در حال دیدن این عنوان: |
۱ کاربر مهمان
|
برای ارسال پیام باید ابتدا ثبت نام کنید!
|
|
|
پاسخ به: نوای ملکوت | ||
|
سعی می کنم از این به بعد یک جمله اینجا قرار بدم عالم محضر خداست در محضر خدا گناه نکنید |
||
وبلاگ من | |||
۵ اسفند ۱۳۸۷
|
|
پاسخ به: نوای ملکوت | ||
|
حرفهای ما هنوز نا تمام... تا نگاه میکنی وقت رفتن است... باز هم همان حکایت همیشگی.. پیش از انکه با خبر شوی لحظه ی عزیمت تو ناگزیر می شود آی..... ای دریغ و حسرت همیشگی! نا گهان چه زود دیر می شود! |
||
وبلاگ من | |||
۲۹ اسفند ۱۳۸۷
|
|
پاسخ به: نوای ملکوت | ||
|
دلتنگی های آدمی را باد ترانه ای می خواند ، رویاهایش را آسمان پر ستاره نادیده می گیرد ، و هر دانه ی برفی به اشکی نریخته می ماند . سکوت سرشار از سخنان ناگفته است از حرکات ناکرده اعتراف به عشق های نهان و شگفتی های بر زبان نیامده . در این سکوت حقیقت ما نهفته است حقیقت تو و من |
||
وبلاگ من | |||
۲۹ اسفند ۱۳۸۷
|
|
پاسخ به: نوای ملکوت | ||
|
بیاکه بریم به مزار ملا محمد جان / سیر گل لاله زار ملا محمد جان / سر کوی بلند فریاد کردم / علی شیر خدا را یاد کردم / علی شیر خدا یا شاه مردان/ دل ناشاد ما را شاد گردان/ علی شیر خدا دردم دوا کن/ مناجات مرا پیش خدا کن/ چراغ اسمون نذر دل تو / بهر جا عاشق است دردش دواکن/ نظرگاه گر رویم با هم نگارا / بگیرم دامن شیر خدا را/ بگریم تاخدا رحمش بیاید/ نهیم برچشم خودقفل طلا را/ بیا که بریم به مزار ملا محمد جان/ سیر گل لاله زار ملا محمد جان / |
||
وبلاگ من | |||
۱۵ اردیبهشت ۱۳۸۸
|
|
پاسخ به: نوای ملکوت | ||
|
مزار شریف (شهر امام علی علیه السلام) مزار شریف شهری است در شمال غربی افغانستان در ۱۰ کیلومتری شهر بلخ است که در انجا اقوام هزاره و تاجیک وازبک..زندگی می کنند و اما چرا مزار شریف ؟در این شهر گنبد فیروزه ای است که اهالی ان شهر ان را مزار امام علی علیه السلام می دانند. داستانی است که عده ای مردمان این سرزمین چون داستان بی وفایی عراقیها نسبت به امام را می شنوند تصمیم می گیرند امام را از بین این جماعت بی وفا خارج کنند.انها پیکر شریف امام را شبانه از نجف می دزدند و با خود به مزار شریف می اورند.شریف در فرهنگ مردم افغانستان یعنی امام علی (ع)و در این کشور لقب “سخی جان” یعنی سخاوتمند و بزرگ نیز به این امام همام نسبت می دهند در عصر شاهرخ شاه تیموری، به همت همسرش گوهر شاد بیگم، در این شهر مزار بزرگی تعمیر گشت که هنوز هم پابرجا است. در این مزار کتابی است به نام تاریخچه روضه شریف که در آن آمده است که این محل، مزار علی است. همچنان بر روی یکی از دروازههای شهر شعری از جامی حک شده، که چنین است: مزار شریف «گویند که مرتضی علی در نجف است در بلخ / بیا ببین چه بیت الشرف است جامی نه عدن گوی و نه بین الجبلین/ خورشید یکی و نور او هر طرف است». همانطور که می دانید مرقد امام علی در شهر نجف عراق است .جالب است بدانید تا صد سال پس از شهادت مولای مظلومان کسی محل دفن ایشان را نمی دانست بر اساس خواسته امام قبر ایشان مخفی بود.یک بار هارون الرشید خلیفه عباسی به شکار رفته بود.در هنگام شکار دید که اهوها روی تپه ای پناه می برند وسگهای شکاری دیگر سراغشان نمی روند پرس وجو کرد تا اینکه یکی از سادات ماجرا را گفت ودر انجا بارگاهی ساختند.هنوز در عراق بسیاری از مردم برای پناه بردن و رهایی از بیداد فردی به حرم امام علی (ع)پناه می برند.شاید باورتون نشود که سلطان الجاتیو گنبد سلطانیه را ساخت و خواست پیکر امام علی را به ایران اورد ودر انجا دفن کندولی با اعتراض علمای شیعه از این کار منصرف شد. مراسم برافراشتن بیرق امام علی در جشن گل بقعه مبارکه در مزار شریف محل برگزاری جشن گل سرخ در روز نوروز است. در روزهای اول سال همه دشتهای بلخ ودیوار و پشت بامهای گلی آن پر از گل سرخ میشود گویی بلخ سبدی از گل سرخ است یا به عبارتی مانند اجاق بزرگی که در آن لاله میسوزد این گل فقط در بلخ به وفور و کثرت میروید و از این رو جشن نوروز و جشن گل سرخ هر دو به یک معنی به کار میرود. در اولین روز عید نوروز علم(بیرق) امام علی با مراسم خاص و با شکوهی در صبح آن روز برافراشته میشودگرچه بعضی بیرق را همان درفش