| در حال دیدن این عنوان: |
۳ کاربر مهمان
|
|
این عنوان قفل شده است!
|
|
|
|
پاسخ به: صندلی داغ [ خانم معنوی | مدير ارشد ] | ||
  نام کاربری: پرچم-دار
پیام:
۱,۶۰۰
عضویت از: ۵ خرداد ۱۳۸۷
طرفدار:
- ژنرال ژاوی - یوهان کرایف - فرانک ریکارد گروه:
- کاربران عضو 
|
سلام یه سوال یا انتقاد  : چرا اینقدر زیاد در بین جمله ها و صحبت هاتون از کلمات انگلیسی استفاده میکنین همه که نمیدونن معنیشو
|
||
| ❤ تا ابد بارسا ❤ | |||
|
۱۶ شهریور ۱۳۹۱
|
|||
|
|
پاسخ به: صندلی داغ [ خانم معنوی | مدير ارشد ] | ||
|
مهمان_مهمان
|
نقل قول H B K نوشته:سلام یه سوال یا انتقاد : چرا اینقدر زیاد در بین جمله ها و صحبت هاتون از کلمات انگلیسی استفاده میکنین همه که نمیدونن معنیشوسلام٬ انتقاد وارده. گرچه سعی می کنم فارسیش رو بلافاصله بعدش بیارم٬ بعضی وقتا واقعا نمی تونم معادل دقیق پیدا کنم که البته این خیلی بده خودم هم می دونم. سعی می کنم کمش کنم یا تو محیطای عمومی استفاده نکنم. الانم سعی کردم فقط تو صحبت با شکیبا که می دونستم متوجه می شه ازش استفاده کنم. بعضی وقتا کاملا غیر ارادیه چون به بخشی از زبونم تبدیل شده. همین الان داشتم ارسال هام رو می خوندم٬ دیدم که نوشتم تا حالا هیچ تستی «نگرفتم» و عملا take an exam رو ترجمه کردم.  آدمایی که چند زبونه کار می کنن٬ واقعا این مشکلات براشون پیش میاد. گاهی توی یه محیطایی که پیش میاد٬ دیگران فکر می کنن مثلا برای کلاس گذاشته یا تظاهر کردن؛ ولی کسایی که عجین شده باشن به بیشتر از یه زبون٬ می فهمن من چی می گم. ولی ببخشید و سعی می کنم بازم کمترش کنم اینجا  |
||
|
۱۶ شهریور ۱۳۹۱
|
|||
|
|
پاسخ به: صندلی داغ [ خانم معنوی | مدير ارشد ] | ||
  نام کاربری: Lucho.The.Great
نام تیم: بارسلونا
پیام:
۶۱,۶۰۹
عضویت از: ۱۴ مرداد ۱۳۸۴
از: تهران
طرفدار:
- بویان کرکیچ - یوهان کرویف - پرسپولیس - اسپانیا، آرژانتین - احمد عابدزاده، کریم باقری - فرانک ریکارد - افشین امپراطور گروه:
- لیگ فانتزی - کاربران عضو - مدیران کل
  |
نقل قول H B K نوشته:سلام یه سوال یا انتقاد : چرا اینقدر زیاد در بین جمله ها و صحبت هاتون از کلمات انگلیسی استفاده میکنین همه که نمیدونن معنیشوحالا ببینید من چی می کشم  
|
||
|
عمری است دخیلم به ضریحی که نداری... |
|||
|
۱۶ شهریور ۱۳۹۱
|
|||
|
|
پاسخ به: صندلی داغ [ خانم معنوی | مدير ارشد ] | ||
  نام کاربری: امیر.حسین
پیام:
۴۶۹
عضویت از: ۲۸ مرداد ۱۳۸۹
از: اردبیل
طرفدار:
- پرسپولیس - آرژانتین - اسپانیا گروه:
- کاربران عضو
|
سلام خانم معنوی ایشالا که حالتون خوب باشه قبولی ارشد رو هم بهتون تبریک میگم تو این چند روز که نشستین رو صندلی چند بار سر زدم به تاپیک و سوال جواب ها رو خوندم، راستیتش یه چیزی برام خیلی جالب اومد، ممنون میشم یه خورده کامل برام توضیحش بدین ببینید یه نقطه اشتراک بین من و شما اینه که من هم مثل شما مواقع عصبانیت و ناراحتی و ... می نویسم یا فیلم می بینم اما شما فرمودین "دنیای فانتزی"؟؟ من الان 21 سالمه، خب؟ حالا به علت خیلی از مسائلی که تو زندگیم پیش اومده متحمل خیلی سختی ها و مشکلات شدم (از هر لحاظ) روحیه تا این حد داغونه که اگه شما تو یه برهه زمانی دو بار ناراحت بشین من ده مرتبه ناراحت میشم! ولی همیشه یه دونه از اینا رو لبم هست به قول شاعر گفتنی تو پس پرده و ما خون جگر می ریزیم / آه اگر پرده بیافتد که چه شورانگیزیم این "دنیای فانتزی" یعنی چی؟ با توجه به اشاره مختصری که به خودم داشتم چجوری این دنیا رو تعریف کنم برا خودم؟ مثلا فکر کنم به اینکه بازیکن بارسا یا یووه بودم؟! یا فلان اتفاق افتاده بود تو زندگیم؟! ممنون میشم اگه دوزاری منو بندازین راستی یه چند تا سوال کلیشه ای دیگه هم دارم: 1. تا چه حد ظاهر بین هستین (در مواجهه با مردم) و تا چه حد به ظاهر خودتون اهمیت می دین؟ (بیشتر از جنبه ی مالی نگاه کنین به موضوع؛ لباس آنچنانی و گوشی آنچنانی و ...) 2. نظرتون راجع به "بلوف" و "تظاهر"؟ تا حالا این دو تا کار رو انجام دادین؟ 3. یه سوال جالب که خیلی دوس دارم جوابشو بدونم تو این دو سال که عضو سایت بودم با روحیه و خلقیات رفتاری خیلی از اعضا آشنا شدم. یکی از این اعضا هم به تبع نامزد گرامیتون و مدیر سایت آقا سعیده خب ایشون یه خورده یک کلامن! یعنی عمرا از عقیده و حرفشون (چه درست، چه غلط) برگردن میخوام بدونم تو زندگی شخصی و روابط با شما هم اینجورین؟! اونوقت شما با این روحیات و اخلاقات، چون دوسشون دارین زیر بار حرفشون میرین یا نه؟! به قول خودتون optional ِ اگه خواستین جواب بدین |
||
|
۱۶ شهریور ۱۳۹۱
|
|||
|
|
پاسخ به: صندلی داغ [ خانم معنوی | مدير ارشد ] | ||
|
مهمان_مهمان
|
نقل قول سوگوار پدر نوشته:نقل قول H B K نوشته:سلام یه سوال یا انتقاد : چرا اینقدر زیاد در بین جمله ها و صحبت هاتون از کلمات انگلیسی استفاده میکنین همه که نمیدونن معنیشوحالا ببینید من چی می کشم شما خودتم استفاده می کنی؛ ولی به من گیر می دی
|
||
|
۱۶ شهریور ۱۳۹۱
|
|||
|
|
پاسخ به: صندلی داغ [ خانم معنوی | مدير ارشد ] | ||
|
مهمان_مهمان
|
نقل قول سلام خانم معنوی ایشالا که حالتون خوب باشه قبولی ارشد رو هم بهتون تبریک میگمسلام٬ مرسی شکر خوبم. متشکرم. نقل قول تو این چند روز که نشستین رو صندلی چند بار سر زدم به تاپیک و سوال جواب ها رو خوندم، راستیتش یه چیزی برام خیلی جالب اومد، ممنون میشم یه خورده کامل برام توضیحش بدین ببینید یه نقطه اشتراک بین من و شما اینه که من هم مثل شما مواقع عصبانیت و ناراحتی و ... می نویسم یا فیلم می بینم اما شما فرمودین "دنیای فانتزی"؟؟ من الان 21 سالمه، خب؟ خب (فقط منتظر بودم ببینم کجاش سواله جواب بدم. )نقل قول حالا به علت خیلی از مسائلی که تو زندگیم پیش اومده متحمل خیلی سختی ها و مشکلات شدم (از هر لحاظ) روحیه تا این حد داغونه که اگه شما تو یه برهه زمانی دو بار ناراحت بشین من ده مرتبه ناراحت میشم! ولی همیشه یه دونه از اینا رو لبم هست به قول شاعر گفتنی تو پس پرده و ما خون جگر می ریزیم / آه اگر پرده بیافتد که چه شورانگیزیم این "دنیای فانتزی" یعنی چی؟ با توجه به اشاره مختصری که به خودم داشتم چجوری این دنیا رو تعریف کنم برا خودم؟ مثلا فکر کنم به اینکه بازیکن بارسا یا یووه بودم؟! یا فلان اتفاق افتاده بود تو زندگیم؟! ممنون میشم اگه دوزاری منو بندازین من که نگفتم همه برای خودشون دنیای فانتری تعریف کنن؛ گفتم؟ بازم به نظرم فردیه؛ دنیای فانتزی من همون دنیاییه که وقتی می نویسم٬ روحم اونجاست. یه کم توضیحش سخته؛ چون اگه کلمه ها قرار بود بتونن کامل توضیحش بدن که دیگه فانتزی نبود٬ واقعی بود. یه جورایی مثل یه آرمان شهر هست برام که توش محدودیت هایی که اینجا دارم رو ندارم. من فکر نمی کنم برای هر کسی خوب باشه همچین چیزی یا اصلا به عنوان یه روش بهش نگاه نمی کنم. این دنیا چیزیه که وجود داره برای من٬ مثل یه حقیقت. یه مورد دیگه هم اینه که با اینکه این دنیا خوبه و خیلی آرامش بخشه٬ غرق شدن درونش هم خطرناکه! دنیای واقعی وجود داره با تمام مشکلات و کم و کاستی هاش و باید اینو پذیرفت و ازش بهترین استفاده رو کرد. هیچ چیزی به اندازه خدا نمی تونه روحیه آدم رو خوب کنه؛ همین که حس کنی یه نفر هست همیشه که از خودت٬ خودت رو بیشتر دوست داره و انقدر بزرگ هست که هیچ مشکلی در برابرش حتی به نظر نرسه٬ احساس خوشبختی می کنی. نمی گم هیچ چیز دیگه ای حس خوبی نمی ده؛ چرا خیلی چیزای زودگذر هستن که حس خوبی به آدم می دن یا حواس رو پرت می کنن به چیزای دیگه؛ اما در نهایت همشون فقط بیشتر خلاء ایجاد می کنن؛ تنها چیزی که احساس کاملی می ده٬ خدا و ایمان به خداست. سعی کردم زیاد حاشیه نرم؛ ولی خب جای بحث زیاد داشت. نمی خوام حوصله کسی سر بره؛ اگه خواستین بیشتر هم توضیح می دم در مورد همش. نقل قول . تا چه حد ظاهر بین هستین (در مواجهه با مردم) و تا چه حد به ظاهر خودتون اهمیت می دین؟ (بیشتر از جنبه ی مالی نگاه کنین به موضوع؛ لباس آنچنانی و گوشی آنچنانی و ...)والا این یه چوب دوسره؛ از طرفی «از کوزه همان برون تراورد که در اوست» و از طرفی هم من فکر می کنم حتی خیلی از آدما خودشون هم خودشون رو نمی شناسن٬ چه برسه به بقیه! البته این به لباس مربوط نمی شه زیاد و منظورم چیز دیگه ای بود. من زیبایی رو خیلی دوست دارم؛ گاهی انقدر که می تونم ساعت ها به یه تصویر زیبا خیره شم بدون اینکه دنبال چیزی باشم. برای همین هم صورت های زیبا٬ در نگاه اول یه تاثیری دارن روم. اینو توی کلاسم هم حس کردم٬ وقتی یکی از شاگردام صورت زیبایی داره٬ در برخورد اول ناخودآگاه حس بهتری بهش دارم. ولی خب در دراز مدت این سیرت زیبائه که روی صورت هم تاثیر می ذاره. بارها شده کسی بوده که در نگاه اول شاید خیلی به دلم نشسته٬ اما به مرور زمان تازه متوجه شدم از اونی که در نگاه اول خیلی به نظر زیبا میومد٬ زیباتره. (نه فقط درونی٬ زیبایی ظاهری هم) این یه ویژگیه که فکر می کنم همه آدما دارن و دروغ گفتم اگه بگم نه اصلا ظاهر آدما هیچ اهمیتی برام نداره. اما اینی که گفتم در مورد خود فرد بود٬ معمولا این که کی چی داره و چی می پوشه٬ اون قدرا برام مهم نیست. در مورد خودم هم٬ اگه چیزیو دوست داشته باشم٬ ازش استفاده می کنم. توی وسایلم هستن وسایلی که شاید قیمت چندانی نداشته باشن ولی خیلی دوسشون دارم؛ با این وجود آدمی هم نیستم که بگم نه من اصلا وسایل مارک دار نمی خرم. من هر چیزی که دوست داشته باشم٬ اگه توانایی خریدنش رو داشته باشم و بهش احتیاج داشته باشم٬ می خرم. حالا از هر کدوم از اینا می تونه باشه. راحتی برام مهم تره و اینکه سبک خودمو داشته باشم. نقل قول 2. نظرتون راجع به "بلوف" و "تظاهر"؟ تا حالا این دو تا کار رو انجام دادین؟تظاهر همم؛ شده تظاهر کنم حالم خوبه٬ در صورتی که خیلی ناراحت بودم.  معمولا اگه نخوام چیزی رو بگم٬ نمی گمش کلا. کلا جواب نمی دمش. ولی در کل٬ نمی ترسم از اینکه خودم باشم و صادق باشم. از اینکه کسی بهم دروغ بگه یا چیزی رو ازم پنهان کنه که باید بدونم هم متنفرم؛ جزء اشتباهات نابخشودنیه که می تونه یه نفر رو کلا از زندگیم حذف کنه. نقل قول 3. یه سوال جالب که خیلی دوس دارم جوابشو بدونم تو این دو سال که عضو سایت بودم با روحیه و خلقیات رفتاری خیلی از اعضا آشنا شدم. یکی از این اعضا هم به تبع نامزد گرامیتون و مدیر سایت آقا سعیده خب ایشون یه خورده یک کلامن! یعنی عمرا از عقیده و حرفشون (چه درست، چه غلط) برگردن میخوام بدونم تو زندگی شخصی و روابط با شما هم اینجورین؟! این به قول شما «یک کلام بودن» یه دلیلی داره و اونم اینه که ایشون تمام شرایط و حالات یه موضوع رو می سنجن قبل از اینکه در موردش تصمیم بگیرن. یعنی اینکه نظر قطعی می دن٬ از روی تعصب نیست و از روی نتیجه گیری درست هست.  روابط ما با هم کلا جدا و خاص تر از رابطه هر کدوممون با بقیه آدماست. ما از هم جدا نیستیم که روابط متقابل و سیستماتیک با هم داشته باشیم. نقل قول اونوقت شما با این روحیات و اخلاقات، چون دوسشون دارین زیر بار حرفشون میرین یا نه؟!خیلی وقتا شده که من دلیل چیزی رو نمی دونستم؛ اما چون ایمان دارم به حرفشون پذیرفتم و بعدا هم دلیلش رو متوجه شدم. ولی در کل ایشون خیلی هم منعطف هستن؛ ما توی رابطمون هرگز حس نمی کنیم که لطفی به طرف مقابل کردیم. خوشحالی هامون جدا از هم نیست که بخوایم «زیر بار حرف» هم بریم. وقتی کاری می کنیم که همدیگه رو خوشحال می کنیم٬ خود همون کار برامون لذت بخشه.  یه جورایی به تصویر کشیده شده ی: من در تو نهفته و تو در من
|
||
|
۱۶ شهریور ۱۳۹۱
|
|||
|
|
پاسخ به: صندلی داغ [ خانم معنوی | مدير ارشد ] | ||
|
|
  ببین تو،من چیکار میکنی غزاله سلام چـــــــــــطوری؟؟ اول یه بیو بده بچه پررو. خب بریم سراغ سوالات/؟؟ از چه تیپ آدمی خوشت میاد و چرا؟ اگر الان مصاحبه کننده بودی دوست داشتی چه کسی رو دعوت کنی و ازش سوال بپرسی؟  یه بیت شعر بگو که توش کلمه "میخ" به کار رفته باشه:  بهترین تفریحت چیه؟ چرا؟ اگر دوباره متولد بشی (یه فرصت دوباره) چه کار میکنی؟ اصلا هدفت از نشستن رو صندلی چی بوده؟ چه جور اخلاقایی رو بیشتر میپسندی؟؟ دیگه همینا کافیه بجواب خدا کنه بازم بتونم بیام  حیف که دیشب دم دستم نبودی وگرنه.... ادی
|
||
|
|
|||
|
۱۸ شهریور ۱۳۹۱
|
|||
|
|
پاسخ به: صندلی داغ [ غزال | Missworldwide ] | ||
  نام کاربری: Dark_Rider
پیام:
۸,۸۵۸
عضویت از: ۶ دی ۱۳۸۸
از: كنار دريا
طرفدار:
- کارلس پویول & لیو مسی - کرایوف - برزیل و اسپانیا - :D - پپ عزیز - پروین گروه:
- کاربران عضو
|
شرمنده يكم دير شد از الان نوبت غزال خانمه
|
||
|
۱۸ شهریور ۱۳۹۱
|
|||
|
|
پاسخ به: صندلی داغ [ غزال | Missworldwide ] | ||
|
|
