجه به حرف هاي نامفهوم جيمز با دوچرخه اش به راه افتاد.
به سالن كه رسيد با سراسيمگي به اين طرف و آن طرف نگاه مي كرد تا شايد كول را ببيند.
-دنبال چي ميگردي توماس عزيز؟
اين صداي آقاي ماير بود. مربي توماس. كسي كه توماس بيش از هركس ديگه اي به او اعتماد داشت و آقاي ماير هم توماس را مثل پسر خودش دوست مي داشت او چيز هاي زيادي به توماس آموخته بود و هميشه كنار او بود.
توماس نفس نفس زنان گفت:
-آقاي ماير دنبال كول مي گردم اونو ديدي؟
-كول همان پسرك دوس داشتني
-ديديش؟
-نه ولي خودت گفتي او تا يك ماه آينده به تمرينات بر نمي گرده.
-امروز چند شنبه س؟
-دوشنبه
-آه پاك فراموش كرده بودم
كول چند روز قبل به توماس گفته بود صبح روز دوشنبه براي كار در مزرعه دايي اش مجبور است به شهر نزديك درياچه كه چيزي حدود ٩٠٠كيلومتر از شهر آنها فاصله داشت سفركند. حال توماس براي ديدن كول بايد به آن شهر سفر مي كرد؟
فعالترین کاربران ماه انجمن
فعالیترین کاربران سایت
اعضای جدید سایت
جدیدترین اعضای فعال
تعداد کل اعضای سایت
اعضای فعال
۱۷,۹۳۲
اعضای غیر فعال
۱۴,۳۶۳
تعداد کل اعضاء
۳۲,۲۹۵
پیام‌های جدید
بحث آزاد در مورد بارسا
انجمن عاشقان آب‍ی و اناری
۵۸,۱۹۷ پاسخ
۸,۳۳۱,۵۲۹ بازدید
۱ روز قبل
Salehm
هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
انجمن مباحث آزاد
۷۶,۴۸۹ پاسخ
۱۱,۵۹۴,۲۳۴ بازدید
۴ روز قبل
Greatest Ever
بحث در مورد تاپیک های بخش سرگرمی
انجمن سرگرمی
۴,۶۶۳ پاسخ
۵۴۶,۰۲۴ بازدید
۹ روز قبل
Greatest Ever
مباحث علمی و پزشکی
انجمن علمی و کاربردی
۱,۵۴۷ پاسخ
۷۴۳,۳۳۳ بازدید
۱۶ روز قبل
رویا
مســابــقـه جــــذاب ۲۰ ســــوالـــــــــــــــــــی
انجمن سرگرمی
۲۳,۶۵۸ پاسخ
۲,۱۹۸,۵۷۹ بازدید
۱۶ روز قبل
رویا
علمی/تلفن هوشمند/تبلت/فناوری
انجمن علمی و کاربردی
۲,۴۱۸ پاسخ
۴۳۵,۵۲۶ بازدید
۲ ماه قبل
jack jinhal
برای آشنایی خودتون رو معرفی کنید!
انجمن مباحث آزاد
۷,۶۴۲ پاسخ
۱,۲۲۸,۳۱۴ بازدید
۵ ماه قبل
مهسا
اسطوره های بارسا
انجمن بازیکنان
۳۴۳ پاسخ
۸۵,۳۵۳ بازدید
۶ ماه قبل
jalebamooz
جام جهانی ۲۰۲۲
انجمن فوتبال ملی
۲۲ پاسخ
۱,۹۰۳ بازدید
۱۰ ماه قبل
phaidyme
تغییرات سایت
انجمن اتاق گفتگوی اعضاء و ناظران
۱,۵۵۷ پاسخ
۲۷۶,۶۳۳ بازدید
۱۰ ماه قبل
یا لثارات الحسن
حاضرین در سایت
۲۷۸ کاربر آنلاین است. (۱۶۸ کاربر در حال مشاهده تالار گفتمان)

عضو: ۰
مهمان: ۲۷۸

ادامه...
هرگونه کپی برداری از مطالب این سایت، تنها با ذکر نام «اف سی بارسلونا دات آی آر» مجاز است!