کاویانی می دانند. با افراشته شدن آن جشن نوروز نیز رسما” آغاز میشود و تا چهل شبانه روز ادامه مییابد و در این چهل شبانه روز حاجتمندان و بیماران برای شفا در پای این علم مقدس به چله مینشینند. گفته شده بسیاری از بیماران لاعلاج در زیر همین علم شفا یافته اند. مردم این سرزمین بر این باورند که اگر بر افراشته شدن علم به آرامی و بدون لرزش و توقف از زمین بلند شود سالی که در پیش است نیکو و میمون است در این چهل روز، در سراسر شهر آکنده از لالهها و چراغانی شده مزارشریف، آوای ترانه مشهور «ملا ممدجان» از هر کوی و برزن شنیده میشود. ملا ممدجان، محبوبترین و دوستداشتنیترین سرود نوروزی برای مردم است.روایت مشهور است ترانه از زبان دختری سروده شده است که آرزوی همسری با جوانی به نام ممدجان را دارد و آرزو میکند که در جشن گل سرخ، خواسته او برآورده شده و دشواریهای بازدارنده پیوند آنان برطرف شود.ترانه بسیار زیباتر از این خواهش دخترانه است ودردلی است با خداو راز گفتن با امام علی شاه مردان است |
||
وبلاگ من | |||
۱۵ اردیبهشت ۱۳۸۸
|
|
راه امام روشن است... (بخش اول) | ||
مهمان_مهمان
|
برای گرامیداشت 14 خرداد و نزدیک شدن این روزا به انتخابات، گفتم نظر امام (ره) رو در مورد انتخابات براتون بنویسم. ایشالله با یه سرلوحه، می تونیم کسیو انتخاب کنیم که شایستگی این مسئولیت بزرگ رو داشته باشه؛ و چه سر لوحه ای بهتر از الگویی که بزرگ مردی ارائه داده که رای دادن امروزمون رو مدیونششون هستیم، آزادی انتخاب برای خودمون رو مدیونشون هستیم. «شما جوانها و همه قشرهاى ملت بايد با بيدارى به پيش برويد. وقتى بناست که سرنوشت يک ملتى به دست خودش باشد که بحمداللَّه به اينجا رسيديد و امروز کسى به شما تحميل نمىکند چيزى را و شما آزاديد در اينکه سرنوشت خودتان را تعيين کنيد، در اين مرحله هم من اميدوارم که با روشن بينى، با تفکر، با مآل انديشى اين مراحل را طى کنيد .و من اميدوارم که اشخاصى که کانديدا شدند براى رياست جمهورى شما توجه کنيد و کسى که از همه متعهدتر به اسلام، سوابق خوب، پيوسته به هيچ طرفى نه شرقى باشد، نه غربى باشد، نه غربزده باشد، نه شرقزده باشد، مسلمان باشد، پيرو احکام اسلام باشد، ملى باشد، دلسوز به ملت باشد، خدمتگزار به ملت باشد، سوابقش خوب باشد، در رژيم سابق هيچگاه وارد نشده باشد و با اجانب پيوند نداشته باشد، از خودتان باشد و براى خودتان. اختيار دست شماست. من بنا ندارم که کسى را تعيين کنم. ما همين اوصاف رئيس جمهور را و اوصاف وکلايى که بعد مىخواهيد ان شاء اللَّه تعيين کنيد بايد بگوييم و شما خودتان انتخاب کنيد و از تفرقه و تفرق پرهيز کنيد. اشخاص را هم ملاحظه سوابقشان را بکنيد که قبل از انقلاب چه بودهاند، در حال انقلاب چه بودهاند، و بعد از پيروزى نسبى چه کردند و چه بودند. و پس از اينکه همه اوصافش را به دست آورديد و او را شخصى دانستيد که لياقت دارد براى يک همچو مسندى و مىتواند اين مملکت را به طورى که خدا مىخواهد اداره کند تا آن حدودى که در اختيار اوست، و شخصى است که تعهد به اسلام دارد، اعتقاد به قوانين اسلام دارد، در مقابل قانون اساسى خاضع است و اصل صد و دهم ظاهراً که راجع به ولايت فقيه است، معتقد است و وفادار است نسبت به آن، يک همچو شخصى را شماها خودتان انتخاب کنيد و گروه هاى مردم را هم وادار کنيد که يک همچو شخصى را انتخاب کنند و از تفرقه بپرهيزند. ممکن است که اگر شماها يا سستى کنيد براى يک همچو امر مهمى و طورى باشد که به نظر بيايد که بىتفاوتيد - اگر شد؛ برويد رأى بدهيد، اگر نشد نرويد- و يا گروههاى شما با هم اختلاف پيدا بکنند، ممکن است اشخاصى که لايق اين مقام نباشند به اين مقام برسند. اين امرى است که بسته به نظر خودتان و بايد با تمام قوا جديت کنيد که سرنوشت اسلام و مسلمين را به دست کسى که لايق براى اين مقام نباشد، ندهيد. و من اميدوارم که با اتکال به خدا اين مطلوب هم حاصل بشود. و از خداى تبارک و تعالى سلامت و توفيق و رفاه ملت را خواستارم. و از قرارى که تذکر دادند خانوادههاى شهداى سردشت در اينجا هستند. من به آنها تسليت عرض مىکنم.» صحيفه امام، ج11، ص: 484 «با اين ديد گفتهام که انتقاد سازنده معنايش مخالفت نبوده و تشکل جديد