سلام دلت خواست یکم بیا جواب بده بریم سراغ سوالات؟؟ 1- از چه جور آدمایی خوشت میاد منظور اخلاق؟ 2- ضدحال یعنی چی؟ 3- دوس داری روز تولد چه هدیه ای بگیری؟ 4- چه فصلی رو بیشتر دوس داری؟ 5- چه موقع ها احساس خوبی داری؟؟  6- چقدر زندگیو دوس داری؟ 7- با کی دردو دل میکنی؟ 8- با این کلمات یه جمله بساز: سگ - پشه - جواراب - کیبورد - ماست : نوشابه - موش - سوسک - کفش - پرانتز :  هدفون - مثبت - ترس - جواب - خط : مادر - صفر - ادکلن - پرنده - شب : باتری - ماشین - سیم - بیسکوییت - سَم : 9- نظرت رو در مورد جملات زير به صورت كامل بگو؟ فقط کسي معني دل تنگي را درک مي کند که طعم وابستگي را چشيده باشد توي دنيا يکي هست که فقط به خاطر تو نفس ميکشه و اون خودتي همواره با ياد کساني هستم که دوستشان دارم ولي ادعا مي کنم که حتي وقتي به يادشان نيستم هم دوستشان دارم با سنگهايي که در سر راهت ميگذارند هم ميتواني چيز قشنگي براي خود بسازي براي شب پيري... در روز جواني چراغي بايد تهيه کرد آنچه كه هستي هديه خداوند است به تو و آنچه خواهي شد هديه تو به خداوند است....پس بي نظير باش  10-تا حالا سگ دنبالت کرده؟  11- چه خواننده ای رو بیشتر از همه دوس داری؟؟ 12- نظرت و بگو: پیکه: مورچه فیل: سلنا :انریکه :آدام  :سریال شیدایی: 13- فاصله دوستی تا عشق؟ 14- فاصله عشق تا دوست داشتن؟ 15- فاصله خوشبختی تا بدبختی؟ 16- عشق واقعی یعنی چه؟چطوری میشه پیداش کرد؟ 17- اگه عصای فرشته مهربون داستان پینوکیو تو دستت بود چه میکردی؟چرا؟ 18- اگه ایینه ملکه داستا سفیدبرفی رو داشتی کجاها رو دید میزدی؟چرا؟ 19-اعتماد به دیگران سخته؟چقدر؟چطور به دیگران اعتماد میکنی؟ 20- چقدر به حافظه خودت اطمینان داری؟اصلا این سوال یعنی چی؟ اینارو بجواب بازم میام!!
|
||
|
|
|||
|
۱۸ شهریور ۱۳۹۱
|
|||
|
|
پاسخ به: صندلی داغ [ غزال | Missworldwide ] | ||
|
|
سلام! غزال یکم خجالت بکش من با چه مشقتی از تو سوال میکنم بعد تو اینقدر راحتی؟؟ بریــــــــــــــــم؟؟؟ 1-بهترین و جذاب ترین خاطره ای که داشتی رو بگو؟ 2- دوست داشتی بر گردی به دوران کودکی؟ 3- آرامش یعنی .. ؟ 4- وابستگی یعنی ...؟ 5- تاحالا شده به کسی وابسته شی؟" 6- از معلم یا مسئولان مدرسه تون کتک هم خوردی ؟ 7- میونه ت با تنهایی چطوره ؟ 8-این دوس داری؟9- دیشب به کی زنگ زدی؟ 10- چرا زنگ زدی؟ 11- بزرگترین دغدغه های زندگیت چیان؟ 12- بارز ترین خصوصیات اخلاقیـت؟ 13- تا حالا آزارت به چند تا مورچه رسیده؟ 14- ادامه ی این جمله رو کامل کن: ستاره ها برای این روشنند که ...؟ 15- دست خطت چطوریاست؟(اونو میدونم که خیلی گنده .واس بقیه بگو)غزال بجنب فعلا!!
|
||
|
|
|||
|
۱۸ شهریور ۱۳۹۱
|
|||
|
|
|
این عنوان قفل شده است!
|
| شما می‌توانید مطالب را بخوانید. |
| شما نمی‌توانید عنوان جدید باز کنید. |
| شما نمی‌توانید به عنوان‌ها پاسخ دهید. |
| شما نمی‌توانید پیام‌های خودتان را ویرایش کنید. |
| شما نمی‌توانید پیام‌های خودتان را حذف کنید. |
| شما نمی‌توانید نظرسنجی اضافه کنید. |
| شما نمی‌توانید در نظرسنجی‌ها شرکت کنید. |
| شما نمی‌توانید فایل‌ها را به پیام خود پیوست کنید. |
| شما نمی‌توانید پیام بدون نیاز به تایید بزنید. |