پاسخ به: داستانک! | |||
---|---|---|---|
نویسنده: سَیّد شایان جمعه، ۲۰ تیر ۱۳۹۹ (۱۸:۳۶) | |||
گویند مولانا در فراق یارش در رهی میگذشت و با خود زمزمه میکرد: من شبم تو ماه من، بر آسمان بی من مرو در همین حال شخصی را دید که اسبش را بسان نردهبان استفاده میکردندی و از درخت سیبی تناول همی میکرد. اسب چموش بودندی و هی تکان میخوردندی و شخص همی او را میزدندی. مولانا که این صحنه را دید سنگی برداشت و به طرف اسب پرتاب کرد، اسب رم کردندی و سوار را انداختندی. وی به مولانا گفت: مردک این چکار بود کردندی؟ مولانا جواب داد: تا تو باشی تک خوری نکنی😂 |
تالار گفتمان
آخرین عناوین
آخرین ارسالها
قوانین و مقررات
عاشقان آبی و اناری
مباحث آزاد
لیگ فانتزی
مسابقات سایت
آبی و اناری
گردانندگان سایت
حمایت مالی از سایت
تاریخچه باشگاه
افتخارات باشگاه
زندگینامه بازیکنان
مربیان باشگاه
اسطورههای باشگاه
مقالات سایت
پیوستن به جمع نویسندگان آبی و اناری
مقالات اختصاصی
مقالات آماری تحلیلی
مقالات آنالیز فنی
گالری عکس
پیوستن به جمع همکاران گالری
عکسهای قهرمانی
عکسهای بازیهای بارسا
عکسهای بازیکنان
عکسهای فصل 2016/17
نقشه سایت
سوال یا ابهام خود را مطرح نمایید!
راهنمای عضویت در سایت
مشکل در ورود به سایت
سوالات متداول