مفهومش اختلاف نيست. انتقاد بجا و سازنده باعث رشد جامعه مىشود. انتقاد اگر بحق باشد، موجب هدايت دو جريان مىشود. هيچ کس نبايد خود را مطلق و مبرّاى از انتقاد ببيند. البته انتقاد غير از برخورد خطى و جريانى است. اگر در اين نظام کسى يا گروهى خداى ناکرده بىجهت در فکر حذف يا تخريب ديگران برآيد و مصلحت جناح و خط خود را بر مصلحت انقلاب مقدم بدارد، حتماً پيش از آنکه به رقيب يا رقباى خود ضربه بزند به اسلام و انقلاب لطمه وارد کرده است. در هر حال يکى از کارهايى که يقيناً رضايت خداوند متعال در آن است، تأليف قلوب و تلاش جهت زدودن کدورتها و نزديک ساختن مواضع خدمت به يکديگر است. بايد از واسطههايى که فقط کارشان القاى بدبينى نسبت به جناح مقابل است، پرهيز نمود. شما آنقدر دشمنان مشترک داريد که بايد با همه توان در برابر آنان بايستيد، لکن اگر ديديد کسى از اصول تخطى مىکند، در برابرش قاطعانه بايستيد.» صحيفه امام، ج21، ص: 181 «اما چيزى که از همه اينها مهمتر است، اينکه چه آنهايى که به مجلس راه يافتهاند و خادم منتخب شدهاند و چه آنها که به وظيفه خود عمل نمودهاند ولى به مجلس راه نيافتهاند و همچنين طرفداران هر دو گروه بايد بدانند که همه اين امور اعتبارى و زودگذر است و همه در محضر حق هستيم و آنچه در صحيفه کردار ما ماندنى است اعمال و رفتار ما و آنچه موجب سعادت و جاودانگى ما مىشود، صفاى معنويت و ثمرات خلوص بندگى است، و ما هم نبايد خلوص عمل و جامعه اسلامى خودمان را به زنگار کدورتها و اختلافات آلوده کنيم و رقابتهاى گذشته انتخاباتى هم هرگز نبايد موجبات تفرقه و جدايى را فراهم نمايد .و من احتمال مىدهم که عوامل و دستهاى ناپاکى بخواهند از رقابتهاى انتخاباتى در رسيدن به آرزوهاى خود استفاده کنند و با طرح مسائل پوچ و بىمعنا دلها را از يکديگر جدا سازند و يا با ترديد و ايجاد ذهنيتها، صحت و سلامت انتخابات و نهايتاً مشروعيت مجلس را زير سؤال برند، که در اين شرايط همه آحاد ملت ايران و همه روحانيون و دست اندرکاران کشور بايد در کنار هم و دست در دست هم به راه مقدس خود ادامه دهند. و صاحبان قلم و سخن و مطبوعات نيز بهطور جدّ مواظب نوشتهها و گفتههاى خود باشند و نمايندگان مجلس نيز به عدالت و عطوفت با يکديگر برخورد کنند و به مسائل دامن نزنند و خصوصاً در اعتبارنامهها به مسائل شخصى و گروهى نپردازند و در نطقهاى قبل از دستور و غير آن به شخصيت و اعتبار نمايندگى مجلس توجه کنند و حرمت مجلس و نظام و اخلاق کريمه اسلامى را مقدّم دارند و خلاصه کلام اينکه مجلس و نمايندگان بايد مؤيد وحدت و انسجام جامعه باشند و مسئولين در کنار مردم و مردم همراه و پشتيبان مسئولين به وظيفه خود عمل کنند و از برکات مادى و معنوى اتحاد مقدس خود بهره مند شوند و از صحنهها کنار نروند که امروز شايد گناهى بالاتر از کناره گيرى نباشد و هيچ عذر و بهانهاى براى ترک صحنه انقلاب پذيرفته نمىشود.» صحيفه امام، ج21 ص : 50 مردم در انتخابات موظفند، موظف شرعى هستند که اختلافات کوبنده را از آن دست بردارند، و اين يک امرى است که بين همه هست، يعنى يک تکليفى متوجه به همه هست، به من طلبه که اينجا نشستهام و به شما علما و همه علماى بلاد و همه قشرهاى ملت، همه روشنفکران، همه نويسندگان، گويندگان، به همه تکليف شرعى است که نگذاريد مسئله مثل مسئله مشروطيت بشود. عبرت بگيريد از آنجا، اگر مثل او بشود، آنهايى که مخالف با اسلام و جمهورى اسلامى هستند و بازيگر هستند، آنها مىآيند قبضه مىکنند.يکى از امورى که خيلى لازم است، همين مسئله است که بايد تذکر بدهند آقايان، تنبه بدهند آقايان و آن مطلب اول هم که عرض کردم تذکر بدهند به مردم به اينکه امروز ايران، اينهايى که در کار هستند، اينهايى که متکفل امور هستند، چه مجلس و چه دولت و چه قوّه قضائيه و همه اينها يک راه دارند مىروند. البته نادر تويشان هست که شيطان است، لکن به حسب نوع امور، اينها دارند يک راه مىروند، خطوط مختلفه در کار نيست. اين توطئه را که مىخواهند با اسم خطوط مختلفه، يک دسته را طرفدار يک جبهه بکنند و يک دسته را طرفدار يک جبهه بکنند، و در صورتى که خود آنها با هم اختلاف ندارند، مريدها به اختلاف بيفتند و کم کم در همه جا همان حرفهايى که در مشروطه بود، که