Anis نوشته:

یه بیماری هست به اسم بیماری بورگِر که تو افرادی که heavy smoker هستن دیده میشه. تنها راه خوب شدن اینه که این افراد باید سیگارو ترک کنن وگرنه باید پاها و دستهاشون رو قطع کرد! (البته نه همه‌شونو باهم)
و جالبه بدونید خیلی از افرادی که دچار این بیماری میشن سیگارو ترک نمیکنن حتی بعد از قطع شدن یکی یا دو تا از پاهاشون! حتی دیده شده یکی هم پاهاشو قطع کردن هم دستاشو از ساعد و همچنان سیگار میکشیده

السّلامُ علیک یا ربیعَ الاَنام نوشته:


یا روح القدوس. دست و پا به سیگار چی کار داره؟ یعنی انقدر کشیدن کلا بدنشون فاسد شده؟

Anis نوشته:



باعث ایجاد لخته میشه تو رگا که شروعش از پاها و دست‌هاست. درد شدیدی ایجاد میکنه و اگه سیگارو ترک نکنه در نهایت این لخته تو رگای بزرگ هم ایجاد میشه و میمیره طرف!

اما در اینده من با چنین بیماری مواجه بشم میگم یا برو سیگارو ترک کن یا بمیر! دست و پای طرفو قطع کنم آخه؟ خودش هیچی خانوادش چه گناهی کردن باید همچین آدمی رو تحمل کنن؟

Anis نوشته:

یه بیماری هست به اسم بیماری بورگِر که تو افرادی که heavy smoker هستن دیده میشه. تنها راه خوب شدن اینه که این افراد باید سیگارو ترک کنن وگرنه باید پاها و دستهاشون رو قطع کرد! (البته نه همه‌شونو باهم)
و جالبه بدونید خیلی از افرادی که دچار این بیماری میشن سیگارو ترک نمیکنن حتی بعد از قطع شدن یکی یا دو تا از پاهاشون! حتی دیده شده یکی هم پاهاشو قطع کردن هم دستاشو از ساعد و همچنان سیگار میکشیده

سید محمد نوشته:

یکی از هم شهری های ما دقیقا همین طوری بود
از سن 18 سالگی سیگار میکشید تا سن 45 سالگی یه پاش رو قطع کردن
دکترا بهش گفته بودن یا باید سیگار رو ترک کنی یا مجبوریم یه پات رو قطع کنیم، اینم گفته بود پام رو قطع کنین ولی سیگارو ترک نمیکنم
یه پاش رو تو سن 45 سالگی قطع کردن و باز سیگارش رو میکشید
بعد از اینکه پاش قطع شد مصرف سیگارش رو بخاطر حرص و جوش و فشار عصبی و استرس برد بالاتر
چند سال بعد یه پای دیگه ش رو هم قطع کردن و کمتر از چند ماهش بخاطر مصرف زیاد سیگار رگهاش بسته شده بود فکر کنم سکته کرد و فاتحه

Anis نوشته:



خیلی اعتیاد بدیه حاضر میشن پا و دستشون قطع شه ولی ترک نکنن

سید محمد نوشته:


کلا تو اعتیاد به مواد مخدر من جمله سیگار و تریاک و شیره و ماری جوانا و شیشه و .......یه بُعد نیاز جسمی هست که بعد از این که مصرف اون ماده از حالت تفنن خارج شد و به حالت نیاز رسید خیلی به طرف فشار میاره و یه بُعد روحی روانی هست
بُعد جسمی و نیاز جسمی تحملش راحته اما موردی که اکثر معتادا بسختی میتونن تحملش کنن یا در واقع نمیتونن تحملش کنن؛ بعد روانی هست
هر ماده مخدر اوایل حالت تفننی داره و طرف بعد از مصرف کلی لذت(کاذب)میبره اما بعد از مدتی از حالت تفنن خارج میشه و به یه نیاز شدید تبدیل میشه که بُعد نیاز روانی به اون مخدر کل فکر و ذکرش رو درگیر میکنه به نحوی که به هیچ چیزی تو دنیا فکر نمیکنه و تنها فکرش اینه که زودتر اون ماده رو تهیه کنه و استفاده کنه؛ شاید به لحاظ جسمی به هیچ وجه در عذاب نباشه ولی به لحاظ روانی کلا مجنون میشه
اینایی که میگیم همشون تجربه س نه اینکه از جایی شنیده باشیم یا جایی خونده باشیم

تمام این صحبتا رو در یک کلمه جمع بندی می کنم: ماگلز...