در يک شهر يک دسته اهل منبر مشروطه بودند، يک دسته اهل منبر مستبد بودند، و در خانهها همين مسائل بود و در بازار همين مسائل بود، يک وقت اينطور نشود که مردم را به جان هم بيندازند، اين براى طرفدارى از فلان شخصيت و آن براى طرفدارى از فلان شخصيت، در صورتى که همهاش توهّم بيشتر نيست . و همينطور در انتخابات توجه کنند، مردم را توجه بدهيد به اينکه شما مىخواهيد اسلام را حفظ کنيد، بايد منتخبين شما اشخاصى باشند که توجه به اسلام داشته باشند، متعهد به اسلام باشند، بازيگر نباشند، به شرق و غرب توجه نداشته باشند. بايد تکليف کرد به مردم که وقتى انتخابات پيش آمد بهطور شايسته، روحانيين عمل کنند، وعاظ عمل کنند و مردم هم به تبع آنها عمل کنند تا يک مجلسى داشته باشيم که ديگر در آن هيچ اشخاصى که مخالف با وجهه جمهوريت هستند نداشته باشيم . صحيفه امام، ج18، ص: 174
|
||
۱۳ خرداد ۱۳۸۸
|
|
پاسخ به: راه امام روشن است... (بخش دوم) | ||
مهمان_مهمان
|
ادامه ی ارسال قبل؛ انتخابات از دیدگاه امام خمینی (ره) و اما مسئله انتخابات آينده ازاهم امورى است که مسئوليت آن با همه ماست. و توجه داريد که دشمنان اسلام در نظر دارند کارى بکنند که انتخابات درست صورت نگيرد و از دست مسلمانها و متعهدين خارج شود. ولى شما بايد تمام قدرتتان را صرف کنيد که به خوبى انجام شود. انتخابات يک محکى هم براى خودتان است که ببينيد آيا مىخواهيد انتخاب اصلح بکنيد براى خودتان، يا براى اسلام؟ اگر براى خودتان باشد، شيطانى است. و اما اگر انتخاب اصلح براى مسلمانهاست، «کى و از کجاست» مطرح نيست، از هر گروهى باشد، حزب باشد يا غيرحزب، نه حزب اسباب اين مىشود که غيرآن فاسد، و نه صددرصد حزبى بودن باعث صلاح آنهاست. و انتخاب اصلح براى مسلمين يعنى انتخاب فردى که تعهد به اسلام و حيثيت آن داشته باشد؛ و همه چيز را بفهمد، چون در مجلس، اسلام تنها کافى نيست، بلکه بايد مسلمانى باشد که احتياجات مملکت را بشناسد و سياست را بفهمد و مطلع به مصالح و مفاسد کشور باشد، و ممکن است به شما و گروه شما هم مربوط نباشد. اگر اصلح را انتخاب کرديد، کارى اسلامى مىکنيد و اين يک محکى است براى خودتان که تشخيص بدهيد انتخاب براى اسلام است، يا براى صلاح خودتان .اميدوارم که تا آخر هم اينطور باشد، و هر روز و هر دوره انتخابات بهتر انجام شود. صحيفه امام، ج18، ص: 197 چند وقت ديگر هم انتخابات شروع مىشود. از قرارى که من شنيدم بهطور حاد دارند اشخاص عمل مىکنند. اشخاصى هستند که به جمهورى اسلامى هيچ اعتقاد ندارند، لکن براى خاطر شکستن جمهورى اسلامى در تبليغات انتخاباتى مىخواهند شرکت کنند، نه از باب اينکه مىخواهند وکيل بشوند، از باب اينکه مىخواهند شکست بدهند جمهورى اسلامى را. اشخاصى هستند که به وسوسه، اشخاص مؤمن را وادار مىکنند که بهطور حاد دخالت بکنند در اين امور. ممکن است که اگر اشخاص هوشمند تنبّه ندهند و بيدار نشوند، اين انتخابات موجب اين بشود که دودستگىهاى زيادى ايجاد بشود و اين همان مسئله مشروطه است. بايد مردم توجه کنند، و خصوصاً روحانيون، روحانيون مبارز تهران، مدرسين محترم قم، روحانيون مشهد، اصفهان، همه جا توجه کنند که مسئله، مسئله مشروطه نشود. مسئله اين نشود که يک دسته براى خاطر اينکه يک کانديدايى دارند، ديگران را بکوبند، آن دسته هم براى همين کانديداى خودشان، اين را بکوبند . اگر همه براى خدا هست، با هم تفاهم کنيد. البته تبليغ هيچ مانعى ندارد، لکن مثل مشروطه نشود. آنطور نشود که هر کدام ديگرى را بکوبند و آنى که دشمن ما مىخواهد، خطوط مختلفه را در انتخابات عملى کند. شما همه مىخواهيد که اسلام در اين مملکت تحقق پيدا کند، همه مىخواهيد که اين جمهورى اسلامى ادامه پيدا بکند، ادامه اين به اين است که شما در مواردى که مىبينيد که دارند شياطين نقشه مىکشند و توطئه مىکنند تا شما را به جان هم بيندازند، بنشينيد با هم و تفاهم کنيد و آنها را مأيوس کنيد. امروز دارند تهيه مىبينند مخالفين شما، مخالفين جمهورى اسلامى، که براى انتخابات ايجاد نفاق کنند، و اين يک خطرى است براى کشور ما .اينها با زور نمىتوانند کارى انجام بدهند، نه امريکا، نه شوروى، با فشار و زور به يک کشورى که همه با هم هستند نمىتوانند آسيب برسانند، لکن با توطئه و وادار کردن عمال خودشان در داخل مىتوانند ايجاد نفاق کنند و بهانه هم انتخابات . صحيفه امام، ج18، ص: 173 و مسئله ديگر قضيه انتخابات است که من در عين حال که قبلًا هم تذکر دادم، حالا هم تذکر مىدهم به همه ملت که همه اين شرارتها که در سطح کشور الآن مىشود ممکن است براى اين باشد که شما را از رفتن به پاى صندوق بترسانند و شما را از خدمت به اسلام و خدمت به مسلمين سست کنند. و بايد همه ما در اين امر توجه داشته باشيم که اين يک امر حياتى است براى جمهورى اسلام. شما مىبينيد که در عين حال که در آراى قبل از اين، براى شهيد رجايى چهارده ميليون جمعيت شرکت کرد و سيزده ميليون رأى آورد. شهيد رجايى، مع ذلک، آن فاسدها، آن مصاحبههايى که اشخاص فاسد شکست خورده در خارج کردند، گفتند بيش از دو ميليون اينها رأى نداشتند. شما چنانچه سطح رأيتان از زمان سابق- خداى نخواسته- کمتر بشود، بوقهاى تبليغاتى خارج و شکست خوردههاى فرارى به خارج خواهند گفت که ايران از اسلام رو برگردانده و از جمهورى اسلامى روبرگردانده است. و اين تبليغ در همه جا خواهد شد و اين ممکن است در دنيا پايههاى اين جمهورى را سست کند. و اين يک تکليفى است که ما نگذاريم اين نهضت و اين انقلاب سست بشود تا آنکه به آن پيروزى نهايى برسد و اسلام و احکام قرآن به همه معنا، در اين کشور پياده بشود . صحيفه امام، ج15، ص: 261 از آقايان کانديداها و دوستان آنان انتظار دارم که اخلاق اسلامى- انسانى را در تبليغ براى کانديداى خود مراعات؛ و از هر گونه انتقاد از طرف مقابل که موجب اختلاف و هتک حرمت باشد خوددارى نمايند، که براى پيشبرد مقصود، ولو اسلامى باشد، ارتکاب خلاف اخلاق و فرهنگ، مطرود و از انگيزههاى غير اسلامى است . اينجانب بنا ندارم از کسى تأييد نمايم، چنانکه بنا ندارم کسى را رد کنم. و از تمام احزاب و گروهها و افراد مىخواهم از نسبت دادن کانديداى خود به من که از آن استفاده تأييد و يا تعيين و يا رد شود، خوددارى کنند. من بسيار مايل هستم که گروههايى که متعهد و معتقد به جمهورى اسلامى و خدمتگزار به اسلام هستند، در مبارزات انتخاباتى کمال آرامش را در تبليغ کانديداهاشان رعايت نمايند، و نسبت به يکديگر تفاهم و صميميت و اخوت اسلامى داشته باشند، و از تفرقه و کدورت شديداً احتراز کنند که تفرقه و تشتت، دوستان را نگران و دشمنان را کامياب مىکند و موجب تبليغات سوء مىشود. صحيفه امام، ج12، ص: 13 همه با هم به پاى صندوق برويد. مطلب ديگر اينکه پاى صندوقها که مىرويد اينطور نباشد که با هم اختلاف پيدا بکنيد يک مسئلهاى است که براى کشور است. هر يک از اينها که ببرند، براى کشور لابد خدمت خواهند کرد. و اگر خدمت نکنند ملت هست و آنها را بر کنار خواهد کرد. از اين جهت بهطور خصمانه با هم رفتار نکنيد. برادر باشيد با هم. اگر يکى رئيس جمهور شد، شما هم به او اعانت کنيد. اينطور نباشد که قبل از اينکه رئيس جمهور بشود بريزيد به جان هم. فردا پاى اين صندوقها بريزيد به جان هم. يا بعض از قشرها شرکت نکنند. من از همه قشرهاى ملت، چه فارس، چه ترک و چه کرد و چه بلوچ و چه ترکمن و چه بختيار [ى] و چه ساير قشرهايى که و طوايفى که هستند در ايران، از اينها تقاضا مىکنم، عاجزانه تقاضا مىکنم که طورى نکنيد که در خارج منعکس بشود که شما يک مردمى هستيد که تربيت اسلامى نداريد. شما يک مردمى هستيد که با هم سردنيا نزاع مىکنيد. رياست جمهور [ى] چيزى نيست که شما به آن اهميت بدهيد. اگر رياست جمهور خوب باشد، آن است که خدمت به ملت مىکند و اگر بد باشد، آن است که راه جهنم را بايد بپيمايد. خيلى در صدد اين نباشيد که براى خاطر اينکه يکى بيشتر مىخواهد رأى ببرد، يکى کمتر مىخواهد رأى ببرد به هم بريزيد و جنگ و نزاع باشد، و اسباب ناراحتى همه را فراهم کنيد. و من هم که اينجا هستم و در بيمارستان هستم از اين جهت، ناراحت و ناراضى باشم. يکى ديگر اينکه بعد از اينکه رئيس جمهور به مبارکى ان شاء اللَّه تعيين شد، هرکس باشد، ديگران قهر نکنند و عقب بنشينند. کشور، کشور خود شماست. رئيس جمهور باشيد، کشور است. پاسبان باشيد، کشور است. طلبه مثل من باشيد، کشور خود شماست. بعد از اينکه رئيس جمهور تعيين شد همه اعانت کنيد از او. همه وارد بشويد در کار و اعانت کنيد از او کنار ننشينيد. قهر نکنيد و رشد خودتان را نشان بدهيد به دنيا که شما رشيد هستيد، و شما مىتوانيد که يک مملکتى را با هم اداره بکنيد.وقتى که بنا شد يکى رئيس جمهور شد، ديگرى هم يک کار ديگر. ديگرى هم يک کار ديگر. و کارها را به سلامتى انجام بدهيد. صحيفه امام، ج12، ص: 128
|
||
۱۴ خرداد ۱۳۸۸
|
|
راه امام روشن است... (بخش سوم) | ||
مهمان_مهمان
|
و بخش پایانی در ادامه ی مبحث دیدگاه امام در رابطه با انتخابات: از همه قشرها، از همه ملت مىخواهم که آداب اسلامى را در انتخابات حفظ کنند لکن من از همه قشرها، از همه ملت مىخواهم که آداب اسلامى خودشان را نسبت به همه امور، خصوصاً در انتخابات حفظ کنند. و مبادا خيال کنند که مبارزات انتخاباتى عبارت از اين است که به ديگران بد بگويند و کارشکنى بکنند. البته دعوت به انتخاب اشخاص مانع ندارد، لکن توجه داشته باشند که همانطور که در انتخاب رئيس جمهور، به آن سلامت و به آن آرامش و به آن خوبى گذشت- که نمونه بود در ايران- من اميد آن دارم که در اين انتخابات هم به همانطور بگذرد. و همه با هم برادروار در يک مقصد باشيم. در يک مقصد باشيد. و خداوند را شاهد بدانيد، و ناظر بدانيد، و نهضت را لکهدار نکنيد. دشمنها درصددند که خرده گيرى کنند. و من اميدوارم که خداوند همه شما را تأييد کند. و همه با سلامت اين انتخابات را هم بگذرانيد و بعد را هم همينطور . صحيفه امام، ج12، ص: 151 رعايت اخلاق اسلامى در انتخابات مثلًا انتخابات مجلس که يک مرحلهاش گذشته است، و مرحله بعدش هم بعد ان شاء اللَّه مىشود، اين انتخابات يک انتخابات آرامى بود. آنطورى که به من گزارش دادند انتخابات بهطور آرامش تحقق پيدا کرد. حالا اگر بعضيها در انتخابات شکست خوردند نبايد اينها که قصد خدمت داشتند منتها در مجلس حالا دستشان از آن کوتاه شده است، نبايد يکسره ملت را به باد انتقاد بکشند. اگر شما شکست خورديد، نبايد بگوييد ملت ايران همهشان خلاف کردهاند. چطور يک ملت مسْلمى، در يک امر حياتى که با اين آرامش و خوبى انجام داده است، اينها خيانتکار باشند؟ يک ملت که خيانتکار نمىتواند باشد. اشخاص بايد آداب اسلامى را حفظ کنند. به مجرد اينکه يکى مىخواهد وکيل بشود، و فرض کنيد که دوست من است مىخواهد وکيل بشود، يا از گروه من است مىخواهد وکيل بشود و ملت او را وکيل نکردند، نبايد يکدفعه قلمها را بردارند و بر ضد اصل انتخابات چيز بنويسند، حمله کنند به اصل انتخابات. شکايتى دارند، خوب شکايتشان را رسيدگى مىکنند. هياهو درست کردن، جز اينکه دامن زدن به اين است که خيانتکارها راهشان باز بشود، چيز ديگرى نيست .اگر شما خدمتگزار به کشور هستيد، در مجلس يکجور خدمت مىتوانيد بکنيد، در خارج از مجلس هم يکجور خدمت ديگر. مگر همه اهالى ايران توى مجلس مىروند؟خوب در مجلس هم يک عده معدودى هستند. اگر غرضى در کار نيست و مىخواهيد خدمت بکنيد، حالا مىبينيد که شما رأى نداشتهايد، شما در خارج مجلس خدمت بکنيد. تأييد کنيد اين مجلس را. اينطور نباشد که منعکس کنيد در خارج که خير، مملکت ايران يک مملکتى است که انتخاباتش کذا شد. اين حرف غلطى است. اين حرف غلط را اينقدر نزنيد. براى خاطر خدا توجه داشته باشيد که يک مجلس شورا که مجلس شوراى اسلامى است و مىخواهد براى ايران خدمت کند و بايد قوه داشته باشد، تنها مرکزى است که تمام قوا بايد تبع آن باشند، شما بخواهيد براى اينکه شما وکيل نشدهايد در کجا، هياهو کنيد که انتخابات انتخابات کذا بوده؛ اين حرف خلاف اسلام است. شکايت اگر هست، شکايت پذيرفته است. و مقاماتى که بايد شکايتها را بپذيرند، مىپذيرند. اما هياهو کردن و فرياد زدن و انتقاد بيجا کردن، اين برخلاف دستورات اسلام است . صحيفه امام، ج12، ص: 199 الآن هم مأيوس نيستند، آنها که نگذارند اين رئيس جمهور که، مردم خودشان بايد تعيين کنند، نگذارند تعيين بشود. 124 نفر بيايند و داوطلب بشوند براى رئيس جمهور، معلوم است معنايش چيست. 124 نفرى که مردم اکثرشان را نمىشناسند. شايد ده تاشان را بيشتر مردم نشناسند. تويشان اشخاصى که بىعقل هم هست، مىگويند هست. من نمىدانم، اما مىگويند اشخاص منحرف هم هست. اين براى چى. صد و بيست و چند نفر کانديدا، واقعاً اينها اعتقادشان است؟ احتمال اين را مىدهند که پيش ببرند؟ احتمال مىدهند که يک جمعيت زيادى به آنها رأى بدهد نه، مىخواهند اخلال کنند. اخلال است. اين خود اخلال است. يک مملکتى، صدو چند نفرى رئيس جمهور مىخواهند بشوند. صدو چند نفر آدمى که بعضيهاشان مثل اينکه مثلًا، بار فروشند. يک همچو مسائلى تو آن هست. من نمىدانم. درست نمىشناسم من. اين خودش يک نحوه اخلالى است که در يک کشورى، صد و بيست و چند نفر، اينها داوطلب بشوند، براى اينکه مىخواهم رئيس جمهور بشوم و بعد هم خواهيد ديد که در اين مثلًا تبليغاتى که بايد بکنند، خواهيد ديد که چه گروههايى تبليغات مىکنند. نه از باب اينکه برسند به رئيس جمهور. از باب اينکه نگذارند رئيس جمهورى پيدا بشود، و لااقل اخلال کنند به اندازهاى که منعکس کنند در خارج که اينها يک همچو جمعيتى، ايران يک همچو کشورى هست.صد و بيست و چند نفر مىخواهند رئيس جمهور بشوند و همه هم به جان هم ريختند و بعد هم خواهيد ديد که اينها چه بساطى سر هم درمىآورند. اينها همه اخلالگرى هست، و ما از اين مسائل، شايد اکثر جوانهاى ما از اين مسائل غافل باشند. و بعد خدا مىداند که در قضيه مجلس شورا چه خواهد شد. و مانده آنکه بدتر از همه است براى اينکه، حدود مثلًا فرض کنيد، دويست نفر مىخواهد وکيل بشود. اين شايد چندين هزار نفر خودشان را منتخب کنند. رئيس [جمهور بشوند]، مىخواهند نگذارند يک مطلبى بشود. يکوقت اين بود که- يک اشخاصى- ما مواجه با يک اشخاصى بوديم که اينها واقعاً راه را، راه ما را راه صحيح نمىدانستند. خودشان يک راه صحيحى داشتند. خوب، يک چيزى بود. مىنشستند صحبت مىکردند که اين راه درست است يا آن درست. يکوقت اين است که قضيه اين نيست. قضيه اين است که اينها از يک نقطه مىترسند و آن اسلام است و از يک جمعيت مىترسند. آنهايى که به اسلام اعتقاد دارند، آنهايى که در راه اسلام فعاليت مىکنند. اين سيلى که اين ابرقدرتها از ايران خوردند، از اول عمرشان تا حالا نخورده بودند اين سيلى را. صحيفه امام، ج12، ص: 97 بايد يک دولت مستقرى با همت شماها، با همت ملت، يک انتخابات صحيحى بشود با همت ملت، ملت مىشناسند افراد صالح را. لازم نيست که حالا يک چند سال هم ما درسشان بدهيم. نخير، خودشان مىفهمند. اين ملت چيز مىفهمد، مىفهمد کى آدم صالح است کى آدم ناصالح. البته گاهى هم يک کسى خودش را جا مىزند، اما اين گاهى است. هر کسى در هر شهرى که هست، طول اين بيست، سى سالى که همراه با اين مردم بوده مىداند که اينها کدام يکىشان از ريشههاى آنهاست. کدامشان نيستند. مىفهمند کى بوده است که در آنجا خوش رقصى کرده و کى بوده است که نه، آنطور نبوده، مخالف بوده و نتوانسته صحبت کند، مىشناسند. مردم آنهايى را بايد انتخاب بکنند که مى شناسند که به اين ملت خدمتگزار است و دلش براى اين طبقه ضعيف مىسوزد. صحيفه امام، ج10 ،ص: 524 دشمنان اسلام و نهضت، در خارج و داخل، تبليغات زهرآگين خود را شروع کردند، و چنين وانمود مىکنند که مردم در اين انتخابات بىتفاوتند و به سردى و سستى گراييدهاند. مىخواهند شما را متهم کنند که از جمهورى اسلامى رو برگردانيده ايد. از شما ملت مبارز انتظار دارم که با شرکت همگانى خود ياوه سرايان را رسوا کنيد. و نيز اطلاع دادند که در اطراف دانشگاه- که محل اقامه نماز جمعه است- گروهى براى اخلال در شرکت در انتخابات بپا خاستهاند. دولت موظف است از آنان جلوگيرى کند، و مردم موظفند به تبليغات آنان اعتنا نکنند. |
||
۱۵ خرداد ۱۳۸۸
|
|
پاسخ به: چشم دل باز كن كه جان بينی ... | ||
مهمان_مهمان
|
چه قدر این مرد روشن بود ... حتی از دست دادن یه کلمه اش هم اشتباه بزرگیه! من باز به همه اين آقاياني كه ميخواهند نطق كنند و اعلاميه بدهند و نميدانم نامه سرگشاده بفرستند و ازاين مزخرفات، به همه اينها اعلام ميكنم كه برگرديد به اسلام، برگرديد به قانون ، برگرديد به قرآن كريم ، بهانه درست نكنيد كه اسباب اين بشود كه شما همه به انزوا كشيده بشويد. من به بسياري از شما علاقه دارم و ميل دارم كه همه به قانون عمل كنند و همه در جاي خود باشند و چنانچه اينطور نباشد، مسئله طور ديگر خواهد شد. (صحيفه امام جلد 14 صفحه 415) نميشود از شما پذيرفت كه ما قانون را قبول نداريم. غلط ميكني قانون را قبول نداري!قانون تو را قبول ندارد نبايد از مردم پذيرفت، از كسي پذيرفت ، ما شوراي نگهبان را قبول نداريم. نميتواني قبول نداشته باشي. مردم راي دادن به اينها ، مردم 16 ميليون تقريبا يا يك قدري بيشتر راي دادن به قانون اساسي. مردم كه به قانون اساسي راي دادند منتظرند كه قانون اساسي اجرا بشود؛ هر کس از هرجا صبح بلند ميشود بگويد من شوراي نگهبان را قبول ندارم ، من قانون اساسي را قبول ندارم ،من مجلس را قبول ندارم ، من رئيسجمهور را قبول ندارم ، من دولت را قبول ندارم. نه ! همه بايد مقيد به اين باشيد كه قانون را بپذيريد ، ولو برخلاف راي شما باشد. بايد بپذيريد، براي اينكه ميزان اكثريت است ؛ و تشخيص شوراي نگهبان كه اين مخالف قانون نيست و مخالف اسلام هم نيست ، ميزان است كه همه بايد بپذيريم. (صحيفه امام جلد 14 صفحه 378) اگر يك جايي عمل به قانون شد و يك گروهي در خيابانها برضد اين عمل بخواهند عرض اندام كنند، اين همان معناي ديكتاتوري است كه مكرر گفتهام قدم به قدم پيش ميرود، اين همان ديكتاتوري است كه به هيتلر مبدل ميشود انسان،اين همان ديكتاتوري است كه به استالين انسان را مبدل ميكند. اگر قانون در يك كشوري عمل نشود ، كساني كه ميخواهند قانون را بشكنند اينها ديكتاتوراني هستند كه به صورت اسلامي پيش آمدهاند يا به صورت آزادي و امثال اين حرفها. اگر همه اين آقايان كه ادعاي اين را ميكنند كه ما طرفدار قوانين هستيم ، اينها با هم بنشينند و قانون را باز كنند و تكليف را از روي قانون همه شان معين كنند و بعد هم ملتزم باشند كه اگر قانون برخلاف راي من هم بود من خاضع ام ، اگر بر وفاق هم بود من خاضعام ،ديگر دعوايي پيش نميآيد؛ هياهو پيش نميآيد. (صحيفه امام جلد 14 صفحه 415) قانون معنايش اين است كه{ همه} چيزها {را} به حسب قانون اسلامي ، به حسب قانون كشوري كه منطبق با قوانين اسلام است ، همه را ،وظيفهاشان را قانون معين كرده. بعد از اين كه قانون وظيفه را معين كرد ، هر کس بخواهد كه برخلاف او عمل بكند، اين يك ديكتاتوري است كه حالا به صورت مظلومانه پيش آمده است و بعد به صورت قاهرانه پيش خواهد آمد و بعد اين كشور را به تباهي خواهد كشيد و اين كشور وقتي به تباهي كشيده شد و اين مردم متفرق و مختلف با هم شدند ، اين همان وظيفه اي است كه براي ابرقدرتها بايد انجام بدهد اين آدم انجام داده، ولو خودش نمي فهمد، اگر بفهمد كه ديگر مصيبت بالاتر است،لكن خودشان ملتفت نيستند. (صحيفه امام جلد 14 صفحه 415)
|
||
۲۷ خرداد ۱۳۸۸
|
|
پاسخ به: چشم دل باز كن كه جان بينی ... | ||
مهمان_مهمان
|
امشب اولین شب جمعه ماه رجب، شب لیله الرغائبه، شب آرزوها. می گن امشب فرشته ها برای دریافت آرزوها به زمین میان. خدایا تو به هر ناگفته ای آگاهی ... می دونم به هیچ بنده ای به اندازه ی من لطف نکردی ... این شب آرزوها هم مثل سال های قبل، امیدم به لطف بی کرانته ... کلمه رغائب جمع رغیبه به معنای چیزی که مورد رغبت و میل است و نیز به معنای عطا و بخشش فروان است . شب جمعه ،دارای ویژگی های خاصی است و اعمال عبادی فراوانی در آن وارد شده و زمان عبادت و مناجات و عرض حاجات به درگاه قاضی الحاجات است،پس لیله الرغائب ارزش شب جمعه و ماه رجب را با هم دارد . از جمله فضیلت هایی که برای لیله الرغائب برشمرده اند اینکه به سبب شرافت این شب،گناهان بسیار از کسانی که اعمال خاصی را انجام دهند آمرزیده می شود. روزه گرفتن پنجشنبه قبل از این شب ، به جای آوردن 12 رکعت نماز بین نماز مغرب و عشا که هر دو رکعت با یک سلام تمام می شود و گفتن70 مرتبه اللهم صلی علی محمد النبی الامی و علی اله،پس از هر نماز دو رکعتی . زیارت امام حسین (ع) و امام رضا (ع) ، خوانـدن قرآن و اعمال دیگری که در مفاتیح الجنان ذکر شده از اعمال این شب است . |
||
۴ تیر ۱۳۸۸
|
برای ارسال پیام باید ابتدا ثبت نام کنید!
|
شما میتوانید مطالب را بخوانید. |
شما نمیتوانید عنوان جدید باز کنید. |
شما نمیتوانید به عنوانها پاسخ دهید. |
شما نمیتوانید پیامهای خودتان را ویرایش کنید. |
شما نمیتوانید پیامهای خودتان را حذف کنید. |
شما نمیتوانید نظرسنجی اضافه کنید. |
شما نمیتوانید در نظرسنجیها شرکت کنید. |
شما نمیتوانید فایلها را به پیام خود پیوست کنید. |
شما نمیتوانید پیام بدون نیاز به تایید بزنید. |